جمعه، 19 خرداد 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

اگر امام زمان(علیه السلام) با دعاي ما ظهور مي كند، پس چرا ایشان با وجود دعاي اين همه مسلمان هنوز ظهور نكرده اند؟


پاسخ :
برنامه حضرت مهدي(ع) با برنامه پيامبران و ساير پيشوايان يك تفاوت كلي دارد و آن اين كه برنامه وي قانونگذاري نيست، بلكه يك برنامه به تمام معني اجرايي در تمام جهان است. به اين معني كه او مأموريت دارد تمام اصول تعاليم اسلام را در جهان پياده كند و اصول عدالت و دادگري و حق و حقيقت را در ميان جامعه بشري بگستراند.
روشن است كه پياده شدن چنين برنامة انقلابي جهاني، كه به وسيله آن اصول عدالت و دادگري و حقّ و حقيقت در ميان همه مردم جهان گسترش يابد، به شرايط و مقدّماتي نياز دارد كه تحقق آنها جز با مرور و تكامل همه جانبه اجتماع ممكن نيست; برخي از آن مقدمات عبارتند از:
1. آمادگي روحي
در درجه نخست بايد مردم جهان براي اجراي اين اصول، تشنه و آماده گردند و تا زماني كه در مردم جهان تقاضايي نباشد، «عرضه» هر نوع برنامه مادّي و معنوي مؤثر نخواهد بود. قانون عرضه و تقاضا نه تنها در نظام زندگي اقتصادي حكم‌فرماست، بلكه مشابه اين نظام در عرضه برنامه‌هاي معنوي و اصول اخلاقي و مكتب‌هاي سياسي و انقلابي نيز حاكم مي‌باشد و تا در اعماق دل مردم ـ براي اين نوع امور ـ تقاضا و درخواستي نباشد، عرضه آن با شكست رو به رو شده و كاري از پيش نخواهد رفت.
امام باقر(ع) مي‌فرمايد:
«روزي كه قائم آل محمّد(ص) قيام كند، خدا دست خود را بر سر بندگان مي‌گذارد، در پرتو آن خردها را جمع مي‌گرداند و شعور آنان به حد كمال مي‌رسد».
البتّه گذشت زمان و شكست قوانين مادّي و پديد آمدن بن‌بست‌هاي جهاني و كشيده شدن بشريّت بر لب پرتگاه جنگ، مردم جهان را به تنگ آورده و آنان را به اين حقيقت واقف خواهد ساخت كه اصول و قوانين مادّي و سازمان‌هاي به اصطلاح بين المللي، نه تنها نمي‌توانند مشكلات زندگي را حل كنند و عدالت را در جهان حكم‌فرما سازند، بلكه همين خستگي و يأس، مردم دنيا را براي پذيرش يك انقلاب بنيادي مهيّا و آماده مي‌سازد و مي‌دانيم كه اين موضوع نياز به گذشت زمان دارد تا تجربه‌هاي تلخ زندگي ثابت كند كه تمام نظامات مادّي و سازمان‌هاي بشري در اجراي اصول عدالت و احقاق حق و برقراري امنيّت و آرامش، عاجز و ناتوان مي‌باشند و سرانجام بايد بر اثر يأس و نوميدي، اين تقاضا در مردم گيتي براي تحقّق چنان آرمان الهي پديد آيد و زمينه براي عرضه يك انقلاب جهاني به وسيله يك مرد الهي و آسماني، از هر نظر مساعد گردد.
2. تكامل علوم و فرهنگ‌هاي انساني
از سوي ديگر براي برقرار ساختن يك حكومت جهاني بر اساس عدل و داد، نياز فراوان به پيشرفت علوم و دانش‌ها و فرهنگ‌هاي اجتماعي و مردمي است كه آن نيز بدون پيشرفت فكري و گذشت زمان، ممكن و ميسّر نمي‌گردد.
برقراري حكومت جهاني كه در پرتو آن، در سراسر جهان عدل و داد و قانون حكومت كند و همه مردم جهان از كليه مزاياي فردي و اجتماعي اسلامي بهره‌مند گردند بدون وجود يك فرهنگ پيشرفته در كليّه شؤون بشري امكان پذير نيست و هرگز بدون يك فرهنگ كامل، جامه عمل به خود نمي‌پوشد. اين نيز احتياج به گذشت زمان دارد.
3. تكامل وسايل ارتباط جمعي
از طرفی چنين حكومتي به وجود وسايل كامل ارتباط جمعي نياز دارد تا در پرتو آن بتواند مقرّرات و احكام و اصول انساني را از طرق مختلف در مدّت كوتاهي به مردم جهان اعلام كند. اين امر نيز بدون تكامل صنايع انساني و گذشت زمان محقق نمي‌شود.
4. پرورش نيروي انساني
از همه اينها گذشته ، پيشبرد چنين هدفي و پي‌ريزي چنان انقلابي، به يك نيروي فعّال و سازنده انساني نياز دارد كه در واقع ارتش انقلاب جهاني را تشكيل مي‌دهد. تشكيل چنين ارتشي و به وجود آمدن چنين افراد پاكباخته و فداكاري، كه در راه هدف و حقيقت از همه چيز بگذرند، به گذشت زمان نياز دارد.

اما اينكه چرا امام زمان(عج) ظهور نمي‌كنند و يا چقدر از نشانه‌هاي ظهور بايد تحقق يابد و سوالاتي از اين دست، مربوط به علم و ارادة الهي است و بسياري از اسرار ناگشودة غيبت و ظهور امام زمان(عج)، پس از قيام آشكار خواهد شد. پس «ظهور» ايشان كاملاً از حيطة بشر خارج است و هر وقت خداوند مصلحت بداند، اجازه قيام را خواهد داد.البته ما نیز باید به وظایف خود ازجمله دعا و زمینه سازی عمل کنیم.
اما اين را مي‌دانيم كه هر كاري كه براي تغيير ساختار جامعه و ايجاد اصلاحات اساسي در آن صورت گيرد، موفقيتش بستگي به يك سلسله شرايط و زمينه‌هاي خارجي دارد و تا همه آن شرايط كاملاً تحقق نيابد، امكان رسيدن به هدف وجود ندارد. ظهور امام زمان(عج) نيز مشروط به تحقق يكسري زمينه‌ها و شرايطي است و تا اينها فراهم نشود، ظهور نخواهد بود؛ يعني، در واقع چون اين زمينه‌ها و شرايط وجود ندارد، قيامي نيز صورت نگرفته است.
از طرفي انقلاب مهدي از نظر اجرا، همانند همة انقلاب‌ها، به زمينه‌هاي عيني وخارجي بستگي دارد و بايستي فضاي مناسب، وجود داشته باشد؛ از اين رو طبيعي است كه منتظر آن شرايط باشيم و همه‌ مي‌دانند كه كار حضرت مهدي(عج) محدود به يك منطقه و بخشي از جهان نيست و رسالتي كه از جانب خداوند بزرگ بر دوش او گذاشته شده، جهاني است و بايستي همه بشريت را از تاريكي ستم و گناه،‌ به روشنايي عدل و معنويت رهنمون گردد. براي اجراي چنين تحول بزرگي، تنها وجود رهبر صالح كافي نيست ‌وگرنه در همان زمان پيامبر(ص) اين شرط وجود داشت. پس اين تحول بزرگ، آمادگي‌ها، زمينه‌ها و فضاي مناسب جهاني مي‌طلبد كه همة زمينه‌هاي خارجي لازم براي انقلاب عمومي در آن وجود داشته باشد

حضرت مهدي(عج) خود را براي اقدامي اجتماعي و در سطحي محدود، آماده نكرده است، بلكه رسالتي كه از سوي خداوند براي او تعيين شده، دگرگون ساختن همه جانبه گيتي است، به صورتي كه همه افراد بشر از تاريكي هاي ستم و بيداد، به فروغ دادگري راه يابند. براي چنين دگرگوني بزرگي، تنها يك رهبر شايسته، كافي نيست؛ بلكه علاوه بر رهبر شايسته، نيازمند يك محيط جهاني مساعد و يك فضاي عمومي مناسب نيز هست تا موقعيت خارجي مطلوب را براي انجام انقلاب جهاني آماده سازد. از ديدگاه انساني كه بنگريم، بايد «احساس نابودي مداوم» در انسان متمدن ايجاد شود و يك انگيزه اساسي در درونش پديدار گردد و رسالت دادگرانه مهدي(عج) را بپذيرد و تنها با تجربه هاي اجتماعي، مدني و سياسي گوناگون امكان دارد چنين احساسي در درون انسان ها جاي گيرد؛ زيرا با تجربه مكتب ها و ... مي تواند بارگراني از نقاط منفي به دوش خود بيابد و نيازمندي هاي او را به ياري جويي از از سرشت پاك و جهان نهان آشكار سازد. از ديدگاه مادي نيز، شرايط موجود، در زمان ظهور، براي انجام رسالت مهدي(عج)، بر تمامي جهان، بايد آمادگي و توانايي بيشتري داشته باشند ؛ چرا كه بخش هاي جهان به يكديگر نزديك شده، ارتباط و پيوند ميان انسان ها بهتر انجام گيرد. ارتباط و پيوندي كه دستگاه رهبري مركزي، براي پرورش مردم، بر بنياد رسالت، به آن نياز دارد.(بحث حول المهدي، شهيد آيت الله صدر، ص75)

همچنین يكي از وظايف و مسئوليت هاي مهدي باوران، ايجاد آمادگي جهاني براي ظهور حضرت مهدي(عج) است ؛يعني با تبليغ و ترويج آموزه هاي مهدويت و آشنا كردن ديگران با آن، زمينه هاي آگاهي و عشق مردم را به امام زمان(عج) فراهم سازند و بستري مناسب براي ياري مردم به وجود آورند. علاوه بر اين بايد تك تك علاقه مندان به منجي موعود، به شكل گيري و تقويت گروه حق كمك كنند و با تمام توان در اين جبهه زمينه ساز و ياري رسان به انقلاب جهاني مهدوي، فعاليت كنند. در واقع شكل گيري گروه حق( و به تعبير روايات گروه زبده زمينه ساز) در پيروزي انقلاب حضرت مهدي(عج) نقش فراواني دارد و اين امر نيز نيازمند تجهيزات و آمادگي هاي فكري، نظامي، اخلاقي و سياسي است. البته دعا براي تعجيل ظهور فرج بسيار اهميت دارد و نشانه عشق و علاقه مردم به امام زمان و فراهم شدن زمينه هاي ياري و كمك به انقلاب جهاني او است. به نظر مي‌رسد هنوز اين مقدمات و شرايط، فراهم نشده تا ظهور صورت بگيرد.

در اين رابطه توجه به چند نكته شايسته است:
1.پايان همه انديشه‌ها و حكومت‌ها براساس روايات، بايد در جهان آن قدر حكومت‌ها، مرام‌ها، احزاب و مكاتب گوناگون پديد آيد و بي‌لياقتي آنها ثابت شود تا بشر از اصلاحاتشان نااميد گردد و تشنه اصلاحات خدايي و آماده پذيرش حكومت توحيدي ‌شود. هشام بن سالم از حضرت صادق(ع)، روايت كرده كه فرمود: تا زماني كه همه اصناف مردم،‌ به حكومت نرسند، صاحب‌الامر قيام نمي‌كند.بدين جهت كه پس از تشكيل حكومتش كسي نگويد: اگر ما هم به حكومت مي‌رسيديم، با عدالت رفتار مي‌كرديم.(الغيبه نعماني،‌ص 274، بحارالانوار،‌ج 52، ص 244). امام باقر(ع) نيز فرمود: « دولت ما، ‌آخرين دولت‌ها است، هر خانداني كه مي توانند حكومت كنند,پيش از ما به حكومت مي‌رسند تا وقتي حكومت ما تاسيس شد و روش آن را ديدند نگويند: ما هم اگر به حكومت رسيده بوديم، مانند آل محمد عمل مي‌كرديم و اين است معناي آيه «و العاقبه للمتقين»(الغيبه طوس، ص 472، بحارالانوار، ج 52،‌ص 332، ح 58).

2. حفظ مؤمنان در روايات اهل بيت(ع) علت ديگري نيز براي تأخير ظهور ذكر شده است. حضرت صادق(ع) فرمود: «خدا در صلب كافران و منافقان نطفه افراد با ايماني را وديعه گذاشته است. به همين جهت، حضرت علي(ع) از كشتن پدران كافر، خودداري مي‌كرد تا فرزندان مؤمن از آنان به وجود آيد و پس از آن به هر يك از آنان دست مي‌يافت، او را مي‌كشت. همچنين قائم ما اهل بيت(ع)، ظاهر نمي‌شود تا اينكه امانت‌هاي الهي از صلب كافران خارج شوند. پس از آن ظاهر مي‌گردد و كافران را مي‌كشد».(اثبات الهداه، ج 7، ص 105)

3- علت ديگري كه امام باقر(ع) اشاره مي فرمايند براي طولاني شدن غيبت امتحان است مي فرمايند: «ليعلم الله من يطيعه بالغيب و يؤمن به»؛ (جهان در آينده، محمد حسن موسوي كاشاني، ص 13). و از روايات ديگر استفاده مي شود كه امتحان به غيبت از 2 جهت از شديدترين امتحانات است: الف) چون اصل غيبت كه بسيار طولاني مي شود بيشتر مردم در شك و ريب مي افتند و جز اشخاص مخلص و داراي معرفت كامل كسي بر عقيده به امامت باقي نخواهد ماند چنانچه پيامبر(ص) فرمود: «لا يثبت فيها الامن امتحن الله قلبه للايمان»؛ (منتخب الاثر، آيت الله صافي گلپايگاني، فصل 1، باب 8، حديث 45). جهت دوم ناگواري ها و سختي هايي كه در زمان غيبت رخ مي دهد كه امام صادق(ع) فرمود: كه هر كس بخواهد در عصر غيبت به دينش ملتزم باشد مثل كسي است كه خارهاي درخت خرما را با دست كنار بزند و غيبت طول مي كشد تا سيه رويان در اين محك معلوم شوند (كمال الدين و تمام النعمه، شيخ صدوق، ج 2، ص 16).

4- پيدا شدن قابليت در منتظران يعني مردم به اين سطح از معرفت برسند كه قوانين بشري در اجراي عدالت كافي نيست پيشرفت ها ولو در همه زمين ها به نابسماناني ها و بي عدالتي ها پايان نمي دهد بلكه روز به روز بيشتر مي شوند و بفهمند كه فقط در پرتو ظهور حضرت(عج) عدالت كامل پياده مي شود و مردم استعداد و آمادگي براي اجراي عدالت توسط حضرت را داشته باشند نه مانند زمان علي(ع) كه مردم قابليت و تحمل اجراي عدالت او را نداشتند كه «قتل لشده عدله» و اين زماني است كه ظلم و تعدي همه عالم را فرا گيرد و تلخي ظلم به كام همه برسد تا همگان تشنه عدالت شوند چون تا انسان تلخي ظلم را نچشيده باشد نسيم عدالت را تشخيص نمي دهد. «يملأ الارض قسطا و عدلا بعد ما ملئت ظلما و جورا؛ زمين را پر از عدل و قسط مي نمايد بعد از اين كه پر از ظلم و جور شد» (كمال الدين، شيخ صدوق، ج 1، ص 289).


5. رفع موانع علاوه بر اينها، موانعي چند ممكن است در برابر ظهور حضرت وجود داشته باشد كه بايد اين موانع ريشه كن گردد تا امر ظهور تسهيل شود؛ از جمله:
الف. تلاش دشمن در جهت مخالفت با فراهم شدن شرايط و زمينه‌هاي ظهور و ايجاد يأس و نااميدي از آمدن منجي؛
ب. عدم وفاداري و همراهي شيعيان و مدعيان ولايت؛
ج. فتنه‌انگيزي‌ها و فعاليت‌هعاي شيطان وسران گمراهي در جهت سوق دادن مردم به سوي ضلالت و بي‌ديني و تشكيل گروه باطل؛
د. اختلافات و عدم همدلي و اتحاد باورداران به منجي موعود (بخصوص شيعيان)؛
ه. وجود حكام جور و ستمگراني كه هم در صددد تضعيف شيعيان هستند و هم ممكن است خطرات جاني براي حضرت ايجاد كنند و ... .

با توجه اين مطالب روشن مي‌شود كه هنوز طبع انسان براي تحمل حكومت توحيد آماده نشده؛ ولي چنان نيست كه براي هميشه از اين نعمت بزرگ محروم بماند؛ بلكه خداي حكيم كه انواع موجودات را به كمال نهايي مي‌رساند، نوع انسان را نيز از رسيدن به غايت مطلوب محروم نخواهد كرد. به يقين جهان روزي را در پيش دارد كه افكار مردم كاملاً بيدار مي‌شود. در نتيجه از احكام و قوانين و برنامه و مرام‌هاي گوناگون و فرمانروايان بشري نااميد مي‌شوند. از مشكلات و گرفتاريهايي كه به دست خودشان ايجاد شده به ستوه مي‌آيند و از هر طرف به خدا و قوانين الهي روي مي‌آورند. چاره دردها و مشكلات اجتماعي را در پيروي از مكتب انبيا مي‌بينند. خداي حكيم مهدي موعود را براي چنين زمان خاصي ذخيره كرده و قوانين و برنامه‌هاي مبين اسلام را نزد او به وديعه گذاشته است.
porseman.org


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.