چرا شورای نگهبان مصلحت اندیشی نکرد
پرسش :
چرا در دوره های قبل، شورای نگهبان افرادی که صلاحیت ندارند را در انتخابات ریاست جمهوری تائید کرد، ولی در این دوره مصلحت اندیشی نکرد؟
پاسخ :
همانطور که مستحضر هستید مرجع تشخیص و احراز صلاحیت کاندیداهای ریاست جمهوری، شورای نگهبان می باشد و این شورا با بررسی پرونده و عملکرد افراد در بازه زمانی مورد بررسی، رای به احراز یا عدم احراز صلاحیت می دهد، به طوری که ممکن است فردی در یک مقطع زمانی از سوی شورای نگهبان تایید شود اما در مقطعی دیگر به دلیل سوء رفتارهایی که داشته است احراز صلاحیت نگردد، بنابر این احراز صلاحیت افراد با توجه به پرونده های آنان تا مقطعی بوده است که کاندیدا شده بودند که تا این مقطع، از نظر شورای نگهبان مساله خاصی که مانع از احراز صلاحیت آنان شود، وجود نداشته است.
البته این احراز صلاحیت ها به معنای این نیست که آن نهاد جای مردم نشسته باشد و به جای آنان انتخاب کرده باشد؛ یعنی آنان تلاش خود درباره احزار و عدم احراز صلاحیت افراد برای کاندیداتوری را دارند ولی این به معنای احراز تام و تمام شرایط نیست، آنان همواره تلاش خود را در این رابطه دارند که با ملاک ها و شواهدی که دارند این احراز شرایط انجام گیرد لکن انجام این مسئولیت به گونه ای نیست که آنان به جای مردم تصمیم بگیرند و همانطوریکه اشاره کردیم آن احراز شرایط تام و تمام نیست و مردم عزیز در انتخاب و گزینش افراد مسئولیت دارند و اساساً در این خصوص مسئولیت مردم سلب نمی گردد و همین موجب می گردد انتخاب مردم به معنای واقعی کلمه مصداق پیدا کند و مردم وظیفه دارند در مورد انتخاب خود تحقیق کنند و هرگونه انتخاب بدون تحقیق برای آنان مسئولیت آور است.
در هر صورت اینکه گفته شود شورای نگهبان افراد بدون صلاحیت را تایید کرده است درست نمی باشد، چون ممکن است بسیاری از مستنداتی هم که در زمینه برخی عدم صلاحیت افراد مطرح می شود یا فاقد اعتبارند و یا در مقابل آنها مستندات قوی تری وجود دارد که شورای نگهبان با مقایسه آنها و بر اساس این مستندات قوی تر رای به تایید صلاحیت آنها می دهد.
چنانکه در قانون اساسی بر آن بارها تاکید شده است بحث «تایید صلاحیت» کاندیداها می باشد که گاه از آن به عنوان «احراز صلاحیت» یاد می شود و معنای آن اینست که برای حضور هر فردی در جمع کاندیداهای نهایی ریاست جمهوری لازم است صلاحیت وی توسط شورای نگهبان احراز شود؛ یعنی وجود شرایط در او مورد تایید قرار گیرد، نه اینکه به صرف نبود دلایل بر علیه وی، صلاحیت وی مورد تایید قرار گیرد، بر این اساس ممکن است مواردی وجود داشته باشد که فردی واقعاً از صلاحیت های لازم برای تصدی مسئولیت ریاست جمهوری برخوردار باشد، امّا به دلیل اینکه شورای نگهبان بر اساس اسناد موجود نمی تواند وجود این صلاحیت را احراز نماید، لذا نمی تواند وی را در جمع کاندیداهای نهایی قرار دهد و به همین دلیل ممکن است در دوره ای دیگر، همین فرد بتواند اسنادی را فراهم نماید که منجر به احراز صلاحیت وی گردد.
نکته دیگری که در همین راستا گفتنی است، این است که هر فردی که داوطلب کاندیداتوری ریاست جمهوری می شود، باید احراز صلاحیت شود و لو اینکه در دوره های قبلی، احراز صلاحیت شده و حتی رای نیز کسب کرده باشد؛ چرا که ممکن است در فاصله احراز صلاحیت قبلی و زمان ثبت نام امروزین، شرایط جدیدی برای آن فرد به وجود آمده باشد که صلاحیت وی را زیر سوال برده باشد و نکته اساسی دیگر این که پس از بررسی مدارک و اسناد مرتبط با صلاحیت افراد، در نهایت شورای نگهبان، بر اساس انتخابات داخلی، اقدام به اعلام رای در باره هر کاندیدا می کند که با توجه به این فرایند، ممکن است فردی نتواند حائز رای اکثریت اعضای شورای نگهبان شود و درنتیجه علیرغم صلاحیت واقعی و نیز رای مثبت تعدادی از اعضا به این موضوع، از منظر این شورا که مرجع احراز صلاحیت هاست رای کافی را کسب نکند.
در این دوره هم باید بگوئیم عدم احراز صلاحیت به معنای بیصلاحیتی نیست. عدم احراز صلاحیت معنایش این است که شورای نگهبان نتوانسته تشخیص بدهد که این آقا صلاحیت دارد. نه اینکه تشخیص داده که صلاحیت ندارد، نه، ممکن است صلاحیت بالایی هم داشته باشد امّا حالا گزارشها، امکانات و آشناییهای شورای نگهبان نتوانسته این را تشخیص بدهد؛ چراکه وظیفهای که قانون اساسی بر عهده شورای نگهبان نهاده است، در حقیقت تشخیص میزان تطبیق امور با «اصل و مُر قانون» است و در احراز صلاحیت کاندیداها وظیفه شورای نگهبان فقط تطبیق دقیق وضعیت کاندیداها با قوانین می باشد، حال «اگر واقعاً مصلحتی هم برای جامعه وجود داشته باشد» تشخیص آن بر عهده ولیفقیه است و این موارد چه در دوره های گذشته و چه در این دوره از عهده شورای نگهبان خارج می باشد که مصلحت اندیشی نماید.
منبع: اندیشه قم
همانطور که مستحضر هستید مرجع تشخیص و احراز صلاحیت کاندیداهای ریاست جمهوری، شورای نگهبان می باشد و این شورا با بررسی پرونده و عملکرد افراد در بازه زمانی مورد بررسی، رای به احراز یا عدم احراز صلاحیت می دهد، به طوری که ممکن است فردی در یک مقطع زمانی از سوی شورای نگهبان تایید شود اما در مقطعی دیگر به دلیل سوء رفتارهایی که داشته است احراز صلاحیت نگردد، بنابر این احراز صلاحیت افراد با توجه به پرونده های آنان تا مقطعی بوده است که کاندیدا شده بودند که تا این مقطع، از نظر شورای نگهبان مساله خاصی که مانع از احراز صلاحیت آنان شود، وجود نداشته است.
البته این احراز صلاحیت ها به معنای این نیست که آن نهاد جای مردم نشسته باشد و به جای آنان انتخاب کرده باشد؛ یعنی آنان تلاش خود درباره احزار و عدم احراز صلاحیت افراد برای کاندیداتوری را دارند ولی این به معنای احراز تام و تمام شرایط نیست، آنان همواره تلاش خود را در این رابطه دارند که با ملاک ها و شواهدی که دارند این احراز شرایط انجام گیرد لکن انجام این مسئولیت به گونه ای نیست که آنان به جای مردم تصمیم بگیرند و همانطوریکه اشاره کردیم آن احراز شرایط تام و تمام نیست و مردم عزیز در انتخاب و گزینش افراد مسئولیت دارند و اساساً در این خصوص مسئولیت مردم سلب نمی گردد و همین موجب می گردد انتخاب مردم به معنای واقعی کلمه مصداق پیدا کند و مردم وظیفه دارند در مورد انتخاب خود تحقیق کنند و هرگونه انتخاب بدون تحقیق برای آنان مسئولیت آور است.
در هر صورت اینکه گفته شود شورای نگهبان افراد بدون صلاحیت را تایید کرده است درست نمی باشد، چون ممکن است بسیاری از مستنداتی هم که در زمینه برخی عدم صلاحیت افراد مطرح می شود یا فاقد اعتبارند و یا در مقابل آنها مستندات قوی تری وجود دارد که شورای نگهبان با مقایسه آنها و بر اساس این مستندات قوی تر رای به تایید صلاحیت آنها می دهد.
چنانکه در قانون اساسی بر آن بارها تاکید شده است بحث «تایید صلاحیت» کاندیداها می باشد که گاه از آن به عنوان «احراز صلاحیت» یاد می شود و معنای آن اینست که برای حضور هر فردی در جمع کاندیداهای نهایی ریاست جمهوری لازم است صلاحیت وی توسط شورای نگهبان احراز شود؛ یعنی وجود شرایط در او مورد تایید قرار گیرد، نه اینکه به صرف نبود دلایل بر علیه وی، صلاحیت وی مورد تایید قرار گیرد، بر این اساس ممکن است مواردی وجود داشته باشد که فردی واقعاً از صلاحیت های لازم برای تصدی مسئولیت ریاست جمهوری برخوردار باشد، امّا به دلیل اینکه شورای نگهبان بر اساس اسناد موجود نمی تواند وجود این صلاحیت را احراز نماید، لذا نمی تواند وی را در جمع کاندیداهای نهایی قرار دهد و به همین دلیل ممکن است در دوره ای دیگر، همین فرد بتواند اسنادی را فراهم نماید که منجر به احراز صلاحیت وی گردد.
نکته دیگری که در همین راستا گفتنی است، این است که هر فردی که داوطلب کاندیداتوری ریاست جمهوری می شود، باید احراز صلاحیت شود و لو اینکه در دوره های قبلی، احراز صلاحیت شده و حتی رای نیز کسب کرده باشد؛ چرا که ممکن است در فاصله احراز صلاحیت قبلی و زمان ثبت نام امروزین، شرایط جدیدی برای آن فرد به وجود آمده باشد که صلاحیت وی را زیر سوال برده باشد و نکته اساسی دیگر این که پس از بررسی مدارک و اسناد مرتبط با صلاحیت افراد، در نهایت شورای نگهبان، بر اساس انتخابات داخلی، اقدام به اعلام رای در باره هر کاندیدا می کند که با توجه به این فرایند، ممکن است فردی نتواند حائز رای اکثریت اعضای شورای نگهبان شود و درنتیجه علیرغم صلاحیت واقعی و نیز رای مثبت تعدادی از اعضا به این موضوع، از منظر این شورا که مرجع احراز صلاحیت هاست رای کافی را کسب نکند.
در این دوره هم باید بگوئیم عدم احراز صلاحیت به معنای بیصلاحیتی نیست. عدم احراز صلاحیت معنایش این است که شورای نگهبان نتوانسته تشخیص بدهد که این آقا صلاحیت دارد. نه اینکه تشخیص داده که صلاحیت ندارد، نه، ممکن است صلاحیت بالایی هم داشته باشد امّا حالا گزارشها، امکانات و آشناییهای شورای نگهبان نتوانسته این را تشخیص بدهد؛ چراکه وظیفهای که قانون اساسی بر عهده شورای نگهبان نهاده است، در حقیقت تشخیص میزان تطبیق امور با «اصل و مُر قانون» است و در احراز صلاحیت کاندیداها وظیفه شورای نگهبان فقط تطبیق دقیق وضعیت کاندیداها با قوانین می باشد، حال «اگر واقعاً مصلحتی هم برای جامعه وجود داشته باشد» تشخیص آن بر عهده ولیفقیه است و این موارد چه در دوره های گذشته و چه در این دوره از عهده شورای نگهبان خارج می باشد که مصلحت اندیشی نماید.
منبع: اندیشه قم