شرک نبودن درخواست از غیر خدا
پرسش :
با توجه به آیه «فَلا تَدْعُوا مَعَ اللهِ أَحَداً» آیا درخواست شفاعت از غیر خدا شرک مى باشد؟
پاسخ :
در پاسخ ابتدا باید ببینیم دعا یعنى چه؟ دعا یک معناى عام و لغوى و یک معناى خاص و عرفى دارد. معناى لغوى دعا ندا و صدا کردن است. در قرآن نیز دعا در چند مورد به همین معنا استعمال شده است از جمله این آیه شریفه از قول حضرت نوح: «قالَ رَبِّ إِنِّی دَعَوْتُ قَوْمِی لَیْلاً وَ نَهاراً * فَلَمْ یَزِدْهُمْ دُعائِی إِلّا فِراراً»؛(1) ((نوح) گفت: پروردگارا! من قوم خود را شب و روز (به سوى تو) دعوت کردم، امّا دعوت من چیزى جز فرار (از حق) بر آنان نیفزود).
ما هم در عرف خودمان می گوئیم فلانى مرا دعوت کرده، دعوت از همان مادّه دعا است؛ یا مى گوئیم او مرا خواند یا طلب کرد و به مهمانى، مصاحبه، مناظره یا مباحثه دعوت کرد؛ همه اینها دعاست. قرآن در آیه دیگرى مى فرماید: «لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعاءِ بَعْضِکُمْ بَعْضاً» (2) صدا کردن و ندا کردن پیامبر(صلى الله علیه وآله) را در بین خودتان مثل صدا کردن یکدیگر قرار ندهید؛ یعنى وقتى پیامبر(صلى الله علیه وآله) را صدا مى زنید آن طور که یکدیگر را صدا مى زنید نخوانید بلکه او را با احترام بخوانید. این نحوه استعمال یعنى صدا و ندا، مسلّماً عبادت نیست؛ طلب حاجت کردن مردم از یک دیگر هم دعاست ولى عبادت نیست.
کلمه دعا به معناى سئوال نیز به کار رفته است؛ راغب در ادامه معانى دعا پس از ذکر آیه اى که خواندیم مى گوید: «و دَعَوتَه اذا سأَلتَه و اذا اسْتَغَثْتَه»؛ (و خواندى او را هنگامى که از کسى سئوال یا درخواست کمک کرده باشى). و مى توان گفت دعوتُه یعنى او را خواندم. الحاح و استغاثه نیز همین طور است شما دامن کسى را می گیرید و مى گوئید خواهش می کنم این کار را براى من انجام بده یا اینکه التماس مى کنید که از این کار صرف نظر کن یا بُگذر، این هم استغاثه است و هم دعاست امّا عبادت نیست. پس مطلق طلب کردن اعم از ندا کردن، صدا زدن، سئوال کردن و استغاثه، دعاست ولى عبادت نیست و گرنه باید بگوئیم حضرت نوح(علیه السلام) قومش را عبادت کرده است. دعا معناى خاصى غیر از معناى لغوى هم دارد که در این معنا دعا عبادت محسوب مى شود و آن در جائى است که انسان در برابر خداى خالق و رازق مى ایستد و با این اعتقاد که تنها او را مؤثر و مدبر امور مى داند، او را مى خواند و از او مى خواهد. خواستن از خدا نوعى خضوع و تذلّل در برابر کسى است که خالق و رازق است و رب و مدبر عالم مى باشد این دعا عبادت است امّا هر دعائى عبادت نیست بلکه بعضى از اقسام دعا عبادت است و آن دعائى است که انسان در برابر خالق و رازق و مدبر و اله خویش با خضوع و تذلّل انجام مى دهد. بت پرستان هم در برابر بتها و مشرکان دیگر در برابر معبودشان دعا می کردند و دعایشان عبادت بود چرا که بت و معبود را اِله مى دانستند.
پینوشتها:
(1). سوره نوح، آیه 5 و 6.
(2). سوره نور، آیه 63.
منبع: کتاب شفاعت، آیت الله سید حسن طاهری خرم آبادی، موسسه بوستان کتاب، چاپ اول، ص 58.
در پاسخ ابتدا باید ببینیم دعا یعنى چه؟ دعا یک معناى عام و لغوى و یک معناى خاص و عرفى دارد. معناى لغوى دعا ندا و صدا کردن است. در قرآن نیز دعا در چند مورد به همین معنا استعمال شده است از جمله این آیه شریفه از قول حضرت نوح: «قالَ رَبِّ إِنِّی دَعَوْتُ قَوْمِی لَیْلاً وَ نَهاراً * فَلَمْ یَزِدْهُمْ دُعائِی إِلّا فِراراً»؛(1) ((نوح) گفت: پروردگارا! من قوم خود را شب و روز (به سوى تو) دعوت کردم، امّا دعوت من چیزى جز فرار (از حق) بر آنان نیفزود).
ما هم در عرف خودمان می گوئیم فلانى مرا دعوت کرده، دعوت از همان مادّه دعا است؛ یا مى گوئیم او مرا خواند یا طلب کرد و به مهمانى، مصاحبه، مناظره یا مباحثه دعوت کرد؛ همه اینها دعاست. قرآن در آیه دیگرى مى فرماید: «لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعاءِ بَعْضِکُمْ بَعْضاً» (2) صدا کردن و ندا کردن پیامبر(صلى الله علیه وآله) را در بین خودتان مثل صدا کردن یکدیگر قرار ندهید؛ یعنى وقتى پیامبر(صلى الله علیه وآله) را صدا مى زنید آن طور که یکدیگر را صدا مى زنید نخوانید بلکه او را با احترام بخوانید. این نحوه استعمال یعنى صدا و ندا، مسلّماً عبادت نیست؛ طلب حاجت کردن مردم از یک دیگر هم دعاست ولى عبادت نیست.
کلمه دعا به معناى سئوال نیز به کار رفته است؛ راغب در ادامه معانى دعا پس از ذکر آیه اى که خواندیم مى گوید: «و دَعَوتَه اذا سأَلتَه و اذا اسْتَغَثْتَه»؛ (و خواندى او را هنگامى که از کسى سئوال یا درخواست کمک کرده باشى). و مى توان گفت دعوتُه یعنى او را خواندم. الحاح و استغاثه نیز همین طور است شما دامن کسى را می گیرید و مى گوئید خواهش می کنم این کار را براى من انجام بده یا اینکه التماس مى کنید که از این کار صرف نظر کن یا بُگذر، این هم استغاثه است و هم دعاست امّا عبادت نیست. پس مطلق طلب کردن اعم از ندا کردن، صدا زدن، سئوال کردن و استغاثه، دعاست ولى عبادت نیست و گرنه باید بگوئیم حضرت نوح(علیه السلام) قومش را عبادت کرده است. دعا معناى خاصى غیر از معناى لغوى هم دارد که در این معنا دعا عبادت محسوب مى شود و آن در جائى است که انسان در برابر خداى خالق و رازق مى ایستد و با این اعتقاد که تنها او را مؤثر و مدبر امور مى داند، او را مى خواند و از او مى خواهد. خواستن از خدا نوعى خضوع و تذلّل در برابر کسى است که خالق و رازق است و رب و مدبر عالم مى باشد این دعا عبادت است امّا هر دعائى عبادت نیست بلکه بعضى از اقسام دعا عبادت است و آن دعائى است که انسان در برابر خالق و رازق و مدبر و اله خویش با خضوع و تذلّل انجام مى دهد. بت پرستان هم در برابر بتها و مشرکان دیگر در برابر معبودشان دعا می کردند و دعایشان عبادت بود چرا که بت و معبود را اِله مى دانستند.
پینوشتها:
(1). سوره نوح، آیه 5 و 6.
(2). سوره نور، آیه 63.
منبع: کتاب شفاعت، آیت الله سید حسن طاهری خرم آبادی، موسسه بوستان کتاب، چاپ اول، ص 58.