پرسش :
چرا امامت موروثي است؟ ( از پدر به فرزند)
پاسخ :
ابتدا بايد ديد ارثى بودن امامت و رهبرى يعنى چه و توارث در آن بار منفى دارد يا مثبت؟ سپس بايد ديد فلسفه معرفى امامان توسط پيامبر(ص) چيست و اصلاً اين مسأله ربطى به ارثى بودن مسأله دارد يانه:
الف) ارثى بودن امامت و رهبرى يعنى چه؟
ارثى بودن به معناى آن است كه فارق از هرگونه معيار اساسى و صحيح حكومت از كسى به خاندان وى منتقل شود. در بسيارى از نظامهاى شاهنشاهى و سلطنتى اين شيوه حكمفرما است وبراساس آن صلاحيتهاى لازم جهت اداره جامعه و حكومت به كلى از نظر دور مانده و حفظ قدرت و سلطنت در يك خانواده اصل حاكم بر همه ارزشها و معيارها تلقى مىشود.
ب ) آيا ارثى بودن داراى بار مثبت است يا منفى؟
بديهى است ارثى بودن به معناى فوق از نظر منطقى كاملاً نادرست وباطل مىباشد و بهترين گواه بر بطلان اين روش نظامهاى موروثى حاكم بر جهان به ويژه كشور ما ايران در طول تاريخ است كه بارها و بارها جامعه را به سوى پرتگاههاى خطرناكى هدايت نموده و موجب سقوط و انحطاطات بسيارى گرديده است.
ج ) آيا امامت اهلبيت(عليهم السلام) موروثى است؟
بررسى و ژرفكاوى معيارهاى اساسى امامت و رهبرى در اسلام به خوبى نشان مىدهد كه اساسا اسلام با نظام موروثى كاملاً در تضاد و چالش است و به هيچ روى چنين شيوهاى را برنمىتابد،امامت اهلبيت(عليهم السلام) نيز يعنى امامت و حكومت عالىترين و برجستهترين معيارها از جمله عصمت كه برتراز آن هيچ ملاكى قابل تصور نيست، بنابراين آن نقطه منفى كه در نظامهاى موروثى وجود دارد هرگز در امامت اهلبيت يافت نمىشود، ليكن در اينجا اين سؤال رخ مىنمايد كه چگونه ارزشهاى لازم تنها در 12 نفر از سلسله شريفه اهلبيت پيامبر(صلي الله عليه و آله) جمع گرديده و نه تنها ديگران در چنين فضيلتى با آنان مساوى نيستند، بلكه ديگر منسوبين به پيامبر( صلي الله عليه وآله) نيز از آن بىبهرهاند!
در اين رابطه بايد گفت رسيدن به هر چيزى، به ويژه اهداف، آرمانها و مقامات عاليه تكوينى در گروه شرايط متعددى است و هيچ چيزى بدون نفوذ شروط لازم آن تحققپذير نيست، مثلاً اگر تحقق يك پديده وابسته به يكصدشرط باشد حتى اگر يكى از شرايط آن محقق نشود، آن پديده نيز تحقق يافتنى نيست. مسأله امامت و نبوت نيز كه رسالتى بسيار سنگين و با اهميت است شرايط و لوازم متعددى دارد كه برخى از آنها اكتسابى و وابسته به كنش اختيارى فرد مىباشد و برخى ديگر وابسته به طهارت نسلى و شرافت معنوى، تهذيب، خلوص و صفاى باطن پدر ومادر و بلكه همه آباء و نياكان است. لذا براساس تعاليم اسلامى از نسل كسانى كه گرفتار شرك يا مرتكب فحشاءگرديدهاند فرزندانى شايسته امامت و نبوت پديد نخواهد آمد و همانگونه كه نوشيدن الكل ممكن است تأثيرات فيزيكى و معنوى سويى بر روى نسلهاى متوالى بگذارد. شرك و زنا نيز شرايط معنوى و تكوينى لازم براى احرازمقامات بلند و عاليه معنوى مانند امامت و نبوت را به كلى از بين مىبرد. از همينرو است كه در نسل بزهكاران هيچ امام و پيامبرى ديده نمىشود. ولى مثلاً از نسل ابراهيم(عليه السلام) پيامبران بسيارى از جمله حضرت محمد(صلي الله عليه وآله) برخاستهاند.نيز در زيارت حضرت اباعبداللّه(عليه السلام) مىخوانيم كه: «اشهد انك كنت نورا فىالاصلاب الشامخه والارحام المطهرة» و دراين زيارت به طهارت و پاكى اعتقاد و آباء و امهات آن حضرت آدم گواهى مىدهيم و به قول شاعر: «گوهر پاك ببايد كه شود قابل فيض». بنابراين اگر وجود آن امامان بزرگ در نسل واحدى را شاهديم از سويى به خاطر وجود تمام شرايط لازم معنوى به ارث رسيده از حضرت آدم(عليه السلام) تا آخرين امام در اين خاندان شريف است و از سوى ديگر وابسته به كنشهاى اختيارى خود آنان كه لحظه به لحظه عمرشان و ارتباط وثيقشان با خدا و دورى از هرگونه آلودگى و مبارزه وجهاد بىامان در راه خدا و... تفوق بخش آنان بر ديگر منسوبين به خاندان پيامبر(صلي الله عليه وآله) است.
www.morsalat.com
ابتدا بايد ديد ارثى بودن امامت و رهبرى يعنى چه و توارث در آن بار منفى دارد يا مثبت؟ سپس بايد ديد فلسفه معرفى امامان توسط پيامبر(ص) چيست و اصلاً اين مسأله ربطى به ارثى بودن مسأله دارد يانه:
الف) ارثى بودن امامت و رهبرى يعنى چه؟
ارثى بودن به معناى آن است كه فارق از هرگونه معيار اساسى و صحيح حكومت از كسى به خاندان وى منتقل شود. در بسيارى از نظامهاى شاهنشاهى و سلطنتى اين شيوه حكمفرما است وبراساس آن صلاحيتهاى لازم جهت اداره جامعه و حكومت به كلى از نظر دور مانده و حفظ قدرت و سلطنت در يك خانواده اصل حاكم بر همه ارزشها و معيارها تلقى مىشود.
ب ) آيا ارثى بودن داراى بار مثبت است يا منفى؟
بديهى است ارثى بودن به معناى فوق از نظر منطقى كاملاً نادرست وباطل مىباشد و بهترين گواه بر بطلان اين روش نظامهاى موروثى حاكم بر جهان به ويژه كشور ما ايران در طول تاريخ است كه بارها و بارها جامعه را به سوى پرتگاههاى خطرناكى هدايت نموده و موجب سقوط و انحطاطات بسيارى گرديده است.
ج ) آيا امامت اهلبيت(عليهم السلام) موروثى است؟
بررسى و ژرفكاوى معيارهاى اساسى امامت و رهبرى در اسلام به خوبى نشان مىدهد كه اساسا اسلام با نظام موروثى كاملاً در تضاد و چالش است و به هيچ روى چنين شيوهاى را برنمىتابد،امامت اهلبيت(عليهم السلام) نيز يعنى امامت و حكومت عالىترين و برجستهترين معيارها از جمله عصمت كه برتراز آن هيچ ملاكى قابل تصور نيست، بنابراين آن نقطه منفى كه در نظامهاى موروثى وجود دارد هرگز در امامت اهلبيت يافت نمىشود، ليكن در اينجا اين سؤال رخ مىنمايد كه چگونه ارزشهاى لازم تنها در 12 نفر از سلسله شريفه اهلبيت پيامبر(صلي الله عليه و آله) جمع گرديده و نه تنها ديگران در چنين فضيلتى با آنان مساوى نيستند، بلكه ديگر منسوبين به پيامبر( صلي الله عليه وآله) نيز از آن بىبهرهاند!
در اين رابطه بايد گفت رسيدن به هر چيزى، به ويژه اهداف، آرمانها و مقامات عاليه تكوينى در گروه شرايط متعددى است و هيچ چيزى بدون نفوذ شروط لازم آن تحققپذير نيست، مثلاً اگر تحقق يك پديده وابسته به يكصدشرط باشد حتى اگر يكى از شرايط آن محقق نشود، آن پديده نيز تحقق يافتنى نيست. مسأله امامت و نبوت نيز كه رسالتى بسيار سنگين و با اهميت است شرايط و لوازم متعددى دارد كه برخى از آنها اكتسابى و وابسته به كنش اختيارى فرد مىباشد و برخى ديگر وابسته به طهارت نسلى و شرافت معنوى، تهذيب، خلوص و صفاى باطن پدر ومادر و بلكه همه آباء و نياكان است. لذا براساس تعاليم اسلامى از نسل كسانى كه گرفتار شرك يا مرتكب فحشاءگرديدهاند فرزندانى شايسته امامت و نبوت پديد نخواهد آمد و همانگونه كه نوشيدن الكل ممكن است تأثيرات فيزيكى و معنوى سويى بر روى نسلهاى متوالى بگذارد. شرك و زنا نيز شرايط معنوى و تكوينى لازم براى احرازمقامات بلند و عاليه معنوى مانند امامت و نبوت را به كلى از بين مىبرد. از همينرو است كه در نسل بزهكاران هيچ امام و پيامبرى ديده نمىشود. ولى مثلاً از نسل ابراهيم(عليه السلام) پيامبران بسيارى از جمله حضرت محمد(صلي الله عليه وآله) برخاستهاند.نيز در زيارت حضرت اباعبداللّه(عليه السلام) مىخوانيم كه: «اشهد انك كنت نورا فىالاصلاب الشامخه والارحام المطهرة» و دراين زيارت به طهارت و پاكى اعتقاد و آباء و امهات آن حضرت آدم گواهى مىدهيم و به قول شاعر: «گوهر پاك ببايد كه شود قابل فيض». بنابراين اگر وجود آن امامان بزرگ در نسل واحدى را شاهديم از سويى به خاطر وجود تمام شرايط لازم معنوى به ارث رسيده از حضرت آدم(عليه السلام) تا آخرين امام در اين خاندان شريف است و از سوى ديگر وابسته به كنشهاى اختيارى خود آنان كه لحظه به لحظه عمرشان و ارتباط وثيقشان با خدا و دورى از هرگونه آلودگى و مبارزه وجهاد بىامان در راه خدا و... تفوق بخش آنان بر ديگر منسوبين به خاندان پيامبر(صلي الله عليه وآله) است.
www.morsalat.com