پرسش :
نام پيامبراني را كه در قرآن آمده است بنويسيد.
پاسخ :
با توجه به آيات قرآن تعداد پيامبران الهي زياد بوده است، زيرا خداوند در قرآن درباره ارسال رسل و فراواني آنها ميفرمايد: «ان من امة الا وخلا فيها نذير»[1]؛ در ميان هر امتي پيامبري بيمدهنده فرستاديم. و «انما انت منذر و لكل قوم هاد»؛[2] اي پيامبر (محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ) تو بيم دهنده هستي بر اين امت و براي هر امتي پيامبري هدايتگر فرستاديم پيش از تو. و «ما اهلكنا من قرية الا و لها منذرون»؛[3] هيچ امتي قبل از فرستادن پيامبران بيمدهنده هلاك نشدهاند. يعني قبل از اين كه خداوند امتي را به سبب گناه هلاك كند، براي آنها پيامبري فرستاده است و آن پيامبر با آنها اتمام حجت نموده و بعد از نافرماني هلاك شدهاند و «ولو شئنا لبعثنا في كل قريةٍ نذيراً»؛[4] ومشيت الهي در هرجا تعلق يافته پيامبري در آن منطقه فرستاده است. و «و لقد ارسلنا من قبلك رسلا الي قُومهم...»؛[5] اي پيامبر (اسلام) قبل از تو پيامبران زيادي به سوي قومشان فرو فرستاديم.
خدا در قرآن با صراحت به پيامبرش ميفرمايد: «و لقد ارسلنا رسلا من قبلك منهم من قَصَصنا عليك و منهم من لم نقصص عليك...»؛[6] اي پيامبر (محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ) پيامبران زيادي را قبل از تو فرستاديم و نام برخي را براي تو در قرآن ذكر كرديم و قصه نموديم و نام برخي را در (قرآن) براي تو نياورديم.
اين آيه به روشني اثبات ميكند كه تعداد پيامبران الهي بسيار زياد بوده است، تعداد پيامبران الهي بر اساس روايات معتبر صد و بيست و چهار هزار نفر بوده است.[7]
از مجموع اين تعداد پنج تن از آنان به دلالت قرآن اولوالعزم بودهاند كه به ترتيب عبارتند از: نوح، ابراهيم، موسي و عيسي و محمد ـ عليهم السّلام ـ . بقيه پيامبران غير اولوالعزم بوده و استمرار دهنده آئين و شريعت پيامبران اولوالعزم بودهاند.[8]
قرآن از ميان انبياي الهي تنها نام بيست و پنج نفر را ذكر ميكند، بدين قرار آدم، نوح، ادريس، هود، صالح، ابراهيم، لوط، اسماعيل، اليسع، ذو الكفل، الياس، يونس، اسحق، يعقوب، يوسف، شعيب، موسي، هارون، سليمان، داود، زكريا، يحيي، اسماعيل، عيسي، و محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ درود خدا برهمه آنها، قرآن به برخي از انبياء با كنايه اشاره ميكند مثلاً: «فوجدا عبداً من عبادنا آتيناهُ من لدنا علما».[9]
امّا اسامي پيامبراني كه نام آنها در قرآن آمده است به شرح ذيل است:
1. حضرت آدم ـ عليه السّلام ـ : اولين انسان و مخلوق خداوند است كه خداوند از او به عنوان يكي از پيامبران خويش در قرآن ياد ميكند:
«إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ».[10]
2. حضرت ادريس ـ عليه السّلام ـ نيز يكي از انبياي بزرگ الهي است كه نام او در قرآن مكرراً آمده و به نبوت او تصريح شده است:
«... وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِدْرِيسَ إِنَّهُ كانَ صِدِّيقاً نَبِيًّا».[11]
3. نام حضرت ابراهيم ـ عليه السّلام ـ نيز در قرآن و در آيات زيادي تكرار شده است:
«... فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهِيمَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظِيماً».[12] « وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِبْراهِيمَ إِنَّهُ كانَ صِدِّيقاً نَبِيًّا ...»[13]. نام حضرت ابراهيم 79 بار در قرآن آمده است.
4. حضرت اسماعيل فرزند حضرت ابراهيم است. او نيز يكي از انبياي بزرگ الهي است كه نامش در قرآن به كرات آمده، حضرت اسماعيل از اجداد پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ ميباشد كه نسب پيامبر اكرم از اسماعيل به ابراهيم ميرسد.
«... وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِسْماعِيلَ إِنَّهُ كانَ صادِقَ الْوَعْدِ ...»؛[14] « وَ أَوْحَيْنا إِلى إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ ...»؛[15] بر اساس اين آيه او از پيامبران بزرگ الهي بوده و نامش در قرآن 12 بار تكرار شده است.
5. حضرت اسحاق فرزند دوم حضرت ابراهيم كه نامش در قرآن به عنوان يكي از پيامبران خداوند آمده است و 14 بار تكرار شده است:
«وَ بَشَّرْناهُ باِسْحاقَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ».[16]
6. الياس نيز از انبياي الهي است كه در قرآن ياد شده است. دو بار نامش در قرآن تكرار شده. آيه اول به پيامبري او تصريح دارد:
«وَ إِنَّ إِلْياسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ»؛[17] « وَ زَكَرِيَّا وَ يَحْيى وَ عِيسى وَ إِلْياسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ»؛[18] الياس در بين قوم يهود نبوت داشت و شهرهاي مختلف را براي تبليغ دين حق سير نمود.
7. اليسع، نام يكي از انبياي الهي است، او جانشين الياس نبي است كه به امر خدا الياس او را جانشين خود در ميان قوم يهود نمود:
« وَ إِسْماعِيلَ وَ الْيَسَعَ وَ يُونُسَ وَ لُوطاً وَ كلاًّ فَضَّلْنا عَلَى الْعالَمِينَ»؛[19] « وَ اذْكُرْ إِسْماعِيلَ وَ الْيَسَعَ وَ ذَا الْكِفْلِ وَ كُلٌّ مِنَ الْأَخْيارِ».[20]
8. ايوب كه داستان صبر او بهترين الگو براي شناخت انسانيت است، از انبياي يادشده در قرآن است. در هشت آيه داستان حضرت ايوب ذكر شده و در چهار آيه نام آن حضرت آمده است: « وَ اذْكُرْ عَبْدَنا أَيُّوبَ إِذْ نادى رَبَّهُ ...»؛[21] « وَ أَوْحَيْنا إِلى إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ عِيسى وَ أَيُّوبَ وَ ...».[22]
9. داود: حضرت داود كه فرزند او نيز از انبياي بزرگ است، نامش در قرآن آمده است و داراي سرودهها و مزامير معنوي بوده و صدايش بسيار سوزناك بوده در قرآن كريم 16 بار نام داود آمده است:
« وَ لَقَدْ فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلى بَعْضٍ وَ آتَيْنا داوُدَ زَبُوراً»؛[23] « يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ».[24]
10. ذو الكفل: نام او در قرآن و در آيه 85 سوره انبياء آمده است. دوران نبوت او بعد از سليمان بوده است:
«وَ إِسْماعِيلَ وَ إِدْرِيسَ وَ ذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِنَ الصَّابِرِينَ»؛[25] گفته شده او هرگز عصباني و ناراحت نشده است با اينكه در بين بنياسرائيل بود، كه تمام پيامبران را اذيت و آزار مينمودند، لذا قرآن به صراحت از او به عنوان يكي از صابران بزرگ نام ميبرد: « وَ اذْكُرْ إِسْماعِيلَ وَ الْيَسَعَ وَ ذَا الْكِفْلِ ...».
11. زكريا: يكي از انبياي بزرگ الهي است كه قرآن از او به نيكي ياد كرده[26] هفت بار نام او در قرآن آمده است: «و زكريا و يحيي و عيسي و الياس كل من الصالحين»[27]؛ او كفيل مريم بود و مريم يكي از بانوان بزرگي است كه خداوند به او فرزندي را كرامت نمود.
12. سليمان، فرزند حضرت داود و يكي از انبيايي است كه داستان او در قرآن و در سوره نمل و برخي از آيات ديگر آمده است: 17 بار نام سليمان بن داود در قرآن تكرار شده است:
«و قد آتينا داود و سليمان علماً».[28]
13. شعيب، نام پيامبري است كه در قرآن خداوند متعال نام او را آورده كه حضرت موسي با يكي از دختران او ازدواج نموده است، او معاصر حضرت موسي و قبل از حضرت بعثت موسي پيامبر بوده است: «والي مدين اخاهم شعيباً...»[29]، 10 بار در 4 سوره و ده آيه نام شعيب آمده است.
14. صالح نام پيامبري است كه قومش به او ظلم كردند و ناقه صالح معروف است كه گرفتار عذاب الهي شدند. چندين بار نامش در قرآن تكرار شده است: «و قالوا يا صالح ائتنا بما تعدنا ان كنت من المرسلين».[30]
15. عيسي نام پيامبر بزرگي است كه در كودكي نبوت خود را درگهواره اعلام كرد، نام مادرش مريم است. او آخرين پيامبر اولوالعزم از قوم بنياسرائيل است، قريب به 30 مرتبه نام عيسي در قرآن آمده است و مريم نام يكي از سورههاي قرآن ميباشد كه در آن داستان حضرت عيسي و زكريا و مادرش آمده است. نبوت عيسي قبل از پيامبر خاتم بوده است، قوم مسيح و مسيحيان امروز مدعي تبعيت از او را دارند: «و آتينا عيسي بن مريم البينات و ايدنا بروح القدس»[31] «و اوحينا الي ابراهيم و اسمعيل و اسحق و يعقوب و الاسباط و عيسي و ايوب و يونس و هارون و سليمان».[32]
16. لوط، پيامبري كه گرفتار قومي فاسق و فاسد بود و معاصر با حضرت ابراهيم خليل است، و با آن حضرت نسبت فاميلي نيز دارد. ملائكهاي كه براي ابراهيم بشارت فرزند را آوردند، براي عذاب قوم لوط نيز مأمور بودند. نام لوط در قرآن 10 بار ذكر شده است:
«و ان لوطاً لمن المرسلين»[33] «و لما جائت رسلنا لوطا سيء بهم و ضاق بهم ذرعاً».[34]
17. موسي: يكي از از انبياي بزرگ الهي است كه قوم يهود مدعي تبعيت او را دارند نام موسي در قرآن بيش از پيامبران ديگر آمده است. قصه او و قومش بنياسرائيل در قرآن مكرراً آمده است در 34 سوره و حدوداً 143 آيه نام حضرت موسي را ذكر كرده است.
18. نوح: حضرت نوح اولين پيامبر اولوالعزم است كه داراي شريعت و كتاب آسماني بوده است. نام او در قرآن 45 بار ذكر شده است، طوفان نوح از حوادث مهم تاريخ آفرينش است: «انا اوحينا اليك كما اوحينا الي نوح...».[35]
19. يحيي فرزند زكرياي نبي است كه گرفتار قوم بنياسرائيل بوده و به دست آنها كشته شد. (و با حضرت عيسي پسرخاله بود) و قرآن نام يحيي را در پنج آيه ذكر كرده است: « فَنادَتْهُ الْمَلائِكَةُ وَ هُوَ قائِمٌ يُصَلِّي فِي الِْمحْرابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيى مُصَدِّقاً بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ سَيِّداً وَ حَصُوراً وَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ».[36]
20. يعقوب: نواده حضرت ابراهيم و به اسرائيل معروف است. نام او در قرآن 14 بار آمده است. مژده رسالت او از تولد اسحق به ابراهيم داده شد: «و اذكر عبادنا ابراهيم و اسحق و يعقوب اولي الايدي و الابصار».[37]
21. يوسف: فرزند يعقوب است كه داستان شيرينش در قرآن به صورت مجزا در يك سوره آمده است، نام آن حضرت در قرآن حدوداً 29 آيه آمده است كه بيشتر آن در سوره قصص از داستان حضرت يوسف به عنوان «احسن القصص» ياد شده است.
22. يونس ـ عليه السّلام ـ : نام ديگرش ذوالنون است كه قرآن او را با اين نام معرفي نموده است. او در شكم ماهي مدتي ماند كه قرآن از او ياد كرده است. «و انّ يونس لمن المرسلين»[38] يكي از سورههاي قرآن نيز به نام يونس است.
23. هارون ـ عليه السّلام ـ برادر موسي بن عمران پيامبر بزرگ الهي و بنابردرخواست موسي خداوند او را براي ياري موسي و وزير او قرار داد. نام هارون در قرآن 15 بار آمده است كه در چهارده سوره قرآن وجود دارد.
«ولقد آتينا موسي و هرون الفرقان وضياءً و ذكراً للمتقين».[39]
24. هود ـ عليه السّلام ـ : «و الي عادٍ اخاهم هُوداً قال يا قوم اعبدوالله»[40] در قرآن سورهاي به نام اين پيامبر وجود دارد و نامش در قرآن 7 بار در آيات مختلف آمده است.
25. حضرت محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ خاتم الانبياء است كه قرآن به نام او به شخص آن جناب نازل شده و در اكثر آيات قرآن مخاطب خداوند بوده است و داراي دو نام احمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ و محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ است كه اين دو نام مبارك در قرآن 5 بار ذكر شده است « وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ»[41]؛ « ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِكُمْ وَ لكِنْ رَسُولَ اللَّهِ»[42] « مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ».[43]
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . فاطر، 24.
[2] . رعد، 7.
[3] . شعراء، 208.
[4] . روم، 47.
[5] . فرقان، 51.
[6] . مومن، 78.
[7] . علامه طباطبايي،الميزان، ج 2، ص 199.
[8] . احزاب، 7؛ و اذ اخذنا من النبيين ميثاقهم و منك و من نوح و ابراهيم و موسي و عيسي بن مريم و اخذنا منهم ميثاقا غليظاً؛ احقاف، 35: فاصبر كما صبر اولوالعزم من الرُسُل....
[9] . كهف، 66؛ مفسرين معتقدند كه اين پيامبر كه با موسي ملاقات كرد خضر بود كه اين آيه بطور كنايه از او ياد كرده است.
[10] . آل عمران، 33.
[11] . مريم، 56.
[12] . نساء، 54.
[13] . مريم، 41.
[14] . مريم، 54.
[15] . نساء، 163.
[16] . صافات، 112.
[17] . صافات، 123.
[18] . انعام، 85.
[19] . انعام، 86.
[20] . ص، 48.
[21] . ص، 41.
[22] . نساء، 163؛ انبياء، 83؛ و انعام، 84.
[23] . اسراء، 55.
[24] . ص، 26.
[25] . ص، 48.
[26] . انعام، 85.
[27] . نمل، 15.
[28] . عنكبوت،
[29] .
[30] . اعراف، 77.
[31] . بقره، 87.
[32] . نساء، 163.
[33] . صافات، 133.
[34] . عنكبوت، 33.
[35] . نساء، 163.
[36] . آل عمران، 29.
[37] . ص، 45.
[38] . صافات، 139.
[39] . انبياء، 48.
[40] . اعراف، 65؛ هود، 50.
[41] . صف، 6.
[42] . احزاب، 40.
[43] . فتح، 29.
با توجه به آيات قرآن تعداد پيامبران الهي زياد بوده است، زيرا خداوند در قرآن درباره ارسال رسل و فراواني آنها ميفرمايد: «ان من امة الا وخلا فيها نذير»[1]؛ در ميان هر امتي پيامبري بيمدهنده فرستاديم. و «انما انت منذر و لكل قوم هاد»؛[2] اي پيامبر (محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ) تو بيم دهنده هستي بر اين امت و براي هر امتي پيامبري هدايتگر فرستاديم پيش از تو. و «ما اهلكنا من قرية الا و لها منذرون»؛[3] هيچ امتي قبل از فرستادن پيامبران بيمدهنده هلاك نشدهاند. يعني قبل از اين كه خداوند امتي را به سبب گناه هلاك كند، براي آنها پيامبري فرستاده است و آن پيامبر با آنها اتمام حجت نموده و بعد از نافرماني هلاك شدهاند و «ولو شئنا لبعثنا في كل قريةٍ نذيراً»؛[4] ومشيت الهي در هرجا تعلق يافته پيامبري در آن منطقه فرستاده است. و «و لقد ارسلنا من قبلك رسلا الي قُومهم...»؛[5] اي پيامبر (اسلام) قبل از تو پيامبران زيادي به سوي قومشان فرو فرستاديم.
خدا در قرآن با صراحت به پيامبرش ميفرمايد: «و لقد ارسلنا رسلا من قبلك منهم من قَصَصنا عليك و منهم من لم نقصص عليك...»؛[6] اي پيامبر (محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ) پيامبران زيادي را قبل از تو فرستاديم و نام برخي را براي تو در قرآن ذكر كرديم و قصه نموديم و نام برخي را در (قرآن) براي تو نياورديم.
اين آيه به روشني اثبات ميكند كه تعداد پيامبران الهي بسيار زياد بوده است، تعداد پيامبران الهي بر اساس روايات معتبر صد و بيست و چهار هزار نفر بوده است.[7]
از مجموع اين تعداد پنج تن از آنان به دلالت قرآن اولوالعزم بودهاند كه به ترتيب عبارتند از: نوح، ابراهيم، موسي و عيسي و محمد ـ عليهم السّلام ـ . بقيه پيامبران غير اولوالعزم بوده و استمرار دهنده آئين و شريعت پيامبران اولوالعزم بودهاند.[8]
قرآن از ميان انبياي الهي تنها نام بيست و پنج نفر را ذكر ميكند، بدين قرار آدم، نوح، ادريس، هود، صالح، ابراهيم، لوط، اسماعيل، اليسع، ذو الكفل، الياس، يونس، اسحق، يعقوب، يوسف، شعيب، موسي، هارون، سليمان، داود، زكريا، يحيي، اسماعيل، عيسي، و محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ درود خدا برهمه آنها، قرآن به برخي از انبياء با كنايه اشاره ميكند مثلاً: «فوجدا عبداً من عبادنا آتيناهُ من لدنا علما».[9]
امّا اسامي پيامبراني كه نام آنها در قرآن آمده است به شرح ذيل است:
1. حضرت آدم ـ عليه السّلام ـ : اولين انسان و مخلوق خداوند است كه خداوند از او به عنوان يكي از پيامبران خويش در قرآن ياد ميكند:
«إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ».[10]
2. حضرت ادريس ـ عليه السّلام ـ نيز يكي از انبياي بزرگ الهي است كه نام او در قرآن مكرراً آمده و به نبوت او تصريح شده است:
«... وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِدْرِيسَ إِنَّهُ كانَ صِدِّيقاً نَبِيًّا».[11]
3. نام حضرت ابراهيم ـ عليه السّلام ـ نيز در قرآن و در آيات زيادي تكرار شده است:
«... فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهِيمَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظِيماً».[12] « وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِبْراهِيمَ إِنَّهُ كانَ صِدِّيقاً نَبِيًّا ...»[13]. نام حضرت ابراهيم 79 بار در قرآن آمده است.
4. حضرت اسماعيل فرزند حضرت ابراهيم است. او نيز يكي از انبياي بزرگ الهي است كه نامش در قرآن به كرات آمده، حضرت اسماعيل از اجداد پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ ميباشد كه نسب پيامبر اكرم از اسماعيل به ابراهيم ميرسد.
«... وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِسْماعِيلَ إِنَّهُ كانَ صادِقَ الْوَعْدِ ...»؛[14] « وَ أَوْحَيْنا إِلى إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ ...»؛[15] بر اساس اين آيه او از پيامبران بزرگ الهي بوده و نامش در قرآن 12 بار تكرار شده است.
5. حضرت اسحاق فرزند دوم حضرت ابراهيم كه نامش در قرآن به عنوان يكي از پيامبران خداوند آمده است و 14 بار تكرار شده است:
«وَ بَشَّرْناهُ باِسْحاقَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ».[16]
6. الياس نيز از انبياي الهي است كه در قرآن ياد شده است. دو بار نامش در قرآن تكرار شده. آيه اول به پيامبري او تصريح دارد:
«وَ إِنَّ إِلْياسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ»؛[17] « وَ زَكَرِيَّا وَ يَحْيى وَ عِيسى وَ إِلْياسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ»؛[18] الياس در بين قوم يهود نبوت داشت و شهرهاي مختلف را براي تبليغ دين حق سير نمود.
7. اليسع، نام يكي از انبياي الهي است، او جانشين الياس نبي است كه به امر خدا الياس او را جانشين خود در ميان قوم يهود نمود:
« وَ إِسْماعِيلَ وَ الْيَسَعَ وَ يُونُسَ وَ لُوطاً وَ كلاًّ فَضَّلْنا عَلَى الْعالَمِينَ»؛[19] « وَ اذْكُرْ إِسْماعِيلَ وَ الْيَسَعَ وَ ذَا الْكِفْلِ وَ كُلٌّ مِنَ الْأَخْيارِ».[20]
8. ايوب كه داستان صبر او بهترين الگو براي شناخت انسانيت است، از انبياي يادشده در قرآن است. در هشت آيه داستان حضرت ايوب ذكر شده و در چهار آيه نام آن حضرت آمده است: « وَ اذْكُرْ عَبْدَنا أَيُّوبَ إِذْ نادى رَبَّهُ ...»؛[21] « وَ أَوْحَيْنا إِلى إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ عِيسى وَ أَيُّوبَ وَ ...».[22]
9. داود: حضرت داود كه فرزند او نيز از انبياي بزرگ است، نامش در قرآن آمده است و داراي سرودهها و مزامير معنوي بوده و صدايش بسيار سوزناك بوده در قرآن كريم 16 بار نام داود آمده است:
« وَ لَقَدْ فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلى بَعْضٍ وَ آتَيْنا داوُدَ زَبُوراً»؛[23] « يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ».[24]
10. ذو الكفل: نام او در قرآن و در آيه 85 سوره انبياء آمده است. دوران نبوت او بعد از سليمان بوده است:
«وَ إِسْماعِيلَ وَ إِدْرِيسَ وَ ذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِنَ الصَّابِرِينَ»؛[25] گفته شده او هرگز عصباني و ناراحت نشده است با اينكه در بين بنياسرائيل بود، كه تمام پيامبران را اذيت و آزار مينمودند، لذا قرآن به صراحت از او به عنوان يكي از صابران بزرگ نام ميبرد: « وَ اذْكُرْ إِسْماعِيلَ وَ الْيَسَعَ وَ ذَا الْكِفْلِ ...».
11. زكريا: يكي از انبياي بزرگ الهي است كه قرآن از او به نيكي ياد كرده[26] هفت بار نام او در قرآن آمده است: «و زكريا و يحيي و عيسي و الياس كل من الصالحين»[27]؛ او كفيل مريم بود و مريم يكي از بانوان بزرگي است كه خداوند به او فرزندي را كرامت نمود.
12. سليمان، فرزند حضرت داود و يكي از انبيايي است كه داستان او در قرآن و در سوره نمل و برخي از آيات ديگر آمده است: 17 بار نام سليمان بن داود در قرآن تكرار شده است:
«و قد آتينا داود و سليمان علماً».[28]
13. شعيب، نام پيامبري است كه در قرآن خداوند متعال نام او را آورده كه حضرت موسي با يكي از دختران او ازدواج نموده است، او معاصر حضرت موسي و قبل از حضرت بعثت موسي پيامبر بوده است: «والي مدين اخاهم شعيباً...»[29]، 10 بار در 4 سوره و ده آيه نام شعيب آمده است.
14. صالح نام پيامبري است كه قومش به او ظلم كردند و ناقه صالح معروف است كه گرفتار عذاب الهي شدند. چندين بار نامش در قرآن تكرار شده است: «و قالوا يا صالح ائتنا بما تعدنا ان كنت من المرسلين».[30]
15. عيسي نام پيامبر بزرگي است كه در كودكي نبوت خود را درگهواره اعلام كرد، نام مادرش مريم است. او آخرين پيامبر اولوالعزم از قوم بنياسرائيل است، قريب به 30 مرتبه نام عيسي در قرآن آمده است و مريم نام يكي از سورههاي قرآن ميباشد كه در آن داستان حضرت عيسي و زكريا و مادرش آمده است. نبوت عيسي قبل از پيامبر خاتم بوده است، قوم مسيح و مسيحيان امروز مدعي تبعيت از او را دارند: «و آتينا عيسي بن مريم البينات و ايدنا بروح القدس»[31] «و اوحينا الي ابراهيم و اسمعيل و اسحق و يعقوب و الاسباط و عيسي و ايوب و يونس و هارون و سليمان».[32]
16. لوط، پيامبري كه گرفتار قومي فاسق و فاسد بود و معاصر با حضرت ابراهيم خليل است، و با آن حضرت نسبت فاميلي نيز دارد. ملائكهاي كه براي ابراهيم بشارت فرزند را آوردند، براي عذاب قوم لوط نيز مأمور بودند. نام لوط در قرآن 10 بار ذكر شده است:
«و ان لوطاً لمن المرسلين»[33] «و لما جائت رسلنا لوطا سيء بهم و ضاق بهم ذرعاً».[34]
17. موسي: يكي از از انبياي بزرگ الهي است كه قوم يهود مدعي تبعيت او را دارند نام موسي در قرآن بيش از پيامبران ديگر آمده است. قصه او و قومش بنياسرائيل در قرآن مكرراً آمده است در 34 سوره و حدوداً 143 آيه نام حضرت موسي را ذكر كرده است.
18. نوح: حضرت نوح اولين پيامبر اولوالعزم است كه داراي شريعت و كتاب آسماني بوده است. نام او در قرآن 45 بار ذكر شده است، طوفان نوح از حوادث مهم تاريخ آفرينش است: «انا اوحينا اليك كما اوحينا الي نوح...».[35]
19. يحيي فرزند زكرياي نبي است كه گرفتار قوم بنياسرائيل بوده و به دست آنها كشته شد. (و با حضرت عيسي پسرخاله بود) و قرآن نام يحيي را در پنج آيه ذكر كرده است: « فَنادَتْهُ الْمَلائِكَةُ وَ هُوَ قائِمٌ يُصَلِّي فِي الِْمحْرابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيى مُصَدِّقاً بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ سَيِّداً وَ حَصُوراً وَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ».[36]
20. يعقوب: نواده حضرت ابراهيم و به اسرائيل معروف است. نام او در قرآن 14 بار آمده است. مژده رسالت او از تولد اسحق به ابراهيم داده شد: «و اذكر عبادنا ابراهيم و اسحق و يعقوب اولي الايدي و الابصار».[37]
21. يوسف: فرزند يعقوب است كه داستان شيرينش در قرآن به صورت مجزا در يك سوره آمده است، نام آن حضرت در قرآن حدوداً 29 آيه آمده است كه بيشتر آن در سوره قصص از داستان حضرت يوسف به عنوان «احسن القصص» ياد شده است.
22. يونس ـ عليه السّلام ـ : نام ديگرش ذوالنون است كه قرآن او را با اين نام معرفي نموده است. او در شكم ماهي مدتي ماند كه قرآن از او ياد كرده است. «و انّ يونس لمن المرسلين»[38] يكي از سورههاي قرآن نيز به نام يونس است.
23. هارون ـ عليه السّلام ـ برادر موسي بن عمران پيامبر بزرگ الهي و بنابردرخواست موسي خداوند او را براي ياري موسي و وزير او قرار داد. نام هارون در قرآن 15 بار آمده است كه در چهارده سوره قرآن وجود دارد.
«ولقد آتينا موسي و هرون الفرقان وضياءً و ذكراً للمتقين».[39]
24. هود ـ عليه السّلام ـ : «و الي عادٍ اخاهم هُوداً قال يا قوم اعبدوالله»[40] در قرآن سورهاي به نام اين پيامبر وجود دارد و نامش در قرآن 7 بار در آيات مختلف آمده است.
25. حضرت محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ خاتم الانبياء است كه قرآن به نام او به شخص آن جناب نازل شده و در اكثر آيات قرآن مخاطب خداوند بوده است و داراي دو نام احمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ و محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ است كه اين دو نام مبارك در قرآن 5 بار ذكر شده است « وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ»[41]؛ « ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِكُمْ وَ لكِنْ رَسُولَ اللَّهِ»[42] « مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ».[43]
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . فاطر، 24.
[2] . رعد، 7.
[3] . شعراء، 208.
[4] . روم، 47.
[5] . فرقان، 51.
[6] . مومن، 78.
[7] . علامه طباطبايي،الميزان، ج 2، ص 199.
[8] . احزاب، 7؛ و اذ اخذنا من النبيين ميثاقهم و منك و من نوح و ابراهيم و موسي و عيسي بن مريم و اخذنا منهم ميثاقا غليظاً؛ احقاف، 35: فاصبر كما صبر اولوالعزم من الرُسُل....
[9] . كهف، 66؛ مفسرين معتقدند كه اين پيامبر كه با موسي ملاقات كرد خضر بود كه اين آيه بطور كنايه از او ياد كرده است.
[10] . آل عمران، 33.
[11] . مريم، 56.
[12] . نساء، 54.
[13] . مريم، 41.
[14] . مريم، 54.
[15] . نساء، 163.
[16] . صافات، 112.
[17] . صافات، 123.
[18] . انعام، 85.
[19] . انعام، 86.
[20] . ص، 48.
[21] . ص، 41.
[22] . نساء، 163؛ انبياء، 83؛ و انعام، 84.
[23] . اسراء، 55.
[24] . ص، 26.
[25] . ص، 48.
[26] . انعام، 85.
[27] . نمل، 15.
[28] . عنكبوت،
[29] .
[30] . اعراف، 77.
[31] . بقره، 87.
[32] . نساء، 163.
[33] . صافات، 133.
[34] . عنكبوت، 33.
[35] . نساء، 163.
[36] . آل عمران، 29.
[37] . ص، 45.
[38] . صافات، 139.
[39] . انبياء، 48.
[40] . اعراف، 65؛ هود، 50.
[41] . صف، 6.
[42] . احزاب، 40.
[43] . فتح، 29.