پرسش :
پاسخ بدي با بدي به قصد تربيت چه حكمي از نظر اسلام دارد؟
پاسخ :
يكى از خصلتهاى ارزشمند انسانى اين است كه اگر ديگران به او بدى كند او به آنان خوبى نمايد و گذشت و ايثار داشته باشد و اين گونه عمل كرد نسبت به ديگران نه تنها موجب كمال انسان است بلكه موجب جذب انسانهاى ديگر به آدمى و از بين رفتن كينه توزيها و دشمنيها نيز مى گردد. . اين جاست كه شور و غوغايى از درون وجدان آنها بر مىخيزد و شخص بدكار را به سرزنش و ملامت خود وامىدارد و حق را به طرف مقابل مىدهد. همين امر در بسيارى ازموارد، سبب تجديد نظر شخص مزبور در برنامههايش مىگردد.و لذا اثر تربيتي اين شيوه بسيار زياد است و نونه هاي زياد كه در احاديث و تاريخ از ائمه و سايرين نقل شده شاهد اين مدعا است .البته نحوه آن مهم است و نبايد طوري باشد كه طرف مقابل احساس منت كند. خداوند مىفرمايد: «ادفع بالتى هى احسن السيئة نحن اعلم بما يصفون؛بدى را از راهى كه بهتر است، دفع كن (و پاسخ بدى را به نيكى ده) ما به آنچه آنها توصيف مىكنند، آگاهتريم.»، (سورهى مؤمنون، آيهى 96)
قرآن بارها اين امر را به عنوان يك اصل در مبارزه با بدىها، به مسلمانان گوشزد مىكند و در آيهى 34 سوره فصّلت مىفرمايد كه نتيجهى اين كار آن خواهد بود كه دشمن سرسخت، دوست صميمى شود «فاذا الّذى بينك و بينه عداوة كانّه ولى حميم».
در صحيفه سجاديه مى خوانيم خدايا مرا تأييد نما تا پاسخ كسى را كه با من صادقانه نباشد با خير خواهى بدهم و پاداش كسى كه از من بريده است با نيكى دهم و عوض كسى كه محرومم ساخته با بخشش جواب گويم و حتى كسى كه غيبت مرا نموده، ذكر خير كنم و پاسخ قطع رحم را صله رحم قرار دهم. (دعاى مكارم الاخلاق، صحيفه سجاديه و همچنين در اواخر مفاتيح الجنان.)
مى بينيم اين دعا تحت عنوان مكارم اخلاق يعنى بزرگواريهاى اخلاقى نام گرفته، اگر انسان طالب صعود به اين قله هاست چنين تمرينى لازم است به ويژه با مؤمنان و جامعه انسانى كه به تحكيم روابط مى انجامد و اهداف دين در حسن ارتباط بيشتر كسب مى شود.
البته بايد توجه كرد كه پاسخ بدى به نيكى در جايى منطقى است كه كسى كه ظلم كرده و حق ديگران را ضايع نموده است، ازمركب ظلم پياده شود. و الا كسانى كه با محبت و نيكى كردن به آنها، در ظلم و كارهاى بدشان جسورتر و جدىتر مىشوند، نبايدمورد عفو و مهربانى قرار گيرند، بايد در مقابل چنين افرادى ايستاد و با تلاش و كوشش، نگذاشت كه حق را ضايع كنند «لا يُدرك الحق الا بالجّد؛ حق جز با تلاش و كوشش به دست نمىآيد»، (نهجالبلاغه، خطبه 29) و افراد مختلفند، موضعگيرىها هم به نسبت لياقت افراد بايدمتفاوت باشد..
در صورتي كه خوبي كردن موجب سوء استفادههاي مخرب نگردد بهتر است و چه بسا در آينده زمينه تغيير روحيه شخص مقابل گردد. ولي اگر پيش بيني نتايج نامطلوب ميشود بايد دست كشيد.
www.dte.ir
يكى از خصلتهاى ارزشمند انسانى اين است كه اگر ديگران به او بدى كند او به آنان خوبى نمايد و گذشت و ايثار داشته باشد و اين گونه عمل كرد نسبت به ديگران نه تنها موجب كمال انسان است بلكه موجب جذب انسانهاى ديگر به آدمى و از بين رفتن كينه توزيها و دشمنيها نيز مى گردد. . اين جاست كه شور و غوغايى از درون وجدان آنها بر مىخيزد و شخص بدكار را به سرزنش و ملامت خود وامىدارد و حق را به طرف مقابل مىدهد. همين امر در بسيارى ازموارد، سبب تجديد نظر شخص مزبور در برنامههايش مىگردد.و لذا اثر تربيتي اين شيوه بسيار زياد است و نونه هاي زياد كه در احاديث و تاريخ از ائمه و سايرين نقل شده شاهد اين مدعا است .البته نحوه آن مهم است و نبايد طوري باشد كه طرف مقابل احساس منت كند. خداوند مىفرمايد: «ادفع بالتى هى احسن السيئة نحن اعلم بما يصفون؛بدى را از راهى كه بهتر است، دفع كن (و پاسخ بدى را به نيكى ده) ما به آنچه آنها توصيف مىكنند، آگاهتريم.»، (سورهى مؤمنون، آيهى 96)
قرآن بارها اين امر را به عنوان يك اصل در مبارزه با بدىها، به مسلمانان گوشزد مىكند و در آيهى 34 سوره فصّلت مىفرمايد كه نتيجهى اين كار آن خواهد بود كه دشمن سرسخت، دوست صميمى شود «فاذا الّذى بينك و بينه عداوة كانّه ولى حميم».
در صحيفه سجاديه مى خوانيم خدايا مرا تأييد نما تا پاسخ كسى را كه با من صادقانه نباشد با خير خواهى بدهم و پاداش كسى كه از من بريده است با نيكى دهم و عوض كسى كه محرومم ساخته با بخشش جواب گويم و حتى كسى كه غيبت مرا نموده، ذكر خير كنم و پاسخ قطع رحم را صله رحم قرار دهم. (دعاى مكارم الاخلاق، صحيفه سجاديه و همچنين در اواخر مفاتيح الجنان.)
مى بينيم اين دعا تحت عنوان مكارم اخلاق يعنى بزرگواريهاى اخلاقى نام گرفته، اگر انسان طالب صعود به اين قله هاست چنين تمرينى لازم است به ويژه با مؤمنان و جامعه انسانى كه به تحكيم روابط مى انجامد و اهداف دين در حسن ارتباط بيشتر كسب مى شود.
البته بايد توجه كرد كه پاسخ بدى به نيكى در جايى منطقى است كه كسى كه ظلم كرده و حق ديگران را ضايع نموده است، ازمركب ظلم پياده شود. و الا كسانى كه با محبت و نيكى كردن به آنها، در ظلم و كارهاى بدشان جسورتر و جدىتر مىشوند، نبايدمورد عفو و مهربانى قرار گيرند، بايد در مقابل چنين افرادى ايستاد و با تلاش و كوشش، نگذاشت كه حق را ضايع كنند «لا يُدرك الحق الا بالجّد؛ حق جز با تلاش و كوشش به دست نمىآيد»، (نهجالبلاغه، خطبه 29) و افراد مختلفند، موضعگيرىها هم به نسبت لياقت افراد بايدمتفاوت باشد..
در صورتي كه خوبي كردن موجب سوء استفادههاي مخرب نگردد بهتر است و چه بسا در آينده زمينه تغيير روحيه شخص مقابل گردد. ولي اگر پيش بيني نتايج نامطلوب ميشود بايد دست كشيد.
www.dte.ir