پرسش :
چرا در برخى روايات از زن مذمت شده است؟
پاسخ :
شبهه ديگر اين كه در بعضى روايات از زن مذمت شده و از ارتباط با او منع شده است. به عنوان نمونه حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام مىفرمايد:
»المرأةُ عقربٌ حُلْوةُ اللَبْسَة»(1).
زن مثل عقرب است كه نيش آن در آغاز شيرين ولى مسموم است.
بايد توجه داشت اين گونه روايات هشدارى به مرد است تا فريب شهوت را نخورد. نيش عقرب مثل نيش زنبور عسل و نظير سوزن نيست بلكه اگر انسان نداند عقرب است از نيش آن احساس لذت و شيرينى مىنمايد مثل آن كه يك شيرينى در كام بچه بريزند كه ظاهرش شيرين، امّا درونش تلخ و مسموم است. اين سخن براى آن نيست كه بگويد زن عقرب است بلكه مىفرمايد: خود را به وسيله نگاه به نامحرم به آتش ندهيد، ديدن نامحرم شيرين است امّا اين گناه، درونش عقرب است، چه اين كه اگر زنى به دام مرد بيفتد آن مردپرستى، عقرب مىشود و بين زن و مرد فرقى نيست، منتها چون جاذبه از آن سو بيشتر است، حضرت به آن اشاره نموده است. همين تعبير، درباره دنيا هم ذكر شده است، حضرت امير - سلاماللَّه عليه - در نامهاى كه براى سلمان مىنويسد، مىفرمايد:
»فانّما مثل الدّنيا مثل الحيّة، لَيِّنٌ مَسُّها قاتلٌ سَمُّها(2).
دنيا، مثل آن مار خوشرنگى است كه رنگش زيباست، پوست او هم بسيار نرم است اما همين پوست نرم، سم است.
چرا مصافحه با زن معصيت است؟ چون ليّنٌ مسّها قاتلٌ سمّها، اين جمله مذمت زن نيست، بلكه مذمت نگاه به نامحرم است. همچنانكه آن روايت، دليل مذمت دنيا نيست، مذمت دنياپرستى و به سوى دنيا جذب شدن است. وگرنه در همين نهجالبلاغه از دنيا ستايش كرده و فرموده هر كس به هرجا رسيده، در دنيا رسيده است.
(1) كلمات قصار، رقم 61.
(2) نهج البلاغه صبحى صالح، نامه 68.
( آیةالله جوادی آملی ،زن در آئينه جلال و جمال، صفحات 374 ـ 375.)
شبهه ديگر اين كه در بعضى روايات از زن مذمت شده و از ارتباط با او منع شده است. به عنوان نمونه حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام مىفرمايد:
»المرأةُ عقربٌ حُلْوةُ اللَبْسَة»(1).
زن مثل عقرب است كه نيش آن در آغاز شيرين ولى مسموم است.
بايد توجه داشت اين گونه روايات هشدارى به مرد است تا فريب شهوت را نخورد. نيش عقرب مثل نيش زنبور عسل و نظير سوزن نيست بلكه اگر انسان نداند عقرب است از نيش آن احساس لذت و شيرينى مىنمايد مثل آن كه يك شيرينى در كام بچه بريزند كه ظاهرش شيرين، امّا درونش تلخ و مسموم است. اين سخن براى آن نيست كه بگويد زن عقرب است بلكه مىفرمايد: خود را به وسيله نگاه به نامحرم به آتش ندهيد، ديدن نامحرم شيرين است امّا اين گناه، درونش عقرب است، چه اين كه اگر زنى به دام مرد بيفتد آن مردپرستى، عقرب مىشود و بين زن و مرد فرقى نيست، منتها چون جاذبه از آن سو بيشتر است، حضرت به آن اشاره نموده است. همين تعبير، درباره دنيا هم ذكر شده است، حضرت امير - سلاماللَّه عليه - در نامهاى كه براى سلمان مىنويسد، مىفرمايد:
»فانّما مثل الدّنيا مثل الحيّة، لَيِّنٌ مَسُّها قاتلٌ سَمُّها(2).
دنيا، مثل آن مار خوشرنگى است كه رنگش زيباست، پوست او هم بسيار نرم است اما همين پوست نرم، سم است.
چرا مصافحه با زن معصيت است؟ چون ليّنٌ مسّها قاتلٌ سمّها، اين جمله مذمت زن نيست، بلكه مذمت نگاه به نامحرم است. همچنانكه آن روايت، دليل مذمت دنيا نيست، مذمت دنياپرستى و به سوى دنيا جذب شدن است. وگرنه در همين نهجالبلاغه از دنيا ستايش كرده و فرموده هر كس به هرجا رسيده، در دنيا رسيده است.
(1) كلمات قصار، رقم 61.
(2) نهج البلاغه صبحى صالح، نامه 68.
( آیةالله جوادی آملی ،زن در آئينه جلال و جمال، صفحات 374 ـ 375.)