پنجشنبه، 25 شهريور 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

فلسفه شفاعت و آثار تربیتی آن

پرسش :

فلسفه «شفاعت» چیست و آیا اعتقاد به «شفاعت» موجب تشویق به گناه نمى باشد؟


پاسخ :
«شفاعت» نه تشویق به گناه است و نه چراغ سبز براى معاصى، نه عامل عقب افتادگى و نه چیزى شبیه پارتى بازى در جامعه هاى دنیاى امروز؛ بلکه یک مسأله مهم تربیتى است که از جهات گوناگون آثار مثبت و سازنده دارد، از جمله:
 
الف: ایجاد امید و مبارزه با روح یأس
بسیار مى شود که غلبه هواى نفس، سبب ارتکاب گناهان مهمى مى شود و به دنبال آن، روح یأس بر کسانى که مرتکب آن گناهان شده اند غلبه مى کند و این یأس، آنها را به آلودگى بیشتر و غوطه ور شدن در گناهان سوق مى دهد؛ زیرا آنها فکر مى کنند آب از سرشان گذشته، بنابراین چه یک قامت چه صد قامت؛ ولى امید به شفاعتِ اولیاء الله، به آنها نوید مى دهد که اگر همین جا متوقف شوند و خود را اصلاح کنند، ممکن است گذشته آنها از طریق شفاعت نیکان و پاکان جبران گردد، بنابراین امید شفاعت به متوقف شدن گناه و بازگشت به سوى صلاح و تقوا کمک مى کند.
 
ب: ایجاد رابطه اى معنوى با اولیاء الله
با توجه به آنچه در تفسیر مفهوم شفاعت در بالا گفته شد گرفتن این نتیجه آسان است که شفاعت منوط به وجود نوعى رابطه در میان «شفیع» و «شفاعت شونده» است، رابطه اى معنوى از نظر ایمان و بعضى از صفات فاضله و انجام حسنات. مسلماً کسى که امید به شفاعت دارد سعى مى کند به نوعى این رابطه را برقرار سازد و کارى که موجب رضاى آنها است انجام دهد، پل هاى پشت سر را خراب نکند، پیوندهاى محبت و دوستى را تا به آخر نگسلد. مجموعه این امور، عامل مؤثرى براى تربیت او خواهد بود و سبب مى شود که تدریجاً از صف آلودگان درآید یا لااقل در کنار پاره اى از آلودگیها به اعمال نیک روى آورد و از سقوط بیشتر در دامان شیطان رهائى یابد.
 
ج: تحصیل شرایط شفاعت
در آیات قرآن شرائط مختلفى درباره شفاعت ذکر شده که از همه مهمتر اذن و اجازه پروردگار است، مسلّماً کسى که امید و انتظار شفاعت دارد، باید این اذن و اجازه را به نحوى فراهم سازد؛ یعنى کارى انجام دهد که محبوب و مطلوب خدا است. در بعضى از آیات آمده است که در قیامت، بخشودگى از طریق شفاعت تنها براى کسانى خواهد بود که خداوند رحمان، اجازه شفاعت براى او داده و از گفتار او راضى باشد.(1) 

در آیه 28 سوره «انبیاء» آمده است: تنها کسانى مشمول بخشودگى از طریق شفاعت مى شوند که به مقام ارتضاء (خشنودى خدا) برسند و طبق آیه 87 سوره «مریم» داراى عهد الهى هستند و چنانکه گفتیم همه این مقامات در سایه ایمان به خدا و دادگاه عدل او و اعتراف به حسنات و سیئات (نیکى اعمال نیک و بدى اعمال بد) و گواهى به صحت تمام مقرراتى که از سوى خدا نازل شده است پیدا مى شود. به علاوه در بعضى از آیات آمده است که شفاعت شامل [حالِ] ظالمان نمى شود، به این ترتیب امیدوارانِ شفاعت، باید از صف ظالمان (ظلم به هر معنى که تفسیر شود) خارج گردند. مجموعه این جهات سبب مى شود که امیدواران شفاعت در اعمال گذشته خویش تجدید نظر کنند و نسبت به آینده تصمیم هاى بهترى بگیرند، این خود نیز یک نقطه مثبت و عامل مؤثر تربیت است.
 
د: توجه به سلسله شافعان
توجه به اشاراتى که درباره شفیعان در آیات قرآنى آمده و همچنین تصریحاتى که در روایات اسلامى شده است، دلیل دیگرى بر جنبه هاى تربیتى مسأله شفاعت است. در حدیثى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه و آله و سلم) مى خوانیم: «الشُّفَعاءُ خَمْسَةٌ الْقُرْآنُ وَ الرَّحِمُ وَ الأمانَةُ وَ نَبِیُّکُمْ وَ اَهْلُ بَیْتِ نَبِیِّکُمْ»(2)؛ (شفیعان در قیامت پنج تا هستند: قرآن، صله رحم، امانت، پیغمبر شما و اهل بیت پیغمبرتان).

در حدیث دیگرى که در «مسند احمد» از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه و آله و سلم) آمده است، مى خوانیم: «تَعَلَّمُوا الْقُرآنَ فَاِنَّهُ شَافِعٌ یَوْمَ القِیامَةِ»(3)؛ (قرآن را فراگیرید که شفاعت کننده روز قیامت است). همین معنى در «نهج البلاغة» در کلام مولاى متقیان حضرت علی(علیه السلام) آمده است: «فَاِنَّهُ شَافِعٌ مُشَفَّعٌ»(4)؛ (قرآن، شفاعت کننده اى است که شفاعتش پذیرفته مى شود).

از روایات متعددى نیز استفاده مى شود که بهترین شفاعت کننده «توبه» است. حضرت علی(علیه السلام) مى فرماید: «لَاشَفیعَ اَنْجَحُ مِنَ التَّوْبَةِ»(5)؛ (شفاعت کننده اى موفق تر از توبه نیست).

در بعضى از احادیث نیز تصریح به شفاعت انبیاء، اوصیاء، مؤمنین و ملائکه شده است، مانند حدیثى از پیغمبر خدا(صلى الله علیه و آله و سلم) که مى فرماید: «الشَّفاعَةُ لِلأَنْبِیاءِ وَ الأُوْصِیاءِ وَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمَلائِکَةِ وَ فِی الْمُؤْمِنِینَ مَنْ یَشْفَعُ مِثْلَ رَبیعَة وَ مُضَر! وَ اَقَلُّ الْمُؤْمِنینَ شَفاعَةً مَنْ یَشْفَعُ ثَلاثینَ اِنْساناً!»(6)؛ (شفاعت براى انبیاء، اوصیاء، مؤمنین و فرشتگان است و در میان مؤمنین، کسانى هستند که به اندازه قبیله «ربیعه» و «مُضر» را شفاعت مى کنند! و کمترین شفاعت مؤمن آن است که درباره سى نفر شفاعت کند!).

در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) آمده است که: «روز قیامت خداوند، «عالِم» و «عابد» را مبعوث مى کند، هنگامى که در برابر دادگاه عدل الهى قرار گیرند: «قیلَ لِلْعابِدِ اِنْطَلِقْ اِلَى الجَنَّةِ وَ قِیلَ لِلْعالِمِ قِفْ تَشْفَعْ لِلنَّاسِ بِحُسْنِ تَأدیبِکَ لَهُمْ»؛ (به عابد گفته مى شود: حرکت کن به سوى بهشت و به عالِم گفته مى شود: بایست و براى مردم شفاعت کن به خاطر تربیت خوبت نسبت به آنها!)».(7) 

ضمناً این تعبیرات مخصوصاً تعبیرى که در روایت اخیر آمده به خوبى نشان مى دهد که شفاعت، مولودِ نوعى پیوند معنوى با نیکان و پاکان و مؤمنان و دانشمندان است.

درباره شهیدان نیز از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه و آله و سلم) نقل شده که فرمود: «وَ یَشْفَعُ الرَّجُلُ مِنْهُمْ فی سَبْعِینَ اَلْفاً مِنْ اَهْلِ بَیْتِهِ وَ جِیرانِهِ»(8)؛ (یک نفر از آنها درباره هفتاد هزار نفر از خانواده و همسایگان [و غیر آنها] شفاعت مى کند!). حتى از روایتى استفاده مى شود که (شفیع انسان، اطاعت خداوند و عمل به حق است)؛ «شافِعُ الْخَلْقِ: الْعَمَلُ بِالحَقِّ وَ لُزُومُ الصِّدْقِ».(9)

کوتاه سخن اینکه از مجموع این روایات و روایات فراوان دیگرى که در منابع اسلامى وارد شده یک نتیجه روشن گرفته مى شود که شفاعت از مهمترین مسائل تربیتى در اسلام است که ارزش هاى والاى اسلامى را با توجه به نوع شفاعت کننندگان نشان مى دهد و همه مسلمانان را به سوى این ارزشها و صفات شفاعت کنندگان و ایجاد رابطه با آنها ترغیب و تشویق مى نماید و هرگونه تفسیر نادرست و تحریف باطل را از مسأله شفاعت مى زداید.(10)،(11)

پی‌نوشت‌ها:
(1). سوره طه، آیه 109.
(2). مناقب آل أبی طالب(علیهم السلام)، ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على‏، علامه‏، قم‏، 1379 قمری‏، چاپ: اول‏، ج ‏2، ص 164.
(3). مسند أحمد بن حنبل، أحمد بن محمد بن حنبل، محقق: نوری، أبو المعاطی، عالم الکتب، بیروت، 1419 قمری / 1998 میلادی، چاپ: اول، ج 5، ص 251.
(4). نهج البلاغة، شریف الرضى، محمد بن حسین‏، محقق / مصحح: صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، ‏1414 قمری، چاپ: اول، ص 252، (خطبه 176).
(5). نهج البلاغة، همان، ص 540، (حکمت 371).
(6). اعتقادات الإمامیه، ابن بابویه، محمد بن على‏، کنگره شیخ مفید، قم‏، 1414 قمری، ‏چاپ: دوم، ص 66، باب (الاعتقاد فی الشفاعة).
(7). علل الشرائع‏، ابن بابویه، محمد بن على‏، کتابفروشى داورى‏، قم‏، 1385 شمسی / 1966 میلادی، چاپ: اول‏، ج ‏2، ص 394، باب (العلة التی من أجلها حرم الله تعالى الکبائر).
(8). مجمع البیان فى تفسیر القرآن، طبرسى، فضل بن حسن، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372 شمسی، چاپ: سوم، ج 2، ص 885.
(9). غرر الحکم و درر الکلم‏، تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، محقق / مصحح: رجائى، سید مهدى‏، دار الکتاب الإسلامی، قم، ‏1410 قمری‏، چاپ: دوم‏، ص 415، (حکمت 35).
(10). در المیزان فى تفسیر القرآن، طباطبایى، سید محمد حسین، انتشارات اسلامى، قم، 1417 قمری، چاپ: پنجم، ج 1، ص 715 بعد از آنکه شفاعت را به معنى تأثیر اسباب در مسبّبات، تفسیر مى کند، شافعان را به دو دسته در عالم تکوین و تشریع تقسیم مى نماید و از جمله شافعان تشریعى، توبه، ایمان، عمل صالح، قرآن، انبیاء، فرشتگان و مؤمنان را مى شمارد و در این زمینه به آیاتى که دلالت بر تأثیر این امور یا این اشخاص در آمرزش گناهان دارند استدلال مى نماید (هرچند عنوان شفاعت در آنها نیست) مانند سوره زمر، آیه 54؛ سوره حدید، آیه 28؛ سوره مائده، آیه 9؛ سوره مائده، آیه 16؛ سوره نساء، آیه 64؛ سوره مؤمنون، آیه 7؛ سوره بقره، آیه 286.
(11). پیام قرآن‏، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، دار الکتب الاسلامیة‏، تهران‏، ‏1386 شمسی‏، چاپ: نهم، ج 6، ص 396.

منبع: یکصد و هشتاد پرسش و پاسخ‏، آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازى دام ظله، تهیه و تنظیم: سید حسین حسینى، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ‏1386 ش.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
پرسش و پاسخ مرتبط
موارد بیشتر برای شما