يکشنبه، 17 ارديبهشت 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

مگر در شب قدر سرنوشت يك سال انسان رقم نمي خورد پس چرا برخلاف آنچه ما از خدا مي خواهيم اتفاق مي افتد (معني شب قدر چه مي شود كه هر چه از خدا بخواهي مي دهد.)


پاسخ :
قدر» در لغت به معناي اندازه و اندازه‏گيري است. + «تقدير» نيز به معناي اندازه‏گيري و تعيين است. (همان، ص 248.) اما معناي اصطلاحي «قدر» عبارت است از ويژگي هستي و وجود هر چيز و چگونگي آفرينش آن؛ (طباطبايي، سيد محمد حسين، الميزان، ج 12 ص 150 و 151.)
به عبارت ديگر، اندازه و محدوده وجودي هر چيز «قدر» نام دارد. (همان، ج 19، ص 101.)
بنابر ديدگاه حكمت الهي در نظام آفرينش، هر چيزي اندازه‏اي خاص دارد و هيچ چيز بي‏حساب و كتاب نيست. جهان حساب و كتاب دارد، بر اساس نظم رياضي تنظيم شده و گذشته، حال و آينده آن با هم ارتباط دارد.
استاد مطهري(ره) در تعريف قدر مي‏فرمايد: «... قدر به معناي اندازه و تعيين است... حوادث جهان... از آن جهت كه حدود و اندازه و موقعيت مكاني و زماني آنها تعيين شده است، مقدور به تقدير الهي است». (مطهري، استاد مرتضي، انسان و سرنوشت، ص 52.) پس در يك كلام «قدر» به معناي ويژگي‏هاي طبيعي و جسماني اشياء است كه شامل اندازه، حدود، طول، عرض و موقعيت‏هاي مكاني و زماني آنها مي‏گردد و تمام موجودات مادي و طبيعي را در بر مي‏گيرد.
اين معنا از روايات استفاده مي‏شود؛ چنان كه در روايتي از امام رضا(ع) پرسيده شد: معناي قدر چيست؟ فرمود: «تقدير الشي‏ء طوله و عرضه»؛ «اندازه‏گيري هر چيز اعم از طول و عرض آن». (المحاسن البرقي، ج 1، ص 244.)
در روايت ديگر، اين امام بزرگوار در معناي قدر فرمود: «هو الهندسة من الطول و العرض و البقاء»؛ «اندازه هر چيز اعم از طول و عرض و بقا». (بحارالانوار، ج 5، ص 122.)
بنابراين، معناي تقدير الهي اين است كه در جهان مادي، آفريده‏ها از حيث هستي و آثار و ويژگي‏هايشان محدوده‏اي خاص دارند. اين محدوده با اموري خاص مرتبط است؛ اموري كه علت‏ها و شرايط آنها هستند و به دليل اختلاف علل و شرايط، هستي و آثار و ويژگي‏هاي موجودات مادي نيز متفاوت است. هر موجود مادي به وسيله قالب‏هايي از داخل و خارج، اندازه‏گيري و قالب‏گيري مي‏شود. اين قالب حدود يعني طول، عرض، شكل، رنگ، موقعيت مكاني و زماني و ساير عوارض و ويژگي‏هاي مادي آن به شمار مي‏آيد. پس معناي تقدير الهي در موجودات مادي، يعني، هدايت آنها به سوي مسير هستي‏شان كه براي آنها مقدر گرديده است و در آن قالب‏گيري شده‏اند. (الميزان في تفسير القرآن، ج 19، ص 101 - 103.)
اما تعبير فلسفي قدر، اصل عليت است. «اصل عليت همان پيوند ضروري و قطعي حوادث با يكديگر و اينكه هر حادثه‏اي تحتّم و قطعيت ضروري و قطعي خود و نيز تقدّر و خصوصيات وجودي خود را از امري يا اموري مقدم بر خود گرفته است. (انسان و سرنوشت، ص 53.)
اصل عليت عمومي و نظام اسباب و مسببات بر جهان و جميع وقايع و حوادث جهان حكم‏فرما است و هر حادثي، ضرورت و قطعيت وجود خود و نيز شكل و خصوصيت زماني و مكاني و ساير خصوصيات وجودي‏اش را از علل متقدمه خود كسب كرده است و يك پيوند ناگسستي ميان گذشته و حال و استقبال ميان هر موجودي و علل متقدمه او هست». (همان، ص 55 و 56.)
اما علل موجودات مادي تركيبي از فاعل و ماده و شرايط و عدم موانع است كه هر يك تأثير خاص بر آن دارند و مجموع اين تأثيرها، قالب وجودي خاصي را شكل مي‏دهند. اگر تمام اين علل و شرايط و عدم موانع، كنار هم گرد آيند، علت تامه ساخته مي‏شود و معلول خود را ضرورت و وجود مي‏دهد كه از آن در متون ديني به «قضاي الهي» تعبير مي‏شود. اما هر موجودي با توجه به علل و شرايط خود قالبي خاص دارد كه عوارض و ويژگي‏هاي وجودي‏اش را مي‏سازد و در متون ديني از آن به «قدر الهي» تعبير مي‏شود.
با روشن شدن معناي قدر، امكان فهم حقيقت شب قدر نيز ميسر مي‏شود. شب قدر شبي است كه همه مقدرات تقدير مي‏گردد و قالب معين و اندازه خاص هر پديده، روشن و اندازه‏گيري مي‏شود.
به عبارت روشن‏تر شب قدر يكي از شب‏هاي دهه آخر ماه رمضان است. طبق روايات ما، يكي از شب‏هاي نوزدهم يا بيست و يكم و به احتمال زيادتر بيست و سوم ماه مبارك رمضان، است. (سيد بن طاووس، اقبال الاعمال، ج 1، صص 312 - 375.)
در اين شب - كه شب نزول قرآن به شمار مي‏آيد - امور خير و شر مردم و ولادت، مرگ، روزي، حج، طاعت، گناه و خلاصه هر حادثه‏اي كه در طول سال واقع مي‏شود، تقدير مي‏گردد. (كليني، الكافي، ج 4، ص 157.) شب قدر هميشه و هر سال تكرار مي‏شود. عبادت در آن شب، فضيلت فراوان دارد و در نيكويي سرنوشت يك ساله بسيار مؤثر است. (ملكي تبريزي، ميرزا جواد، المراقبات، صص 237 - 252.) در اين شب تمام حوادث سال آينده به امام هر زمان ارائه مي‏شود و وي از سرنوشت خود و ديگران با خبر مي‏گردد. امام باقر(ع) مي‏فرمايد: «انه ينزل في ليلة القدر الي ولي الامر تفسير الامور سنةً سنةً، يؤمر في امر نفسه بكذا و كذا و في امر الناس بكذا و كذا»؛ «در شب قدر به ولي امر(امام هر زمان) تفسير كارها و حوادث نازل مي‏شود و وي درباره خويش و ديگر مردمان مأمور به دستورهايي مي‏شود». (الكافي، ج 1، ص 248.)
پس شب قدر شبي است كه:
1. قرآن در آن نازل شده است،
2. حوادث سال آينده در آن تقدير مي‏شود،
3. اين حوادث بر امام زمان - روحي فداه - عرضه و آن حضرت مأمور به كارهايي مي‏گردد.
بنابراين، مي‏توان گفت شب قدر، شب تقدير و شب اندازه‏گيري و شب تعيين حوادث جهان ماده است.
اين مطلب مطابق آيات قرآني نيز است؛ زيرا در آيه 185 سوره مباركه «بقره» مي‏فرمايد: (شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ»؛ «ماه رمضان كه در آن قرآن نازل شده است». طبق اين آيه نزول قرآن (نزول دفعي) در ماه رمضان بوده است. و در آيات 3 - 5 سوره مباركه «دخان» مي‏فرمايد: (إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ فِيها يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ أَمْراً مِنْ عِنْدِنا إِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ» اين آيه نيز تصريح دارد كه نزول [دفعي‏] قرآن در يك شب بوده است كه از آن به شب مبارك تعبير شده است. همچنين در سوره مباركه قدر تصريح شده است كه قرآن در شب قدر نازل شده است.
پس با جمع آيات سه گانه بالا روشن مي‏شود:
1. قرآن در ماه رمضان نازل شده است.
2. قرآن در شبي مبارك از شب‏هاي ماه مبارك رمضان نازل شده است.
3. اين شب، در قرآن شب قدر نام دارد.
4. ويژگي خاص اين شب بر حسب آيات سوره مباركه دخان دو امر است:
الف. نزول قرآن،
ب. هر امر حكيمي در آن شب مبارك جدا مي‏گردد.
اما سوره مباركه قدر كه به منزله شرح و تفسير آيات سوره مباركه «دخان» است شش ويژگي براي شب قدر مي‏شمارد:
الف. شب نزول قرآن است. (إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ».
ب. اين شب، شبي ناشناخته است و اين ناشناختگي به دليل عظمت آن شب است (وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ».
ج. شب قدر از هزار ماه بهتر است. (لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ».
د. در اين شب مبارك، ملائكه و روح با اجازه پروردگار عالميان نازل مي‏شوند (تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ» و روايات تصريح دارند كه آنها بر قلب امام هر زمان نازل مي‏شوند.
ه. اين نزول براي تحقق هر امري است كه در سوره «دخان» بدان اشاره رفت (مِنْ كُلِّ أَمْرٍ» و اين نزول - كه مساوي با رحمت خاصه الهي بر مؤمنان شب زنده دار است - تا طلوع فجر ادامه دارد (سَلامٌ هِيَ حَتّي‏ مَطْلَعِ الْفَجْرِ».
و. شب قدر، شب تقدير و اندازه‏گيري است؛ زيرا در اين سوره - كه تنها پنج آيه دارد - سه بار «ليلة القدر» تكرار شده است و اين نشانه اهتمام ويژه قرآن به مسئله اندازه‏گيري در آن شب خاص است.
مرحوم كليني در كافي از امام باقر(ع) نقل مي‏كند كه آن حضرت در جواب معناي آيه (إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ» فرمودند: «آري شب قدر شبي است كه همه ساله در ماه رمضان و در دهه آخر آن، تجديد مي‏شود. شبي كه قرآن جز در آن شب نازل نشده و آن شبي است كه خداي تعالي درباره‏اش فرموده است: «فيها يفرق كل امر حكيم»؛ «در آن شب هر امري با حكمت متعين و ممتاز مي‏گردد». آن گاه فرمود: در شب قدر هر حادثه‏اي كه بايد در طول آن سال واقع گردد، تقدير مي‏شود: خير و شر؛ طاعت و معصيت و فرزندي كه قرار است متولد شود يا اجلي كه بنا است فرا رسد يا رزقي كه قرار است برسد و...».(الميزان في تفسير القرآن، ج 20، ص 382 - سيد علي اكبر، قرشي، قاموس قرآن، ج 5، ص 246 و 247.)
اين كه مي‏گويند در شب قدر همه مقدرات تقدير مي‏گردد، معنايش آن است كه قالب معين و اندازه خاص هر پديده روشن و اندازه‏گيري مي‏شود. اين اندازه‏گيري حتمي نيست؛ زيرا در عالم طبيعت رخ مي‏دهد كه جهان تغيير است و شرايط و موانعي خاص دارد. در اين عالم، وجود اشيا تنها در صورتي قطعيت مي‏يابد كه علت تامه‏شان موجود شود؛ يعني، تمام شرايط موجود و همه موانع مفقود گردد و فاعل نيز تأثير بخشد.
با توجه به مقدمه يادشده، رابطه شب قدر و تعيين سرنوشت بندگان و كردار اختياري آنان روشن مي‏شود. قدر؛ يعني، پيوند و شكل گرفتن هر پديده و هر حادثه با سلسله علل خود و در شب قدر اين پيوند دقيقاً اندازه‏گيري مي‏گردد يعني:
اولاً، براي امام هر زمان اين پيوند معلوم و تفسير مي‏شود.
ثانياً، رابطه اين پديده‏ها با علل خود روشن مي‏گردد.
خداوند متعال چنان مقدر كرده است كه بين اشيا رابطه‏اي خاص برقرار باشد؛ مثلاً بين عزت و دفاع از كيان و ذلت و پذيرش ستم... هر كس از كيان خود دفاع كند، عزيز مي‏شود و هركس تسليم زور و ستم شود، ذليل مي‏گردد. اين تقدير الهي است. يا بين طول عمر و رعايت بهداشت و ترك بعضي گناهان (مثل قطع صله رحم و دادن صدقه) رابطه بر قرار كرده و فرموده است: هر كس طول عمر مي‏خواهد بايد در اين قالب قرار گيرد. آن‏كه اين شرايط را مهيا كرد، طول عمر مي‏يابد و آن كه در اين امور كوتاهي كرد، عمرش كوتاه مي‏گردد. پس در افعال و كردار اختياري بين عمل و نتيجه - كه همان تقدير الهي است - رابطه مستقيم وجود دارد.
انسان تا زنده است، جاده‏اي دو طرفه در برابرش قرار دارد: يا با حسن اختيار كميل بن زياد نخعي - صاحب سرّ امير مؤمنان(ع) - مي‏گردد و يا با سوء اختيار حارث بن زياد نخعي، قاتل فرزندان مسلم، مي‏شود. دو برادر از يك پدر و مادر، يكي سعيد و ديگري شقي.
پس معناي صحيح تقدير الهي اين است: آن‏كه با حسن اختيار خود به جاده صواب رفت، كميل مي‏شود و آن‏كه با سوء اختيار خود به بيراهه گناه و انحراف پا گذاشت، حارث مي‏گردد.
پس روشن شد كه بين تقدير الهي و اختيار آدمي هيچ منافاتي وجود ندارد؛ زيرا در سلسله علل و شرايط به ثمر رسيدن كار و ايجاد حادثه، اراده آدمي يكي از علل و اسباب است و قدر جانشين اراده و اختيار آدمي نمي‏شود تا همچون عروسك خيمه شب بازي جلوه كند. در كردار اختياري، بين كردار و تقدير رابطه مستقيم از نوع رابطه شرايط و معدات با معلول وجود دارد و در افعال اختياري ما، يكي از عوامل و اسباب و علل، فعل اختياري انسان است.
دليل اين امر را بايد در اين نكته جست‏وجو كرد كه جهان بر اساس نظم رياضي برپا شده است و هر پديده‏اي علت و سبب خاص دارد. تأثير آتش گرما و سوختن است و تأثير آب سرما و خاموش كردن. ما به دليل اينكه در بند زندگاني مادي محصوريم، از گذشته و حال و آينده بي خبريم و جريان حوادث و پديده‏ها برايمان نامعلوم است و گرنه تقدير الهي بي‏حساب و كتاب نيست و بر اساس نظمي خاص قرار دارد. آن‏كه با حسن اختيار خود كردار نيك انجام دهد يا مخلصانه دعايي بخواند، نتيجه آن را در اين جهان مي‏بيند و آن‏كه بر اثر سوء اختيار گناهي مرتكب شود، نتيجه تلخ آن را مي‏چشد.
پس اينكه فرموده‏اند در شب قدر مقدرات بندگان - اعم از مرگ و زندگي، ولادت و زيارت و... - تقدير مي‏شود، همگي با حفظ علل و شرايط و عدم موانع است كه اختيار يكي از علل و شرايط آن به شمار مي‏آيد. به اين دليل است كه سفارش شده آن شب مخصوص را به شب زنده داري و عبادت و دعا سپري كنيد، تا اين عمل در آن شب خاص - كه از هزار شب برتر است - شرايط نزول فيض الهي را فراهم آورد. چنين نيست كه اگر كسي در طول سال كاري انجام داد، اين تقدير را تغيير ندهد؛ زيرا تقدير تغييرپذير است و با توجه به مقدمات آن، تغيير مي‏كند.
نكته آخر اينكه خداوند مي‏داند هر چيز در زمان و مكان خاص، به چه صورت و با توجه به كدام شرايط و علل تحقق مي‏يابد و مي‏داند كه فلان انسان با اختيار خود، كاري خاص انجام مي‏دهد. فعل اختياري انسان - با وصف اختياري بودن - متعلق علم ازلي خداوند است كه در شب قدر و بلكه در تمام زمان‏ها به امام زمان(عج) منتقل مي‏شود. اين امر با اختيار منافات ندارد و حتي بر آن تأكيد مي‏ورزد؛ مثلاً معلم كاردان و مجرب به خوبي مي‏داند كدام يك از دانش‏آموزانش به دليل تلاش فردي و استعداد لازم، با رتبه بالا قبول مي‏شود و كدام يك به دليل تلاش يا استعداد كمتر در حد متوسط نمره مي‏آورد و كدام يك به دليل تنبلي تجديد مي‏شود. علم معلم، به دليل علم او به علت‏ها است و نفي كننده تلاش دانش‏آموزانش نيست. در شب قدر همه كردار اختياري انسان - با وصف اختياري بودن - مقدر و اندازه‏گيري و قالب بندي مي‏شود. خداي عالم به علت‏ها، بر اساس نظم خود ساخته، اشياي اين جهان را برنامه‏ريزي مي‏كند و «اختيار» يكي از مبادي اين جهان مادي است. همين نكته يكي از دلايلي است كه به ما تأكيد شده است: حتماً هر سه شب نوزدهم و بيست و يكم و بيست و سوم را به عبادت و دعا و شب‏زنده‏داري مشغول باشيم، تا اين اعمال خير ما، باعث آمادگي و وسعت وجودي و توان برتر ما شود و بتوانيم فيض الهي را درك كنيم. اگر عنصر اختيار در ميان نبود و هر چه ما مي‏كرديم در سرنوشت ما تأثير نداشت، هيچ دليلي بر اين همه تأكيد بر شب‏زنده‏داري و عبادت نبود.
eporsesh.com


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.