پرسش :
دیدگاه بزرگان درباره کار چیست؟
پاسخ :
شعرى از ناصر خسرو است (خیال نکنید که ادباى ما به این مسائل توجّه نداشته اند و همه را دیگران گفته اند) که مى گوید:
چو مرد باشد پرکار و بخت باشد یار
زخاک تیره نماید به خلق زرّ عیار
فلک به چشم بزرگى کند نگاه در آنک
بهانه هیچ نیارد ز بهر خردى کار
بزرگ باش و مشو تنگدل ز خردى کار
که سال تا سال آرد گلى زمانه ز خار
طبیعت یک سال طول مى کشد تا از یک خار، گلى به وجود آورد؛ یعنى این درس را از روزگار بیاموز.
بزرگ حصنى دان دولت و دَرَش محکم
به عون کوشش بر دَرَش مرد یابد بار
ز هر که آید کارى در او، پدید بود
چنان کز آینه پیدا بود تو را دیدار
مى خواهد بگوید هرکسى هنرش از چهره اش پیدا است، بعد در مذمّت بى کارى و بى عارى شعر خوبى دارد؛ مى گوید:
شراب و خواب و کباب و رَباب، ترّه و نان
هزار کاخ فزون کرد با زمى هموار
در مجله «بهداشت روانى» خواندم که پاستور، دانشمند معروف، گفته است: «بهداشت روانى انسان در لابراتوار و کتاب خانه است.» مقصودش این است که بهداشت روانى انسان به «کار» بستگى دارد و انسان بى کار خودبه خود بیمار مى شود. من اینجا نوشته ام که اختصاص به لابراتوار و کتاب خانه ندارد. همه کارهایى که مى تواند انسان را عمیقا جذب کند و فکر را بسازد، خوب هستند.
در همان مجلّه از ولتر نقل کرده بود که مى گفته است: «هر وقت احساس مى کنم که درد و رنج بیمارى مى خواهد مرا از پاى در آورد، به کار پناه مى برم. کار بهترین درمان دردهاى درونى من است.» در کتاب «اخلاق» ساموئل اسمایلز نوشته بود: «بعد از دیانت، مدرسه اى براى تربیت انسان بهتر از مدرسه کار ساخته نشده است.» از بنیامین فرانکلین نیز نقل کرده بود که: «عروس زندگى کار نام دارد. اگر شما بخواهید داماد این عروس بشوید [یعنى شوهر این عروس بشوید]، فرزند شما «سعادت» نام خواهد داشت.
پاسکال هم گفته است: «مصدر کلّیه مفاسد فکرى و اخلاقى، بى کارى است. هر کشورى که بخواهد این عیب بزرگ اجتماعى را رفع کند، باید مردم را به کار وادارد تا آن آرامش عمیق روحى که عدّه معدودى از آن آگاهند، در عرصه وجود افراد برقرار شود.» و سقراط گفته است: «کار، سرمایه سعادت و نیک بختى است».
منبع : تعلیم و تربیت در اسلام، علامه شهید مرتضی مطهری(ره)، صص 428 ـ 430.
شعرى از ناصر خسرو است (خیال نکنید که ادباى ما به این مسائل توجّه نداشته اند و همه را دیگران گفته اند) که مى گوید:
چو مرد باشد پرکار و بخت باشد یار
زخاک تیره نماید به خلق زرّ عیار
فلک به چشم بزرگى کند نگاه در آنک
بهانه هیچ نیارد ز بهر خردى کار
بزرگ باش و مشو تنگدل ز خردى کار
که سال تا سال آرد گلى زمانه ز خار
طبیعت یک سال طول مى کشد تا از یک خار، گلى به وجود آورد؛ یعنى این درس را از روزگار بیاموز.
بزرگ حصنى دان دولت و دَرَش محکم
به عون کوشش بر دَرَش مرد یابد بار
ز هر که آید کارى در او، پدید بود
چنان کز آینه پیدا بود تو را دیدار
مى خواهد بگوید هرکسى هنرش از چهره اش پیدا است، بعد در مذمّت بى کارى و بى عارى شعر خوبى دارد؛ مى گوید:
شراب و خواب و کباب و رَباب، ترّه و نان
هزار کاخ فزون کرد با زمى هموار
در مجله «بهداشت روانى» خواندم که پاستور، دانشمند معروف، گفته است: «بهداشت روانى انسان در لابراتوار و کتاب خانه است.» مقصودش این است که بهداشت روانى انسان به «کار» بستگى دارد و انسان بى کار خودبه خود بیمار مى شود. من اینجا نوشته ام که اختصاص به لابراتوار و کتاب خانه ندارد. همه کارهایى که مى تواند انسان را عمیقا جذب کند و فکر را بسازد، خوب هستند.
در همان مجلّه از ولتر نقل کرده بود که مى گفته است: «هر وقت احساس مى کنم که درد و رنج بیمارى مى خواهد مرا از پاى در آورد، به کار پناه مى برم. کار بهترین درمان دردهاى درونى من است.» در کتاب «اخلاق» ساموئل اسمایلز نوشته بود: «بعد از دیانت، مدرسه اى براى تربیت انسان بهتر از مدرسه کار ساخته نشده است.» از بنیامین فرانکلین نیز نقل کرده بود که: «عروس زندگى کار نام دارد. اگر شما بخواهید داماد این عروس بشوید [یعنى شوهر این عروس بشوید]، فرزند شما «سعادت» نام خواهد داشت.
پاسکال هم گفته است: «مصدر کلّیه مفاسد فکرى و اخلاقى، بى کارى است. هر کشورى که بخواهد این عیب بزرگ اجتماعى را رفع کند، باید مردم را به کار وادارد تا آن آرامش عمیق روحى که عدّه معدودى از آن آگاهند، در عرصه وجود افراد برقرار شود.» و سقراط گفته است: «کار، سرمایه سعادت و نیک بختى است».
منبع : تعلیم و تربیت در اسلام، علامه شهید مرتضی مطهری(ره)، صص 428 ـ 430.