پرسش :
من دختري هستم 23 ساله مدت 3 سال است كه با پسر يكي از دوستان پدرم رابطه دارم. ملاقات هاي ما بيشتر خانوادگي بوده اما چند باري هم ملاقات خصوصي داشتيم من از احساس ايشان نسبت به خودم اطمينان دارم و مطمئن هستم كه هدف او از اين رابطه واقعا ازدواج است؟......
پاسخ :
متن کامل سوال:
من دختري هستم 23 ساله مدت 3 سال است كه با پسر يكي از دوستان پدرم رابطه دارم. ملاقات هاي ما بيشتر خانوادگي بوده اما چند باري هم ملاقات خصوصي داشتيم من از احساس ايشان نسبت به خودم اطمينان دارم و مطمئن هستم كه هدف او از اين رابطه واقعا ازدواج است از نظر اعتقادي و ايماني با هم تفاهم داريم و همسن هستيم. در آزمون كارشناسي ارشد قبول شده و مادرش بيماري از كار افتادن كليه دارد و اين دو دليل باعث شده كه زمان خواستگاري را به عقب بيندازد از طرفي مادرم كه از همان ابتدا در جريان رابطه ما بوده اصرار دارد كه هرچه سريع تر تكليف من روشن شود. من دو مشكل دارم:
اول اين كه آنها ساكن مشهد هستند و بعد از ازدواج ما بايد در مشهد زندگي كنيم هنوز اطمينان ندارم كه بتوانم دوري از خانواده ام را تحمل كنم. و دوم، با اينكه به استعدادها و قابليت ايشان اطمينان دارم اما هميشه او را با خواستگاران دوستانم مقايسه مي كنم. وابستگي بيش از حد به مادرش من را نگران كرده. با اينكه مسائل مادي از نظر من چندان مهم نيست اما آينده اقتصادي ايشان نگرانم كرده. او از من خواسته كه در چند روز آينده همديگر را ببينيم اما من هيچ تمايلي ندارم. چگونه به او بگويم كه مخالفم همديگر را ببينيم كه ناراحت نشود. او نسبت به خواسته مادرم براي اقدام به خواستگاري بي توجه بوده و چند ماهي فرصت مي خواهد. خواهشمندم كه من را راهنماي كنيد؟
پاسخ سوال:
روابط و دوستي دختر و پسر هر چند به بهانه ازدواج بسيار مضر و آسيب هاي جبران ناپذيري را بدنبال دارد بنابراين اگر دختر و پسري همديگر را مي پسندند بهتر آنست كه بصورت غير مستقيم در مورد خانواده همديگر تحقيق كنند و بعد از آن با اطلاع خانواده با همديگر صحبت كنند و در صورت تفاهم ازدواج كنند. بسياري از اين ارتباطات قبل از ازدواج جنبه احساسي دارد و نيازهاي جنسي در واقع صحنه گردان است منتها براي اينكه جنبه مثبتي به آن ارتباط بدهند مي گويند براي رسيدن به تفاهم و شناخت بيشتر براي ازدواج است. لذا توصيه مي شود ابتدا خانواده همديگر را شناسايي كنيد بعد از اينكه به اين نتيجه رسيديد كه خانوده ها از ابعاد مختلف به هم نزديك هستند و وصلت بين اين دو خانواده مناسب است آنگاه از طريق آنچه عرف است و در جامعه ما مرسوم مي باشد به خواستگاري رفته و صحبتهاي ابتدايي براي تفاهم بيشتر انجام بگيرد زيرا بيشتر اوقات آن صحبت هاي دختر و پسر موجب مي شود قبل از تفاهم علاقه شديد در طرفين به وجود آيد و آنگاه همه چيز را تحت الشعاع قرار دهد و قدرت انتخاب را از آنها بگيرد كه معمولا نيز چنين مي شود و بيشتر ازدواج هاي اين چنيني نيز با شكست مواجه مي شود.
يکي از مشکلات مهمي که بر سر راه اينگونه روابط وجود دارد, مخالفت والدين است. يعني قبل از اينکه دختر و پسر اطمينان بيابند که خانواده هايشان راضي هستند و شرايط کفويت را دارا مي باشند, به هم دلبسته مي شوند و وقتي اين مشکلات بروز مي کند, ناچارند چوب اشتباه خود را بخورند و ناراحتي و افسردگي فراواني را تحمل کنند.
بنابراين اگر هدف از روابط صحبت كردن درباره ازدواج و در پي كسب شناخت از همديگر است بايد قبل از آن به كسب آگاهي هاي لازم نسبت به ملاك هاي ازدواج موفق و شرائط خاصي و ويژگي هاي همسر شايسته و لايق به نتيجه اي رسيده باشيد و پس از آن به گفتگوي مستقيم اقدام شود. پس اگر گام نخستين، شناخت از اين گونه مطالب است نمي توان از گفتگوي مستقيم (كه احتمالا همراه با تبادل احساسات و عواطف است و اين احتمال نيز بسيار زياد است) به آن دسترسي پيدا كرد. در واقع قبل از ايجاد ارتباط با فرد خاص لازم است از اصالت خانوادگي، ميزان اعتقاد فردي و خانوادگي و ويژگي هاي شخصيتي فرد از كانال هاي مختلف تحقيق كسب اطلاع كرد و در پايان به مذاكره و ارتباط رو در رو و مستقيم اقدام نمود.
به عبارت ديگر قبل از ايجاد ارتباط با فرد خاص و زمينه سازي براي ازدواج و گفتگو درباره مسائل ازدواج، به همان سنت و روش صحيح، معقول و مشروع روي آورده و به شكل رسمي به كم خانواده خود از خانواده فرد مورد نظر خواستگاري كنيد كه اگر جواب خانواده وي مثبت بود و اجازه دادند براي امر خير به خانه آنها رفته و تقاضاي خود را مطرح نمائيد در اين مرحله است كه مي توان به گفتگوي مستقيم آن هم با اشراف و آگاهي خانواده ها اقدام كرد نه اين كه بدون اطلاع خانواده ها (بخصوص خانواده دختر) صحبت ها را آغاز نموده و در پي پيدا كردن راهي جه جلب رضايت دختر مورد نظر و يا خانواده وي باشيد. زيرا اين گونه عمل كردن (از نظر عقل و شرع) حركت معكوس است. تجربه نيز مي گويد اين گونه روابط كه بدون اطلاع خانواده ها شكل مي گيرد به جاي آن كه به تبادل شناخت و كسب آگاهي از وضعيت و ويژگي هاي اخلاقي، خانوادگي و شخصيتي دو طرف پرداخته شود، بيشتر تحت تأثير ارتباطات عاطفي و احساسي دو طرف قرار گرفته و با شكل گرفتن محبت دو طرف نسبت به يكديگر امكان مطالعه دقيق شناخت صحيح نسبت به همديگر از بين مي رود. البته پيدايش اين علاقه ها در چنين فضاي غيرارادي است و چه بسا از همان ابتدا دو طرف با تصميمي راسخ و عزم جدي مي خواهند صرفا از يكديگر شناختي به منظور ازدواج پيدا كنند ولي آن چنان غريزه جنسي قوي و شديد است كه ناخودآگاه به سوي ورطه اي گام برداشته مي شود كه خود گمان نمي كرد و از ابتدا هرگز آن را نمي خواست (تجربه اين افراد بسيار زياد است و موارد زيادي اين تجربه شكست را براي ما ذكر كرده اند).
قرآن مجيد در آيه 5 سوره نساء و 25 سوره مائده مردان و زنان را از داشتن روابط پنهاني نهي كرده است. بنابراين اين گونه روابط هر چند به منظور ازدواج و آشنايي از يكديگر در محيط هاي آموزشي و دانشگاهي انجام گيرد، معقول و صحيح نيست.
هر چند ممكن است اين طرف تفكر مورد تمسخر برخي افراد قرارگيرد و بگويند اين مسائل در زمان خاصي در محيط و جامعه كنوني حل شده است و بايد از راه هاي جديد و ابتكاري سخن گفت و چنين رويكردي، رويكرد قديمي يا كليشه اي است ولي اگر متون ديني روش افراد متشرع و حتي تجربه همين جوانان امروزي را مورد دقت قرار دهيم سالم ترين و بهترين روش براي كسب اطلاع و شناخت از يكديگر همين روش پيشنهادي است.
پيامدهاي روابط افراطي دختر و پسر پيش از ازدواج
از دو منظر روانشناسانه و جامعه شناسانه ميتوان به اين امر پرداخت.
به طور كلي روابط باز و آزاد دوجنس مخالف پيش از ازدواج، داراي آفتها و آسيبهاي رواني و اجتماعي جبران ناپذيري است. در ذيل به چند نمونه از اين آسيبها اشاره ميشود:
1. فقدان شناخت درست و واقع بينانه: معمولا ادّعا ميشود اين گونه روابط و دوستيها به انگيزه ازدواج شكل ميگيرد، ولي با كمي دقّت فهميده ميشود، روح حاكم بر اين گونه دوستيها، عشقورزي كور است نه خردورزي. پاي خرد و عقل در ميدان عاشقي لنگ است. امام علي عليه السلام ميفرمايند: «حبّ الشّيء يعمي و يصمّ»، دوست داشتن چيزي انسان را كور و كر مي كند.
در حالي كه تصميمگيري درست در مورد ازدواج با فرد خاص، تنها با تكيه بر عقلانيّت و خردورزي ممكن است. دوستيهاي قبل از گزينش همسر، راه عقل را مسدود و چشم واقع بين انسان را كور ميسازد و اجازه نميدهد تا يك تصميم صحيح و پيراسته از اشتباه گرفته شود. اين نوع انتخابها كه در فضايي آكنده از احساسات و عواطف انجام ميگيرد. به دليل نبود شناخت عميق و واقعبينانه، زندي مشترك را تلخ و آينده را تيره و تار ميسازد.
2. ايجاد جو بدبيني: اين گونه دوستي ها نه تنها مشكلي را براي دختران و پسران حل نميكند بلكه بر مشكلات آنان ميافزايد.
اين گونه دوستيها و روابط اگر به ازدواج بيانجامد پس از مدتي از شكلگيري زندگي جو بدبيني و سوءظن را به دنبال خواهد داشت.
پسر به خود ميگويد اين دختر وقتي به راحتي با من پيوند و رابطه نامشروع برقرار نمود، پس از اعتقاد و ايمان قوي برخوردار نيست. بنابر اين از كجا معلوم پيش از ارتباط با من، با فرد ديگري طرح دوستي نريخته است. از كجا معلوم كه در آينده با اين كه همسر من است با ديگري ارتباط برقرار نكند؟
دختر نيز همين تصور را نسبت به پسر دارد.
بر اين اساس اين گونه ازدواجها داراي پايه واساسي سست و متزلزل است و تجربه نشان داده كه سريع منجر به طلاق و جدايي ميگردد.
بر اساس يك يافته پژوهشي در آمريكا، زوجهايي كه پيش از ازدواج با يكديگر زندگي ميكنند زندگي زناشويي آنها با مشكلات عديدهاي رو به رو است و منجر به طلاق ميشود. به گزارش ايسنا، دكتر «كاترين كوهان»، استاد دانشگاه ايالت پنسيلوانيا گفت: طبق آخرين تحقيقات، افرادي كه پيش از ازدواج با يكديگر رابطه داشتهاند بعد از ازدواج در حلّ مشكلات خود عاجزند، چرا كه نسبت به يكديگر بسيار بدبين هستند. كوهان گفت: طبيعت ارتباطات آزاد اين است كه زوجين چندان انگيزهاي براي حل درگيريها و حمايت از مهارتهاي خود ندارند. وي افزود: به نظر ميرسد ارتباطات اين افراد زودتر از افرادي كه با يكديگر دوست نبودهاند، سرد و منجرّ به طلاق ميشود. وي در پايان گفت: ميتوانم بگويم رابطه قبل از ازدواج به هيچ وجه سبب دوام زندگي زناشويي نميشود
3. افت تحصيلي يا ركود علمي: اين گونه روابط باعث ميشود كه دو طرف تمام فكر و توجه و تمركز خود را صرف ديدارها و ملاقاتهاي حضوري و تلفني خود بكنند و اين بزرگترين مانع براي رشد و ترقي علمي است؛ زيرا تحصيل دانش نيازمند تمركز نيروهاي فكري وروحي است.
دلمشغولي و اضطرابي كه در اثر اين گونه پيوندها پديد ميآيد بزرگترين سد راه تعالي علمي و تحصيلي است؛ لذا متصديان امور علمي مدارس و دانشگاهها توصيه ميكنند. حتي ايام عقد و نامزدي جوانان در بحبوحه تحصيلات نباشد تا آنان بتوانند با تمركز بيشتر فكر، در ادامه دروس و امتحانات موفق شوند.
4. عدم اسقبال از تشكيل كانون خانواده: اين گونه روابط و دوستيها معمولا به انگيزه تفنّن و سرگرمي شكل ميگيرد و در خلال آن از خود باوري و زودباوري دختران سوء استفاده مي شود. متاسفانه در بسياري موارد بين عشق و هوس تمييز داده نميشود. عشق حقيقي و پاك با هوسهاي آلوده و زودگذر، تفاوت جوهري دارد. برخي از اين روابط كه مبتني بر هوسراني و سرگرمي است، پس از مدتي رو به سردي و افول مينهد. جاذبه و دل رباييها مربوط به روزها و ماههاي اول دوستي است. ولي ديري نميپايد كه اين روابط عادي شده و به جدايي مي كشد. حس تنوع طلبي انسان از يك طرف و فقدان عامل بازدارنده از طرف ديگر باعث ميشود برخي سراغ ازدواج و تشكيل خانواده نروند جامعهاي كه از تشكيل كانون خانواده استقبال نكند هيچگونه ضمانتي براي رشد و شكوفايي فضايل انساني در آن وجود ندارد. عمده خوبيها و كمالات والاي انساني در پرتو تشكيل خانوادهاي سالم، به فعليت ميرسد.
5. اضطراب، تشويش و احساس نگراني:در دوستيهاي موجود بين دختران و پسران، از آنجا که مقاومتي بسيار قوي از طرف پدر يا مادر يا جامعه براي ممانعت از برقراري اين دوستيها وجود دارد، اين گونه دوستيها با مخاطرات رواني گوناگوني از جمله اضطراب و تشويش همراه است.
وجود افکار ديگري چون احساس گناه، نگراني از تهديداتي که توسط پسر براي فاش کردن روابطش با دختر صورت ميگيرد، يک تعارض دروني و اضطراب مستمر را به دنبال خود دارد.
بنابر اين وجود چنين دلهرهها و اضطرابهايي که گاهي لطمههاي جبران ناپذيري بر جسم و روان انسان دارد، از جمله آسيبهاي اين گونه روابط است.
6. محروميت از ازدواج پاك: هر انساني در سرشت و نهاد خويش به دنبال پاكيها و نجابت است. دختراني كه در پي اين روابط آلوده هستند در حقيقت پشت پا به سرنوشت خود زدهاند و اين امر باعث ميشود كه آنها به جرم آلودگي به اين روابط شرايط ازدواج پاك را از دست بدهند. البته اين گونه روابط ناسالم حتي در ازدواج پسران نيز تاخير ايجاد شود و دختران بيش از پسران در معرض اين آسيب قرار دارند. ضمنا در پايان براي كسب اطلاع بيشتر از پشتوانه سخن خود و استدلال هاي منطقي آن مي توانيد مطالب ضميمه نامه را نيز مطالعه فرمائيد كه در نشريه الكترونيك اداره مشاوره دفتر نهاد منتشر شده است. آدرس نشريه الكترونيك: www.porseman.org
متن کامل سوال:
من دختري هستم 23 ساله مدت 3 سال است كه با پسر يكي از دوستان پدرم رابطه دارم. ملاقات هاي ما بيشتر خانوادگي بوده اما چند باري هم ملاقات خصوصي داشتيم من از احساس ايشان نسبت به خودم اطمينان دارم و مطمئن هستم كه هدف او از اين رابطه واقعا ازدواج است از نظر اعتقادي و ايماني با هم تفاهم داريم و همسن هستيم. در آزمون كارشناسي ارشد قبول شده و مادرش بيماري از كار افتادن كليه دارد و اين دو دليل باعث شده كه زمان خواستگاري را به عقب بيندازد از طرفي مادرم كه از همان ابتدا در جريان رابطه ما بوده اصرار دارد كه هرچه سريع تر تكليف من روشن شود. من دو مشكل دارم:
اول اين كه آنها ساكن مشهد هستند و بعد از ازدواج ما بايد در مشهد زندگي كنيم هنوز اطمينان ندارم كه بتوانم دوري از خانواده ام را تحمل كنم. و دوم، با اينكه به استعدادها و قابليت ايشان اطمينان دارم اما هميشه او را با خواستگاران دوستانم مقايسه مي كنم. وابستگي بيش از حد به مادرش من را نگران كرده. با اينكه مسائل مادي از نظر من چندان مهم نيست اما آينده اقتصادي ايشان نگرانم كرده. او از من خواسته كه در چند روز آينده همديگر را ببينيم اما من هيچ تمايلي ندارم. چگونه به او بگويم كه مخالفم همديگر را ببينيم كه ناراحت نشود. او نسبت به خواسته مادرم براي اقدام به خواستگاري بي توجه بوده و چند ماهي فرصت مي خواهد. خواهشمندم كه من را راهنماي كنيد؟
پاسخ سوال:
روابط و دوستي دختر و پسر هر چند به بهانه ازدواج بسيار مضر و آسيب هاي جبران ناپذيري را بدنبال دارد بنابراين اگر دختر و پسري همديگر را مي پسندند بهتر آنست كه بصورت غير مستقيم در مورد خانواده همديگر تحقيق كنند و بعد از آن با اطلاع خانواده با همديگر صحبت كنند و در صورت تفاهم ازدواج كنند. بسياري از اين ارتباطات قبل از ازدواج جنبه احساسي دارد و نيازهاي جنسي در واقع صحنه گردان است منتها براي اينكه جنبه مثبتي به آن ارتباط بدهند مي گويند براي رسيدن به تفاهم و شناخت بيشتر براي ازدواج است. لذا توصيه مي شود ابتدا خانواده همديگر را شناسايي كنيد بعد از اينكه به اين نتيجه رسيديد كه خانوده ها از ابعاد مختلف به هم نزديك هستند و وصلت بين اين دو خانواده مناسب است آنگاه از طريق آنچه عرف است و در جامعه ما مرسوم مي باشد به خواستگاري رفته و صحبتهاي ابتدايي براي تفاهم بيشتر انجام بگيرد زيرا بيشتر اوقات آن صحبت هاي دختر و پسر موجب مي شود قبل از تفاهم علاقه شديد در طرفين به وجود آيد و آنگاه همه چيز را تحت الشعاع قرار دهد و قدرت انتخاب را از آنها بگيرد كه معمولا نيز چنين مي شود و بيشتر ازدواج هاي اين چنيني نيز با شكست مواجه مي شود.
يکي از مشکلات مهمي که بر سر راه اينگونه روابط وجود دارد, مخالفت والدين است. يعني قبل از اينکه دختر و پسر اطمينان بيابند که خانواده هايشان راضي هستند و شرايط کفويت را دارا مي باشند, به هم دلبسته مي شوند و وقتي اين مشکلات بروز مي کند, ناچارند چوب اشتباه خود را بخورند و ناراحتي و افسردگي فراواني را تحمل کنند.
بنابراين اگر هدف از روابط صحبت كردن درباره ازدواج و در پي كسب شناخت از همديگر است بايد قبل از آن به كسب آگاهي هاي لازم نسبت به ملاك هاي ازدواج موفق و شرائط خاصي و ويژگي هاي همسر شايسته و لايق به نتيجه اي رسيده باشيد و پس از آن به گفتگوي مستقيم اقدام شود. پس اگر گام نخستين، شناخت از اين گونه مطالب است نمي توان از گفتگوي مستقيم (كه احتمالا همراه با تبادل احساسات و عواطف است و اين احتمال نيز بسيار زياد است) به آن دسترسي پيدا كرد. در واقع قبل از ايجاد ارتباط با فرد خاص لازم است از اصالت خانوادگي، ميزان اعتقاد فردي و خانوادگي و ويژگي هاي شخصيتي فرد از كانال هاي مختلف تحقيق كسب اطلاع كرد و در پايان به مذاكره و ارتباط رو در رو و مستقيم اقدام نمود.
به عبارت ديگر قبل از ايجاد ارتباط با فرد خاص و زمينه سازي براي ازدواج و گفتگو درباره مسائل ازدواج، به همان سنت و روش صحيح، معقول و مشروع روي آورده و به شكل رسمي به كم خانواده خود از خانواده فرد مورد نظر خواستگاري كنيد كه اگر جواب خانواده وي مثبت بود و اجازه دادند براي امر خير به خانه آنها رفته و تقاضاي خود را مطرح نمائيد در اين مرحله است كه مي توان به گفتگوي مستقيم آن هم با اشراف و آگاهي خانواده ها اقدام كرد نه اين كه بدون اطلاع خانواده ها (بخصوص خانواده دختر) صحبت ها را آغاز نموده و در پي پيدا كردن راهي جه جلب رضايت دختر مورد نظر و يا خانواده وي باشيد. زيرا اين گونه عمل كردن (از نظر عقل و شرع) حركت معكوس است. تجربه نيز مي گويد اين گونه روابط كه بدون اطلاع خانواده ها شكل مي گيرد به جاي آن كه به تبادل شناخت و كسب آگاهي از وضعيت و ويژگي هاي اخلاقي، خانوادگي و شخصيتي دو طرف پرداخته شود، بيشتر تحت تأثير ارتباطات عاطفي و احساسي دو طرف قرار گرفته و با شكل گرفتن محبت دو طرف نسبت به يكديگر امكان مطالعه دقيق شناخت صحيح نسبت به همديگر از بين مي رود. البته پيدايش اين علاقه ها در چنين فضاي غيرارادي است و چه بسا از همان ابتدا دو طرف با تصميمي راسخ و عزم جدي مي خواهند صرفا از يكديگر شناختي به منظور ازدواج پيدا كنند ولي آن چنان غريزه جنسي قوي و شديد است كه ناخودآگاه به سوي ورطه اي گام برداشته مي شود كه خود گمان نمي كرد و از ابتدا هرگز آن را نمي خواست (تجربه اين افراد بسيار زياد است و موارد زيادي اين تجربه شكست را براي ما ذكر كرده اند).
قرآن مجيد در آيه 5 سوره نساء و 25 سوره مائده مردان و زنان را از داشتن روابط پنهاني نهي كرده است. بنابراين اين گونه روابط هر چند به منظور ازدواج و آشنايي از يكديگر در محيط هاي آموزشي و دانشگاهي انجام گيرد، معقول و صحيح نيست.
هر چند ممكن است اين طرف تفكر مورد تمسخر برخي افراد قرارگيرد و بگويند اين مسائل در زمان خاصي در محيط و جامعه كنوني حل شده است و بايد از راه هاي جديد و ابتكاري سخن گفت و چنين رويكردي، رويكرد قديمي يا كليشه اي است ولي اگر متون ديني روش افراد متشرع و حتي تجربه همين جوانان امروزي را مورد دقت قرار دهيم سالم ترين و بهترين روش براي كسب اطلاع و شناخت از يكديگر همين روش پيشنهادي است.
پيامدهاي روابط افراطي دختر و پسر پيش از ازدواج
از دو منظر روانشناسانه و جامعه شناسانه ميتوان به اين امر پرداخت.
به طور كلي روابط باز و آزاد دوجنس مخالف پيش از ازدواج، داراي آفتها و آسيبهاي رواني و اجتماعي جبران ناپذيري است. در ذيل به چند نمونه از اين آسيبها اشاره ميشود:
1. فقدان شناخت درست و واقع بينانه: معمولا ادّعا ميشود اين گونه روابط و دوستيها به انگيزه ازدواج شكل ميگيرد، ولي با كمي دقّت فهميده ميشود، روح حاكم بر اين گونه دوستيها، عشقورزي كور است نه خردورزي. پاي خرد و عقل در ميدان عاشقي لنگ است. امام علي عليه السلام ميفرمايند: «حبّ الشّيء يعمي و يصمّ»، دوست داشتن چيزي انسان را كور و كر مي كند.
در حالي كه تصميمگيري درست در مورد ازدواج با فرد خاص، تنها با تكيه بر عقلانيّت و خردورزي ممكن است. دوستيهاي قبل از گزينش همسر، راه عقل را مسدود و چشم واقع بين انسان را كور ميسازد و اجازه نميدهد تا يك تصميم صحيح و پيراسته از اشتباه گرفته شود. اين نوع انتخابها كه در فضايي آكنده از احساسات و عواطف انجام ميگيرد. به دليل نبود شناخت عميق و واقعبينانه، زندي مشترك را تلخ و آينده را تيره و تار ميسازد.
2. ايجاد جو بدبيني: اين گونه دوستي ها نه تنها مشكلي را براي دختران و پسران حل نميكند بلكه بر مشكلات آنان ميافزايد.
اين گونه دوستيها و روابط اگر به ازدواج بيانجامد پس از مدتي از شكلگيري زندگي جو بدبيني و سوءظن را به دنبال خواهد داشت.
پسر به خود ميگويد اين دختر وقتي به راحتي با من پيوند و رابطه نامشروع برقرار نمود، پس از اعتقاد و ايمان قوي برخوردار نيست. بنابر اين از كجا معلوم پيش از ارتباط با من، با فرد ديگري طرح دوستي نريخته است. از كجا معلوم كه در آينده با اين كه همسر من است با ديگري ارتباط برقرار نكند؟
دختر نيز همين تصور را نسبت به پسر دارد.
بر اين اساس اين گونه ازدواجها داراي پايه واساسي سست و متزلزل است و تجربه نشان داده كه سريع منجر به طلاق و جدايي ميگردد.
بر اساس يك يافته پژوهشي در آمريكا، زوجهايي كه پيش از ازدواج با يكديگر زندگي ميكنند زندگي زناشويي آنها با مشكلات عديدهاي رو به رو است و منجر به طلاق ميشود. به گزارش ايسنا، دكتر «كاترين كوهان»، استاد دانشگاه ايالت پنسيلوانيا گفت: طبق آخرين تحقيقات، افرادي كه پيش از ازدواج با يكديگر رابطه داشتهاند بعد از ازدواج در حلّ مشكلات خود عاجزند، چرا كه نسبت به يكديگر بسيار بدبين هستند. كوهان گفت: طبيعت ارتباطات آزاد اين است كه زوجين چندان انگيزهاي براي حل درگيريها و حمايت از مهارتهاي خود ندارند. وي افزود: به نظر ميرسد ارتباطات اين افراد زودتر از افرادي كه با يكديگر دوست نبودهاند، سرد و منجرّ به طلاق ميشود. وي در پايان گفت: ميتوانم بگويم رابطه قبل از ازدواج به هيچ وجه سبب دوام زندگي زناشويي نميشود
3. افت تحصيلي يا ركود علمي: اين گونه روابط باعث ميشود كه دو طرف تمام فكر و توجه و تمركز خود را صرف ديدارها و ملاقاتهاي حضوري و تلفني خود بكنند و اين بزرگترين مانع براي رشد و ترقي علمي است؛ زيرا تحصيل دانش نيازمند تمركز نيروهاي فكري وروحي است.
دلمشغولي و اضطرابي كه در اثر اين گونه پيوندها پديد ميآيد بزرگترين سد راه تعالي علمي و تحصيلي است؛ لذا متصديان امور علمي مدارس و دانشگاهها توصيه ميكنند. حتي ايام عقد و نامزدي جوانان در بحبوحه تحصيلات نباشد تا آنان بتوانند با تمركز بيشتر فكر، در ادامه دروس و امتحانات موفق شوند.
4. عدم اسقبال از تشكيل كانون خانواده: اين گونه روابط و دوستيها معمولا به انگيزه تفنّن و سرگرمي شكل ميگيرد و در خلال آن از خود باوري و زودباوري دختران سوء استفاده مي شود. متاسفانه در بسياري موارد بين عشق و هوس تمييز داده نميشود. عشق حقيقي و پاك با هوسهاي آلوده و زودگذر، تفاوت جوهري دارد. برخي از اين روابط كه مبتني بر هوسراني و سرگرمي است، پس از مدتي رو به سردي و افول مينهد. جاذبه و دل رباييها مربوط به روزها و ماههاي اول دوستي است. ولي ديري نميپايد كه اين روابط عادي شده و به جدايي مي كشد. حس تنوع طلبي انسان از يك طرف و فقدان عامل بازدارنده از طرف ديگر باعث ميشود برخي سراغ ازدواج و تشكيل خانواده نروند جامعهاي كه از تشكيل كانون خانواده استقبال نكند هيچگونه ضمانتي براي رشد و شكوفايي فضايل انساني در آن وجود ندارد. عمده خوبيها و كمالات والاي انساني در پرتو تشكيل خانوادهاي سالم، به فعليت ميرسد.
5. اضطراب، تشويش و احساس نگراني:در دوستيهاي موجود بين دختران و پسران، از آنجا که مقاومتي بسيار قوي از طرف پدر يا مادر يا جامعه براي ممانعت از برقراري اين دوستيها وجود دارد، اين گونه دوستيها با مخاطرات رواني گوناگوني از جمله اضطراب و تشويش همراه است.
وجود افکار ديگري چون احساس گناه، نگراني از تهديداتي که توسط پسر براي فاش کردن روابطش با دختر صورت ميگيرد، يک تعارض دروني و اضطراب مستمر را به دنبال خود دارد.
بنابر اين وجود چنين دلهرهها و اضطرابهايي که گاهي لطمههاي جبران ناپذيري بر جسم و روان انسان دارد، از جمله آسيبهاي اين گونه روابط است.
6. محروميت از ازدواج پاك: هر انساني در سرشت و نهاد خويش به دنبال پاكيها و نجابت است. دختراني كه در پي اين روابط آلوده هستند در حقيقت پشت پا به سرنوشت خود زدهاند و اين امر باعث ميشود كه آنها به جرم آلودگي به اين روابط شرايط ازدواج پاك را از دست بدهند. البته اين گونه روابط ناسالم حتي در ازدواج پسران نيز تاخير ايجاد شود و دختران بيش از پسران در معرض اين آسيب قرار دارند. ضمنا در پايان براي كسب اطلاع بيشتر از پشتوانه سخن خود و استدلال هاي منطقي آن مي توانيد مطالب ضميمه نامه را نيز مطالعه فرمائيد كه در نشريه الكترونيك اداره مشاوره دفتر نهاد منتشر شده است. آدرس نشريه الكترونيك: www.porseman.org