علت مجاز بودن طلاق از نگاه قرآن
پرسش :
چرا در قرآن کریم قانون طلاق را مجاز شمرده شده است؟
پاسخ :
اسلام به همان اندازه که به انعقاد پیمان زناشویى اهمیت مىدهد، از شکسته شدن آن ناخشنود است؛ چنان که قرآن کریم در بسیارى از آیات به اهمیت ازدواج اشاره کرده، از مؤمنان مىخواهد مقدمات ازدواج افرادى را که همسر ندارند، فراهم کنند.1
رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم نیز مىفرمایند: «هیچ چیز، در پیشگاه خدا محبوبتر از خانهاى که با ازدواج آباد شده نیست و هیچ چیز در پیشگاه خدا منفورتر از خانهاى که در اسلام به جدایى (طلاق) ویران شود، نیست.»2
ولى گاهى عدم تفاهم و توافق زن و شوهر، چنان به اوج مىرسد که نه داوران خانوادگى و نه خود زوجین، از عهدۀ رفع آن بر نمىآیند؛ اینجاست که اسلام راه جدایى را براى آنان باز گذاشته است؛ چرا که زندگى خانوادگى، به وحدت و موّدت نیاز دارد و این هم چیزى نیست که یک طرفه و یک جانبه، باشد؛ بلکه باید جذب و کشش از هر دو طرف باشد.
با زور و اجبار «قانونى» مىتوان دو نفر را ملزم ساخت که بایکدیگر همکارى کنند و پیمان همکارى خود را بر اساس عدالت محترم بشمارند و سالیان دراز به همکارى خود ادامه دهند؛ امّا ممکن نیست با زور و اجبار قانونى دو نفر را وادار کرد که یکدیگر را دوست داشته باشند؛ نسبت به هم دیگر صمیمیت داشته باشند و....
بنابراین، هنگامى که محبت زن از قلب مرد خارج شد یا زن حاضر به ادامه زندگى با مرد نبود، اسلام آنان را وادار به ادامه زندگى نمىکند؛ اگر چه اسلام انواع تدابیر اخلاقى و اجتماعى را براى حفظ این کانون از خطر انحلال به کار برده و به هر وسیلهاى متوسل شده است؛ به جز زور و قانون؛ برخى از آن تدابیر چنین است:
1. توصیه به شناخت کامل از یکدیگر قبل از ازدواج؛
2. توصیه به ازدواج با زنان مؤمن و مردان مؤمن؛3 چون از عوامل مهم استحکام بنیان خانواده مؤمن بودن هر دو طرف است؛
3. آگاهى از این که انگیزه ازدواج، تنها ارضاى شهوات جنسى نیست؛ بلکه ازدواج ابزارى براى تربیت فرزندان صالح و حفظ نسل بشر است و هدف از آن، رسیدن به آرامش جسمى، روحى، فردى، اجتماعى، و مودت و رحمتى است که خداوند متعال در بین زن و شوهر و خانواده قرار داده است؛4
4. توصیه به صلح هنگام بیم از ناسازگارى؛5
5. انتخاب داور از دو طرف براى آشتى دادن بین آنان؛6
6. حضور دو شاهد عادل هنگام طلاق؛7
7. اجازه به مرد براى رجوع به زندگى بعد از طلاق، هنگام عده و... که تدابیر اخیر سبب تأخیر افتادن طلاق و غالباً منجر به انصراف از آن مىگردد.
پینوشتها:
(1). ر. ک: سوره نور، آیه 32؛ سوره نحل، آیه 72 و...
(2). وسایل الشیعه، ج 20، ص 16
(3). سوره بقره، آیه 221
(4). سوره روم، آیه 21
(5). سوره نساء، آیه 128
(6). سوره نساء، آیه 35
(7). سوره طلاق، آیه 2
منبع: پرسمان قرآنی فلسفه احکام، سید علی هاشمی نشلجی، نشر جمال، 1390.
اسلام به همان اندازه که به انعقاد پیمان زناشویى اهمیت مىدهد، از شکسته شدن آن ناخشنود است؛ چنان که قرآن کریم در بسیارى از آیات به اهمیت ازدواج اشاره کرده، از مؤمنان مىخواهد مقدمات ازدواج افرادى را که همسر ندارند، فراهم کنند.1
رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم نیز مىفرمایند: «هیچ چیز، در پیشگاه خدا محبوبتر از خانهاى که با ازدواج آباد شده نیست و هیچ چیز در پیشگاه خدا منفورتر از خانهاى که در اسلام به جدایى (طلاق) ویران شود، نیست.»2
ولى گاهى عدم تفاهم و توافق زن و شوهر، چنان به اوج مىرسد که نه داوران خانوادگى و نه خود زوجین، از عهدۀ رفع آن بر نمىآیند؛ اینجاست که اسلام راه جدایى را براى آنان باز گذاشته است؛ چرا که زندگى خانوادگى، به وحدت و موّدت نیاز دارد و این هم چیزى نیست که یک طرفه و یک جانبه، باشد؛ بلکه باید جذب و کشش از هر دو طرف باشد.
با زور و اجبار «قانونى» مىتوان دو نفر را ملزم ساخت که بایکدیگر همکارى کنند و پیمان همکارى خود را بر اساس عدالت محترم بشمارند و سالیان دراز به همکارى خود ادامه دهند؛ امّا ممکن نیست با زور و اجبار قانونى دو نفر را وادار کرد که یکدیگر را دوست داشته باشند؛ نسبت به هم دیگر صمیمیت داشته باشند و....
بنابراین، هنگامى که محبت زن از قلب مرد خارج شد یا زن حاضر به ادامه زندگى با مرد نبود، اسلام آنان را وادار به ادامه زندگى نمىکند؛ اگر چه اسلام انواع تدابیر اخلاقى و اجتماعى را براى حفظ این کانون از خطر انحلال به کار برده و به هر وسیلهاى متوسل شده است؛ به جز زور و قانون؛ برخى از آن تدابیر چنین است:
1. توصیه به شناخت کامل از یکدیگر قبل از ازدواج؛
2. توصیه به ازدواج با زنان مؤمن و مردان مؤمن؛3 چون از عوامل مهم استحکام بنیان خانواده مؤمن بودن هر دو طرف است؛
3. آگاهى از این که انگیزه ازدواج، تنها ارضاى شهوات جنسى نیست؛ بلکه ازدواج ابزارى براى تربیت فرزندان صالح و حفظ نسل بشر است و هدف از آن، رسیدن به آرامش جسمى، روحى، فردى، اجتماعى، و مودت و رحمتى است که خداوند متعال در بین زن و شوهر و خانواده قرار داده است؛4
4. توصیه به صلح هنگام بیم از ناسازگارى؛5
5. انتخاب داور از دو طرف براى آشتى دادن بین آنان؛6
6. حضور دو شاهد عادل هنگام طلاق؛7
7. اجازه به مرد براى رجوع به زندگى بعد از طلاق، هنگام عده و... که تدابیر اخیر سبب تأخیر افتادن طلاق و غالباً منجر به انصراف از آن مىگردد.
پینوشتها:
(1). ر. ک: سوره نور، آیه 32؛ سوره نحل، آیه 72 و...
(2). وسایل الشیعه، ج 20، ص 16
(3). سوره بقره، آیه 221
(4). سوره روم، آیه 21
(5). سوره نساء، آیه 128
(6). سوره نساء، آیه 35
(7). سوره طلاق، آیه 2
منبع: پرسمان قرآنی فلسفه احکام، سید علی هاشمی نشلجی، نشر جمال، 1390.