پرسش :
من با يك پسر در مورد احساسات مردان نسبت به زن و مسائل ازدواج صحبت مي كنم ... و خانواده نمي دونن آيا اين موزيانه است؟ فقط آره يا نه؟
پاسخ :
احتمالا منظور از موزيانه بودن، مخفي كاري است، در اين زمينه بايد بگوييم آري مخفي كاري حساب مي شود و به طور كلي ما صحبت كردن مستقيم دختر و پسر نامحرم در مورد ازدواج بدون آگاهي خانواده را به خاطر داشتن برخي عواقب ناگوار توصيه نمي كنيم. با توجه به شرايط خاص دوران جوانى، طولانى بودن دوران تجرد غالب دانشجويان و خطرات جدى تمايلات آشكار و پنهان نفسانى، لازم است برادران و خواهران دانشجو روابط خود را از نظر كمى و كيفى دقيقاً تحت كنترل قرار دهند و در سطح ضرورت حفظ كنند. البته روابط با نامحرم تا آنجا كه به شكستن حريم احكام الهى منجر نشود اشكالى ندارد بنابراين گفتگو و نگاههاى متعارف بدون ريبه اشكالى ندارد ولي مديريت سالم اين گونه روابط در دوران مجردي بسيار دشوار است. روشن است كه هر فرد خود بهتر مىتواند تشخيص دهد كه كجا از مرز فراتر رفته است. {/Bبَلِ اَلْإِنْسانُ عَلى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ{w1-5w}{I75:14I}/}؛ آدمى بر نفس خود آگاه و بيناست»، (قيامت ، آيه 14). همچنين حتىالامكان لازم است در كلاسها به گونهاى باشند كه كمترين اختلاط پديد آيد و در برخورد و گفت و گو، هنجارهاى شرعى زير رعايت شود: 1- قصد تلذذ و ريبه در كار نباشد. 2- از گفت و گوهاى تحريك كننده اخلاقى پرهيز شود. 3- از نگاههاى آلوده خوددارى شود. 4- حجاب شرعى رعايت گردد. 5- دو نفر نامحرم در محيط بسته تنها نمانند.
اگر منظور از صحبت در مورد ازدواج آن است كه در صدد شناخت همديگر هستيد تا بعد از آن، در مورد ازدواج و يا عدم آن تصميم بگيريد، در اين صورت قبل از صحبت رو در روى و مستقيم، بايد در صدد كسب آگاهىهاى ديگر برآييد و در مرحله پايانى و تكميلى اطلاعات به گفت وگوى مستقيم اقدام كنيد. البته با حضور و قضاوت ديگران؛ چون هدف شناخت است، نه ارتباط احساسى و عاطفى. بى ترديد اگر قبل از آگاهى از اصالت خانوادگى، ميزان اعتقاد فردى و خانوادگى شناخت خصايص جسمى و روانى (سابقههاى بيمارى خانوادگى و...)، به سراغ شناخت خصايص شخصيتى و فردى فرد مورد نظر برويد، در محيطى كه محبت و احساس الفت موج مىزند به گفت وگو بپردازيد - چه بخواهيد چه نخواهيد - به ازدواج منتهى مىشويد؛ چرا كه ريسمان مودت و عشق را نمىتوان بعد از اين ارتباط و گفت وگو گسست؛ اما عشقى كور و بيگانه با تعقل و تفكر كه ثمره اى جز سردرگمى ندارد. گفت وگوى شناختى، صحبتى است كه به منظور شناخت دختر و پسر از يكديگر صورت مىگيرد تا بر اساس شناخت و آگاهى به دست آمده، در مورد بنا كردن يا بنانكردن زندگى مشترك تصميم گرفته شود. اين گفت وگو با رعايت شرايط زير مىتواند به هدف خود دست يابد؛ وگرنه در صورت تخلف نه تنها هدف خود را تامين نمى كند؛ بلكه رهزن دختر و پسر نيز خواهد شد: شرايط گفت و گوى شناختى 1. در اين گفت وگو جز پيام شناختى، پيام ديگرى مبادله نمىشود (همانند پيامهاى احساسى و عاطفى) 2. محور گفت وگوها با طرح سؤالات از پيش تدارك شده تعيينگردد. 3. گفت وگوها از محورهاى تعيين شده تخطى نمىكنند. 4. موضوع گفت وگو به صورت كلى قبل از جلسه به اطلاع طرف مقابل رسانده مىشود. 5. مدت گفت وگوها كوتاه است. 6. برخى گفتهها يادداشت شده و محور تفكر بعدى و تصميم گيرى قرار مىگيرد. 7. در اين گفت وگو حضور فرد ثالث - كه نقش ناظر بر محتوا را داشته و نكات مبهم و مجهول را گوشزد مىكند - ضرورى است (يك نفر از طرف دختر و يك نفر از طرف پسر). 8. دقت شود كه محور سخن شناخت يكديگر است؛ آن هم شناخت از ميزان سواد و سطح اطلاعات يكديگر، اطلاع از نو ع نگرش همديگر، شناخت از ميزان پايبندى به ارزشهاى پذيرفته شده و نوع ارزش ها مورد قبول يكديگر... پس بايد بعد از جلسه به اين سخنان پاسخ داده شود. 9. از تعريف و تمجيد مكرر يكديگر - كه روحيه پرسشگر و دقت نظر را از بين مىبرد - اجتناب شود. 10. از پاسخهاى كلى و شناختهاى اجمالى و ابهام آلود پرهيز گردد. 11. كل فرايند با آگاهي و زير نظر خانواده انجام گيرد.
پيامدهاي روابط افراطي دختر و پسر پيش از ازدواج
از دو منظر روانشناسانه و جامعه شناسانه ميتوان به اين امر پرداخت.
به طور كلي روابط باز و آزاد دوجنس مخالف پيش از ازدواج، داراي آفتها و آسيبهاي رواني و اجتماعي جبران ناپذيري است. در ذيل به چند نمونه از اين آسيبها اشاره ميشود:
1. فقدان شناخت درست و واقع بينانه: معمولا ادّعا ميشود اين گونه روابط و دوستيها به انگيزه ازدواج شكل ميگيرد، ولي با كمي دقّت فهميده ميشود، روح حاكم بر اين گونه دوستيها، عشقورزي كور است نه خردورزي. پاي خرد و عقل در ميدان عاشقي لنگ است. امام علي عليه السلام ميفرمايند: «حبّ الشّيء يعمي و يصمّ»، دوست داشتن چيزي انسان را كور و كر مي كند.
در حالي كه تصميمگيري درست در مورد ازدواج با فرد خاص، تنها با تكيه بر عقلانيّت و خردورزي ممكن است. دوستيهاي قبل از گزينش همسر، راه عقل را مسدود و چشم واقع بين انسان را كور ميسازد و اجازه نميدهد تا يك تصميم صحيح و پيراسته از اشتباه گرفته شود. اين نوع انتخابها كه در فضايي آكنده از احساسات و عواطف انجام ميگيرد. به دليل نبود شناخت عميق و واقعبينانه، زندي مشترك را تلخ و آينده را تيره و تار ميسازد.
2. ايجاد جو بدبيني: اين گونه دوستي ها نه تنها مشكلي را براي دختران و پسران حل نميكند بلكه بر مشكلات آنان ميافزايد.
اين گونه دوستيها و روابط اگر به ازدواج بيانجامد پس از مدتي از شكلگيري زندگي جو بدبيني و سوءظن را به دنبال خواهد داشت.
پسر به خود ميگويد اين دختر وقتي به راحتي با من پيوند و رابطه نامشروع برقرار نمود، پس از اعتقاد و ايمان قوي برخوردار نيست. بنابر اين از كجا معلوم پيش از ارتباط با من، با فرد ديگري طرح دوستي نريخته است. از كجا معلوم كه در آينده با اين كه همسر من است با ديگري ارتباط برقرار نكند؟
دختر نيز همين تصور را نسبت به پسر دارد.
بر اين اساس اين گونه ازدواجها داراي پايه واساسي سست و متزلزل است و تجربه نشان داده كه سريع منجر به طلاق و جدايي ميگردد.
بر اساس يك يافته پژوهشي در آمريكا، زوجهايي كه پيش از ازدواج با يكديگر زندگي ميكنند زندگي زناشويي آنها با مشكلات عديدهاي رو به رو است و منجر به طلاق ميشود. به گزارش ايسنا، دكتر «كاترين كوهان»، استاد دانشگاه ايالت پنسيلوانيا گفت: طبق آخرين تحقيقات، افرادي كه پيش از ازدواج با يكديگر رابطه داشتهاند بعد از ازدواج در حلّ مشكلات خود عاجزند، چرا كه نسبت به يكديگر بسيار بدبين هستند. كوهان گفت: طبيعت ارتباطات آزاد اين است كه زوجين چندان انگيزهاي براي حل درگيريها و حمايت از مهارتهاي خود ندارند. وي افزود: به نظر ميرسد ارتباطات اين افراد زودتر از افرادي كه با يكديگر دوست نبودهاند، سرد و منجرّ به طلاق ميشود. وي در پايان گفت: ميتوانم بگويم رابطه قبل از ازدواج به هيچ وجه سبب دوام زندگي زناشويي نميشود
3. افت تحصيلي يا ركود علمي: اين گونه روابط باعث ميشود كه دو طرف تمام فكر و توجه و تمركز خود را صرف ديدارها و ملاقاتهاي حضوري و تلفني خود بكنند و اين بزرگترين مانع براي رشد و ترقي علمي است؛ زيرا تحصيل دانش نيازمند تمركز نيروهاي فكري وروحي است.
دلمشغولي و اضطرابي كه در اثر اين گونه پيوندها پديد ميآيد بزرگترين سد راه تعالي علمي و تحصيلي است؛ لذا متصديان امور علمي مدارس و دانشگاهها توصيه ميكنند. حتي ايام عقد و نامزدي جوانان در بحبوحه تحصيلات نباشد تا آنان بتوانند با تمركز بيشتر فكر، در ادامه دروس و امتحانات موفق شوند.
4. عدم اسقبال از تشكيل كانون خانواده: اين گونه روابط و دوستيها معمولا به انگيزه تفنّن و سرگرمي شكل ميگيرد و در خلال آن از خود باوري و زودباوري دختران سوء استفاده مي شود. متاسفانه در بسياري موارد بين عشق و هوس تمييز داده نميشود. عشق حقيقي و پاك با هوسهاي آلوده و زودگذر، تفاوت جوهري دارد. برخي از اين روابط كه مبتني بر هوسراني و سرگرمي است، پس از مدتي رو به سردي و افول مينهد. جاذبه و دل رباييها مربوط به روزها و ماههاي اول دوستي است. ولي ديري نميپايد كه اين روابط عادي شده و به جدايي مي كشد. حس تنوع طلبي انسان از يك طرف و فقدان عامل بازدارنده از طرف ديگر باعث ميشود برخي سراغ ازدواج و تشكيل خانواده نروند جامعهاي كه از تشكيل كانون خانواده استقبال نكند هيچگونه ضمانتي براي رشد و شكوفايي فضايل انساني در آن وجود ندارد. عمده خوبيها و كمالات والاي انساني در پرتو تشكيل خانوادهاي سالم، به فعليت ميرسد.
5. اضطراب، تشويش و احساس نگراني:در دوستيهاي موجود بين دختران و پسران، از آنجا که مقاومتي بسيار قوي از طرف پدر يا مادر يا جامعه براي ممانعت از برقراري اين دوستيها وجود دارد، اين گونه دوستيها با مخاطرات رواني گوناگوني از جمله اضطراب و تشويش همراه است.
وجود افکار ديگري چون احساس گناه، نگراني از تهديداتي که توسط پسر براي فاش کردن روابطش با دختر صورت ميگيرد، يک تعارض دروني و اضطراب مستمر را به دنبال خود دارد.
بنابر اين وجود چنين دلهرهها و اضطرابهايي که گاهي لطمههاي جبران ناپذيري بر جسم و روان انسان دارد، از جمله آسيبهاي اين گونه روابط است.
6. محروميت از ازدواج پاك: هر انساني در سرشت و نهاد خويش به دنبال پاكيها و نجابت است. دختراني كه در پي اين روابط آلوده هستند در حقيقت پشت پا به سرنوشت خود زدهاند و اين امر باعث ميشود كه آنها به جرم آلودگي به اين روابط شرايط ازدواج پاك را از دست بدهند. البته اين گونه روابط ناسالم حتي در ازدواج پسران نيز تاخير ايجاد شود و دختران بيش از پسران در معرض اين آسيب قرار دارند. در پايان به چند پرسش اساسي اشاره ميشود:
1. به نظر شما يك رابطه و پيوند مطلوب چه ويژگيهايي دارد؟
2. آيا روابطي كه بر پايه هوسرانيها و سرگرميهاي زودگذر است، ميتواند روابطي پايا و پويا باشد؟
3. آيا هر انساني با هر صفت و ويژگي شايسته ارتباط و دوستي است؟
4. آيا پسنديده نيست كه انسان سرمايه عشق و محبت خود را براي زندگي آينده خويش پس انداز کند؟
porseman.org
احتمالا منظور از موزيانه بودن، مخفي كاري است، در اين زمينه بايد بگوييم آري مخفي كاري حساب مي شود و به طور كلي ما صحبت كردن مستقيم دختر و پسر نامحرم در مورد ازدواج بدون آگاهي خانواده را به خاطر داشتن برخي عواقب ناگوار توصيه نمي كنيم. با توجه به شرايط خاص دوران جوانى، طولانى بودن دوران تجرد غالب دانشجويان و خطرات جدى تمايلات آشكار و پنهان نفسانى، لازم است برادران و خواهران دانشجو روابط خود را از نظر كمى و كيفى دقيقاً تحت كنترل قرار دهند و در سطح ضرورت حفظ كنند. البته روابط با نامحرم تا آنجا كه به شكستن حريم احكام الهى منجر نشود اشكالى ندارد بنابراين گفتگو و نگاههاى متعارف بدون ريبه اشكالى ندارد ولي مديريت سالم اين گونه روابط در دوران مجردي بسيار دشوار است. روشن است كه هر فرد خود بهتر مىتواند تشخيص دهد كه كجا از مرز فراتر رفته است. {/Bبَلِ اَلْإِنْسانُ عَلى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ{w1-5w}{I75:14I}/}؛ آدمى بر نفس خود آگاه و بيناست»، (قيامت ، آيه 14). همچنين حتىالامكان لازم است در كلاسها به گونهاى باشند كه كمترين اختلاط پديد آيد و در برخورد و گفت و گو، هنجارهاى شرعى زير رعايت شود: 1- قصد تلذذ و ريبه در كار نباشد. 2- از گفت و گوهاى تحريك كننده اخلاقى پرهيز شود. 3- از نگاههاى آلوده خوددارى شود. 4- حجاب شرعى رعايت گردد. 5- دو نفر نامحرم در محيط بسته تنها نمانند.
اگر منظور از صحبت در مورد ازدواج آن است كه در صدد شناخت همديگر هستيد تا بعد از آن، در مورد ازدواج و يا عدم آن تصميم بگيريد، در اين صورت قبل از صحبت رو در روى و مستقيم، بايد در صدد كسب آگاهىهاى ديگر برآييد و در مرحله پايانى و تكميلى اطلاعات به گفت وگوى مستقيم اقدام كنيد. البته با حضور و قضاوت ديگران؛ چون هدف شناخت است، نه ارتباط احساسى و عاطفى. بى ترديد اگر قبل از آگاهى از اصالت خانوادگى، ميزان اعتقاد فردى و خانوادگى شناخت خصايص جسمى و روانى (سابقههاى بيمارى خانوادگى و...)، به سراغ شناخت خصايص شخصيتى و فردى فرد مورد نظر برويد، در محيطى كه محبت و احساس الفت موج مىزند به گفت وگو بپردازيد - چه بخواهيد چه نخواهيد - به ازدواج منتهى مىشويد؛ چرا كه ريسمان مودت و عشق را نمىتوان بعد از اين ارتباط و گفت وگو گسست؛ اما عشقى كور و بيگانه با تعقل و تفكر كه ثمره اى جز سردرگمى ندارد. گفت وگوى شناختى، صحبتى است كه به منظور شناخت دختر و پسر از يكديگر صورت مىگيرد تا بر اساس شناخت و آگاهى به دست آمده، در مورد بنا كردن يا بنانكردن زندگى مشترك تصميم گرفته شود. اين گفت وگو با رعايت شرايط زير مىتواند به هدف خود دست يابد؛ وگرنه در صورت تخلف نه تنها هدف خود را تامين نمى كند؛ بلكه رهزن دختر و پسر نيز خواهد شد: شرايط گفت و گوى شناختى 1. در اين گفت وگو جز پيام شناختى، پيام ديگرى مبادله نمىشود (همانند پيامهاى احساسى و عاطفى) 2. محور گفت وگوها با طرح سؤالات از پيش تدارك شده تعيينگردد. 3. گفت وگوها از محورهاى تعيين شده تخطى نمىكنند. 4. موضوع گفت وگو به صورت كلى قبل از جلسه به اطلاع طرف مقابل رسانده مىشود. 5. مدت گفت وگوها كوتاه است. 6. برخى گفتهها يادداشت شده و محور تفكر بعدى و تصميم گيرى قرار مىگيرد. 7. در اين گفت وگو حضور فرد ثالث - كه نقش ناظر بر محتوا را داشته و نكات مبهم و مجهول را گوشزد مىكند - ضرورى است (يك نفر از طرف دختر و يك نفر از طرف پسر). 8. دقت شود كه محور سخن شناخت يكديگر است؛ آن هم شناخت از ميزان سواد و سطح اطلاعات يكديگر، اطلاع از نو ع نگرش همديگر، شناخت از ميزان پايبندى به ارزشهاى پذيرفته شده و نوع ارزش ها مورد قبول يكديگر... پس بايد بعد از جلسه به اين سخنان پاسخ داده شود. 9. از تعريف و تمجيد مكرر يكديگر - كه روحيه پرسشگر و دقت نظر را از بين مىبرد - اجتناب شود. 10. از پاسخهاى كلى و شناختهاى اجمالى و ابهام آلود پرهيز گردد. 11. كل فرايند با آگاهي و زير نظر خانواده انجام گيرد.
پيامدهاي روابط افراطي دختر و پسر پيش از ازدواج
از دو منظر روانشناسانه و جامعه شناسانه ميتوان به اين امر پرداخت.
به طور كلي روابط باز و آزاد دوجنس مخالف پيش از ازدواج، داراي آفتها و آسيبهاي رواني و اجتماعي جبران ناپذيري است. در ذيل به چند نمونه از اين آسيبها اشاره ميشود:
1. فقدان شناخت درست و واقع بينانه: معمولا ادّعا ميشود اين گونه روابط و دوستيها به انگيزه ازدواج شكل ميگيرد، ولي با كمي دقّت فهميده ميشود، روح حاكم بر اين گونه دوستيها، عشقورزي كور است نه خردورزي. پاي خرد و عقل در ميدان عاشقي لنگ است. امام علي عليه السلام ميفرمايند: «حبّ الشّيء يعمي و يصمّ»، دوست داشتن چيزي انسان را كور و كر مي كند.
در حالي كه تصميمگيري درست در مورد ازدواج با فرد خاص، تنها با تكيه بر عقلانيّت و خردورزي ممكن است. دوستيهاي قبل از گزينش همسر، راه عقل را مسدود و چشم واقع بين انسان را كور ميسازد و اجازه نميدهد تا يك تصميم صحيح و پيراسته از اشتباه گرفته شود. اين نوع انتخابها كه در فضايي آكنده از احساسات و عواطف انجام ميگيرد. به دليل نبود شناخت عميق و واقعبينانه، زندي مشترك را تلخ و آينده را تيره و تار ميسازد.
2. ايجاد جو بدبيني: اين گونه دوستي ها نه تنها مشكلي را براي دختران و پسران حل نميكند بلكه بر مشكلات آنان ميافزايد.
اين گونه دوستيها و روابط اگر به ازدواج بيانجامد پس از مدتي از شكلگيري زندگي جو بدبيني و سوءظن را به دنبال خواهد داشت.
پسر به خود ميگويد اين دختر وقتي به راحتي با من پيوند و رابطه نامشروع برقرار نمود، پس از اعتقاد و ايمان قوي برخوردار نيست. بنابر اين از كجا معلوم پيش از ارتباط با من، با فرد ديگري طرح دوستي نريخته است. از كجا معلوم كه در آينده با اين كه همسر من است با ديگري ارتباط برقرار نكند؟
دختر نيز همين تصور را نسبت به پسر دارد.
بر اين اساس اين گونه ازدواجها داراي پايه واساسي سست و متزلزل است و تجربه نشان داده كه سريع منجر به طلاق و جدايي ميگردد.
بر اساس يك يافته پژوهشي در آمريكا، زوجهايي كه پيش از ازدواج با يكديگر زندگي ميكنند زندگي زناشويي آنها با مشكلات عديدهاي رو به رو است و منجر به طلاق ميشود. به گزارش ايسنا، دكتر «كاترين كوهان»، استاد دانشگاه ايالت پنسيلوانيا گفت: طبق آخرين تحقيقات، افرادي كه پيش از ازدواج با يكديگر رابطه داشتهاند بعد از ازدواج در حلّ مشكلات خود عاجزند، چرا كه نسبت به يكديگر بسيار بدبين هستند. كوهان گفت: طبيعت ارتباطات آزاد اين است كه زوجين چندان انگيزهاي براي حل درگيريها و حمايت از مهارتهاي خود ندارند. وي افزود: به نظر ميرسد ارتباطات اين افراد زودتر از افرادي كه با يكديگر دوست نبودهاند، سرد و منجرّ به طلاق ميشود. وي در پايان گفت: ميتوانم بگويم رابطه قبل از ازدواج به هيچ وجه سبب دوام زندگي زناشويي نميشود
3. افت تحصيلي يا ركود علمي: اين گونه روابط باعث ميشود كه دو طرف تمام فكر و توجه و تمركز خود را صرف ديدارها و ملاقاتهاي حضوري و تلفني خود بكنند و اين بزرگترين مانع براي رشد و ترقي علمي است؛ زيرا تحصيل دانش نيازمند تمركز نيروهاي فكري وروحي است.
دلمشغولي و اضطرابي كه در اثر اين گونه پيوندها پديد ميآيد بزرگترين سد راه تعالي علمي و تحصيلي است؛ لذا متصديان امور علمي مدارس و دانشگاهها توصيه ميكنند. حتي ايام عقد و نامزدي جوانان در بحبوحه تحصيلات نباشد تا آنان بتوانند با تمركز بيشتر فكر، در ادامه دروس و امتحانات موفق شوند.
4. عدم اسقبال از تشكيل كانون خانواده: اين گونه روابط و دوستيها معمولا به انگيزه تفنّن و سرگرمي شكل ميگيرد و در خلال آن از خود باوري و زودباوري دختران سوء استفاده مي شود. متاسفانه در بسياري موارد بين عشق و هوس تمييز داده نميشود. عشق حقيقي و پاك با هوسهاي آلوده و زودگذر، تفاوت جوهري دارد. برخي از اين روابط كه مبتني بر هوسراني و سرگرمي است، پس از مدتي رو به سردي و افول مينهد. جاذبه و دل رباييها مربوط به روزها و ماههاي اول دوستي است. ولي ديري نميپايد كه اين روابط عادي شده و به جدايي مي كشد. حس تنوع طلبي انسان از يك طرف و فقدان عامل بازدارنده از طرف ديگر باعث ميشود برخي سراغ ازدواج و تشكيل خانواده نروند جامعهاي كه از تشكيل كانون خانواده استقبال نكند هيچگونه ضمانتي براي رشد و شكوفايي فضايل انساني در آن وجود ندارد. عمده خوبيها و كمالات والاي انساني در پرتو تشكيل خانوادهاي سالم، به فعليت ميرسد.
5. اضطراب، تشويش و احساس نگراني:در دوستيهاي موجود بين دختران و پسران، از آنجا که مقاومتي بسيار قوي از طرف پدر يا مادر يا جامعه براي ممانعت از برقراري اين دوستيها وجود دارد، اين گونه دوستيها با مخاطرات رواني گوناگوني از جمله اضطراب و تشويش همراه است.
وجود افکار ديگري چون احساس گناه، نگراني از تهديداتي که توسط پسر براي فاش کردن روابطش با دختر صورت ميگيرد، يک تعارض دروني و اضطراب مستمر را به دنبال خود دارد.
بنابر اين وجود چنين دلهرهها و اضطرابهايي که گاهي لطمههاي جبران ناپذيري بر جسم و روان انسان دارد، از جمله آسيبهاي اين گونه روابط است.
6. محروميت از ازدواج پاك: هر انساني در سرشت و نهاد خويش به دنبال پاكيها و نجابت است. دختراني كه در پي اين روابط آلوده هستند در حقيقت پشت پا به سرنوشت خود زدهاند و اين امر باعث ميشود كه آنها به جرم آلودگي به اين روابط شرايط ازدواج پاك را از دست بدهند. البته اين گونه روابط ناسالم حتي در ازدواج پسران نيز تاخير ايجاد شود و دختران بيش از پسران در معرض اين آسيب قرار دارند. در پايان به چند پرسش اساسي اشاره ميشود:
1. به نظر شما يك رابطه و پيوند مطلوب چه ويژگيهايي دارد؟
2. آيا روابطي كه بر پايه هوسرانيها و سرگرميهاي زودگذر است، ميتواند روابطي پايا و پويا باشد؟
3. آيا هر انساني با هر صفت و ويژگي شايسته ارتباط و دوستي است؟
4. آيا پسنديده نيست كه انسان سرمايه عشق و محبت خود را براي زندگي آينده خويش پس انداز کند؟
porseman.org