چهارشنبه، 15 ارديبهشت 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

تجرد فرشتگان و چگونگی تصور بُعد زمان آنان در شب قدر

پرسش :

اگر درباره ملائکه بُعد زمانى و مکانى راه ندارد، نزول آنها در شب قدر که زمان معیّنى است، چگونه تصور و اثبات مى ‏شود؟


پاسخ :
اشاره: 
در تجرد یا مادی بودن ملائکه دو نظر وجود دارد که مسأله نزول آن ها در شب قدر بنابر هرکدام از اقوال، وضعیت متفاوتی پیدا می کند. متکلمین ملائکه را جسم لطیف می دانند و در بحث تنزل در شب قدر و امثال آن قائل به پایین آمدن فرشته ها در شب مقرّر هستند اما فلاسفه ملائکه را مجرّد می دانند ولی تجردشان دارای مراتبی است بعضی از ملائکه مادی نیستند و خواص ماده همچون شکل و صورت را نیز ندارند و گاهی از آن ها به عنوان ملائکه مقربین نام برده شده است بعضی دیگر از فرشتگان دارای تجرد مثالی هستند یعنی هر چند از ماده مجرد هستند ولی آثار مادّه مانند شکل و صورت را دارا هستند مثل آنچه انسان در خواب می بیند و گاهی از این ملائکه با عنوان ملائکه مدبرین تعبیر می شود بنابر این نظریه کیفیت نزول فرشتگان در شب قدر به دو صورت تبیین شده است:

1. اینکه فقط ملائکه دسته دوم در شب قدر تنزل می کنند. 2. تنزل ملائکه نوعی نزول معنوی است همچون نزول قرآن که به معنای فرود آمدن از مکانی در سطوح بالا به زمین نیست.
 
پاسخ تفصیلی: 
در مورد حقیقت ملائکه میان دو گروه از اندیشمندان اختلاف نظر وجود دارد گروهی می گویند آنها اجسام هوایى لطیفى هستند که مى توانند به اشکال مختلف درآیند و جایگاهشان در آسمان هاست. در شرح مقاصد آمده است:

جمهور المسلمین على أن الملائکة أجسام لطیفة تظهر فی صور مختلفة؛[1]

عموم مسلمین بر این عقیده هستند که ملائکه أجسام لطیفی هستند که در صورت های مختلف جلوه می کنند.

مرحوم علامه مجلسی می گویند: ملائکه أجسام لطیف نورانی هستند که دارای دو یا سه یا چهار بال یا بیشتر هستند و توانایی اینکه به اشکال مختلف درآیند را دارند ... و می توانند حرکات صعودی و هبوطی انجام دهند و أنبیاء و أوصیاء علیهم السلام آن ها را می دیدند.[2]

اما فلاسفه معتقدند: فرشتگان جواهر قائم به ذاتى هستند که غیرمتحیزند. آنها از جهت ماهیت با نفوس ناطق بشرى متفاوتند و از حیث نیرو تواناتر و از حیث علم داناترند.[3]

ملّاصدرا می گوید که آفرینش فرشتگان غیر از آفرینش انسان است؛ زیرا آنها داراى وجود بسیط و مجرد و بُعد عقلانى اند، بى آنکه ترکیب یافته از عقل و شهوت باشند و تزاحم و تضادى در کارها و صفات ذاتشان نیست.[4]

مرحوم علامه طباطبائی می فرماید:
«ملائکه موجوداتى هستند که در وجودشان منزه از ماده‏ جسمانى‏اند، چون ماده جسمانى در معرض زوال و فساد و تغییر است، و نیز کمال در ماده، تدریجى است، از مبدأ سیر و حرکت مى‏کند تا به تدریج به غایت کمال برسد، و چه بسا در بین راه به موانع و آفاتى برخورد کند و قبل از رسیدن به حد کمالش از بین برود، ولى ملائکه این طور نیستند.»

ایشان سپس نظر خود را در مورد روایاتی که ظاهر در جسمانی بودن ملائکه هستند این چنین بیان می کنند:
«و نیز از این بیان روشن مى‏شود اینکه در روایات، سخن از صورت و شکل و هیأتهاى جسمانى ملائکه رفته از باب تمثل است، و خواسته‏اند بفرمایند: فلان فرشته طورى است که اگر اوصافش با طرحى نشان داده شود، به این شکل درمى‏آید، و به همین جهت انبیا و امامان، فرشتگان را به آن صورت که براى آنان مجسم شدند، توصیف کرده‏اند و گرنه ملائکه به صورت و شکل درنمى‏آیند.»[5]

اما تجرد دارای مراتبی است در بعض مراتب موجود مجرد هم از ماده و هم از لوازم آن مجرد است ولی در بعض مراتب دیگر هر چند فاقد ماده است ولی بعضی اوصاف ماده همچون رنگ و شکل و اندازه را دارد.  ملّاصدرا قائل به تجرد تام دسته اى از ملائکه که همان ملائکه مقرب نام دارند است و آنان را «جواهر مقدسه اى» مى نامد که در سلسله عقول مفارقه قرار دارند.[6]

آیت الله جوادی آملی در کیفیت افزایش علم برای ملائکه بیانی دارند که نشان دهنده وجود مراتب مختلفی از تجرد برای ملائکه است:
«لیکن مى توان در پاسخ گفت احتمال دارد چنان که روح انسان، در عین تجرد، بر اثر تعلق تدبیرى به بدن، افزایش علم برایش ممکن است، فرشتگان نیز در عین تجرد نفسانى، چون مدبرات آسمان ها و زمین و به منزله ارواح آسمان ها و زمین هستند، راه براى فراگیرى علوم جدید براى آنان نیز باز است و به بیان دیگر، احتمال دارد دست کم بعضى از فرشتگان از تجرد نفسى (در برابر تجرد عقلى ) برخوردار باشند؛ یعنى همانند روح انسان، داراى قوه اى باشند که از طریق ابزار بدن (که عبارت از همان آسمان و زمین و یا بدن خاص خود آنان است ) به فعلیت مى رسد.

تذکر:
1- آنچه از افزایش و کاهش مصون است موجود مجرد و عقلى است که از هر گونه قوه، منزه است و تطبیق آن بر هر فرشته اى نیازمند به برهان است.

2- از طرفى تکامل، منحصر در موجود مرکب از نفس و بدن نیست، بلکه معیار تکامل پذیرى، صحابت قوه و عدم تجرد تام عقلى است، هر چند آن موجود داراى بدن نباشد.»[7]

ایشان در جای دیگری می گویند: «فرشتگان درجاتى دارند: و ما منا الا له مقام معلوم، برخى از آنان در عالم تجرد تام و برخى در علم مثال و گروه سومى در عالم ماده و مسیطر بر زمین زمینیان هستند.»[8]

پس فرشتگان از نگاه فلاسفه دارای مراتبی هستند که در بعض مراتب، آثار مادّه را با خود دارند به عقیده برخی از علما، تنزل ملائکه در شب قدر مختص به گروهی از آن هاست که تجرّد تام ندارند بلکه آثار مادّه را به همراه دارند. آیت الله مصباح یزدی در این باره می گویند:
«دسته‏ای از ملائکه، در قرآن به نام "عالین"، نامیده شده‏اند. وقتی شیطان بر آدم سجده نکرد، به او گفتند:"أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعالِینَ"؛ آیا تو از روی استکبار سجده نکردی یا اینکه از فرشتگان عالین بودی، که مأمور به سجده نبودند؟ در روایتی نقل شده است که "عالین"؛ دسته‌ای از ملائکه مقرّب و ممتاز و عالی‌رتبه‏ای هستند که جز مقام ربوبی، به هیچ چیز دیگری توجّه ندارند. این فرشتگان به اینکه انسان خلق و به او مقام داده شده، توجهی نداشتند و تنها به مقام ربوبی توجه داشته و او را عبادت می‌کردند. از همین رو از سجده به آدم، مستثنا شده بودند. در برخی روایات این فرشتگان به نام "مُهَیمین"؛ نیز نامیده شده‌اند. به نظر می‌رسد که در شب قدر فرشتگان عالین نازل نمی‌شوند و فرشتگانی که مأموریت‌ اجرایی دارند، به همراه روح، که گویا فرمانده ملائکه و بزرگ‌ترین آن‌ها به حساب می‌آید، در شب قدر نازل می‏شوند.»[9]

اما بعضی دیگر از محققان پرسش حاضر را به این صورت پاسخ گفته اند که نزول فرشتگان به معنای مادّی آن یعنی نزول از مکان بالاتر به مکان پایین نیست؛ بلکه همچون آنچه در مورد نزول قرآن گفته می شود به معنای تنزل از مراتب معنوی است که اینجا هم بحث مفصلی است در اینکه آیا خود ملائکه تنزل می کنند یا معارف را تنزل می دهند و به هر صورت این تنزل، مادی نیست تا با زمان و مکان تطبیق داده شود.

آری با نسبت سنجی بین ما و موجودات زمانی و امور عالی چه فرشتگان چه خود خداوند می توان زمان و مکان را به کار برد . مثلا می گوییم خداوند دیروز به من در بیابان لطف کرد. یا ملک رقیب دیروز در فلان مجلس اعمال من را ضبط کرد. اگر هم ملائکه مجرد باشند، چنین جملاتی صحیح است و معنایش الزاما زمانمند و مکانمند بودن خدا یا ملک نیست.

پی‌نوشت‌ها:
[1]. تفتازانى‏، سعد الدین، شرح المقاصد، قم‏، الشریف الرضی، 1409 ق‏، ج 5، ص 63.
[2]. مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت‏،مؤسسة الوفاء، 1404 ق‏، ج 56، ص 203 .
[3]. همان، ص 205.
[4]. قوام شیرازی، محمد بن ابراهیم، الحکمة المتعالیة، بیروت‏، دار احیاء التراث‏، 1981 م‏، چاپ سوم‏، ج 7، ص 130.
[5]. طباطبایى، محمد حسین، المیزان، ترجمه: موسوى همدانى‏، محمد باقر، قم‏، دفتر انتشارات اسلامى‏، 1374 ش‏، چاپ پنجم‏، ج 17، ص 13.
[6]. قوام شیرازی، محمد بن ابراهیم، مفاتیح الغیب، تهران‏، موسسه تحقیقات فرهنگى‏، 1363 ش‏، ص 350 .
[7]. عبدالله ، جوادی آملی، تفسیر تسنیم، قم، اسراء،ج 3، ص 242
[8]. همان، ص 279
[9]. سخنان حضرت آیت اللّه علامه مصباح یزدى (رحمه الله) در دفتر مقام معظم رهبرى (مدظله العالی) است که در تاریخ 87/06/20 مطابق با شب دهم ماه مبارک‌؛ رمضان 1429 

منبع: اندیشه قم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
پرسش و پاسخ مرتبط