پرسش :
اگر دين وارد سياست شود به سود دين نیست، چرا كه قهراً يك قرائت از قرائتهاى دين حكومت مىكند و به ناچار در برابر قرائتهاى ديگر موضع مىگيرد و در نتيجه قرائتهاى مختلف پديد نمىآيند و دين پويا نمىشود!
پاسخ :
دين يك سلسله تئورىهاى محض و احكام ذهنى و تجريدى و انتزاعى صرف نيست، بلكه دين به وسيله چهاردهمعصوم (عليهمالسّلام) در بخشهاى حكومت، احكام فردى، مسائل تجارت، زراعت و روابط بينالملل عينيت پيدا كرد.
چهاردهمعصوم (عليهمالسّلام) بيش از دو قرن به دين عمل كردند و عملاً به مردم نشان دادند كه دين اين است. پيامبر اكرم (صلّىاللهعليهوآلهوسلّم) تشكيل حكومت داد و هشتاد جنگ در زمان آن حضرت واقع شد. ايشان با امپراطورى ايران و روم روابطى برقرار كرد. اگر يك مكتبى در مدت ٢٣ سال توسط آورندهٔ آن عينيت يابد و بعد هم در حدود 200 سال توسط سيزده معصوم ديگر در عينيت جامعه حضور پيدا كند و تفسير شود و منتشر گردد، خطوط كلى چنين دينى مشخص است و اگر اختلاف قرائتى هست، در خطوط جزئى است. و اين خطوط كلى دين است مىخواهد حكومت كند.
وقتى چنين باشد، ديگر درگيرى با قرائتهاى ديگر پيش نخواهد آمد. و اگر هم كسى قائل به قرائت و فتواى يك مجتهدِ روشمند در چارچوب شناخته شده علمى باشد، ايرادى بر او وارد نيست و مشكلى به وجود نمىآيد.
لكن اگر يك فتوايى بخواهد در مقابل فتواى حاكم به قصد براندازى و مقابله باشد، اين ديگر با مشكل مواجه خواهد شد. پس مادامى كه بحثهاى علمى به شكل روشمند مطرح شود نه تنها با آن مخالفتى نمىشود، بلكه ترغيب هم مىشود. پس از انقلاب اسلامى وقتى به عرصه فكر و انديشه نگاه مىكنيم مواجه با انواع مسائل فكرى و مكتبهاى متنوع هستيم كه همه به بركت حضور دين در عرصهٔ سياست است.
از حيث عمل و اجرا هم اگر فتواى رايج فقهى وجود داشت، به آن عمل مىشود والاّ طبق قانون اساسى از مراجع و صاحبان فتوا پرسش مىشود و طبق فتواى آنان عمل خواهد شد. اين روند خود موجب پويايى دين خواهد شد.
نكتهٔ ديگرى كه بايد توجه داشت اين است كه اين همه سيل شبهات در سالهاى اخير بدين جهت است كه دين در عرصه ايستاده است، نه افتاده ـ كس نيايد به جنگ افتاده ـ و البته بايد از شبهات استقبال كرد زيرا كار علمى باعث پيشرفت است و نبايد شمشير را به جاى قلم به كار برد. تا وقتى كه مشكل با گفتوگو حل مىشود نوبت به مراحل ديگر نمىرسد.
با اين ساز و كار اگر اختلاف قرائت موجّه پيش آيد، مشكل ايجاد نخواهد شد. در باب اجتهاد و تقليد گفتهاند كه در اختلاف فتوا هر كسى به فتواى خويش عمل مىكند و مقلدين او هم به فتواى او عمل خواهند كرد. اما مقام تصدى و اجرا كه واجب كفايى است وقتى فقيهى جامعالشرايط قيام به آن كرد از ديگران ساقط است. پس اولاً نبايد بين مقام اجتهادِ روشمند و برداشت غير متخصصانه و غير روشمندانه خلط نمود و ثانياً بين اجراى متعهدانه فتواى معقول شرعى و مقبول مردمى و دخالت غير مسؤولانه خلط و امتزاج شود.
مأخذ: (فصلنامه حكومت اسلامى، شماره ٢١، ص ٥٥، ٥٦)
دين يك سلسله تئورىهاى محض و احكام ذهنى و تجريدى و انتزاعى صرف نيست، بلكه دين به وسيله چهاردهمعصوم (عليهمالسّلام) در بخشهاى حكومت، احكام فردى، مسائل تجارت، زراعت و روابط بينالملل عينيت پيدا كرد.
چهاردهمعصوم (عليهمالسّلام) بيش از دو قرن به دين عمل كردند و عملاً به مردم نشان دادند كه دين اين است. پيامبر اكرم (صلّىاللهعليهوآلهوسلّم) تشكيل حكومت داد و هشتاد جنگ در زمان آن حضرت واقع شد. ايشان با امپراطورى ايران و روم روابطى برقرار كرد. اگر يك مكتبى در مدت ٢٣ سال توسط آورندهٔ آن عينيت يابد و بعد هم در حدود 200 سال توسط سيزده معصوم ديگر در عينيت جامعه حضور پيدا كند و تفسير شود و منتشر گردد، خطوط كلى چنين دينى مشخص است و اگر اختلاف قرائتى هست، در خطوط جزئى است. و اين خطوط كلى دين است مىخواهد حكومت كند.
وقتى چنين باشد، ديگر درگيرى با قرائتهاى ديگر پيش نخواهد آمد. و اگر هم كسى قائل به قرائت و فتواى يك مجتهدِ روشمند در چارچوب شناخته شده علمى باشد، ايرادى بر او وارد نيست و مشكلى به وجود نمىآيد.
لكن اگر يك فتوايى بخواهد در مقابل فتواى حاكم به قصد براندازى و مقابله باشد، اين ديگر با مشكل مواجه خواهد شد. پس مادامى كه بحثهاى علمى به شكل روشمند مطرح شود نه تنها با آن مخالفتى نمىشود، بلكه ترغيب هم مىشود. پس از انقلاب اسلامى وقتى به عرصه فكر و انديشه نگاه مىكنيم مواجه با انواع مسائل فكرى و مكتبهاى متنوع هستيم كه همه به بركت حضور دين در عرصهٔ سياست است.
از حيث عمل و اجرا هم اگر فتواى رايج فقهى وجود داشت، به آن عمل مىشود والاّ طبق قانون اساسى از مراجع و صاحبان فتوا پرسش مىشود و طبق فتواى آنان عمل خواهد شد. اين روند خود موجب پويايى دين خواهد شد.
نكتهٔ ديگرى كه بايد توجه داشت اين است كه اين همه سيل شبهات در سالهاى اخير بدين جهت است كه دين در عرصه ايستاده است، نه افتاده ـ كس نيايد به جنگ افتاده ـ و البته بايد از شبهات استقبال كرد زيرا كار علمى باعث پيشرفت است و نبايد شمشير را به جاى قلم به كار برد. تا وقتى كه مشكل با گفتوگو حل مىشود نوبت به مراحل ديگر نمىرسد.
با اين ساز و كار اگر اختلاف قرائت موجّه پيش آيد، مشكل ايجاد نخواهد شد. در باب اجتهاد و تقليد گفتهاند كه در اختلاف فتوا هر كسى به فتواى خويش عمل مىكند و مقلدين او هم به فتواى او عمل خواهند كرد. اما مقام تصدى و اجرا كه واجب كفايى است وقتى فقيهى جامعالشرايط قيام به آن كرد از ديگران ساقط است. پس اولاً نبايد بين مقام اجتهادِ روشمند و برداشت غير متخصصانه و غير روشمندانه خلط نمود و ثانياً بين اجراى متعهدانه فتواى معقول شرعى و مقبول مردمى و دخالت غير مسؤولانه خلط و امتزاج شود.
مأخذ: (فصلنامه حكومت اسلامى، شماره ٢١، ص ٥٥، ٥٦)