پرسش :
تفاوت موعظه و حكمت در چيست؟
پاسخ :
در اين است كه حكمت تعليم است و موعظه تذكار، حكمت براى آگاهى است و موعظه براى بيدارى، حكمت مبارزه با جهل است و موعظه مبارزه با غفلت، سروكار حكمت با عقل و فكر است و سروكار موعظه با دل و عاطفه، حكمت ياد مى دهد و موعظه يادآورى مىكند، حكمت بر موجودى ذهنى مى افزايد وموعظه ذهن را براى بهره بردارى از موجودى خود آماده مى سازد، حكمت چراغ است و موعظه باز كردن چشم است براى ديدن، حكمت براى انديشيدن است و موعظه براى به خود آمدن، حكمت زبان عقل است و موعظه پيام روح، از اين رو شخصيت گوينده در موعظه نقش اساسى دارد، برخلاف حكمت. در حكمت، روحها، بيگانه وار با هم سخن مى گويند ودرموعظه حالتى شبيه جريان برق كه يك طرف آن گوينده است و طرف ديگر شنوده بوجود مى آيد و از اين رو در اين گونه از سخن است كه «اگر از جان برون آيد، نشيند لاجرم بر دل»، وگرنه از گوش شنوده تجاوز نمى كند. دربارة سخنان موعظه اى گفته شده است: «الْكَلامُ اذا خَرَجَ مِنَ القَلْبِ دَخَلَ فِى القَلْبِ وَ اذا خَرَجش مِنش اللِّسانِ لَمْ يَتَجاوَزِ الاذان سخن اگر از دل برون آيد و پيام روح باشد در دل نفوذ مى كند اما اگر پيام روح نباشد و صرفاً صنعت لفظى باشد از گوشها آنطرفتر نمى رود».
سيرى در نهج البلاغه صفحه 498 ، شهيد علامه مطهرى(رحمت الله علیه)
در اين است كه حكمت تعليم است و موعظه تذكار، حكمت براى آگاهى است و موعظه براى بيدارى، حكمت مبارزه با جهل است و موعظه مبارزه با غفلت، سروكار حكمت با عقل و فكر است و سروكار موعظه با دل و عاطفه، حكمت ياد مى دهد و موعظه يادآورى مىكند، حكمت بر موجودى ذهنى مى افزايد وموعظه ذهن را براى بهره بردارى از موجودى خود آماده مى سازد، حكمت چراغ است و موعظه باز كردن چشم است براى ديدن، حكمت براى انديشيدن است و موعظه براى به خود آمدن، حكمت زبان عقل است و موعظه پيام روح، از اين رو شخصيت گوينده در موعظه نقش اساسى دارد، برخلاف حكمت. در حكمت، روحها، بيگانه وار با هم سخن مى گويند ودرموعظه حالتى شبيه جريان برق كه يك طرف آن گوينده است و طرف ديگر شنوده بوجود مى آيد و از اين رو در اين گونه از سخن است كه «اگر از جان برون آيد، نشيند لاجرم بر دل»، وگرنه از گوش شنوده تجاوز نمى كند. دربارة سخنان موعظه اى گفته شده است: «الْكَلامُ اذا خَرَجَ مِنَ القَلْبِ دَخَلَ فِى القَلْبِ وَ اذا خَرَجش مِنش اللِّسانِ لَمْ يَتَجاوَزِ الاذان سخن اگر از دل برون آيد و پيام روح باشد در دل نفوذ مى كند اما اگر پيام روح نباشد و صرفاً صنعت لفظى باشد از گوشها آنطرفتر نمى رود».
سيرى در نهج البلاغه صفحه 498 ، شهيد علامه مطهرى(رحمت الله علیه)