پرسش :
معناي لغوي و اصطلاحي حسبه چيست؟
پاسخ :
«حسبه» در لغت اسم مصدر از مادّة «احتساب» است و چنانكه ارباب لغت گفتهاند به معنى تسليم و صبر در برابر مشكلات برا ى طلب اجر الهى است و همچنين كوشش در انجام اعمال خير، براى تحصيل ثواب است و از آنجا كه امر به معروف و نهى از منكر بوسيله حكومت اسلامى، تلاش و كوششى است در راه اطاعت خداوند و مبارزه با منكرات، براى جلب رضاى الهى، آن را «حسبه» ناميدهاند.
در كتاب «التحقيق» دربارة معنى اصلى مادة «حسب» مىگويد اين واژه در اصل به معنى رسيدگى كردن و نظر و دقت به قصد آزمايش و امتحان مىباشد.
اين تفسير، مناسبت زيادى با كار محتسب دارد كه از بخشهاى مختلف جامعه خبر مىگيرد و سركشى و رسيدگى مىكند، و هر حركتى را زير نظر گرفته، در صورت انحرافى بودن تذكر مىدهد و اگر مفيد واقع نشد با قدرت با آن مقابله مىكند.
ادارة «حسبه» در دوران خلفا، يكى از ادارات معروف بود، كه بر كار كسبه و تجار و كشاورزان و تودههاى مردم از نظر تخلفات و منكرات نظارت مىكرد و محتسبان هر جا كار خلافى مىديدند، مرتكب يا مرتكبين را نهى مىكردند و اگر مؤثر نمىافتاد او را در همانجا مجازات مىنمودند، يا دستگير كرده تحويل قاضى و زندان مىدادند.
به عقيدة بعضى، ريشة اين مسأله به عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) باز مىگردد كه او خود كار محتسب را انجام مىداد و گاه در غياب خويش فردى را براى اين منظور انتخاب مىكرد، ولى بايد قبول كرد كه به كار گرفتن اين واژه در آن عصر و زمان و حتى در بسيارى از كلمات فقهاى پيشين معمول نبوده و به نظر مىرسد كه اين واژه نخست در عصر خلفاى اموى و عباسى، براى اين شاخة امر به معروف و نهى از منكر انتخاب شد.
به هر حال اخبارى كه از عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به دست ما رسيده، نشان مىدهد كه هر چند كلمة «حسبه» با معنى و مفهوم امروز آن در آن عصر، متداول نبوده، وليكن مفهوم واقعى آن، يعنى نظارت بر مسائل اجتماعى از سوى حكومت اسلامى كاملًا مراعات شده است، گاه پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اين وظيفه را به بعضى از افراد واگذار مىكرده و گاه شخصاً آن را انجام مىداده است.
پيام قرآن ج 10، حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى و ساير همكاران
«حسبه» در لغت اسم مصدر از مادّة «احتساب» است و چنانكه ارباب لغت گفتهاند به معنى تسليم و صبر در برابر مشكلات برا ى طلب اجر الهى است و همچنين كوشش در انجام اعمال خير، براى تحصيل ثواب است و از آنجا كه امر به معروف و نهى از منكر بوسيله حكومت اسلامى، تلاش و كوششى است در راه اطاعت خداوند و مبارزه با منكرات، براى جلب رضاى الهى، آن را «حسبه» ناميدهاند.
در كتاب «التحقيق» دربارة معنى اصلى مادة «حسب» مىگويد اين واژه در اصل به معنى رسيدگى كردن و نظر و دقت به قصد آزمايش و امتحان مىباشد.
اين تفسير، مناسبت زيادى با كار محتسب دارد كه از بخشهاى مختلف جامعه خبر مىگيرد و سركشى و رسيدگى مىكند، و هر حركتى را زير نظر گرفته، در صورت انحرافى بودن تذكر مىدهد و اگر مفيد واقع نشد با قدرت با آن مقابله مىكند.
ادارة «حسبه» در دوران خلفا، يكى از ادارات معروف بود، كه بر كار كسبه و تجار و كشاورزان و تودههاى مردم از نظر تخلفات و منكرات نظارت مىكرد و محتسبان هر جا كار خلافى مىديدند، مرتكب يا مرتكبين را نهى مىكردند و اگر مؤثر نمىافتاد او را در همانجا مجازات مىنمودند، يا دستگير كرده تحويل قاضى و زندان مىدادند.
به عقيدة بعضى، ريشة اين مسأله به عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) باز مىگردد كه او خود كار محتسب را انجام مىداد و گاه در غياب خويش فردى را براى اين منظور انتخاب مىكرد، ولى بايد قبول كرد كه به كار گرفتن اين واژه در آن عصر و زمان و حتى در بسيارى از كلمات فقهاى پيشين معمول نبوده و به نظر مىرسد كه اين واژه نخست در عصر خلفاى اموى و عباسى، براى اين شاخة امر به معروف و نهى از منكر انتخاب شد.
به هر حال اخبارى كه از عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به دست ما رسيده، نشان مىدهد كه هر چند كلمة «حسبه» با معنى و مفهوم امروز آن در آن عصر، متداول نبوده، وليكن مفهوم واقعى آن، يعنى نظارت بر مسائل اجتماعى از سوى حكومت اسلامى كاملًا مراعات شده است، گاه پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اين وظيفه را به بعضى از افراد واگذار مىكرده و گاه شخصاً آن را انجام مىداده است.
پيام قرآن ج 10، حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى و ساير همكاران