چرا در قرآن احکام ارث کامل آمده ولی احکام نماز ناقص؟
پرسش :
چرا قرآن کریم در مواردى مانند ارث وارد جزئیات و بیان احکام آن مىشود، ولى در موارد دیگر که بسیار مهم نیز هستند مثل نماز وارد جزئیات نمىشود و احکام آن را بیان نمىکند؟
پاسخ :
در پاسخ شایسته است به چند نکته اساسى توجه کنید:
1. در فرهنگ اسلام نسبت به حق الناس و رعایت حقوق مردم تأکید بیشترى شده است و خداى تبارک و تعالى بیشتر از آنچه به حقوق خود و رعایت آن از سوى بندگان توصیه نموده است بر حقوق و روابط اجتماعى و رعایت آن از سوى مردم نسبت به یکدیگر تأکید نموده است، مثلاً نسبت به معصیتهایى که داراى مجازات خاص هستند، اگر این معاصى دور از چشم مردم و در نهان صورت پذیرد و به دادگاه صالحه کشیده نشود - تبدیل به یک معضل اجتماعى نشود - قابل بخشش الهى مىباشد و اگر در معرض دید مردم باشد اجراى مجازات شرعى واجب مىشود تا حریم جامعه پاک باشد و حقوق مردم رعایت شود، در مورد سؤال نیز ارث «حق الناس» است و نماز «حق اللّه» چون نماز جزء عبادات محسوب مىشود و عبادات نیز جزء حق اللّه هستند.
2. فروع مسائل ارث یک امر اتفاقى است و ممکن است بعضى از فروع آن در یک جامعه و یک نسل یک بار اتفاق افتد؛ بنابراین نیازمند آن است تا دقیقاً تشریح و ثبت شود؛ اما نماز را پیامبر اسلام روزانه پنج بار در مقابل دید همگان برگزار مىکردند و کیفیت انجام آن را همه مىدیدند و احتمال اشتباه و جهل به صفر مىرسید، اما مسائل ارث همگانى و فراگیر نبود تا دیگران از رفتار پیامبر بیاموزند و زمینه اشتباه در آن بسیار بود.
3. ارث به دلیل آن که مربوط به امور مادى است و با منافع مادى اشخاص گره خورده، پذیرش مسائل آن و کیفیت سهم بندى آن بسیار مشکل است و قطعاً اگر در صریح آیات نمىآمد مردم از تسلیم شدن در برابر آن امتناع مىنمودند - چه این که در مورد ارث زن و مرد در عین صراحت آیات قرآن شبهه مىکنند - اما نماز یک امر معنوى و روحى است و مسلمانان به دلیل ایمان خود مسائل و فروع آن را از پیامبر هم مىپذیرند و نیازى به تأکید بر آن در متن کلام وحى نمىباشد.1
4. از آنجا که ارث و مسائل حقوقى مربوط به آن یک بحث مالى و اقتصادى است و منافع افراد و اشخاص در کار است و اختلاف و ابهام در کار آن مىتواند منشأ فتنه و اختلاف باشد قرآن کریم به سبب اهمیت احکام آن و براى جلوگیرى از هر گونه تنش و اختلاف حقوقى در بین افراد برخى احکام اساسى و چارچوب اصلى مسائل بحث ارث را بیشتر توضیح داده است، و حال آن که نماز جزء حق اللّه است و گرچه از اهمیت بیشترى نسبت به ارث برخوردار است، ولى اختلاف در احکام جزئى آن باعث نگرانى و خوف از فتنه و اختلاف نمىشود و منافع فردى و حقوق اشخاص نیز در کار نیست تا افراد از هر ابهام و اختلافى، فتنه و بهانه جویى کنند.
و از طرفى، پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم و پیشوایان معصوم علیهم السلام و فقها و مجتهدان اسلامشناس جزئیات نماز را بهطور مفصل بیان کردهاند. و قرآن کریم نیز بر اهمیت نماز و وجوب آن تأکیدهاى فراوانى کرده است. چنان که مىفرماید: «نماز را بهطور کامل به پا دارید؛ زیرا نماز بر مؤمنان در اوقات معیّن مقّرر شده است.2»3
5. همان طور که بسیارى از جزئیات نماز در قرآن ذکر نشده ارث هم جزئیاتى دارد که در قرآن نیامده است، پس این گونه نیست که همه جزئیات ارث در قرآن آمده، ولى جزئیات نماز نیامده باشد.4
پینوشتها:
(1). ر. ک: وسائل الشیعه، شیخ حرّ عاملى، ج 4، ص 12
(2). نساء/ 103
(3). براى آگاهى بیشتر ر. ک: المیزان، علامه محمد حسین طباطبایى، ج 6، ص 12؛ ج 16، ص 133 و ج 20، ص 325
(4). ر. ک: تفسیر اطیب البیان، عبدالحسین طیب، ج 8، ص 436؛ تبیان، شیخ طوسى، ج 7، ص 124
منبع: پرسمان قرآنی فلسفه احکام، سید علی هاشمی نشلجی، نشر جمال، 1390.
در پاسخ شایسته است به چند نکته اساسى توجه کنید:
1. در فرهنگ اسلام نسبت به حق الناس و رعایت حقوق مردم تأکید بیشترى شده است و خداى تبارک و تعالى بیشتر از آنچه به حقوق خود و رعایت آن از سوى بندگان توصیه نموده است بر حقوق و روابط اجتماعى و رعایت آن از سوى مردم نسبت به یکدیگر تأکید نموده است، مثلاً نسبت به معصیتهایى که داراى مجازات خاص هستند، اگر این معاصى دور از چشم مردم و در نهان صورت پذیرد و به دادگاه صالحه کشیده نشود - تبدیل به یک معضل اجتماعى نشود - قابل بخشش الهى مىباشد و اگر در معرض دید مردم باشد اجراى مجازات شرعى واجب مىشود تا حریم جامعه پاک باشد و حقوق مردم رعایت شود، در مورد سؤال نیز ارث «حق الناس» است و نماز «حق اللّه» چون نماز جزء عبادات محسوب مىشود و عبادات نیز جزء حق اللّه هستند.
2. فروع مسائل ارث یک امر اتفاقى است و ممکن است بعضى از فروع آن در یک جامعه و یک نسل یک بار اتفاق افتد؛ بنابراین نیازمند آن است تا دقیقاً تشریح و ثبت شود؛ اما نماز را پیامبر اسلام روزانه پنج بار در مقابل دید همگان برگزار مىکردند و کیفیت انجام آن را همه مىدیدند و احتمال اشتباه و جهل به صفر مىرسید، اما مسائل ارث همگانى و فراگیر نبود تا دیگران از رفتار پیامبر بیاموزند و زمینه اشتباه در آن بسیار بود.
3. ارث به دلیل آن که مربوط به امور مادى است و با منافع مادى اشخاص گره خورده، پذیرش مسائل آن و کیفیت سهم بندى آن بسیار مشکل است و قطعاً اگر در صریح آیات نمىآمد مردم از تسلیم شدن در برابر آن امتناع مىنمودند - چه این که در مورد ارث زن و مرد در عین صراحت آیات قرآن شبهه مىکنند - اما نماز یک امر معنوى و روحى است و مسلمانان به دلیل ایمان خود مسائل و فروع آن را از پیامبر هم مىپذیرند و نیازى به تأکید بر آن در متن کلام وحى نمىباشد.1
4. از آنجا که ارث و مسائل حقوقى مربوط به آن یک بحث مالى و اقتصادى است و منافع افراد و اشخاص در کار است و اختلاف و ابهام در کار آن مىتواند منشأ فتنه و اختلاف باشد قرآن کریم به سبب اهمیت احکام آن و براى جلوگیرى از هر گونه تنش و اختلاف حقوقى در بین افراد برخى احکام اساسى و چارچوب اصلى مسائل بحث ارث را بیشتر توضیح داده است، و حال آن که نماز جزء حق اللّه است و گرچه از اهمیت بیشترى نسبت به ارث برخوردار است، ولى اختلاف در احکام جزئى آن باعث نگرانى و خوف از فتنه و اختلاف نمىشود و منافع فردى و حقوق اشخاص نیز در کار نیست تا افراد از هر ابهام و اختلافى، فتنه و بهانه جویى کنند.
و از طرفى، پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم و پیشوایان معصوم علیهم السلام و فقها و مجتهدان اسلامشناس جزئیات نماز را بهطور مفصل بیان کردهاند. و قرآن کریم نیز بر اهمیت نماز و وجوب آن تأکیدهاى فراوانى کرده است. چنان که مىفرماید: «نماز را بهطور کامل به پا دارید؛ زیرا نماز بر مؤمنان در اوقات معیّن مقّرر شده است.2»3
5. همان طور که بسیارى از جزئیات نماز در قرآن ذکر نشده ارث هم جزئیاتى دارد که در قرآن نیامده است، پس این گونه نیست که همه جزئیات ارث در قرآن آمده، ولى جزئیات نماز نیامده باشد.4
پینوشتها:
(1). ر. ک: وسائل الشیعه، شیخ حرّ عاملى، ج 4، ص 12
(2). نساء/ 103
(3). براى آگاهى بیشتر ر. ک: المیزان، علامه محمد حسین طباطبایى، ج 6، ص 12؛ ج 16، ص 133 و ج 20، ص 325
(4). ر. ک: تفسیر اطیب البیان، عبدالحسین طیب، ج 8، ص 436؛ تبیان، شیخ طوسى، ج 7، ص 124
منبع: پرسمان قرآنی فلسفه احکام، سید علی هاشمی نشلجی، نشر جمال، 1390.