پرسش :
مولوی در اشعار خود گفته که هرطور می خواهید خدا را صدا کنید و هیچ آئین و آدابی در ارتباط با آن در نظر نگیرید . ولی شما می گویید که باید به آداب و آئین خاصی که خداوند در قرآن گفته با خدا صحبت کرد و آرزوهای خود را مطرح کرد این امر چگونه قابل توجیح است ؟
پاسخ :
ما وکیل مدافع مولوی نیستیم . مولوی از شهرت و اقتدار برخوردار است و اشعار او بیانگر افکار او هستند . اما آن چیزی که مولوی می گوید که هیچ آداب و ترتیبی مجوی ، بحث کلیشه ای شدن دعا است . مثلاً وقتی که ما به حج می رویم ، مردم بجای اینکه به عظمت مکانی که آمده اند فکر کنند و به ارتباط خیلی عمیق به خداوند دل بدهند . دلشوره ی این قضیه را دارند که من مثلاً صاد حمد و سوره ی خود را از مخرج نگفتم پس نماز من باطل می شود . یعنی چنان وسواس پرداختن به ظواهر مردم را فرا می گیرد که وقتی حج آنها تمام می شود و بپرسید چه چیزی درک کردید؟ می گویند ما فقط دلشوره ی انجام صحیح مناسک را داشتیم . مثلاً در نماز نیز آن کسی که حال و عشق دارد و می خواهد با خدا ارتباط برقرار کند به دام وسواس می افتد . میرزا جواد آقای ملکی تبریزی در کتاب اسرارالصلوة می گوید : درست است که باید قرائت صحیح باشد اما اگر ما به وسواس در قرائت دچار شویم ، حجابی برای ارتباط با خداوند در نماز درست کرده ایم . بنابراین این جمله ی هیچ آدابی و ترتیبی مجوی ، به این معنا است که آداب و ترتیب تو را گرفتار خود نکنند . و به گونه ای نشود که توجه به آداب، مانع از توجه به اصل قضیه شود . بنابراین اصل جمله با این تعبیر درست است . اما اگر بخواهیم به طور مطلق به آن بپردازیم دعا آداب می خواهد .
ما وکیل مدافع مولوی نیستیم . مولوی از شهرت و اقتدار برخوردار است و اشعار او بیانگر افکار او هستند . اما آن چیزی که مولوی می گوید که هیچ آداب و ترتیبی مجوی ، بحث کلیشه ای شدن دعا است . مثلاً وقتی که ما به حج می رویم ، مردم بجای اینکه به عظمت مکانی که آمده اند فکر کنند و به ارتباط خیلی عمیق به خداوند دل بدهند . دلشوره ی این قضیه را دارند که من مثلاً صاد حمد و سوره ی خود را از مخرج نگفتم پس نماز من باطل می شود . یعنی چنان وسواس پرداختن به ظواهر مردم را فرا می گیرد که وقتی حج آنها تمام می شود و بپرسید چه چیزی درک کردید؟ می گویند ما فقط دلشوره ی انجام صحیح مناسک را داشتیم . مثلاً در نماز نیز آن کسی که حال و عشق دارد و می خواهد با خدا ارتباط برقرار کند به دام وسواس می افتد . میرزا جواد آقای ملکی تبریزی در کتاب اسرارالصلوة می گوید : درست است که باید قرائت صحیح باشد اما اگر ما به وسواس در قرائت دچار شویم ، حجابی برای ارتباط با خداوند در نماز درست کرده ایم . بنابراین این جمله ی هیچ آدابی و ترتیبی مجوی ، به این معنا است که آداب و ترتیب تو را گرفتار خود نکنند . و به گونه ای نشود که توجه به آداب، مانع از توجه به اصل قضیه شود . بنابراین اصل جمله با این تعبیر درست است . اما اگر بخواهیم به طور مطلق به آن بپردازیم دعا آداب می خواهد .