پرسش :
در مورد دلايل حجاب حرفهاي زيادي شنيده ام و خوانده ام ولي هنوز قانع نشده ام كه چرا برخي زنان تشنه نگاه مردانند.چرا احساس خوشايندي دارند از اين كه مردان به آْنها نگاه كنند.
پاسخ :
فلسفه حجاب: اولا: چون ما در عقايد خويش براي وحي جايگاهي ويژه قائل هستيم آنچه را كه از اين طريق به ما برسد با منت ميپذيريم؛ زيرا ميدانيم كه خداوند جز به مصلحت بندگان خويش فرمان نميراند.
ثانيا: بسياري از حكمتها و فلسفههاي حجاب امروزه روشن شده است:
الف) پوشش، امري غريزي و فطري براي بشر است؛ كاوشهاي باستان شناسي نشان ميدهد كه از دير زمان بشر در حد امكان نسبت به مساله پوشش اهتمام ورزيده است و همه صاحبان اديان نيز آن را سرلوحه عمل قرار دادهاند.
ب ) مستور بودن زيباييها و جذبههاي جنسي زن و مرد آنها را از معرض ديد و طمع ورزي شهوت پرستان هرزه محافظت ميكند و امنيت و بهداشت رواني جسمي آنان را تامين مينمايد.
ج ) برهنگي، راهبر به سوي بيبند و باري و لجام گسيختگي جنسي است كه عواقب شوم و زيانباري دارد؛ از جمله:
1- گسترش فساد و ناهنجاريهاي اجتماعي،
2- شيوع بيماريهايي چون سفليس، سوزاك، ايدز و...،
3- سست شدن پيمان مقدس خانواده، گسترش آمار طلاق و بالا گرفتن عقدههاي روحي در كودكان،
4- زياد شدن فرزندان نامشروع.
اينها و دهها مشكل اجتماعي ديگر عواقب شومي است كه جهان غرب را سخت برآشفته و ستاره تمدنش را به افول ميكشاند تا آن جا كه حتي فرياد متفكرين ماترياليستي چون راسل را برآورده و جهان را سخت بر آنان تنگ كرده است. ولي مكتب گرانقدر اسلام در پرتو هدايتهاي نورانياش همچون حجاب از اساس با اين جريان ويرانگر به مبارزه برخاسته و حجاب را دژي استوار براي صيانت فرد وجامعه از آسيبهاي بيشمار قرار داده است. از همين روست كه استعمارگران براي تخدير جوانان، در بند كشيدن آنان و گسترش اهداف ظالمانه خويش از بيحجابي و برهنگي به عنوان ابزاري قوي سود ميجويند.
اين كه چرا برخي زنان سعي در جلب توجه مردان دارند و از اين امر احساس رضايت مينمايند به علل و عوامل متعددي برميگردد كه به اختصار به آن اشاره ميگردد:
الف) عوامل فرهنگي و اعتقادي. اين عوامل برخاسته از چند چيز است:
1. عدم آگاهي يا آگاهي ناچيز.
2. سستي ايمان.
3. انحراف اعتقادي و يا اخلاقي
4. گريز از تحقير. زنان به دليل ويژگيهاي شخصيتي، احتياج به محبت دارند و يكي از راههاي جلب محبت را جلوهنمايي ميدانند.
5. خودباختگي
ب) عوامل و انگيزههاي رواني. اين عوامل نيز ناشي از چند امر است:
1. جستجوي شخصيت
2. اثبات لياقت.
3. اشتياق به تحسينبرانگيزي.
4. ناكامي جنسي
ج) عوامل اجتماعي: اين عوامل نيز متأثر از چند چيز است:
1. تأثيرپذيري از محيط
2. برخورداري از احترام متقابل
3. تظاهر به زندگي مترقي اجتماعي.
براي آگاهي بيشتر در اين زمينه ر.ك:
1- فلسفه حجاب، شهيد مرتضيمطهري
2- فرهنگ برهنگي و برهنگي فرهنگي، غلامعلي حداد عادل
3- مجله پرسمان، دي ماه 1380 (مقالهاي درخصوص چرائي پوشش)
4- كتابهاي تفسير قرآن در ذيل آيات 31، 32، 59 و 60 سوره نور و 32 و 33 سوره احزاب
5- جلوهنمايي زنان و نگاه مردان، يوسف غلامي، انتشارات لاهيجي
6- راز يك فريب، يوسف غلامي، انتشارات لاهيجي
www.eporsesh.com
فلسفه حجاب: اولا: چون ما در عقايد خويش براي وحي جايگاهي ويژه قائل هستيم آنچه را كه از اين طريق به ما برسد با منت ميپذيريم؛ زيرا ميدانيم كه خداوند جز به مصلحت بندگان خويش فرمان نميراند.
ثانيا: بسياري از حكمتها و فلسفههاي حجاب امروزه روشن شده است:
الف) پوشش، امري غريزي و فطري براي بشر است؛ كاوشهاي باستان شناسي نشان ميدهد كه از دير زمان بشر در حد امكان نسبت به مساله پوشش اهتمام ورزيده است و همه صاحبان اديان نيز آن را سرلوحه عمل قرار دادهاند.
ب ) مستور بودن زيباييها و جذبههاي جنسي زن و مرد آنها را از معرض ديد و طمع ورزي شهوت پرستان هرزه محافظت ميكند و امنيت و بهداشت رواني جسمي آنان را تامين مينمايد.
ج ) برهنگي، راهبر به سوي بيبند و باري و لجام گسيختگي جنسي است كه عواقب شوم و زيانباري دارد؛ از جمله:
1- گسترش فساد و ناهنجاريهاي اجتماعي،
2- شيوع بيماريهايي چون سفليس، سوزاك، ايدز و...،
3- سست شدن پيمان مقدس خانواده، گسترش آمار طلاق و بالا گرفتن عقدههاي روحي در كودكان،
4- زياد شدن فرزندان نامشروع.
اينها و دهها مشكل اجتماعي ديگر عواقب شومي است كه جهان غرب را سخت برآشفته و ستاره تمدنش را به افول ميكشاند تا آن جا كه حتي فرياد متفكرين ماترياليستي چون راسل را برآورده و جهان را سخت بر آنان تنگ كرده است. ولي مكتب گرانقدر اسلام در پرتو هدايتهاي نورانياش همچون حجاب از اساس با اين جريان ويرانگر به مبارزه برخاسته و حجاب را دژي استوار براي صيانت فرد وجامعه از آسيبهاي بيشمار قرار داده است. از همين روست كه استعمارگران براي تخدير جوانان، در بند كشيدن آنان و گسترش اهداف ظالمانه خويش از بيحجابي و برهنگي به عنوان ابزاري قوي سود ميجويند.
اين كه چرا برخي زنان سعي در جلب توجه مردان دارند و از اين امر احساس رضايت مينمايند به علل و عوامل متعددي برميگردد كه به اختصار به آن اشاره ميگردد:
الف) عوامل فرهنگي و اعتقادي. اين عوامل برخاسته از چند چيز است:
1. عدم آگاهي يا آگاهي ناچيز.
2. سستي ايمان.
3. انحراف اعتقادي و يا اخلاقي
4. گريز از تحقير. زنان به دليل ويژگيهاي شخصيتي، احتياج به محبت دارند و يكي از راههاي جلب محبت را جلوهنمايي ميدانند.
5. خودباختگي
ب) عوامل و انگيزههاي رواني. اين عوامل نيز ناشي از چند امر است:
1. جستجوي شخصيت
2. اثبات لياقت.
3. اشتياق به تحسينبرانگيزي.
4. ناكامي جنسي
ج) عوامل اجتماعي: اين عوامل نيز متأثر از چند چيز است:
1. تأثيرپذيري از محيط
2. برخورداري از احترام متقابل
3. تظاهر به زندگي مترقي اجتماعي.
براي آگاهي بيشتر در اين زمينه ر.ك:
1- فلسفه حجاب، شهيد مرتضيمطهري
2- فرهنگ برهنگي و برهنگي فرهنگي، غلامعلي حداد عادل
3- مجله پرسمان، دي ماه 1380 (مقالهاي درخصوص چرائي پوشش)
4- كتابهاي تفسير قرآن در ذيل آيات 31، 32، 59 و 60 سوره نور و 32 و 33 سوره احزاب
5- جلوهنمايي زنان و نگاه مردان، يوسف غلامي، انتشارات لاهيجي
6- راز يك فريب، يوسف غلامي، انتشارات لاهيجي
www.eporsesh.com