چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

اگر ولايت فقيه از سوي خداست، نيازي به پذيرش و رأي مردم ندارد؛ و اگر نيازمند رأي مردم ‏است، وكالت است نه ولايت؛ پس بايد گفت: «وكالت فقيه» نه «ولايت فقيه»!


پاسخ :
اگر چه در عقد وكالت، پذيرش لازم است، اما هر جا كه پذيرش لازم بود، از باب وكالت نيست. ‏مشروعيت ولايت فقيه، اگر چه از ناحيه خداوند و پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و امامان ‏معصوم (عليهم‌السلام) است، ولي اقتدار عيني و تحقق خارجي آن در جامعه و اداره حكومت، مشروط به ‏پذيرش مردم است؛ زيرا نوع حكومت اسلام، حكومت مردمي است نه استبدادي، و بر پايه حضور و حركت و ‏تعالي مردم استوار است. بنابراين، بايد منطقه مشروعيت را كه از ناحيه شارع مقدس است، از منطقه اقتدار ‏ملّي تفكيك كرد.‏‎ ‎غرض آنكه؛ پذيرش ولايت رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و امامان معصوم (عليهم‌السلام) يا فقيه از ‏سوي مردم، پذيرش حقّي است كه مشروع بودن آن، پيش از پذيرش پذيرندگان ثابت بوده و اين غير از ‏پذيرشي است كه در عقد وكالت وجود دارد؛ زيرا شخص وكيل، پيش از قرارداد وكالت، حق مشروعي ندارد كه ‏به سبب آن لازم باشد موكل يا موكّلين او را بپذيرند، بلكه به صرف انتخاب و توكيل است كه وكيل، صاحب حق ‏مي‌شود. منصب‌هاي نبوت، رسالت، و امامت كه خداوند به برگزيدگان خود اعطاء مي‌كند: ”الله أعلم حيث ‏يجعل رسالته“(1) پيش از پذيرش مردم نيز ثابت است، ولي تحقق اهداف الهي و هدايت جامعه بشري در ‏خارج، مشروط به آن است كه امت اسلامي نخست آن سمت‌ها و منصب‌ها را بشناسد و به آن ايمان آورد و ‏با آن ميثاق بندند و بر ايمان و پيمان خود استوار باشد و ناكث و مارق و قاسط نگردد.‏‎ ‎بنابراين، همان‌گونه كه بيعت مردم با پيامبر گرامي (صلي الله عليه و آله و سلم) و ‏اميرالمؤمنين (سلام‌الله‌عليه) در صدر اسلام، قرارداد عقد وكالت نبود، كه پذيرش ولايت الهي آنان بود، رأي ‏دادن به فقيه جامع الشرايط نيز پذيرش ولايت اوست نه عقد وكالت؛ پذيرشِ حقِّ ولايت مشروعي است كه ‏برابر كشف عقل و ظهور نقل امامان معصوم (عليهم‌السلام) از طريق نصب عام به فقيهان جامع الشرايط داده ‏شده و فرموده‌اند هر كس از فقهاء و عالمان دين كه داراي صيانت نفس و اطاعت از خدا و رسول باشند و ‏صاحب نظر در احكام الهي باشند، به عنوان «حاكم» مجعول شده‌اند.‏‎ ‎البته روشن است كه ولايت داشتن فقيهان جامع الشرايط همانند ولايت داشتن امامان ‏معصوم (عليهم‌السلام)، به معناي همتايي با آنان نيست؛ زيرا برگزيدگان معصومِ خداوند، از مقام رفيعي ‏برخوردارند كه هيچ انسان غير معصومي را نمي‌توان با آن بزرگان مقايسه كرد؛ تا چه رسد به همتا دانستن: ‏‏«لا يقاس بآل محمّد (صلي الله عليه و آله و سلم) من هذه الامة أحدٌ»(2)؛ يعني نه در مراحل عقل نظر و نه در ‏مراتب قلب بصري و نه در درجات عقل عملي، هرگز افراد عادي (هر چند فقيهان جامع الشرايط) همسان و ‏همتاي آن ذوات مقدس نخواهند بود.‏‎ ‎‏

‏(1) سوره أنعام، آيه‎ ‎‏124.‏
‏(2) نهج البلاغه، خطبه‎ ‎‏2، بند 12.

‏‏‏‏‏مأخذ: ( آیةالله جوادی آملی ، ولايت فقيه ، ص 428، 429)‏


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.