پرسش :
استراتژي جمهوري اسلامي در برابر تهديدات آمريكا چگونه بايد باشد؟
پاسخ :
قبل از هر چيز بايد به اين نكته اشاره نمود كه آمريكا به عنوان تهديد هميشگي نظام جمهوري اسلامي به حساب مي آيد. آنچه در بادي امر براي صاحبنظران و تحليلگران مسائل سياسي مسلم است آن است ميبايست با هوشياري كامل اين تهديدات را جدي تلقي نموده لكن جدي بودن به معناي حتمي بودن وقوع حمله نيست زيرا به طور قطع حمله به جمهوري اسلامي ايران براي آمريكا كاري ساده و بدون دردسر نيست اما اين به آن معنا نيست كه ما هوشيار نباشيم و از خدعه و نيرنگ دشمنان غافل بمانيم. آنچه به جمهوري اسلامي مربوط ميشود شناخت دقيق و همه جانبه ابعاد اين رويكرد افراطي سياست خارجي دولت آمريكا در مواجهه با ايران و انقلاب اسلامي است. بررسي ابعاد و پيامدها اين تهديدات و همچنين بررسي راهكارهاي مقابله با سياستهاي خصمانه دولت امريكا نه تنها وظيفه سياستگذاران نظام و مسئولين دستگاه ديپلماسي كشور است كه درك صحيح و خردمندانه و لزوم هوشياري بيشتر را متوجه آحاد ملت ايران نيز ميسازد. اما در مجموع فرض اتخاذ نوع استراتژي جمهوري اسلامي ايران در برابر تهديدات آمريكا از دو حال خارج نيست:
1. استراتژي اول آن است كه ما خود را بطور كامل تسليم خواستههاي آمريكا نموده و ماهيت نظام و اساس هويت انقلاب را كه بر مبناي اصل استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي است تغيير دهيم. پيش بيني نتيجه اتخاذ چنين تصميمي چندان دور از ذهن نيست زيرا در اين صورت با زير پانهادن تمام تلاشها و زحمات چندين و چند ساله، به قهقرا برگشته و تمام عظمت و بزرگي خود را كه بر مبناي ايستادگي و آزادي در برابر سلطه استكبار پايهريزي گرديده نابود خواهيم ساخت و علاوه بر آن به نتيجه مطلوب خود كه همان برقراري امنيت داخلي است نيز نخواهيم رسيد زيرا با توجه به روحيات مذهبي و استكبار ستيزي مردم مسلمان ايران، باز به نقطهاي خواهيم رسيد كه براي هيچ كس قابل تحمل نخواهد بود و به ناچار در جائي مجبور خواهيم شد كه در برابر تجاوز طلبيهاي آمريكا بايستيم. بنابراين با اتخاذ اين نوع استراتژي خود را وارد سيكل دور گونهاي نمودهايم كه از يك سو با تسليم شدن در برابر خواستههاي آمريكا هم عظمت و ابهت خود را خدشهدار نمودهايم و هم از سوي ديگر نخواهيم توانست امنيت داخلي را حفظ نمائيم./
2. استراتژي دوم كه به نظر عقلانيتر و منطقيتر ميرسد، استراتژي ايستادگي و مقاومت در برابر آمريكاست. در اين راه كار بهترين شيوه مقابله با تهديدات آمريكا و تأمين امنيت داخلي، آن است كه ضمن حفظ اصول و ارزشهاي اصيل انقلاب از اصل بازدارندگي نيز غافل نمانيم. ما بايد در عين حفظ هوشياري و آمادگي لازم به گونهاي عمل كنيم كه هزينه جنگ عليه ايران را براي دشمنان اين نظام بسيار افزايش داده و نتيجه آن را بيثمر نشان دهيم و تنها در اين صورت است كه دشمن از فكر حمله به جمهوري اسلامي ايران منصرف خواهد گرديد. بيترديد هر چه ما بتوانيم قدرت ملي خود را بيشتر افزايش دهيم، دشمن را مأيوستر نموده و از وسوسه حمله به نظام جمهوري اسلامي بازخواهيم داشت در حاليكه ضعف قدرت ملي بهترين مشوق براي وسوسه شدن دشمن براي حمله به ايران ميباشد. نبايد فراموش كنيم كه اساس قدرت جمهوري اسلامي ايران به مردمي بودن آن است و نه صرف توان تسليحاتي و نظامي. و وجود اين قدرت نيز تنها در سايه وحدت،وفاق و يكپارچگي و تعامل دوستانه حكومت و مردم امكانپذير خواهد بود. نقش قدرت و توان نظامي در جاي خود بسيار حائز اهميت است. لكن تنها متغير تعيين كنند نيست. آمريكا تنها هنگامي به ايران حمله خواهد كرد كه تصور كند مردمي بودن نظام كه اقتدار حكومت به آن وابسته است دچار خدشه و تزلزل گرديده است و او خواهد توانست به نتايج مطلوبي دست يابد و الا بطور قطع از اين كار منصرف خواهد شد. زيرا قصد دولتمردان امريكا از حمله به جمهوري اسلامي همان گونه كه بارها و در طول اين سالها پس از انقلاب به آن تأكيد داشتهاند تغيير نظام جمهوري اسلامي و برقراري حكومتي مطابق با ميل و منافع آنها ميباشد، در حاليكه اگر مردم و مسئولين با هم متحد باشند به خوبي خواهند توانست دشمن را مأيوس سازند. پس بجاست همه گروههاي داخلي نظام ضمن جدي قلمداد كردن تهديدات موجود، به اين باور برسند كه اين تهديدي است كه منافع تمام گروهها و جريانات سياسي درون حاكميت را مورد هدف قرار داده و سرنوشت همه ما به آن گره خورده است. تنها را عقلاني در آن است كه با اتحاد و يكپارچگي، قدرت خود را در برابر آمريكا افزايش داده و با كنار نهادن اختلافات و پرهيز از تنشها محوريت رهبري انقلاب را در عمل بپذيريم، و الا قطعاً گرفتار مشكلاتي خواهيم شد كه نتايج آن دامنگير همگان گرديده و جبران آن به سادگي ميسور نخواهد بود.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. فصلنامه حضور، سياستهاي جديد آمريكا و ديدگاههاي امام خميني، شماره 39، خرداد 81، صص 60 ـ 10.
2. ايران و امريكا، سيد علي نبي لوحي، موسسه فرهنگي دانش، 1378.
3. روابط ايران و امريكا، يوسف ترابي، نشر عروج، 1379.
قبل از هر چيز بايد به اين نكته اشاره نمود كه آمريكا به عنوان تهديد هميشگي نظام جمهوري اسلامي به حساب مي آيد. آنچه در بادي امر براي صاحبنظران و تحليلگران مسائل سياسي مسلم است آن است ميبايست با هوشياري كامل اين تهديدات را جدي تلقي نموده لكن جدي بودن به معناي حتمي بودن وقوع حمله نيست زيرا به طور قطع حمله به جمهوري اسلامي ايران براي آمريكا كاري ساده و بدون دردسر نيست اما اين به آن معنا نيست كه ما هوشيار نباشيم و از خدعه و نيرنگ دشمنان غافل بمانيم. آنچه به جمهوري اسلامي مربوط ميشود شناخت دقيق و همه جانبه ابعاد اين رويكرد افراطي سياست خارجي دولت آمريكا در مواجهه با ايران و انقلاب اسلامي است. بررسي ابعاد و پيامدها اين تهديدات و همچنين بررسي راهكارهاي مقابله با سياستهاي خصمانه دولت امريكا نه تنها وظيفه سياستگذاران نظام و مسئولين دستگاه ديپلماسي كشور است كه درك صحيح و خردمندانه و لزوم هوشياري بيشتر را متوجه آحاد ملت ايران نيز ميسازد. اما در مجموع فرض اتخاذ نوع استراتژي جمهوري اسلامي ايران در برابر تهديدات آمريكا از دو حال خارج نيست:
1. استراتژي اول آن است كه ما خود را بطور كامل تسليم خواستههاي آمريكا نموده و ماهيت نظام و اساس هويت انقلاب را كه بر مبناي اصل استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي است تغيير دهيم. پيش بيني نتيجه اتخاذ چنين تصميمي چندان دور از ذهن نيست زيرا در اين صورت با زير پانهادن تمام تلاشها و زحمات چندين و چند ساله، به قهقرا برگشته و تمام عظمت و بزرگي خود را كه بر مبناي ايستادگي و آزادي در برابر سلطه استكبار پايهريزي گرديده نابود خواهيم ساخت و علاوه بر آن به نتيجه مطلوب خود كه همان برقراري امنيت داخلي است نيز نخواهيم رسيد زيرا با توجه به روحيات مذهبي و استكبار ستيزي مردم مسلمان ايران، باز به نقطهاي خواهيم رسيد كه براي هيچ كس قابل تحمل نخواهد بود و به ناچار در جائي مجبور خواهيم شد كه در برابر تجاوز طلبيهاي آمريكا بايستيم. بنابراين با اتخاذ اين نوع استراتژي خود را وارد سيكل دور گونهاي نمودهايم كه از يك سو با تسليم شدن در برابر خواستههاي آمريكا هم عظمت و ابهت خود را خدشهدار نمودهايم و هم از سوي ديگر نخواهيم توانست امنيت داخلي را حفظ نمائيم./
2. استراتژي دوم كه به نظر عقلانيتر و منطقيتر ميرسد، استراتژي ايستادگي و مقاومت در برابر آمريكاست. در اين راه كار بهترين شيوه مقابله با تهديدات آمريكا و تأمين امنيت داخلي، آن است كه ضمن حفظ اصول و ارزشهاي اصيل انقلاب از اصل بازدارندگي نيز غافل نمانيم. ما بايد در عين حفظ هوشياري و آمادگي لازم به گونهاي عمل كنيم كه هزينه جنگ عليه ايران را براي دشمنان اين نظام بسيار افزايش داده و نتيجه آن را بيثمر نشان دهيم و تنها در اين صورت است كه دشمن از فكر حمله به جمهوري اسلامي ايران منصرف خواهد گرديد. بيترديد هر چه ما بتوانيم قدرت ملي خود را بيشتر افزايش دهيم، دشمن را مأيوستر نموده و از وسوسه حمله به نظام جمهوري اسلامي بازخواهيم داشت در حاليكه ضعف قدرت ملي بهترين مشوق براي وسوسه شدن دشمن براي حمله به ايران ميباشد. نبايد فراموش كنيم كه اساس قدرت جمهوري اسلامي ايران به مردمي بودن آن است و نه صرف توان تسليحاتي و نظامي. و وجود اين قدرت نيز تنها در سايه وحدت،وفاق و يكپارچگي و تعامل دوستانه حكومت و مردم امكانپذير خواهد بود. نقش قدرت و توان نظامي در جاي خود بسيار حائز اهميت است. لكن تنها متغير تعيين كنند نيست. آمريكا تنها هنگامي به ايران حمله خواهد كرد كه تصور كند مردمي بودن نظام كه اقتدار حكومت به آن وابسته است دچار خدشه و تزلزل گرديده است و او خواهد توانست به نتايج مطلوبي دست يابد و الا بطور قطع از اين كار منصرف خواهد شد. زيرا قصد دولتمردان امريكا از حمله به جمهوري اسلامي همان گونه كه بارها و در طول اين سالها پس از انقلاب به آن تأكيد داشتهاند تغيير نظام جمهوري اسلامي و برقراري حكومتي مطابق با ميل و منافع آنها ميباشد، در حاليكه اگر مردم و مسئولين با هم متحد باشند به خوبي خواهند توانست دشمن را مأيوس سازند. پس بجاست همه گروههاي داخلي نظام ضمن جدي قلمداد كردن تهديدات موجود، به اين باور برسند كه اين تهديدي است كه منافع تمام گروهها و جريانات سياسي درون حاكميت را مورد هدف قرار داده و سرنوشت همه ما به آن گره خورده است. تنها را عقلاني در آن است كه با اتحاد و يكپارچگي، قدرت خود را در برابر آمريكا افزايش داده و با كنار نهادن اختلافات و پرهيز از تنشها محوريت رهبري انقلاب را در عمل بپذيريم، و الا قطعاً گرفتار مشكلاتي خواهيم شد كه نتايج آن دامنگير همگان گرديده و جبران آن به سادگي ميسور نخواهد بود.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. فصلنامه حضور، سياستهاي جديد آمريكا و ديدگاههاي امام خميني، شماره 39، خرداد 81، صص 60 ـ 10.
2. ايران و امريكا، سيد علي نبي لوحي، موسسه فرهنگي دانش، 1378.
3. روابط ايران و امريكا، يوسف ترابي، نشر عروج، 1379.