شبهات نظارت استصوابی | شبهه پنجم
پرسش :
شبهه: مردم ما در انتخابات گذشته در طول سال های پس از انقلاب نشان داده اند که از شعور کافی برخوردارند و هیچ گاه اتفاق نیفتاده است عناصر فاسد و بی اعتقاد و معاند را انتخاب کنند بنابراین چه نیازی است که عده ای به عنوان قیم آن ها تصمیم گیری کنند؟
پاسخ :
اولا: در طول سالیان گذشته اگر چنین چیزی اتفاق نیفتاده است به این دلیل بوده که نظارت استصوابی بوده است. بنابراین اشکال بالا تأییدی بر نظارت استصوابی است، نه تکذیب آن.
ثانیا: همان گونه که در پاسخ اشکال پیش گفته شد آگاه و شعورمند بودن ملت ایران مقتضایش این نیست که به هیأتی جهت بررسی صلاحیت ها و شرایط اولیه نیاز نیست؛ زیرا بسیار طبیعی است که همه مدارک و اطلاعات درباره این هم کاندیداها در اختیار همه افراد اعم از پیر و جوان و بی سواد و باسواد و عامی و عالم و شهری و روستایی نیست. انکار این سخن، انکار یک امر بدیهی و روشن است که یا ناشی از جهل و ناآگاهی است یا ناشی از غرض ورزی و به انگیزه سوءاستفاده از آرای مردم در جهت مقاصد و آمال شخصی.
ثالثا: چه کسی گفته است که در طول سالیان پس از انقلاب در انتخاباتی که صورت گرفته است افراد معاند و فاسد و بی اعتقاد انتخاب نشده اند؟! مگر در انتخابات اولین دوره ریاست جمهوری مردم با اکثریت قاطع به بنی صدر رأی ندادند؟! مگر بنی صدر شخص بی اعتقاد و فاسد و قدرت طلب و حیله گر نبوده است؟ آیا نتوانسته است با حیله گری، آرای مردم را به جانب خود سوق دهد؟ مگر در انتخابات خبرگان قانون اساسی برخی افراد فاسد مانند قاسملو و عزالدین حسینی (به تعبیر حضرت امام خمینی رحمه الله، آدم های فاسد و مفسد) و بنی صدر و رأی نیاورده اند؟! مگر در انتخابات شوراها افرادی (آن هم در مرکز جمهوری اسلامی ایران یعنی تهران) انتخاب نشده اند که پرونده عملکرد آن ها در مدت حضورشان نشان داد که کاری جز دعوا و نزاع با همدیگر و با شهردار منتخب خود برای خویش نمی بینند و چیزی که برای آن ها مطرح نیست، رسیدگی به دردها و مشکلات مردم تهران است؟! جالب این است که در این سه موردی که ذکر شد نظارت شورای نگهبان در کار نبوده است؛ زیرا در دو تای اول (یعنی اولین دوره ریاست جمهوری و خبرگان قانون اساسی) هنوز شورای نگهبان تأسیس نشده بود و در انتخابات شوراها نیز نظارت بر انتخابات بر عهده شورای نگهبان نیست.
منبع: نظارت استصوابی، دکتر عباس نیکزاد، دفتر نشر معارف، چاپ اول، قم، 1393 ش.
اولا: در طول سالیان گذشته اگر چنین چیزی اتفاق نیفتاده است به این دلیل بوده که نظارت استصوابی بوده است. بنابراین اشکال بالا تأییدی بر نظارت استصوابی است، نه تکذیب آن.
ثانیا: همان گونه که در پاسخ اشکال پیش گفته شد آگاه و شعورمند بودن ملت ایران مقتضایش این نیست که به هیأتی جهت بررسی صلاحیت ها و شرایط اولیه نیاز نیست؛ زیرا بسیار طبیعی است که همه مدارک و اطلاعات درباره این هم کاندیداها در اختیار همه افراد اعم از پیر و جوان و بی سواد و باسواد و عامی و عالم و شهری و روستایی نیست. انکار این سخن، انکار یک امر بدیهی و روشن است که یا ناشی از جهل و ناآگاهی است یا ناشی از غرض ورزی و به انگیزه سوءاستفاده از آرای مردم در جهت مقاصد و آمال شخصی.
ثالثا: چه کسی گفته است که در طول سالیان پس از انقلاب در انتخاباتی که صورت گرفته است افراد معاند و فاسد و بی اعتقاد انتخاب نشده اند؟! مگر در انتخابات اولین دوره ریاست جمهوری مردم با اکثریت قاطع به بنی صدر رأی ندادند؟! مگر بنی صدر شخص بی اعتقاد و فاسد و قدرت طلب و حیله گر نبوده است؟ آیا نتوانسته است با حیله گری، آرای مردم را به جانب خود سوق دهد؟ مگر در انتخابات خبرگان قانون اساسی برخی افراد فاسد مانند قاسملو و عزالدین حسینی (به تعبیر حضرت امام خمینی رحمه الله، آدم های فاسد و مفسد) و بنی صدر و رأی نیاورده اند؟! مگر در انتخابات شوراها افرادی (آن هم در مرکز جمهوری اسلامی ایران یعنی تهران) انتخاب نشده اند که پرونده عملکرد آن ها در مدت حضورشان نشان داد که کاری جز دعوا و نزاع با همدیگر و با شهردار منتخب خود برای خویش نمی بینند و چیزی که برای آن ها مطرح نیست، رسیدگی به دردها و مشکلات مردم تهران است؟! جالب این است که در این سه موردی که ذکر شد نظارت شورای نگهبان در کار نبوده است؛ زیرا در دو تای اول (یعنی اولین دوره ریاست جمهوری و خبرگان قانون اساسی) هنوز شورای نگهبان تأسیس نشده بود و در انتخابات شوراها نیز نظارت بر انتخابات بر عهده شورای نگهبان نیست.
منبع: نظارت استصوابی، دکتر عباس نیکزاد، دفتر نشر معارف، چاپ اول، قم، 1393 ش.