پرسش :
غير از انسان چه موجودى مختار است؟ آيا مىتوان گفت اختيار در ميان موجودات عالم امرى ذومراتب است، تفاوت انسان با فرشتگان و جن از حيث اختيار چيست؟
پاسخ :
در مورد ذومراتب بودن اختيار، بايد گفت در فلسفهى صدرايى براساس تشكيك وجود و اصالت وجود، اثبات مىشود كه تمامىصفات وجودى در همهى موجودات به نحوى تحقق دارد و اختيار هم اگر يك صفت وجودى باشد كه هست، در همهى موجودات عالم تحقق دارد؛ همان طور كه هر موجودى به نحوى از علم، قدرت و حيات بهرهمند است و در قرآن كريم بدين مطلب چنين اشاره شده است كه حركت همهى موجودات عالم به سمت خدا، حركتى ارادى و اختيارى و از روى رغبت است: ثم استوى الى السماء و هى دخان فقال لها و للأرض ائتيا طوعا و او كرها، قالتا اتينا طائعين. )فصلت 41 / 11. پس آهنگ )آفرينش( آسمان كرد و آن بخارى بود؛ پس به آن و به زمين فرمود: خواه يا ناخواه بيابيد. آن دو گفتند: با ميل و رغبت آمديم. .
اما وقتى مىپرسيم كه غير از انسان چه موجودى مختار است، در واقع سؤال اين است كه نحوهى اختيارى كه در انسان هست در چه موجود ديگرى وجود دارد.
در پاسخ اين سؤال قطعا موجوداتى مثل جمادات را مختار نمىشمريم، همانطور كه در بحث علم هم با اين كه به نص قرآن كريم مىپذيريم كه هر موجودى بهرهاى از علم دارد؛ )وان من شىء الا يسبح بحمده و لكن لا يفقهون تسبيحم اسرأ 17 / 44)و در جاى ديگرى فرمايد: كل قدعلم صلاته و تسبيحه )نور 24 / 41). ولى در مقايسهى جماد و انسان، جمادات را واجد علمىهمچون علم انسان نمىدانيم. پس آن معنايى از اختيار كه امرى ذومراتب است معنايى بسيار وسيعتر از تلقى رايج ما از اختيار انسان دارد.
در مورد موجودات مادى و طبيعى، تشخيص اين كه اختيار به معنى انسان كلمه در چه موجوداتى هست، تا حدودى بر عهدهى زيست شناسان است و به لحاظ عقيدتى و دينى، پذيرش يا عدم پذيرش چنين اختيار در خصوص آنها تفاوت خاصى ندارد.
اما در مورد ملائكه و جن. در مورد جن بايد گفت قرآن كريم جنيان را همانند انسان مكلف دانسته و حتى در سورهى جن سخن از ايمان و كفر گروهى از جنيان به ميان آورده است. با توجه به اين كه لازمهى تكليف و كفر و ايمان، اختيار است، پس مسلما آنها هم مختارند و از اين جهت نبايد فرقى با انسان داشته باشند.
در مورد ملائكه، مشهور اين است كه آنها موجوداتى فاقد اختيار به معناى انسانى آن هستند. قرآن كريم دربارهى آنها مىفرمايد:
لايعصون الله ما أمرهم و يفعلون ما يؤمرون. )تحريم 66 / 6. خدا را در خصوص دستورى كه به آنها مىدهد، نافرمانى نمىكنند و آنچه به آنها دستور داده شود عمل مىكنند. .
و نيز مىفرمايد:
و ما منا الا لها مقام معلوم - و انا لنحن الصافون - و انا لنحن المسبحون. )صافات 37 / 166 -164. هيچ يك از ما )فرشتگان( نيست مگر اين كه براى او مقام و مرتبهاى معين است و در حقيقت، به صف ايستادهايم و ماييم كه تسبيح گويانيم. .
جايگاه هريك از ملائكه مشخص است؛ جايگاهى كه در آن فقط اطاعت خدا مىكند و نمىتواند مخالفت كند. البته اختيار به معناى عميقترى كه در مورد كل موجودات مطرح است در آنها نيز وجود دارد و به آن معنا شايد بتوان گفت اختيار در پارهاى از ملائكه از اختيار بسيارى از انسانها به مراتب قوىتر است؛ كه توضيح آن در اين مجال نمىگنجد.
در مورد ذومراتب بودن اختيار، بايد گفت در فلسفهى صدرايى براساس تشكيك وجود و اصالت وجود، اثبات مىشود كه تمامىصفات وجودى در همهى موجودات به نحوى تحقق دارد و اختيار هم اگر يك صفت وجودى باشد كه هست، در همهى موجودات عالم تحقق دارد؛ همان طور كه هر موجودى به نحوى از علم، قدرت و حيات بهرهمند است و در قرآن كريم بدين مطلب چنين اشاره شده است كه حركت همهى موجودات عالم به سمت خدا، حركتى ارادى و اختيارى و از روى رغبت است: ثم استوى الى السماء و هى دخان فقال لها و للأرض ائتيا طوعا و او كرها، قالتا اتينا طائعين. )فصلت 41 / 11. پس آهنگ )آفرينش( آسمان كرد و آن بخارى بود؛ پس به آن و به زمين فرمود: خواه يا ناخواه بيابيد. آن دو گفتند: با ميل و رغبت آمديم. .
اما وقتى مىپرسيم كه غير از انسان چه موجودى مختار است، در واقع سؤال اين است كه نحوهى اختيارى كه در انسان هست در چه موجود ديگرى وجود دارد.
در پاسخ اين سؤال قطعا موجوداتى مثل جمادات را مختار نمىشمريم، همانطور كه در بحث علم هم با اين كه به نص قرآن كريم مىپذيريم كه هر موجودى بهرهاى از علم دارد؛ )وان من شىء الا يسبح بحمده و لكن لا يفقهون تسبيحم اسرأ 17 / 44)و در جاى ديگرى فرمايد: كل قدعلم صلاته و تسبيحه )نور 24 / 41). ولى در مقايسهى جماد و انسان، جمادات را واجد علمىهمچون علم انسان نمىدانيم. پس آن معنايى از اختيار كه امرى ذومراتب است معنايى بسيار وسيعتر از تلقى رايج ما از اختيار انسان دارد.
در مورد موجودات مادى و طبيعى، تشخيص اين كه اختيار به معنى انسان كلمه در چه موجوداتى هست، تا حدودى بر عهدهى زيست شناسان است و به لحاظ عقيدتى و دينى، پذيرش يا عدم پذيرش چنين اختيار در خصوص آنها تفاوت خاصى ندارد.
اما در مورد ملائكه و جن. در مورد جن بايد گفت قرآن كريم جنيان را همانند انسان مكلف دانسته و حتى در سورهى جن سخن از ايمان و كفر گروهى از جنيان به ميان آورده است. با توجه به اين كه لازمهى تكليف و كفر و ايمان، اختيار است، پس مسلما آنها هم مختارند و از اين جهت نبايد فرقى با انسان داشته باشند.
در مورد ملائكه، مشهور اين است كه آنها موجوداتى فاقد اختيار به معناى انسانى آن هستند. قرآن كريم دربارهى آنها مىفرمايد:
لايعصون الله ما أمرهم و يفعلون ما يؤمرون. )تحريم 66 / 6. خدا را در خصوص دستورى كه به آنها مىدهد، نافرمانى نمىكنند و آنچه به آنها دستور داده شود عمل مىكنند. .
و نيز مىفرمايد:
و ما منا الا لها مقام معلوم - و انا لنحن الصافون - و انا لنحن المسبحون. )صافات 37 / 166 -164. هيچ يك از ما )فرشتگان( نيست مگر اين كه براى او مقام و مرتبهاى معين است و در حقيقت، به صف ايستادهايم و ماييم كه تسبيح گويانيم. .
جايگاه هريك از ملائكه مشخص است؛ جايگاهى كه در آن فقط اطاعت خدا مىكند و نمىتواند مخالفت كند. البته اختيار به معناى عميقترى كه در مورد كل موجودات مطرح است در آنها نيز وجود دارد و به آن معنا شايد بتوان گفت اختيار در پارهاى از ملائكه از اختيار بسيارى از انسانها به مراتب قوىتر است؛ كه توضيح آن در اين مجال نمىگنجد.