چهارشنبه، 27 ارديبهشت 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

زمان و مكان پاداش و كيفر كردار انسان چه زمان و كجاست؟


پاسخ :
برخي هنگام عمل را بدون شرط، وقت و مكان پاداش دانسته اند. برخي ديگر، هنگام مرگ را وقت آن دانسته اند و بعضي جهان آخرت را وقت آن تلقي كرده اند. برخي نيز گفته اند: هنگام عمل است، به شرط موافات، بدين معنا كه اگر حالتي كه هنگام عمل داشت تا لحظه مرگ حفظ نكند مستحق جزا و پاداش نيست، مگر آن كه خدا بداند سرانجام حال او چيست و برچه حالي مستقرمي شود. در نتيجه همان جزايي كه در حال عمل استحقاق آن را داشت برايش نوشته مي شود.
صاحبان اين اقوال هر يك به آياتي مناسب با نظرخويش استدلال كرده و چه بسا وجوه عقلي نيز برآن افزوده اند، ليكن شايان ذكر است كه، جان انساني تا وقتي متعلق به بدن باشد جوهري است داراي تحول و دگر گوني و اين دگرگوني در ذات وآثار ذاتش سرشته شده است. از اين رو وقتي عملي از او سرزد كه نتيجه آن سعادت يا شقاوت است در ذاتش صورتي معنوي پديد خواهد آمد. اين صورت مي‎تواند متصف به صفت ثواب باشد (در صورت كردار نيك) و چون گناهي از او سرمي زند صورت معنوي ديگري در او پيدا مي شود كه داراي كيفر است.
چنان كه اشاره شد چون ذات انسان همواره در حال تحول است ممكن است صورتي كه اكنون به خو د گرفته (از گناه يا ثواب) به صورت مخالف مبدل شود. اين حالت تا لحظه مرگ براي هر انساني ثابت است تا وقتي جان از بدن وي جدا گرددو او از حركت و تحول بايستد.
در اين هنگام صورتي ثابت دارد و آثاري برآن مترتب مي شود؛ يعني ديگر تحول و دگر گوني نمي پذيرد، مگر از ناحيه خداوند، يا به آمرزش يا به شفاعت.
تذكّر: احتمال دگرگوني انسان تا پايان عمر بنا برحركت جوهري به خوبي ترسيم مي شود، گر چه بنابر نفي آن هم قابل تصوير است؛ زيرا دگر گوني در اعراض و عوارض براي انسان تا لحظه آخر عمر امري است معقول و مقبول.
همچنين در مسأله مجازات و پاداش مي بينيم خردمندان به مجرد اين كه كردار نيكي از فاعلي سر بزند، او را ستايش و مدح مي‎كنند و اگر كار بدي از او سر بزند به مذمت و ملامتش مي پردازند، ولي اين معنا را هم در نظر دارند كه مدح و ذمشان نمي‎تواند دايمي باشد؛ چون ممكن است بر اثر دگرگون شدن فاعل، عمل او چهره ديگري به خود بگيرد و آن كه فعلا مستحق مدح است در آينده مستحق مذمت و آن كسي كه فعلا مستحق مذمت است در آينده مستحق ستايش شود.
بنا براين، خرد ورزان هر چند فاعل را به محض انجام دادن كار نيك يا بد مدح يا ذم مي كنند، ليكن بقاي ستايش يا مذمت را مشروط به ثبات قدم فاعل مي دانند و تنها كسي را مستحق مدح يا مذمت ابدي مي دانند كه يقين كنند وضع او دگرگون نمي‎شود و اين يقين براي همگان هنگامي حاصل مي شود كه فاعل دستش از عمل كوتاه گشته و به سراي ابدي شتافته يا ديگر استعداد تحول و پويايي نداشته باشد. البته اگر آثار مثبت يا منفي از كسي مانده باشد تا آن آثار موجود است ثواب يا عقاب در ديوان عمل او ثبت مي شود، ولي اين به معناي تحو‌ل و دگرگوني نيست، بلكه به معناي دوام اثرقبلي است. (الميزان/172)
www.eporsesh.com


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.