چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

نسبت به صحت بعضي از اصول دين شك و ترديد دارم ، چگونه اين مشكل را حل كنم؟


پاسخ :
آدمى، موجودى داراى عقل و فكر است و بدين وسيله بايستى راه حق را بشناسد و به آن ملتزم گردد. در اين مسير، گروهى از مردم صرفاً مقلدند يعنى آن كه در عقايدخود چون و چندى ندارند و به راحتى مسلكى را بر مى گزينند حال حق باشد يا باطل گروهى ديگر اهل فكر و تحقيق اند. اين گروه نيز برخى باپى گيرى راه دستيابى به حقيقت، به آن واصل مى گردند و گروهى نيز به دلايل مختلف، سرگردان و متحير در راه مى مانند حال يا به منكرى غير قابل هدايت تبديل مى شوند و يا آن كه دست و پايى زده و راهى براى خويش پيدا مى كنند. مسلماً ارزش اين گروه (اهل فكر)، با گروه اول برابر نيست. البته انحراف اينان نيز با آنان قابل مقايسه نيست. در مسير دست يابى به حقيقت وواقعيت، بايد چند نكته را مد نظر قرار داد:
الف) ايمان و معرفت، متاع كم بهايى نيست كه بتوان آن را به هر قيمتى به دست آورد بلكه متاعى است كه قيمت آن، تمام هستى و موجوديت آدمى است. بنابراين نبايد تصور كردكه بدون زحمت، اين گوهر گران بها صيد مى گردد و به طور اتفاقى به دست مى آيد. امام هشتم (ع) فرمود: ((خيرى در ميان مردم، كمتر از يقين توزيع نشده است))،(1) امام صادق (ع) نيز فرمود: ((خداوند آسايش و دلخوشى را در يقين و رضا قرار داده است و غم و اندوه را در شك و غضب))،(2) حال چگونه بايد اين متاع را به چنگ آورد و از دغدغه ها رهايى يافت؟ مسلم است كه نياز به تلاش علمى وفكرى منظم و روش مند دارد تا فرد بتواند براى خود جهانى معنادار بسازد ودر آن به ((حيات طيبه)) دسترسى پيدا كند. در اين مسير، رهزنان بسياراند وداعيه ها فراوان. از نخستين روزهاى تاريخ بشر، اين دغدغه ها وجود داشته ودارد ولى بايد ديد در اين وادى پر حيرت، كه به فرموده قرآن: ((همانند سرابى است در بيابان كه تشنه، آن را آب مى پندارد، ولى وقتى به آن مى رسد چيزى نيست)) چه بايد كرد؟ در دنيايى كه هر روز ندايى از گوشه اى به گوش مى رسد و آدمى را به سوى خويش دعوت مى كند، چگونه بايد راه را از چاه شناخت؟ روشن است كه در اين عرصه هر چه تلاش صورت گيرد كم است و اين تلاش بهايى است كه هر كس بايستى براى كسب معرفت بپردازد. براى اين منظور، بايد گام به گام به تحكيم مبانى عقيدتى پرداخت و آن را استحكام بخشيد تا دستگاه فكرى و سازمان آن، از ارتعاشات در امان بماند و دچار آسيب و صدمه نگردد. اولين نقطه اين حركت، تفكر درباره ((هستى جهان و هستى انسان)) است. انسان كيست و جهان چيست؟ آيا حقيقت است يا خيال؟ اگر حقيقت است خالقى دارد يا نه؟ اگر دارد او چه صفات وخصوصياتى بايد داشته باشد؟ اگر آفريدگار جهان، خدايى عالم و حكيم است، چه فلسفه اى در كار او نهفته است؟ آيا جهان باطل و پوچ است ياهدف مند و با شعور؟ موقعيت انسان در اين عرصه چيست؟ گرايش هاى بشر چه مى باشد؟ گرايش عظيم بشر به سوى موجودى مقتدر (خدا) به چه جهت است؟ سلسله پيامبران- كه جملگى مدعى پيام آورى از خدا هستند- چه گفته اند؟ محتواى تعاليم آنان چيست؟ و. اين عرصه ها نيازمندتفكر، تعمق، مطالعه و نتيجه گيرى است و مسلماً راهى وجود دارد كه آدمى، از تحير و سرگردانى نجات يابد و انديشه او ثبت گردد چنان كه قرآن فرموده است: ((خداوند مؤمنان را با گفتارى (عقيده) ثابت، در دنيا تثبيت خواهد كرد)).
هيچ راه روشنى جز راه پيامبران وجود ندارد و همه مدعيان اين راه، طفلى بيش نيستند كه با يافتن چند لفظ، هم خود را به بيراهه مى افكنند و هم ديگران را به تباهى مى كشانند. جنگ هفتاد و دو ملت همه راعذر بنه چ ون نديدند حقيقت ره افسانه زدند خواهر عزيز سر و صدابسيار است و داعيه ها فراوان روشن ترين توصيه اى كه مى توانيم به شماداشته باشيم، همان است كه رسول خدا (ص) فرمود: ((وقتى فتنه ها همانندپاره هاى تاريك شب، شما را فرا گرفت بر شما باد به قرآن همانا قرآن برترين راهنما براى ارايه بهترين راه است)).
بنابراين در گام اول پرسش هايتان را در نظر داشته باشيد وانگهى با تدبر در قرآن، به سير بپردازيد. اگر فهم
متن قرآن براى شما دشوار شد، از ترجمه هاى خوب آن بهره ببريد و اگر درجايى، از ترجمه نيز چيزى عايد شما شد، به كتاب هاى تفسير مراجعه كنيد. توصيه ديگر ما مطالعه يك دوره كامل كتاب هاى شهيد مطهرى است. هم چنين به مطالعه كتاب هاى علامه حسن زاده آملى(3) بپردازيد. خلاصه آن كه برقرار كردن ارتباط با بزرگان انديشه، از بهترين راه هاى كسب معرفت وسير در آن است. توصيه هاى زير نيز براى شما راهگشاى خوبى خواهد بود:
1- مواجهه معقول با شك و ترديدها.
2- مطالعه در اسرار شگرف خلقت وزيبايى هاى نظام آفرينش.
3- مطالعه پيرامون الطاف و رحمت هاى الهى بربندگان.
4- بخشى از اوقات خود را براى پرداختن به تفريحات سالم اختصاص دهيده و در حد امكان، به كوهپيمايى بپردازيد و در اين دانشگاه بزرگ خلقت، آثار توحيد و ربوبيت الهى را بالعيان لمس كنيد.
5- تا آن جا كه ممكن است نمازهاى خود را با توجه و با حال بخوانيد.
6- در صورت امكان با افراد صاحبدل و پارسا نشست و برخاست نماييد.
7- سعى كنيد درعبادات خود كيفيت و توجه و حال را جانشين كميت كنيد.
8- بكوشيد همه روزه مقدارى قرآن با آهنگ زيبا تلاوت كنيد.
9- همواره در نظر داشته باشيد كه تغاير حالات، امرى طبيعى است، چنان كه در روايت است: ((ان للقلوب شهوه و اقبالا و ادبارا))(4).
بنابراين روزى حال خوش معنوى داشتن و روزى فاقد آن بودن چيزى طبيعى است و در مواقع ادبارقلب، خيلى نبايد انسان به خود فشار بياورد ولى اگر در مواقعى كه اقبال قلب و حالت معنوى خوبى دارد ارتباط و اتصال خود را با خدا بيشتر كند. اين حالات سر انجام در او ملكه مى شود.
10- از شر شيطان به خداوند پناه ببرد. اين سوره را هراز گاهى تلاوت نماييد: ((قل اعوذ برب الناس)).
11- توجه به ذات اقدس الهى و تقوا و پرهيز از گناهان. قرآن كريم مى فرمايد: ((شيطان بر كسانى كه ايمان دارند و بر پروردگارشان توكل مى كنند، تسلطى ندارد. تسلط او تنها بر كسانى است كه او را به سرپرستى خود برگزيده اند وآنها به فرمان شيطان به جاى فرمان خدا گردن مى نهند)).
12- انجام يك سرى مستحبات مثلا هميشه با وضو بودن و زبان را به ذكر، مخصوصا ((لاحول ولاقوه الا بالله العلى العظيم)) عادت دادن. و نيز خواندن قرآن دراوقات مختلف كه دواى هر دردى است.
13- ذهن را همواره به امور شريفه متوجه ساختن و عادت دادن.
14- مطالعه پيوسته پيرامون خداو معاد (مثلاروزى ده صفحه براى مدتى طولانى).
15- شركت در مراسم دينى و فعاليت جدى در مسايل فرهنگى، اجتماعى و داشتن. تقويت ايمان و رسيدن به يقين، همه و همه در سايه جهادى دراز آهنگ و پردامنه امكان پذير است وهر اندازه شخص در جهاد خود كوشاتر، مخلص تر و با استقامت تر باشد، به مرتبه بالاترى از يقين، ايمان و قرب پروردگار نايل خواهد آمد. جهادى كه دراين مسير لازم است دو جانبه مى باشد:
1- جهاد علمى:
مطالعات پردامنه در زمينه شناخت خدا و صفات و اسماى حسناى اوست، همچنين شناخت كتاب حضرت، حق (قرآن) و معارف شگرف احكام و شرايع نهفته در آن.
2- جهاد عملى:
تسليم مطلق جسم و جان در برابر حضرت احديت، فرمانبردارى از فرمان هاى او، پيراستن دل از هر چه غير الهى است و سرايروجود خود، همه آنات و لحظات زندگى و همه افعال جوارحى و جوانحى رابا خواست خداوند منطبق ساختن و جز خواست او، هواى چيز ديگرى رادر سر نپرورانيدن. با دو قبله در ره معبود نتوان زد قدم ي ا رضاى دوست بايديا هواى خويشتن در اين رابطه بهترين چيز مطالعه قرآن و تفاسير آن است. افزون بر آن مى توانيد از كتاب هاى فلسفى شهيد مطهرى و از كتاب هاى اخلاقى مانند نمونه هاى زير استفاده كنيد:
1- گامهاى عملى در اخلاق اسلامى آيت الله مهدوى كنى.
2- چهل حديث امام خمينى (ره).
3- آداب الصلوامام خمينى كتاب هاى شهيد مطهرى مرحوم علامه طباطبايى و آقايان مصباح يزدى جعفر سبحانى مكارم شيرازى و مى تواند شما را در اين راه يارى كند. بدون شك محيط نيز نقش موثرى در گرايشات و عقايد افراد داردو اين آدمى است كه با اختيار و قوه تعقل خود بايستى گام برداشته و حقيقت را تشخيص دهد. تنوع محيطها خود انگيزه اى است براى جست وجوى حقيقت. در مورد نماز شما به هيچ وجه نماز را رها نكنيد، هر چند كه ممكن است ترديدهايى نسبت به آن داشته باشيد چون اولًا، نماز
شكر و اظهارعبوديت به درگاه خداوند است و شما در مورد خداوند ترديدى نداريد. ثانياً، آنچه در نماز گفته مى شود مطالبى عالى است و موجب برانگيختن ورشد آدمى است. درخواست هدايت به صراط مستقيم و نيز مسووليت دربرابر عملكردها (مالك يوم الدين) مطالبى است كه هر فطرت سالمى به آن معترف و معتقد است. ثالثاً، بهترين درس ها را براى زندگى درخود دارد (وقت شناسى، دقت در اعمال، طهارت و پاكيزگى و). براى آگاهى بيشترر. ك: نماز و بهره ورى. و بالاخره همان گونه كه گفتيم راه چاره شما قرآن است. قرآن هم كتاب خداشناسى است و هم برهان حقانيت پيامبر. بهترين دليل برعدم تحريف قرآن، اين است كه قرآن به تواتر رسيده و در هر عصرى تواترخود را حفظ نموده است و تحقيقات تاريخى و مقايسه بين قرآن هاى موجود و قرآن هاى صدر اسلام كه نسخه هايى از آنها در موزه هاى بزرگ جهان موجود است، نشان مى دهد كه حتى يك ((واو)) از اين كتاب الهى كم وزياد نشده است.
پى‏نوشت‏
1) بحارالانوار، ج 2، ص 51.
2) همان، ج 2، ص 57.
3)مانند(معرفت نفس)و( نامه ها و برنامه ها )و نيز كتاب‏هاى علامه جعفرى مانند:(مولوى وجهان بينى ها)،( شرح نهج البلاغه )و(شرح مثنوى )
4) نهج البلاغه، حكمت 93



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.