پرسش :
ارتباط با نامحرم كه با هم قصد ازدواج داريم و فعلا شرايط ازدواج رو نداريم به چه صورت بايد باشد؟
پاسخ :
از چندین منظر فقهی و اخلاقی و روانشناسی و جامعه شناسی ميتوان به اين امر پرداخت.
به طور كلي روابط باز و آزاد دوجنس مخالف پيش از ازدواج، داراي آفتها و آسيبهاي رواني و اجتماعي جبران ناپذيري است. در ذيل به چند نمونه از اين آسيبها اشاره ميشود:
1. فقدان شناخت درست و واقع بينانه: معمولا ادّعا ميشود اين گونه روابط و دوستيها به انگيزه ازدواج شكل ميگيرد، ولي با كمي دقّت فهميده ميشود، روح حاكم بر اين گونه دوستيها، عشقورزي كور است نه خردورزي. پاي خرد و عقل در ميدان عاشقي لنگ است. امام علي عليه السلام ميفرمايند: «حبّ الشّيء يعمي و يصمّ»، دوست داشتن چيزي انسان را كور و كر مي كند.
در حالي كه تصميمگيري درست در مورد ازدواج با فرد خاص، تنها با تكيه بر عقلانيّت و خردورزي ممكن است. دوستيهاي قبل از گزينش همسر، راه عقل را مسدود و چشم واقع بين انسان را كور ميسازد و اجازه نميدهد تا يك تصميم صحيح و پيراسته از اشتباه گرفته شود. اين نوع انتخابها كه در فضايي آكنده از احساسات و عواطف انجام ميگيرد. به دليل نبود شناخت عميق و واقعبينانه، زندگي مشترك را تلخ و آينده را تيره و تار ميسازد.
2. ايجاد جو بدبيني: اين گونه دوستي ها نه تنها مشكلي را براي دختران و پسران حل نميكند بلكه بر مشكلات آنان ميافزايد.
3- خود می دانید که ازدواج ارتباط دو خانواده است این نوع ارتباطها معمولا بدون آگاهی خانوادهها انجام می گیرد و اگر در آینده یکی از دو خانواده با این ازدواج مخالفت کنند این دوستی و ارتباط را چگونه می توان پاک نمود ؟ این شکست روحی را چگونه می توان ترمیم نمود . ؟
اين گونه دوستيها و روابط اگر به ازدواج بيانجامد پس از مدتي از شكلگيري زندگي جو بدبيني و سوءظن را به دنبال خواهد داشت.
پسر به خود ميگويد اين دختر وقتي به راحتي با من پيوند و رابطه نامشروع برقرار نمود، پس از اعتقاد و ايمان قوي برخوردار نيست. بنابر اين از كجا معلوم پيش از ارتباط با من، با فرد ديگري طرح دوستي نريخته است. از كجا معلوم كه در آينده با اين كه همسر من است با ديگري ارتباط برقرار نكند؟
دختر نيز همين تصور را نسبت به پسر دارد.
بر اين اساس اين گونه ازدواجها داراي پايه واساسي سست و متزلزل است و تجربه نشان داده كه سريع منجر به طلاق و جدايي ميگردد.
بر اساس يك يافته پژوهشي در آمريكا، زوجهايي كه پيش از ازدواج با يكديگر زندگي ميكنند زندگي زناشويي آنها با مشكلات عديدهاي رو به رو است و منجر به طلاق ميشود. به گزارش ايسنا، دكتر «كاترين كوهان»، استاد دانشگاه ايالت پنسيلوانيا گفت: طبق آخرين تحقيقات، افرادي كه پيش از ازدواج با يكديگر رابطه داشتهاند بعد از ازدواج در حلّ مشكلات خود عاجزند، چرا كه نسبت به يكديگر بسيار بدبين هستند. كوهان گفت: طبيعت ارتباطات آزاد اين است كه زوجين چندان انگيزهاي براي حل درگيريها و حمايت از مهارتهاي خود ندارند. وي افزود: به نظر ميرسد ارتباطات اين افراد زودتر از افرادي كه با يكديگر دوست نبودهاند، سرد و منجرّ به طلاق ميشود. وي در پايان گفت: ميتوانم بگويم رابطه قبل از ازدواج به هيچ وجه سبب دوام زندگي زناشويي نميشود. (روزنامه جمهوري اسلامي – ش 6571- 29/11/1380 – ص 5)
3. افت تحصيلي يا ركود علمي: اين گونه روابط باعث ميشود كه دو طرف تمام فكر و توجه و تمركز خود را صرف ديدارها و ملاقاتهاي حضوري و تلفني خود بكنند و اين بزرگترين مانع براي رشد و ترقي علمي است؛ زيرا تحصيل دانش نيازمند تمركز نيروهاي فكري وروحي است.
دلمشغولي و اضطرابي كه در اثر اين گونه پيوندها پديد ميآيد بزرگترين سد راه تعالي علمي و تحصيلي است؛ لذا متصديان امور علمي مدارس و دانشگاهها توصيه ميكنند. حتي ايام عقد و نامزدي جوانان نباید در بحبوحه تحصيلات نباشد تا آنان بتوانند با تمركز بيشتر فكر، در ادامه دروس و امتحانات موفق شوند.
4. عدم اسقبال از تشكيل كانون خانواده: اين گونه روابط و دوستيها معمولا به انگيزه تفنّن و سرگرمي شكل ميگيرد و در خلال آن از خود باوري و زودباوري دختران سوء استفاده مي شود. متاسفانه در بسياري موارد بين عشق و هوس تمييز داده نميشود. عشق حقيقي و پاك با هوسهاي آلوده و زودگذر، تفاوت جوهري دارد. برخي از اين روابط كه مبتني بر هوسراني و سرگرمي است، پس از مدتي رو به سردي و افول مينهد. جاذبه و دل رباييها مربوط به روزها و ماههاي اول دوستي است. ولي ديري نميپايد كه اين روابط عادي شده و به جدايي مي كشد. حس تنوع طلبي انسان از يك طرف و فقدان عامل بازدارنده از طرف ديگر باعث ميشود برخي سراغ ازدواج و تشكيل خانواده نروند جامعهاي كه از تشكيل كانون خانواده استقبال نكند هيچگونه ضمانتي براي رشد و شكوفايي فضايل انساني در آن وجود ندارد. عمده خوبيها و كمالات والاي انساني در پرتو تشكيل خانوادهاي سالم، به فعليت ميرسد.
5. اضطراب، تشويش و احساس نگراني:در دوستيهاي موجود بين دختران و پسران، از آنجا که مقاومتي بسيار قوي از طرف پدر يا مادر يا جامعه براي ممانعت از برقراري اين دوستيها وجود دارد، اين گونه دوستيها با مخاطرات رواني گوناگوني از جمله اضطراب و تشويش همراه است.
وجود افکار ديگري چون احساس گناه، نگراني از تهديداتي که توسط پسر براي فاش کردن روابطش با دختر صورت ميگيرد، يک تعارض دروني و اضطراب مستمر را به دنبال خود دارد.
بنابر اين وجود چنين دلهرهها و اضطرابهايي که گاهي لطمههاي جبران ناپذيري بر جسم و روان انسان دارد، از جمله آسيبهاي اين گونه روابط است.
6. محروميت از ازدواج پاك: هر انساني در سرشت و نهاد خويش به دنبال پاكيها و نجابت است. دختراني كه در پي اين روابط آلوده هستند در حقيقت پشت پا به سرنوشت خود زدهاند و اين امر باعث ميشود كه آنها به جرم آلودگي به اين روابط شرايط ازدواج پاك را از دست بدهند. البته اين گونه روابط ناسالم حتي در ازدواج پسران نيز تاخير ايجاد شود و دختران بيش از پسران در معرض اين آسيب قرار دارند. در پايان به چند پرسش اساسي اشاره ميشود:
1. به نظر شما يك رابطه و پيوند مطلوب چه ويژگيهايي دارد؟
2. آيا روابطي كه بر پايه هوسرانيها و سرگرميهاي زودگذر است، ميتواند روابطي پايا و پويا باشد؟
3. آيا هر انساني با هر صفت و ويژگي شايسته ارتباط و دوستي است؟
4. آيا پسنديده نيست كه انسان سرمايه عشق و محبت خود را براي زندگي آينده خويش پس انداز کند.
البته خوب است بگوییم که قبل از تمام این آسیبها از نظر شرعي و اخلاقي معمولا این نوع ارتباطها نا مشروع و حرام است مگر اینکه فقط به گفتگو اکتفا شود تا هنگامي كه به اين صورت تنها حرف هاي معمولي مي زنيد، نمي توانيم بگوييم كه اين رابطه حرام است و يا گناه دارد، يعني مشكل شرعي ندارد، ولي مي تواند آسيب هاي تربيتي و رواني مهمي در پي داشته باشد. وقتي دو نفر مدت زيادي با هم صحبت مي كنند و رابطه دارند، كم كم به هم علاقه مند مي شوند و اين علاقه به صورت دلبستگي و وابستگي در مي آيد، بعد از اينكه اين حالت به وجود آمد، ديگر قضاوت هايي كه در مورد هم دارند تحت تاثير علاقه قرار مي گيرد و نمي توانند كاملا آزاد و فارق از محبت در مورد هم فكر كنند و يكديگر را به صورت عقلاني و منطقي مورد ارزيابي قرار دهند و چه بسا عيب هاي هم را نمي بيننند و وارد راهي مي شوند كه به احتمال قوي پايان خوبي ندارد.
در خصوص ارتباط با جنس مخالف جهت ازدواج چند نكته را يادآور مي شود: بايد طرفين قبل از ازدواج از يكديگر شناخت داشته باشند, اما اين شناخت بايد از راه مناسب و قابل اعتماد بدست آيد. بي ترديد صحبت مستقيم و تنهايي طرفين راه صحيح و مناسب براي تحصيل شناخت نيست.
از اين گذشته ممكن است خانواده با اين ازدواج موافق نباشند، و آنها نتوانند ازدواج خود را سامان بدهند، در نتيجه مجبور باشند از هم جدا شوند و بدين وسيله دچار آسيب شديد عاطفي و رواني گردند.
تجربه نشان داده است كه اين روش، معلومات و اطلاعات صحيح، كامل و بجايي را به دست نمي دهد، لذا اين شيوه كمتر راه گشا بوده و در برخي از موارد به واسطه تحت تأثير قرار گرفتن حقيقت و غلبه احساسات و عواطف بر واقعيت طلبي، موجب زيان هايي شده است . از اين روي در حالي كه شناخت طرفين را قبل از ازدواج لازم و ضروري مي دانيم چند نكته را در اين مورد متذكر مي گردد: شناخت قابل اعتماد و صحيح آنگاه به دست مي آيد كه :
الف - از راه صحيح و به دور از انگيزه هاي ديگر, همانند انگيزه هاي عاطفي و احساسي باشد.
ب - منابعي كه جهت كسب آگاهي به آنها مراجعه مي شود بايد صداقت آنها قبلا تأييد شده باشد. حداقل اين است كه آنها ذي نفع نباشند.
ج - نوع شناخت و اطلاعات لازم و ضروري كه مورد نظر است و زندگي بر پايه آنها بنا مي شود بايد قبلا زمينه يابي گردد. بايد از اموري كسب آگاهي نمود كه در آينده براي زندگي شما ضروري است و جهل و ناآگاهي از آنها موجب سردرگمي و يا شكست زندگي مي شود. ولي شناخت هاي غيرضروري به كار نمي آيند.
د - بايد تدبيري انديشيد كه اطلاعات بدست آمده را محك زند و آنها را از افكار رؤياگونه، دروغ پردازي هاي ناخود هشيارانه - و حتي آگاهانه - مبرا سازد، لذا بايد از افراد صاحب تجربه و قابل وثوق كمك گرفت و نسبت به برخي امور آن ها را به جمع آوري اطلاعات ضروري ياري طلبيد. پي بردن به خصوصيات فرد از راه هاي مختلفي ميسر است:
1- مطالعه بر روي دوستان او.
2- مطالعه رفتار افراد خانواده او.
3- تحقيق از دوستان و فاميل او.
4- استفاده از تست هاي روان شناسي كه در اين باره مي توان از واحد مشاوره ازدواج استفاده كرد.
ناگفته نمايند گفتگو در محيطهاي گردشگاهي معمولا بستر مناسبي براي غلبه عواطف و احساسات است و در صورتي كه به ازدواج نينجامد, ضربه روحي شديدي - به ويژه نسبت به دختران - به وجود مي آورد. علاوه بر اين كه گفتگو در اين حد از نظر شرعي گناه محسوب مي شود. بنابراين توصيه مي شود از راه هاي تحقيق فوق الذكر استفاده شود تا در پرتو آن به شناختي عميق تر دست يابيد.
بىترديد اگر دختر و پسر قبل از آگاهى از اصالت خانوادگى، ميزان اعتقاد فردى و خانوادگى و شناخت خصايص جسمى و روانى (سابقههاى بيمارى خانوادگى و ...)، به سراغ شناخت خصايص شخصيتى و فردى يكديگر بروند و در محيطى كه محبت و احساس الفت موج مىزند، به گفت وگو بپردازند، به احتمال زياد به ازدواج نسنجيده منتهى مىشوند؛ چرا كه ريسمان مودّت و عشق را نمىتوان بعد از اين ارتباط و گفتوگو گسست. عشقى كه با تعقّل و تفكّر بيگانه است و ثمرى جز سردرگمى ندارد: بنابراين بايد ويژگىهاى گفتوگوى شناختى را به خوبى بازشناخته، بر اساس آن اقدام كنند.
گفت وگوى شناختى، صحبتى است كه به منظور شناخت دختر و پسر از يكديگر صورت مىگيرد، تا بر اساس شناخت و آگاهى به دست آمده، در مورد بنا كردن يا بنا نكردن زندگى مشترك، تصميم گرفته شود. اين صحبتها با رعايت شرايط زير مىتواند به هدف خود دست يابد؛ وگرنه در صورت تخلّف، نه تنها هدف خود را تأمين نمى كند؛ بلكه رهزن دختر و پسر نيز خواهد شد.
به منظور دستيابى به اهداف اين نوع گفت و گوها رعايت نكات زير بايسته است:
1. سعى شود در اين گفت وگو جز پيام شناختى، پيام ديگرى (همانند پيامهاى احساسى و عاطفى) مبادله نشود.
2. محور گفت وگوها با طرح سؤالات از پيش تدارك شده، تعيين گردد تا موجب انحراف صحبتها از موضوع مورد نظر نشود. لذا بايد تلاش شود تا گفت وگوها از محورهاى تعيين شده تخطّى نمىكند.
3. موضوع و منظورتان از گفت وگو را به صورت كلى قبل از جلسه، به اطلاع طرف مقابل برسانيد تا با آمادگى قبلى در جلسه حاضر شود و با حالتى غيرمنتظره مواجه نشود.
4. مدت گفت و گوها كوتاه باشد.
5. برخى گفتهها يادداشت شده و محور تفكّر بعدى و تصميم گيرى قرار گيرد.
6. لازم است اين گفت وگو با حضور فرد يا افراد ديگرى - كه نقش ناظر بر محتوا را داشته و نكات مبهم و مجهول را گوشزد مىكند - يا حداقل تحت اشراف و اطلاع آنان انجام گيرد (ترجيحاً يك تن از طرف دختر و يك تن از طرف پسر).
7. محور شناخت از يكديگر، همانا شناخت از امور اساسى و مؤثر در تصميمگيرى باشد؛ همانند: آگاهى از ميزان سواد و سطح اطلاعات يكديگر، اطلاع از نو ع نگرش همديگر، شناخت از ميزان پايبندى به ارزشهاى پذيرفته شده و نوع ارزشهاى مورد قبول يكديگر ... .
8. از تعريف و تمجيد مكرر يكديگر - كه روحيه پرسشگرى و دقت نظر را از بين مىبرد - اجتناب شود.
9. لازم است از پاسخهاى كلى و شناختهاى اجمالى و ابهام آلود پرهيز گردد تا هر چه شفافتر، مجهولات به آگاهى و شناخت تبديل شود.
- کتاب هاي معرفي شده را نيز مطالعه فرماييد:
1. جوانان و انتخاب همسر، علي اکبر مظاهري، انتشارات پارسايان
2. انتخاب همسر، آيت الله ابراهيم اميني، سازمان تبليغات اسلامي
porseman.org
از چندین منظر فقهی و اخلاقی و روانشناسی و جامعه شناسی ميتوان به اين امر پرداخت.
به طور كلي روابط باز و آزاد دوجنس مخالف پيش از ازدواج، داراي آفتها و آسيبهاي رواني و اجتماعي جبران ناپذيري است. در ذيل به چند نمونه از اين آسيبها اشاره ميشود:
1. فقدان شناخت درست و واقع بينانه: معمولا ادّعا ميشود اين گونه روابط و دوستيها به انگيزه ازدواج شكل ميگيرد، ولي با كمي دقّت فهميده ميشود، روح حاكم بر اين گونه دوستيها، عشقورزي كور است نه خردورزي. پاي خرد و عقل در ميدان عاشقي لنگ است. امام علي عليه السلام ميفرمايند: «حبّ الشّيء يعمي و يصمّ»، دوست داشتن چيزي انسان را كور و كر مي كند.
در حالي كه تصميمگيري درست در مورد ازدواج با فرد خاص، تنها با تكيه بر عقلانيّت و خردورزي ممكن است. دوستيهاي قبل از گزينش همسر، راه عقل را مسدود و چشم واقع بين انسان را كور ميسازد و اجازه نميدهد تا يك تصميم صحيح و پيراسته از اشتباه گرفته شود. اين نوع انتخابها كه در فضايي آكنده از احساسات و عواطف انجام ميگيرد. به دليل نبود شناخت عميق و واقعبينانه، زندگي مشترك را تلخ و آينده را تيره و تار ميسازد.
2. ايجاد جو بدبيني: اين گونه دوستي ها نه تنها مشكلي را براي دختران و پسران حل نميكند بلكه بر مشكلات آنان ميافزايد.
3- خود می دانید که ازدواج ارتباط دو خانواده است این نوع ارتباطها معمولا بدون آگاهی خانوادهها انجام می گیرد و اگر در آینده یکی از دو خانواده با این ازدواج مخالفت کنند این دوستی و ارتباط را چگونه می توان پاک نمود ؟ این شکست روحی را چگونه می توان ترمیم نمود . ؟
اين گونه دوستيها و روابط اگر به ازدواج بيانجامد پس از مدتي از شكلگيري زندگي جو بدبيني و سوءظن را به دنبال خواهد داشت.
پسر به خود ميگويد اين دختر وقتي به راحتي با من پيوند و رابطه نامشروع برقرار نمود، پس از اعتقاد و ايمان قوي برخوردار نيست. بنابر اين از كجا معلوم پيش از ارتباط با من، با فرد ديگري طرح دوستي نريخته است. از كجا معلوم كه در آينده با اين كه همسر من است با ديگري ارتباط برقرار نكند؟
دختر نيز همين تصور را نسبت به پسر دارد.
بر اين اساس اين گونه ازدواجها داراي پايه واساسي سست و متزلزل است و تجربه نشان داده كه سريع منجر به طلاق و جدايي ميگردد.
بر اساس يك يافته پژوهشي در آمريكا، زوجهايي كه پيش از ازدواج با يكديگر زندگي ميكنند زندگي زناشويي آنها با مشكلات عديدهاي رو به رو است و منجر به طلاق ميشود. به گزارش ايسنا، دكتر «كاترين كوهان»، استاد دانشگاه ايالت پنسيلوانيا گفت: طبق آخرين تحقيقات، افرادي كه پيش از ازدواج با يكديگر رابطه داشتهاند بعد از ازدواج در حلّ مشكلات خود عاجزند، چرا كه نسبت به يكديگر بسيار بدبين هستند. كوهان گفت: طبيعت ارتباطات آزاد اين است كه زوجين چندان انگيزهاي براي حل درگيريها و حمايت از مهارتهاي خود ندارند. وي افزود: به نظر ميرسد ارتباطات اين افراد زودتر از افرادي كه با يكديگر دوست نبودهاند، سرد و منجرّ به طلاق ميشود. وي در پايان گفت: ميتوانم بگويم رابطه قبل از ازدواج به هيچ وجه سبب دوام زندگي زناشويي نميشود. (روزنامه جمهوري اسلامي – ش 6571- 29/11/1380 – ص 5)
3. افت تحصيلي يا ركود علمي: اين گونه روابط باعث ميشود كه دو طرف تمام فكر و توجه و تمركز خود را صرف ديدارها و ملاقاتهاي حضوري و تلفني خود بكنند و اين بزرگترين مانع براي رشد و ترقي علمي است؛ زيرا تحصيل دانش نيازمند تمركز نيروهاي فكري وروحي است.
دلمشغولي و اضطرابي كه در اثر اين گونه پيوندها پديد ميآيد بزرگترين سد راه تعالي علمي و تحصيلي است؛ لذا متصديان امور علمي مدارس و دانشگاهها توصيه ميكنند. حتي ايام عقد و نامزدي جوانان نباید در بحبوحه تحصيلات نباشد تا آنان بتوانند با تمركز بيشتر فكر، در ادامه دروس و امتحانات موفق شوند.
4. عدم اسقبال از تشكيل كانون خانواده: اين گونه روابط و دوستيها معمولا به انگيزه تفنّن و سرگرمي شكل ميگيرد و در خلال آن از خود باوري و زودباوري دختران سوء استفاده مي شود. متاسفانه در بسياري موارد بين عشق و هوس تمييز داده نميشود. عشق حقيقي و پاك با هوسهاي آلوده و زودگذر، تفاوت جوهري دارد. برخي از اين روابط كه مبتني بر هوسراني و سرگرمي است، پس از مدتي رو به سردي و افول مينهد. جاذبه و دل رباييها مربوط به روزها و ماههاي اول دوستي است. ولي ديري نميپايد كه اين روابط عادي شده و به جدايي مي كشد. حس تنوع طلبي انسان از يك طرف و فقدان عامل بازدارنده از طرف ديگر باعث ميشود برخي سراغ ازدواج و تشكيل خانواده نروند جامعهاي كه از تشكيل كانون خانواده استقبال نكند هيچگونه ضمانتي براي رشد و شكوفايي فضايل انساني در آن وجود ندارد. عمده خوبيها و كمالات والاي انساني در پرتو تشكيل خانوادهاي سالم، به فعليت ميرسد.
5. اضطراب، تشويش و احساس نگراني:در دوستيهاي موجود بين دختران و پسران، از آنجا که مقاومتي بسيار قوي از طرف پدر يا مادر يا جامعه براي ممانعت از برقراري اين دوستيها وجود دارد، اين گونه دوستيها با مخاطرات رواني گوناگوني از جمله اضطراب و تشويش همراه است.
وجود افکار ديگري چون احساس گناه، نگراني از تهديداتي که توسط پسر براي فاش کردن روابطش با دختر صورت ميگيرد، يک تعارض دروني و اضطراب مستمر را به دنبال خود دارد.
بنابر اين وجود چنين دلهرهها و اضطرابهايي که گاهي لطمههاي جبران ناپذيري بر جسم و روان انسان دارد، از جمله آسيبهاي اين گونه روابط است.
6. محروميت از ازدواج پاك: هر انساني در سرشت و نهاد خويش به دنبال پاكيها و نجابت است. دختراني كه در پي اين روابط آلوده هستند در حقيقت پشت پا به سرنوشت خود زدهاند و اين امر باعث ميشود كه آنها به جرم آلودگي به اين روابط شرايط ازدواج پاك را از دست بدهند. البته اين گونه روابط ناسالم حتي در ازدواج پسران نيز تاخير ايجاد شود و دختران بيش از پسران در معرض اين آسيب قرار دارند. در پايان به چند پرسش اساسي اشاره ميشود:
1. به نظر شما يك رابطه و پيوند مطلوب چه ويژگيهايي دارد؟
2. آيا روابطي كه بر پايه هوسرانيها و سرگرميهاي زودگذر است، ميتواند روابطي پايا و پويا باشد؟
3. آيا هر انساني با هر صفت و ويژگي شايسته ارتباط و دوستي است؟
4. آيا پسنديده نيست كه انسان سرمايه عشق و محبت خود را براي زندگي آينده خويش پس انداز کند.
البته خوب است بگوییم که قبل از تمام این آسیبها از نظر شرعي و اخلاقي معمولا این نوع ارتباطها نا مشروع و حرام است مگر اینکه فقط به گفتگو اکتفا شود تا هنگامي كه به اين صورت تنها حرف هاي معمولي مي زنيد، نمي توانيم بگوييم كه اين رابطه حرام است و يا گناه دارد، يعني مشكل شرعي ندارد، ولي مي تواند آسيب هاي تربيتي و رواني مهمي در پي داشته باشد. وقتي دو نفر مدت زيادي با هم صحبت مي كنند و رابطه دارند، كم كم به هم علاقه مند مي شوند و اين علاقه به صورت دلبستگي و وابستگي در مي آيد، بعد از اينكه اين حالت به وجود آمد، ديگر قضاوت هايي كه در مورد هم دارند تحت تاثير علاقه قرار مي گيرد و نمي توانند كاملا آزاد و فارق از محبت در مورد هم فكر كنند و يكديگر را به صورت عقلاني و منطقي مورد ارزيابي قرار دهند و چه بسا عيب هاي هم را نمي بيننند و وارد راهي مي شوند كه به احتمال قوي پايان خوبي ندارد.
در خصوص ارتباط با جنس مخالف جهت ازدواج چند نكته را يادآور مي شود: بايد طرفين قبل از ازدواج از يكديگر شناخت داشته باشند, اما اين شناخت بايد از راه مناسب و قابل اعتماد بدست آيد. بي ترديد صحبت مستقيم و تنهايي طرفين راه صحيح و مناسب براي تحصيل شناخت نيست.
از اين گذشته ممكن است خانواده با اين ازدواج موافق نباشند، و آنها نتوانند ازدواج خود را سامان بدهند، در نتيجه مجبور باشند از هم جدا شوند و بدين وسيله دچار آسيب شديد عاطفي و رواني گردند.
تجربه نشان داده است كه اين روش، معلومات و اطلاعات صحيح، كامل و بجايي را به دست نمي دهد، لذا اين شيوه كمتر راه گشا بوده و در برخي از موارد به واسطه تحت تأثير قرار گرفتن حقيقت و غلبه احساسات و عواطف بر واقعيت طلبي، موجب زيان هايي شده است . از اين روي در حالي كه شناخت طرفين را قبل از ازدواج لازم و ضروري مي دانيم چند نكته را در اين مورد متذكر مي گردد: شناخت قابل اعتماد و صحيح آنگاه به دست مي آيد كه :
الف - از راه صحيح و به دور از انگيزه هاي ديگر, همانند انگيزه هاي عاطفي و احساسي باشد.
ب - منابعي كه جهت كسب آگاهي به آنها مراجعه مي شود بايد صداقت آنها قبلا تأييد شده باشد. حداقل اين است كه آنها ذي نفع نباشند.
ج - نوع شناخت و اطلاعات لازم و ضروري كه مورد نظر است و زندگي بر پايه آنها بنا مي شود بايد قبلا زمينه يابي گردد. بايد از اموري كسب آگاهي نمود كه در آينده براي زندگي شما ضروري است و جهل و ناآگاهي از آنها موجب سردرگمي و يا شكست زندگي مي شود. ولي شناخت هاي غيرضروري به كار نمي آيند.
د - بايد تدبيري انديشيد كه اطلاعات بدست آمده را محك زند و آنها را از افكار رؤياگونه، دروغ پردازي هاي ناخود هشيارانه - و حتي آگاهانه - مبرا سازد، لذا بايد از افراد صاحب تجربه و قابل وثوق كمك گرفت و نسبت به برخي امور آن ها را به جمع آوري اطلاعات ضروري ياري طلبيد. پي بردن به خصوصيات فرد از راه هاي مختلفي ميسر است:
1- مطالعه بر روي دوستان او.
2- مطالعه رفتار افراد خانواده او.
3- تحقيق از دوستان و فاميل او.
4- استفاده از تست هاي روان شناسي كه در اين باره مي توان از واحد مشاوره ازدواج استفاده كرد.
ناگفته نمايند گفتگو در محيطهاي گردشگاهي معمولا بستر مناسبي براي غلبه عواطف و احساسات است و در صورتي كه به ازدواج نينجامد, ضربه روحي شديدي - به ويژه نسبت به دختران - به وجود مي آورد. علاوه بر اين كه گفتگو در اين حد از نظر شرعي گناه محسوب مي شود. بنابراين توصيه مي شود از راه هاي تحقيق فوق الذكر استفاده شود تا در پرتو آن به شناختي عميق تر دست يابيد.
بىترديد اگر دختر و پسر قبل از آگاهى از اصالت خانوادگى، ميزان اعتقاد فردى و خانوادگى و شناخت خصايص جسمى و روانى (سابقههاى بيمارى خانوادگى و ...)، به سراغ شناخت خصايص شخصيتى و فردى يكديگر بروند و در محيطى كه محبت و احساس الفت موج مىزند، به گفت وگو بپردازند، به احتمال زياد به ازدواج نسنجيده منتهى مىشوند؛ چرا كه ريسمان مودّت و عشق را نمىتوان بعد از اين ارتباط و گفتوگو گسست. عشقى كه با تعقّل و تفكّر بيگانه است و ثمرى جز سردرگمى ندارد: بنابراين بايد ويژگىهاى گفتوگوى شناختى را به خوبى بازشناخته، بر اساس آن اقدام كنند.
گفت وگوى شناختى، صحبتى است كه به منظور شناخت دختر و پسر از يكديگر صورت مىگيرد، تا بر اساس شناخت و آگاهى به دست آمده، در مورد بنا كردن يا بنا نكردن زندگى مشترك، تصميم گرفته شود. اين صحبتها با رعايت شرايط زير مىتواند به هدف خود دست يابد؛ وگرنه در صورت تخلّف، نه تنها هدف خود را تأمين نمى كند؛ بلكه رهزن دختر و پسر نيز خواهد شد.
به منظور دستيابى به اهداف اين نوع گفت و گوها رعايت نكات زير بايسته است:
1. سعى شود در اين گفت وگو جز پيام شناختى، پيام ديگرى (همانند پيامهاى احساسى و عاطفى) مبادله نشود.
2. محور گفت وگوها با طرح سؤالات از پيش تدارك شده، تعيين گردد تا موجب انحراف صحبتها از موضوع مورد نظر نشود. لذا بايد تلاش شود تا گفت وگوها از محورهاى تعيين شده تخطّى نمىكند.
3. موضوع و منظورتان از گفت وگو را به صورت كلى قبل از جلسه، به اطلاع طرف مقابل برسانيد تا با آمادگى قبلى در جلسه حاضر شود و با حالتى غيرمنتظره مواجه نشود.
4. مدت گفت و گوها كوتاه باشد.
5. برخى گفتهها يادداشت شده و محور تفكّر بعدى و تصميم گيرى قرار گيرد.
6. لازم است اين گفت وگو با حضور فرد يا افراد ديگرى - كه نقش ناظر بر محتوا را داشته و نكات مبهم و مجهول را گوشزد مىكند - يا حداقل تحت اشراف و اطلاع آنان انجام گيرد (ترجيحاً يك تن از طرف دختر و يك تن از طرف پسر).
7. محور شناخت از يكديگر، همانا شناخت از امور اساسى و مؤثر در تصميمگيرى باشد؛ همانند: آگاهى از ميزان سواد و سطح اطلاعات يكديگر، اطلاع از نو ع نگرش همديگر، شناخت از ميزان پايبندى به ارزشهاى پذيرفته شده و نوع ارزشهاى مورد قبول يكديگر ... .
8. از تعريف و تمجيد مكرر يكديگر - كه روحيه پرسشگرى و دقت نظر را از بين مىبرد - اجتناب شود.
9. لازم است از پاسخهاى كلى و شناختهاى اجمالى و ابهام آلود پرهيز گردد تا هر چه شفافتر، مجهولات به آگاهى و شناخت تبديل شود.
- کتاب هاي معرفي شده را نيز مطالعه فرماييد:
1. جوانان و انتخاب همسر، علي اکبر مظاهري، انتشارات پارسايان
2. انتخاب همسر، آيت الله ابراهيم اميني، سازمان تبليغات اسلامي
porseman.org