طلب شفاعت از پیامبر(ص) از منظر مالک بن انس
پرسش :
دیدگاه مالک بن انس (پیشواى فرقه مالکیه) نسبت به طلب شفاعت از پیامبر (صلى الله علیه و آله) چیست؟
پاسخ :
سمهودى در وفاء الوفاء و بسیارى دیگر در کتابهاى مناسک حج و آداب زیارت این حدیث را آورده و تصریح کرده اند که سند آن صحیح است: عیاض در شفا با سند نیکو از ابن حمید (که او در زمره کسانى است که از مالک روایت مى کرده) نقل مى کند که گفت: ابوجعفر (منصور دوانیقى) در مسجد النبى(صلى الله علیه وآله) با مالک مناظره می کرده، در این مناظره مالک به منصور خطاب کرد و گفت: یا امیر المؤمنین! صدایت را در این مسجد بلند نکن زیرا خداوند قومى را ادب کرده و به آنان اخلاق و ادب را تعلیم داده و فرموده: «صدایتان را از صداى پیامبر بلندتر نکنید» و عده اى را مدح کرده و فرموده: «آنان که نزد رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آهسته سخن مى گویند». کسانى هستند که خداوند قلبهاى آنان را براى ایمان آزموده است و عده اى را نیز سرزنش کرده و مى فرماید: «آنان که تو را صدا مى زنند از پشت حجره ها اکثرشان تعقل نمى کنند» و بدان که حرمت رسول اللّه(صلى الله علیه وآله) در حال ممات مانند حرمت او در حال حیات است .(1)
پس از آن منصور خجل شده و با حالت خضوع گفت: اى مالک آیا هنگام دعا در کنار قبر پیامبر باید رو به قبله بایستم یا رو به قبر رسول اللّه(صلى الله علیه وآله) کنم؟ مالک گفت چرا صورتت را از قبر برگردانى در حالى که پیامبر وسیله تو و وسیله پدر تو آدم(علیه السلام) در روز قیامت است رو به قبر بایست و از پیامبر طلب شفاعت کن تا نزد خدا برایت شفاعت کند خداوند هم فرموده است: «اگر آنان که به خود ظلم کرده اند نزد تو بیایند و بخواهند که خدا آنان را بیامرزد و رسول خدا هم برایشان استغفار کند به تحقیق خدا را توبه پذیر و مهربان مى یابند».(2)
این حدیث راعامه در کتابهاى مختلفى آورده اند و همه از ابن حمید نقل کرده و گفته اند که سندش صحیح است. شایان ذکر است گفتگوى مالک با منصور یک گفتگوى خصوصى نبوده بلکه در مسجد رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در حضور جمعیت انجام گرفت. اگر این کار خلاف بود و شرک محسوب مى شد و حتى اگر شائبه شرک داشت، هرگز مالک چنین حرفى نمى زد. در آن زمان اگرچه اصحاب رسول خدا نبودند اما تابعین و تابعینِ تابعین در مدینه حضور داشند و زمانى بود که مردم به عهد رسول خدا نزدیک بودند در عین حال هیچ کس این مطلب را انکار نکرد و اگر انکار و اعتراضى بود حتماً نقل مى شد.
پینوشتها:
(1). سوره حجرات آیه 2، 3، 4.
(2). سوره نساء، آیه 64.
منبع: کتاب شفاعت، آیت الله سید حسن طاهری خرم آبادی، موسسه بوستان کتاب، چاپ اول، ص 87.
سمهودى در وفاء الوفاء و بسیارى دیگر در کتابهاى مناسک حج و آداب زیارت این حدیث را آورده و تصریح کرده اند که سند آن صحیح است: عیاض در شفا با سند نیکو از ابن حمید (که او در زمره کسانى است که از مالک روایت مى کرده) نقل مى کند که گفت: ابوجعفر (منصور دوانیقى) در مسجد النبى(صلى الله علیه وآله) با مالک مناظره می کرده، در این مناظره مالک به منصور خطاب کرد و گفت: یا امیر المؤمنین! صدایت را در این مسجد بلند نکن زیرا خداوند قومى را ادب کرده و به آنان اخلاق و ادب را تعلیم داده و فرموده: «صدایتان را از صداى پیامبر بلندتر نکنید» و عده اى را مدح کرده و فرموده: «آنان که نزد رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آهسته سخن مى گویند». کسانى هستند که خداوند قلبهاى آنان را براى ایمان آزموده است و عده اى را نیز سرزنش کرده و مى فرماید: «آنان که تو را صدا مى زنند از پشت حجره ها اکثرشان تعقل نمى کنند» و بدان که حرمت رسول اللّه(صلى الله علیه وآله) در حال ممات مانند حرمت او در حال حیات است .(1)
پس از آن منصور خجل شده و با حالت خضوع گفت: اى مالک آیا هنگام دعا در کنار قبر پیامبر باید رو به قبله بایستم یا رو به قبر رسول اللّه(صلى الله علیه وآله) کنم؟ مالک گفت چرا صورتت را از قبر برگردانى در حالى که پیامبر وسیله تو و وسیله پدر تو آدم(علیه السلام) در روز قیامت است رو به قبر بایست و از پیامبر طلب شفاعت کن تا نزد خدا برایت شفاعت کند خداوند هم فرموده است: «اگر آنان که به خود ظلم کرده اند نزد تو بیایند و بخواهند که خدا آنان را بیامرزد و رسول خدا هم برایشان استغفار کند به تحقیق خدا را توبه پذیر و مهربان مى یابند».(2)
این حدیث راعامه در کتابهاى مختلفى آورده اند و همه از ابن حمید نقل کرده و گفته اند که سندش صحیح است. شایان ذکر است گفتگوى مالک با منصور یک گفتگوى خصوصى نبوده بلکه در مسجد رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در حضور جمعیت انجام گرفت. اگر این کار خلاف بود و شرک محسوب مى شد و حتى اگر شائبه شرک داشت، هرگز مالک چنین حرفى نمى زد. در آن زمان اگرچه اصحاب رسول خدا نبودند اما تابعین و تابعینِ تابعین در مدینه حضور داشند و زمانى بود که مردم به عهد رسول خدا نزدیک بودند در عین حال هیچ کس این مطلب را انکار نکرد و اگر انکار و اعتراضى بود حتماً نقل مى شد.
پینوشتها:
(1). سوره حجرات آیه 2، 3، 4.
(2). سوره نساء، آیه 64.
منبع: کتاب شفاعت، آیت الله سید حسن طاهری خرم آبادی، موسسه بوستان کتاب، چاپ اول، ص 87.