پرسش :
آيا امام زمان (عج) در عصر غيبت در سرداب خانه خود مخفى و غايب شده است؟
پاسخ :
شرح پرسش:
اهل سنت به جهت استهزاى عقايد شيعه مىگويند: شيعه قائل است كه مهدى موعود بعد از تولدش در سردابى مخفى شد و غيبت خود را از آنجا شروع كرده و تاكنون نيز در آن سرداب به سر مىبرد و ظهورش نيز از همان سرداب خواهد بود. لذا شيعيان هر روز از صبح تا غروب در آن سرداب به انتظار ظهورش مىنشينند و اشک ماتم مىريزند.(1)
پاسخ:
اولا: سرداب عبارت است از طبقه پايين ساختمان خانه كه در مناطق گرمسير به جهت حفاظت از گرماى شديد مىسازند، و اين نوع ساختمان در غالب خانههاى عراق مشاهده مىشود و سامرا نيز از آن مستثنى نبوده است. امام هادى عليه السلام در خانه خود به جهت آسايش اهل بيتش و محافظت از گرما چنين سردابى را ساخته بودند كه بعد از شهادتش به ارث منتقل به امام عسكرى عليه السلام شد.
مطابق تاريخ، حضرت مهدى عليه السلام از زمان ولادت از ديدگان مردم خصوصا حكام مخفى بود و بعد از شهادت پدرش بر جسد او نماز گزارد و رسما غيبت خود را از آن خانه آغاز نمود. و از آنجا كه سكونت حضرت و ساير اعضاى خانواده در آن سرداب بوده است لذا مكان غيبت را به آن سرداب مقدس نسبت مى دهند. اين سرداب براى شيعيان اهل بيت عليهم السلام از آن جهت مقدس شمرده شده است كه امام زمان و پدرش و جدش عليهم السلام در آن سرداب به سر برده و عبادت به جاى آوردهاند و از همان مكان نيز حضرت مهدى عليه السلام غايب شده است. نسبت غيبت حضرت به سرداب همانند نسبت غيبت به تمام خانه و هر مكانى است كه امام زمان در آن ديده شده و زندگى كرده است. و اين نهايت جهل و نادانى است كه كسى به شيعه نسبت دهد كه آنان معتقدند كه امام زمان عليه السلام در سرداب خانه خود غايب شده و تا هنگام خروج در آن باقى است! زيرا مطابق روايات فراوان امام زمان عليه السلام در سرزمينهاى مختلف بر مواليان خود وارد مىشوند و در مناطق مختلف گردش مىكنند.
حضرت مهدی علیه السلام در موسمهاى دينى همچون حج حاضر شده و اقامه شعائر دينى مىنمايند و گواه بر زندهها و مردهها خواهند بود. لذا بهترين تعبيرى كه مىتوان درباره سرداب مقدس و زيارت مردم از آنجا داشت اين است كه حضرت مكان خاصى ندارند لذا شيعيان در محلهاى اختصاصى آن حضرت همچون مسجد سهله و مسجد جمكران و ... دور هم جمع مىشوند و به ياد آن حضرت ندبه كرده و از او درخواست ظهورش را مىنمايند. و در حقيقت سرداب مقدس از آن جهت كه شروع غيبت آنجا بوده جنبه رمزى داشته ، در آنجا شيعيان گرد هم جمع مىشوند و از خداوند طلب خروج او را مىنمايند.
علامه امينى رحمة الله عليه مىفرمايد: «... شيعه اعتقاد ندارد كه غيبت امام در سرداب است و خودشان او را در سرداب مخفى كردهاند و از همان جا نيز ظهور خواهد كرد بلكه اعتقاد شيعه - كه با احاديث تأييد شده - آن است كه او از مكه معظمه مقابل خانه خدا ظهور خواهد كرد. هرگز قائل نشده كه سرداب مقدس آن نور را در خود مخفى كرده است بلكه آن سرداب خانه امامان در سامرا بوده است. و اين مسألهاى همگانى در خانههاى عراق است كه به جهت حفاظت از گرما مىسازند. اين سرداب به طور خصوص از آن جهت شرف پيدا نموده كه به سه نفر از امامان دين منسوب است، خانهاى كه خداوند متعال اذن داده كه ارتفاع معنوى يافته و در آن اسم و ذكر خدا برده شود.»(2)
ثانيا: عقيده هر مذهب يا دينى را مىتوان از لابلاى كتابهاى علماى آن مذهب يا دين يافت. با مراجعه به كتابهاى علماى شيعه قبل از ولادت امام مهدى عليه السلام تا اين زمان كه در دسترس همه است پى خواهيم برد كه هيچ يک از آنان حتى نزد عوام از آنها چنين اعتقادى وجود ندارد كه به شيعه نسبت مىدهند.
پینوشتها:
1- سير اعلام النبلاء، ج 13، ص 119 ؛ تاريخ ابن خلدون، ج 1، ص 199، فصل 27 ؛ المهدية فى الاسلام، ص 129 و 130 ؛ الصراع بين الاسلام و الوثنية، ص 42.
2- الغدير، ج 3، ص 308 و 309.
منبع: موعود شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران.
شرح پرسش:
اهل سنت به جهت استهزاى عقايد شيعه مىگويند: شيعه قائل است كه مهدى موعود بعد از تولدش در سردابى مخفى شد و غيبت خود را از آنجا شروع كرده و تاكنون نيز در آن سرداب به سر مىبرد و ظهورش نيز از همان سرداب خواهد بود. لذا شيعيان هر روز از صبح تا غروب در آن سرداب به انتظار ظهورش مىنشينند و اشک ماتم مىريزند.(1)
پاسخ:
اولا: سرداب عبارت است از طبقه پايين ساختمان خانه كه در مناطق گرمسير به جهت حفاظت از گرماى شديد مىسازند، و اين نوع ساختمان در غالب خانههاى عراق مشاهده مىشود و سامرا نيز از آن مستثنى نبوده است. امام هادى عليه السلام در خانه خود به جهت آسايش اهل بيتش و محافظت از گرما چنين سردابى را ساخته بودند كه بعد از شهادتش به ارث منتقل به امام عسكرى عليه السلام شد.
مطابق تاريخ، حضرت مهدى عليه السلام از زمان ولادت از ديدگان مردم خصوصا حكام مخفى بود و بعد از شهادت پدرش بر جسد او نماز گزارد و رسما غيبت خود را از آن خانه آغاز نمود. و از آنجا كه سكونت حضرت و ساير اعضاى خانواده در آن سرداب بوده است لذا مكان غيبت را به آن سرداب مقدس نسبت مى دهند. اين سرداب براى شيعيان اهل بيت عليهم السلام از آن جهت مقدس شمرده شده است كه امام زمان و پدرش و جدش عليهم السلام در آن سرداب به سر برده و عبادت به جاى آوردهاند و از همان مكان نيز حضرت مهدى عليه السلام غايب شده است. نسبت غيبت حضرت به سرداب همانند نسبت غيبت به تمام خانه و هر مكانى است كه امام زمان در آن ديده شده و زندگى كرده است. و اين نهايت جهل و نادانى است كه كسى به شيعه نسبت دهد كه آنان معتقدند كه امام زمان عليه السلام در سرداب خانه خود غايب شده و تا هنگام خروج در آن باقى است! زيرا مطابق روايات فراوان امام زمان عليه السلام در سرزمينهاى مختلف بر مواليان خود وارد مىشوند و در مناطق مختلف گردش مىكنند.
حضرت مهدی علیه السلام در موسمهاى دينى همچون حج حاضر شده و اقامه شعائر دينى مىنمايند و گواه بر زندهها و مردهها خواهند بود. لذا بهترين تعبيرى كه مىتوان درباره سرداب مقدس و زيارت مردم از آنجا داشت اين است كه حضرت مكان خاصى ندارند لذا شيعيان در محلهاى اختصاصى آن حضرت همچون مسجد سهله و مسجد جمكران و ... دور هم جمع مىشوند و به ياد آن حضرت ندبه كرده و از او درخواست ظهورش را مىنمايند. و در حقيقت سرداب مقدس از آن جهت كه شروع غيبت آنجا بوده جنبه رمزى داشته ، در آنجا شيعيان گرد هم جمع مىشوند و از خداوند طلب خروج او را مىنمايند.
علامه امينى رحمة الله عليه مىفرمايد: «... شيعه اعتقاد ندارد كه غيبت امام در سرداب است و خودشان او را در سرداب مخفى كردهاند و از همان جا نيز ظهور خواهد كرد بلكه اعتقاد شيعه - كه با احاديث تأييد شده - آن است كه او از مكه معظمه مقابل خانه خدا ظهور خواهد كرد. هرگز قائل نشده كه سرداب مقدس آن نور را در خود مخفى كرده است بلكه آن سرداب خانه امامان در سامرا بوده است. و اين مسألهاى همگانى در خانههاى عراق است كه به جهت حفاظت از گرما مىسازند. اين سرداب به طور خصوص از آن جهت شرف پيدا نموده كه به سه نفر از امامان دين منسوب است، خانهاى كه خداوند متعال اذن داده كه ارتفاع معنوى يافته و در آن اسم و ذكر خدا برده شود.»(2)
ثانيا: عقيده هر مذهب يا دينى را مىتوان از لابلاى كتابهاى علماى آن مذهب يا دين يافت. با مراجعه به كتابهاى علماى شيعه قبل از ولادت امام مهدى عليه السلام تا اين زمان كه در دسترس همه است پى خواهيم برد كه هيچ يک از آنان حتى نزد عوام از آنها چنين اعتقادى وجود ندارد كه به شيعه نسبت مىدهند.
پینوشتها:
1- سير اعلام النبلاء، ج 13، ص 119 ؛ تاريخ ابن خلدون، ج 1، ص 199، فصل 27 ؛ المهدية فى الاسلام، ص 129 و 130 ؛ الصراع بين الاسلام و الوثنية، ص 42.
2- الغدير، ج 3، ص 308 و 309.
منبع: موعود شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران.