چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

آیا نمی شود گفت چون عقل بشر براي قانونگذاري كافی است لذا نيازي به تقنين الهي نيست؟


پاسخ :
پاسخ: بهترين دليل نبوت عامه اين است كه خود عقل فتوا مي‌دهد كه منِ انسان، من در قلمرو زندگي مادي ‏و معنوي خود با همه موجودات ارتباط دارم و در عين حال، نسبت به بسياري از امور جاهل هستم و معلومات ‏من، قابل قياس با مجهولاتم نيست و لذا براي رسيدن به هدف، نيازمند راهنما و راه بلد مي‌باشم. عقل ‏انسان، نيازمندي خود به راهنما را به روشني در مي‌يابد؛ همان‌گونه كه «4=2×2» را به خوبي مي‌فهمد و در ‏اين دريافت خود، ذرّه‌اي احتمال اشتباه نمي‌دهد. عقل مي‌گويد من از آينده، هيچ خبر ندارم، نمي‌دانم قبر ‏چيست، برزخ چيست، قيامت چيست؛ من مسافرم؛ امّا كجا مي‌روم؟ چگونه مي‌روم؟ با چه سرمايه‌اي ‏مي‌روم؟ نمي‌دانم! به همين دليل، آمدن راهنما از سوي خداوند براي من، امري ضروري است: «النبي موجود ‏بالضرورة لا بنحو الامكان».‏‎ ‎عقل، بسياري از خطوط كلي جهان‌بيني را درك مي‌كند؛ درباره توحيد، درباره معاد، درباره وحي و رسالت و ‏معجزه؛ اينكه پيامبر بايد معجزه داشته باشد واينكه معجزه چه ويژگي‌هايي دارد و اينكه چه كسي پيامبر است ‏و چه كسي پيامبرنما؛ صدها حكم اصلي و جامع را عقل دارد و مي‌داند، ولي صدها حكم فرعي و جزئي را هم ‏مي‌فهمد كه نمي‌فهمد و مي‌داند كه نمي‌داند؛ لذا نيازمند وحي و نقل است. وحي مي‌آيد و آنچه را كه عقل ‏مي‌فهمد، شكوفا مي‌سازد، باز و روشن مي‌كند و از سوي ديگر، آنچه را كه عقل نمي‌فهمد، براي او روشن ‏مي‌سازد. انسان و جامعه‌اي كه از وحي الهي استفاده مي‌كند، عصاره‌اي از تعقّل و تعبّد مي‌شود؛ تعبّدش با ‏تعقّل آميخته است و دچار تحجّر يا عقل‌گرايي افراطي نمي‌شود.‏‎ ‎‏‏

‏‏ مأخذ: ( آیةالله جوادی آملی ، ولايت فقيه، ص 345)‏


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.