بررسی ادعای شفاعت موجب گستاخی و جرأت به گناه
پرسش :
آیا عقیده شفاعت موجب گستاخی انسان در ارتکاب گناه نمی شود؟!
پاسخ :
برخی، از مخالفین مکتب اهل بیت(علیهم السلام) می گویند: «اعتقاد به شفاعت، موجب گستاخی و تجری فرد گناه کار نسبت به گناه می شود؛ چون این عقیده باعث می شود که فرد گناه را کوچک شمارد و به امید شفاعت دست به هر گناهی بزند». برای پاسخ به این شبهه باید به چند نکته ذیل توجه کرد:
منبع: آیین رحمت
برخی، از مخالفین مکتب اهل بیت(علیهم السلام) می گویند: «اعتقاد به شفاعت، موجب گستاخی و تجری فرد گناه کار نسبت به گناه می شود؛ چون این عقیده باعث می شود که فرد گناه را کوچک شمارد و به امید شفاعت دست به هر گناهی بزند». برای پاسخ به این شبهه باید به چند نکته ذیل توجه کرد:
شفاعت لطفی مثل توبه است:
اگر ایراد فوق را بر «شفاعت» وارد بدانیم، باید عین آن را در «توبه» نیز قبول کنیم؛ همانطور که فرد منصف در باره وعده قبولی توبه و یا وعده عفو و مغفرت الهی نمی گوید: موجب تجری و تشویق به گناه می شود، درباره بخشش گناهان به واسطه شفاعت شفیعان نیز نباید قائل به تجری فرد گناه کار باشد. چون سر منشأ هر دو این ها عنایات، کرامت و رحمت الهی در حق بنده گناهکارش می باشد.شفاعت شامل حال هر کسی نمی شود:
بر اساس آیات و روایات که وجود دارد، شفاعت در حق انسانهای گستاخ و جسور که ارتباطشان به کلی با خدا قطع شده است محقق نمی شود؛ بلکه کسانی می تواند از فیض شفاعت بهره ببرد که ارتباطشان را با خدا نگسسته و سعی در کسب رضایت الهی دارند. به عبارت دیگر شفاعت همچون آب زلالى است که بر پاى نهال ضعیفى ریخته مى شود، و بدیهى است اگر نهال به کلّى مرده باشد این آب زلال آن را زنده نمى کند. چنانکه خداوند متعالی در آیات 40 تا 48 سوره مدثر می فرماید: «فِی جَنَّاتٍ یتَسَاءَلُونَ عَنِ الْمُجْرِمِینَ مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ وَلَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ وَکُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِینَ وَکُنَّا نُکَذِّبُ بِیوْمِ الدِّینِ حَتَّی أَتَانَا الْیقِینُ فَمَا تَنْفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِینَ»؛ (از اهل دوزخ سؤال می کنند: چه چیزی شما را جهنمی کرد؟ گویند: ما از نمازگزاران نبودیم، و بینوا را اطعام نمی کردیم، و با اهل باطل، همراه و همصدا بودیم، و روز پاداش را دروغ می انگاشتیم؛ تا اینکه مرگ ما فرا رسید. پس شفاعت شافعان به حال آنان سودی نمی بخشد). توجه به این قانون جرأت گناه را از گناهکار می گیرد.هیچ کس به طور دقیق نمی داند که چه کسی و چه گناهی مورد شفاعت قرار می گیرد:
وعده شفاعت در صورتی می تواند موجب تجری شود که هیچ کونه ابهامی در مورد نوع گناه، فرد مورد شفاعت و زمان آن وجود نداشته باشد؛ در حالیکه با مراجعه به نصوص دینی در می یابیم که از چند جهت در باره آن ابهام وجود دارد:الف: ابهام در فرد مورد شفاعت:
درست است که آیاتی مثل آیه 28 سوره انبیاء، شفاعت انبیاء و اولیاء را در حق کسانی که مورد رضایت خداوند باشند، قبول کرده است: «...وَ لا یَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضى...»؛ (و آنها جز براى کسى که خدا راضى [به شفاعت براى او] است شفاعت نمى کنند)؛ امّا هیچ کس نمی داند که دقیقا چه کسانی مورد رضایت خداوند هستند؟ در حالی که همه می دانند که رضایت الهی با اجتناب از گناه به دست می آید و چنین حقایقی مانع گستاخی در گناه است.ب: ابهام در جرم:
چنانکه در آیات 40 تا 48 سوره مدثر بیان شد شفاعت در بعضی از گناهان مثل ترک نماز، ترک اطعام ، تکذیب معاد و ... ممنوع دانسته شده است؛ امّا اینکه چه گناهی و جرمی مورد شفاعت قرار می گیرد به طور مشخص در آیات و روایات بیان نشده است. با این ابهام که در نوع گناه وجود دارد فرد گناهکار نمی تواند به امید شفاعت دست به هر گناهی بزند.شفاعت با توجه به لوازم آن موجب گستاخی نیست:
شفاعت وقتی معنی پیدا می کند که بین شفاعت طلب و شفیع رابطه ای معنوی وجود داشته باشد؛ این رابطه ایجاد نمی شود مگر با «شباهت عملی با شفیع و پیروی از او در انجام اعمال صالح و ترک گناه». وقتی کسی با شفیعی چنین ارتباطی دارد، گناه را کوچک نمی شمارد. لذا شفاعت خود عاملی مهم برای تقویت ایمان و اطاعت از فرامین خداوند می باشد.شفاعت حکمت دارد:
یکی از اثرات پر خیر و برکت شفاعت، «ایجاد امید» در فرد خاطی و گناهکار می باشد. اگر فرد گناهکار در اثر گناه، امید خویش را از دست بدهد، ممکن است دست به گناهان دیگری بزند که قبلا انجام نداده است؛ امّا اگر امیدش را از دست ندهد و همه راه های نجات را بر خود بسته نبیند، می تواند برگردد و گذشته خویش را جبران نماید. بنابراین شفاعت نه تنها باعث گستاخی و گناه بیشتر نمی شود، بلکه امید به بخشش الهی را در دل انسان خاطی و گناهکار پدید آورده زمینه اصلاح و توبه را فراهم می کند.منبع: آیین رحمت