شنبه، 27 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

شبهه: شبهه: كارهاي مرتاض‎هاي هندي و كارهاي خارق العاده واقعيت دارد و علت آن سركوب نفس است. حتي اگر به خدا بي‎اعتقاد باشند در آن صورت معجزات اولياء خدا مي‎تواند توجيه غير مذهبي داشته باشد؟


پاسخ :
جاي هيچ ترديد نيست كه برخلاف عادت جاري، افعال خارق العاده‎اي وجود دارد، حال يا خود ما آن را به چشم ديده‎ايم و يا آن كه به طور متواتر از ديگران شنيده و يقين پيدا كرده‎ايم و بسيار كم هستند كساني كه از افعال خارق العاده چيزي كم يا زياد نديده و يا نشنيده باشند و بسياري از اين كارها از كساني سر مي‎زند كه با تمرين نيروي انجام آن را يافته‎اند، مثلاً مي‎توانند زهر كشنده را بخورند و يا بار سنگين و خارج از طاقت يك انسان عادي را بردارند.[1]
ما در ابتدا بايد سحر را تعريف كنيم و سپس اسباب آن را تبيين كنيم و در آخر آيات و يا روايات را در اين زمينه بررسي نمائيم:
سحر در لغت عبارت است از: چيزي كه مأخذ آن لطيف و منشأ آن دقيق باشد كه با چشم عادي ديده نمي‎شود[2] و در اصطلاح عبارت است از: استحداث خوارق يعني چيزي كه خارق العاده باشد.[3] لذا شامل افعال مرتاض‎ها و فالگيرها و جادوگران و مسخران جن و ملك مي‎شود. الفاظ مترادف با سحر: كهانت، خوارق، تصوير، سرعت، افسون، هيپنوتيزم، تاتلي پاتي، جادو، تنحيم، فالگويي، طالع بيني، طلسمات، عزايم و غيره كه برخي از اين افعال داراي اثر حقيقي هستند ولي برخي ديگر نمود غير حقيقي دارند ولي واقعاً تأثير گذار نيستند مثلاً يك مرتاض وقتي جامي از زهر را سر مي‎كشد و زهر اثري در او نمي‎كند داراي اثر حقيقي ولي عمل يك شعبده‎باز، داراي نمود غير حقيقي است، بلكه سرعت در عمل آن را واقع نما مي‎كند.
اسباب سحر: عوامل و علل سحر را مي‎توان دو چيز دانست.
الف. اسباب طبيعي: در اين قسم اعمال خارق العاده بر اسباب طبيعي ولي پنهان از حس و درك مردم متكي است.
ب. اسباب غيرطبيعي: در اين قسم اسباب طبيعي دخالت ندارند بلكه قدرت نفس و اراده قوي مؤثر مي‎باشند.
علامه طباطبائي در اين زمينه نكاتي را مطرح كرده‎اند كه در ذيل عبارت ايشان را بيان مي‎كنيم:
« بسياري از اعمال بر اسباب طبيعي و پنهان از حس و درك مردم متكي است. خلاصه اين كه صاحب عمل سحر به اسبابي دست مي‎زند كه ديگران آن اسباب را نشناخته‎اند. مانند كسي كه داخل آتش مي‎شود و نمي‎سوزد. به خاطر اين كه داروي طلق به خود ماليده و يا نامه‌اي مي‎نويسد كه غير خودش كسي خطوط آن را نمي‎بيند چون با چيزي (از قبيل آب پياز) نوشته، كه جز در هنگام برخورد آن نامه به آتش خطوط آن ظاهر نمي‎شود... در اين ميان افعال خارق العادة ديگري نيز هست، كه مستند به هيچ سبب از اسباب طبيعي و عادي نيست مثل خبر دادن از غيب و مخصوصاً آنچه مربوط به آينده است... و به هيچ وجه قابل انكار نيست كه يا خودمان بعضي از آن‎ها را ديده‎ايم و يا برايمان آن قدر نقل كرده‎اند كه ديگر قابل انكار نيست. اينك در همين عصر حاضر از اين مرتاضان هندي، ايراني و غربي جماعتي هستند كه انواعي از اين گونه كارهاي خارق العاده را انجام مي‎دهند. و اين گونه كارها هر چند سبب مادي و طبيعي ندارد، لكن اگر به طور كامل در طريقة انجام رياضت‎هايي كه قدرت بر اين خوارق را به آدمي مي‎دهد قرار گيرد و ما دقت و تأمل كنيم و نيز تجارب علني و اراده اين گونه افراد را در نظر بگيريم، برايمان معلوم مي‎شود: كه اين گونه كارها با همة اختلافي كه در نوع آنها است مستند به قوت اراده و شدت ايمان به تأثير اراده است، چون اراده تابع علم و ايمان قلبي است و هر چه ايمان آدمي به تأثير اراده بيشتر شد اراده هم مؤثرتر شود.[4]
سحر از ديدگاه قرآن: از بررسي حدود بيش از پنجاه مورد كلمة سحر و مشتقات آن اين نتيجه به دست مي‎آيد كه سحر از نظر قرآن به دو بخش مهم تقسيم مي‎شود: 1. سحر غيرحقيقي؛ 2. سحر حقيقي.
الف: سحر غير حقيقي: يعني جايي كه مقصود از آن فريفتن، تردستي و شعبده است مانند آيه 66 سوره طه (ريسمان‎ها و عصاهاي جادوگران زمان حضرت موسي ـ عليه السّلام ـ بر اثر سحر حركت مي‎كردند و خيال مي‎شد كه واقعاً حركت مي‎كنند).
ب: سحري كه نمود حقيقي دارد. مانند آية 102 و 103 سورة بقره كه مربوط به هاروت و ماروت مي‎باشد و خداوند در قسمتي از آيه مي‎فرمايد (آنها سحرهايي را فرا مي‎گرفتند (از هاروت و ماروت) كه ميان مرد و همسرش جدائي مي‎افكندند.
فرق سحر و معجزه‎هاي انبياء ـ عليهم السّلام ـ
الف: ‌از جهت طريق حصول: معجزه يك عنايت الهي است و قابل تعليم و تعلم نيست، و همچنين در امور ممكن محدود نمي‎باشد ولي سحر و جادو و افعال مرتاضين داراي حد خاص و همچنين اكتسابي مي‎باشد و هر زماني كه اراده كنند هر كاري را نمي‎توانند انجام دهند برخلاف افعال و معجزات پيامبران ـ عليهم السّلام ـ كه مثلاً حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ درگهواره صحبت مي‎كند و پيامبر بودن را در گهواره به همه اعلان مي‎كند به خلاف اعمال ساحران كه بايد تدريجاً صورت پذيرد.
ب. از جهت اهداف و اغراض: پيامبر معجزه را طريق اطمينان مردم به گفتار آن ها كه رسول خدايند قرار مي‎دهند تا بتوانند مردم را به كمال لايق برسانند، يعني قصد شخصي در كار نيست ولي ساحران اين اعمال را صرفاً براي اغراض شخصي از قبيل شهرت، پول و غيره انجام مي‎دهند.
ج. از جهت اخلاقي: صاحبان معجزه داراي برنامة اخلاقي خاصي هستند و خود نيز از جهت اخلاقي در حد كمال هستند ولي صاحبان سحر و جادو از فضائل اخلاقي بهرة چنداني ندارند.
فرق بين معجزه و كرامت و اعمال خارق العاده:
1. معجزه با هدف اثبات نبوت يا شعبي از مناصب الهي است ولي كرامت عنايتي به اولياء الله از جانب خداوند است و چنين ادعايي در آن خوابيده نيست.
2. معجزه همراه با ادعاي هم آوري مي‌باشد ولي كرامت چنين ادعايي نيست.
3. معجزه و كرامت عنايت الهي است به خلاف بقية كارهاي خارق العاده.
[1] . ترجمة الميزان، مترجم: سيد محمد باقر موسوي، قم، دفتر انتشارات اسلامي، ج 1، ص 363.
[2] . قاموس المحيط، ج 2، ص 45.
[3] . ايضاح الفوائد، فخر المحققين، ج 1، ص 405.
[4] . طباطبايي، محمد حسين، مترجم: سيد محمد باقر موسوي، قم،دفتر انتشارات اسلامي، ج 1، ص 364 ـ 365.
www.andisheqom.com


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.