مؤمن مؤدّب به ادب خداست
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند:
اِنَّ المُؤمِنَ یأخُذُ بِأدَبِ اللهِ، اِذا أَوسَعَاللهُ عَلَیهِ اِتَّسَعَ، وَاذا أَمسَکَ عَنهُ أَمسَکَ؛
مؤمن مؤدّب به ادب خداست، میبیند خداوند با او چه رفتار میکند، هر وقت نعمت بیشتری به او داد او هم وسعت بیشتری در کار خیرش میدهد (چنان نیست که بخیل در علم، مال و خدماتش باشد) و وقتی ندارد، وظیفهای هم ندارد.
تحفالعقول، حکمت 135
شرح حدیث:
شرح حدیث توسط حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی مدظلهالعالی:
مقصود روایت همان قسمت اوّل است که وقتی خداوند سرمایهای به او میدهد که شامل انواع سرمایههای مادّی و معنوی مثل مقام، نفوذ اجتماعی، علم، قوهی تفکر و ... میشود، از آن سرمایه استفاده میکند و هر چه عنایت خدا به او بیشتر شود او هم عنایتش به دیگران بیشتر میشود.
حضرت استاد به تناسب روز دربارهی وحدت بحثی را ارائه دادند که در ذیل آورده میشود:
در مورد وحدت سه مطلب عمده قابل توجّه است:
1. تعریف وحدت
مراد از وحدت بین مذاهب اسلامی چیست؟
مراد این نیست که سنّیها را شیعه و یا شیعهها را سنّی کنیم، چرا که هیچکدام در عمل حاضر نیستند از عقیدهی خود دست بردارند، بلکه منظور این است که در موضوعات مشترکی که داریم وحدت عمل داشته باشیم، مثل اینکه خدا واحد است، نبی واحد است، قبله و کتاب واحد است و بیتالمقدّس سرزمین اسلام است و باید نجات پیدا کند و کشورهای اسلامی نباید تحت سیطرهی کفر باشند و ... اینها از اموری است که شیعه و سنّی در آن اتّفاق نظر دارند.
2. انگیزهها و اهداف وحدت
کشورهای اسلامی از قدرت ویژهای برخوردارند، به عنوان مثال از نظر جمعیت، فرهنگ اسلامی، مناطق سوقالجیشی، منابع زیرزمینی و امور دیگر در دنیا ممتازند، اگر کشورهای اسلامی دست به دست هم ندهند پایمال دشمنان میشوند و اگر دست به دست هم بدهند میتوانند در مقابل دشمنان سربلند و پیروز باشند.
احساس خطر و ضرر شدیدی که عدم وحدت در پی دارد باید انگیزهای شود تا مسلمین در مقابل کشورهای قدرتمند به وحدت برسند، چرا که ظالمین با هم متّحد شدهاند تا مانع نفوذ اسلام در میان ملّتها گردند.
حال برفرض دشمن هم نداشته باشیم با وحدت میتوانیم در جهان ترقّی کرده و قدرت خود را عالمگیر کنیم و فرهنگ دینی اسلامی خود را گسترش بدهیم.
3. اسباب و عوامل وحدت
وحدت در ذات انسان نهفته شده و عالم، عالم وحدت است. تفرقه عللی دارد که اگر آنها را بشناسیم و از بین ببریم وحدت حاصل میشود، مثل سلامتی که نباید گفت چرا سالم هستیم بلکه باید پرسید چرا مریض میشویم، وقتی علت بیماری از بین برود، سلامتی حاصل میشود.
یکی از علتهای تفرقه، عدم ارتباط با همدیگر است، وقتی با یکدیگر در ارتباط نباشیم، و نسبت به هم شناخت نداشته باشیم حاضر نیستیم با یکدیگر همکاری کنیم.
در میان اهل سنّت تبلیغ زیادی میشود که شیعه این قرآن مرسوم را قبول ندارد و قرآن دیگری دارد، اگر بیایند و قرآنهای موجود در مساجد و تفسیرهای ما را ببینند این بدبینی برطرف میشود.
یکی دیگر از علل تفرقه، آلت دست دشمنان شدن است، چرا که این دشمن است که فعّالیت کرده و وهّابیها و سنّیها را در مقابل شیعه قرار داده است. برای از بین بردن این توطئه باید ارتباط زیادی بین شیعه و سنی برقرار شود تا منطق ما را بشنوند و از دور قضاوت نکنند. خداوند میفرماید: «(وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ)؛ و همگی به ریسمان خدا (قرآن و اسلام و هرگونه وسیلهی وحدت) چنگ زنید و پراکنده نشوید).(1)
این آیه مسألهی اتّحاد و مبارزه با هرگونه تفرقه را مطرح میکند که از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. در احادیثی که از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و پیشوایان بزرگ اسلام به ما رسیده است بر لزوم و اهمیت این موضوع با تعابیر مختلفی اشاره شده است: پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله میفرماید: «المُرمِنُ لِلمُؤمِنِ کالبُنیانِ یشُدُّ بَعضُه بَعضاً؛ افراد با ایمان نسبت به یکدیگر همانند اجزای یک ساختمانند که هر جزئی از آن، جزء دیگر را محکم نگاه میدارد».
و نیز فرمود: «المؤمِنونَ کالنَّفسِ الواحِدَة؛ مؤمنان همچون یک روحند».
و در جای دیگر میفرماید: «مثل افراد با ایمان در دوستی و نیکی به یکدیگر همچون اعضای یک پیکر است که چون بعضی از آن رنجور شود و به درد آید، اعضای دیگر را قرار و آرامش نخواهد بود».(2)
بنیآدم اعضای یکدیگرند *** که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار*** دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بیغمی *** نشاید که نامت نهند آدمی
جملهی «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ»(3) یکی از شعارهای اساسی و ریشهدار اسلامی است که مسلمانان را ازهر نژاد و هر قبیله، و دارای هر زبان و هر سن و سال، با یکدیگر برادر میداند.
به تعبیر دیگر اسلام تمام مسلمانها را در حکم یک خانواده میداند، و همه را خواهر و برادر خطاب میکند. در روایات اسلامی نیز روی این مسأله تأکید فراوان شده است که به عنوان نمونه چند حدیث را ذکر میکنیم.
1.پیامبر اکرمصلّی الله علیه و آله میفرماید: «المُسلِم أخوالمُسلِم، لایظلِمُه، ولایخذِلُه، ولایسلِمُه؛ مسلمان برادر مسلمان است، هرگز به او ستم نمیکند، دست از یاریش بر نمیدارد، و او را در برابر حوادث تنها نمیگذارد».(4)
2. در حدیث دیگری از همان حضرت صلّی الله علیه و آله نقل شده است که : «مَثَلُ الأَخَوَینِ مَثَلُ الیدَینِ تَغسِلُ إحداهما الاُخری؛ دو برادر دینی همانند دو دستند که هر کدام دیگری را میشوید (با یکدیگر کمال همکاری را دارند و عیوب هم را پاک میکنند)».(5)
3. امام صادق علیه السلام میفرماید: «المُؤمِنُ أخوالمُؤمِنِ، کالجَسَدِ الواحِدِ إذا اشتَکی شَیئاً مِنهُ وَجَدَ أَلَمَ ذَلِکَ فی سائِرِ جَسَدِه، و أرواحُهُما مِن روحٍ واحِدةٍ؛ مؤمن برادر مؤمن است، و همگی به منزلهی اعضای یک پیکرند، که اگر عضوی از آن به درد آید، دیگر عضوها آرامش ندارند، چرا که ارواح همگی آنها از روح واحدی گرفته شده است».(6)
رواتی هم از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله دربارهی حقوق سیگانهی مؤمن بر برادر مؤمنش نقل شده است که از جامعترین روایات در این زمینه است و علاقهمندان میتوانند به تفسیر نمونه(7) مراجعه کنند، و همچنین در حدیثی از امام علی علیه السلام دربارهی آغاز وقوع فتنهها و اختلافها نقل شده است.(8)
در نهجالبلاغه میخوانیم: «وَالْزَمُوا السَّوَادَ الْأَعْظَم فَإِنَّ یدَ اللهِ مَعَ الْجَمَاعَةِ، وَإِیاکُمْ وَالْفُرْقَةَ! فَإِنَّ الشَّاذَّ مِنَ النَّاسِ لِلشَّیطَانِ، کَمَا أَنَّ الشَّاذَّةَ مِنَ الْغَنَمِ لِلذِّئْبِ؛ همیشه همراه جمعیتهای بزرگ باشید که دست خدا با جماعت است، و از پراکندگی بپرهیزید که انسان تک و تنها بهرهی شیطان است، همچنان که گوسفند تنها، طعمهی گرگ است.»(9)
پینوشتها:
1. آل عمران، آیهی 103.
2. تفسیر روحالجنان، ج 2، ص 450.
3. حجرات، آیهی 10.
4. محجّةالبیضاء، ج 3، ص 332، کتاب آدابالصحبة و المعاشرة، باب 2 .
5. همان مدرک، ص 319.
6. اصول کافی، ج 2، ص 133، باب اخوةالمؤمنین بعضهم لبعض، ح 3 .
7. تفسیر نمونه، ج 22، ص 74 .
8. همان مدرک، ج 23، ص 462 .
9. نهجالبلاغه، خطبهی 127 .
منبع: گفتار معصومین علیهمالسلام، جلد اول (درس اخلاق حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی)، گردآوری: سید محمد عبداللهزاده، قم: انتشارات امام علی بن ابیطالب علیهالسلام، چاپ سوم، 1391.
مقصود روایت همان قسمت اوّل است که وقتی خداوند سرمایهای به او میدهد که شامل انواع سرمایههای مادّی و معنوی مثل مقام، نفوذ اجتماعی، علم، قوهی تفکر و ... میشود، از آن سرمایه استفاده میکند و هر چه عنایت خدا به او بیشتر شود او هم عنایتش به دیگران بیشتر میشود.
حضرت استاد به تناسب روز دربارهی وحدت بحثی را ارائه دادند که در ذیل آورده میشود:
در مورد وحدت سه مطلب عمده قابل توجّه است:
1. تعریف وحدت
مراد از وحدت بین مذاهب اسلامی چیست؟
مراد این نیست که سنّیها را شیعه و یا شیعهها را سنّی کنیم، چرا که هیچکدام در عمل حاضر نیستند از عقیدهی خود دست بردارند، بلکه منظور این است که در موضوعات مشترکی که داریم وحدت عمل داشته باشیم، مثل اینکه خدا واحد است، نبی واحد است، قبله و کتاب واحد است و بیتالمقدّس سرزمین اسلام است و باید نجات پیدا کند و کشورهای اسلامی نباید تحت سیطرهی کفر باشند و ... اینها از اموری است که شیعه و سنّی در آن اتّفاق نظر دارند.
2. انگیزهها و اهداف وحدت
کشورهای اسلامی از قدرت ویژهای برخوردارند، به عنوان مثال از نظر جمعیت، فرهنگ اسلامی، مناطق سوقالجیشی، منابع زیرزمینی و امور دیگر در دنیا ممتازند، اگر کشورهای اسلامی دست به دست هم ندهند پایمال دشمنان میشوند و اگر دست به دست هم بدهند میتوانند در مقابل دشمنان سربلند و پیروز باشند.
احساس خطر و ضرر شدیدی که عدم وحدت در پی دارد باید انگیزهای شود تا مسلمین در مقابل کشورهای قدرتمند به وحدت برسند، چرا که ظالمین با هم متّحد شدهاند تا مانع نفوذ اسلام در میان ملّتها گردند.
حال برفرض دشمن هم نداشته باشیم با وحدت میتوانیم در جهان ترقّی کرده و قدرت خود را عالمگیر کنیم و فرهنگ دینی اسلامی خود را گسترش بدهیم.
3. اسباب و عوامل وحدت
وحدت در ذات انسان نهفته شده و عالم، عالم وحدت است. تفرقه عللی دارد که اگر آنها را بشناسیم و از بین ببریم وحدت حاصل میشود، مثل سلامتی که نباید گفت چرا سالم هستیم بلکه باید پرسید چرا مریض میشویم، وقتی علت بیماری از بین برود، سلامتی حاصل میشود.
یکی از علتهای تفرقه، عدم ارتباط با همدیگر است، وقتی با یکدیگر در ارتباط نباشیم، و نسبت به هم شناخت نداشته باشیم حاضر نیستیم با یکدیگر همکاری کنیم.
در میان اهل سنّت تبلیغ زیادی میشود که شیعه این قرآن مرسوم را قبول ندارد و قرآن دیگری دارد، اگر بیایند و قرآنهای موجود در مساجد و تفسیرهای ما را ببینند این بدبینی برطرف میشود.
یکی دیگر از علل تفرقه، آلت دست دشمنان شدن است، چرا که این دشمن است که فعّالیت کرده و وهّابیها و سنّیها را در مقابل شیعه قرار داده است. برای از بین بردن این توطئه باید ارتباط زیادی بین شیعه و سنی برقرار شود تا منطق ما را بشنوند و از دور قضاوت نکنند. خداوند میفرماید: «(وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ)؛ و همگی به ریسمان خدا (قرآن و اسلام و هرگونه وسیلهی وحدت) چنگ زنید و پراکنده نشوید).(1)
این آیه مسألهی اتّحاد و مبارزه با هرگونه تفرقه را مطرح میکند که از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. در احادیثی که از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و پیشوایان بزرگ اسلام به ما رسیده است بر لزوم و اهمیت این موضوع با تعابیر مختلفی اشاره شده است: پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله میفرماید: «المُرمِنُ لِلمُؤمِنِ کالبُنیانِ یشُدُّ بَعضُه بَعضاً؛ افراد با ایمان نسبت به یکدیگر همانند اجزای یک ساختمانند که هر جزئی از آن، جزء دیگر را محکم نگاه میدارد».
و نیز فرمود: «المؤمِنونَ کالنَّفسِ الواحِدَة؛ مؤمنان همچون یک روحند».
و در جای دیگر میفرماید: «مثل افراد با ایمان در دوستی و نیکی به یکدیگر همچون اعضای یک پیکر است که چون بعضی از آن رنجور شود و به درد آید، اعضای دیگر را قرار و آرامش نخواهد بود».(2)
بنیآدم اعضای یکدیگرند *** که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار*** دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بیغمی *** نشاید که نامت نهند آدمی
جملهی «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ»(3) یکی از شعارهای اساسی و ریشهدار اسلامی است که مسلمانان را ازهر نژاد و هر قبیله، و دارای هر زبان و هر سن و سال، با یکدیگر برادر میداند.
به تعبیر دیگر اسلام تمام مسلمانها را در حکم یک خانواده میداند، و همه را خواهر و برادر خطاب میکند. در روایات اسلامی نیز روی این مسأله تأکید فراوان شده است که به عنوان نمونه چند حدیث را ذکر میکنیم.
1.پیامبر اکرمصلّی الله علیه و آله میفرماید: «المُسلِم أخوالمُسلِم، لایظلِمُه، ولایخذِلُه، ولایسلِمُه؛ مسلمان برادر مسلمان است، هرگز به او ستم نمیکند، دست از یاریش بر نمیدارد، و او را در برابر حوادث تنها نمیگذارد».(4)
2. در حدیث دیگری از همان حضرت صلّی الله علیه و آله نقل شده است که : «مَثَلُ الأَخَوَینِ مَثَلُ الیدَینِ تَغسِلُ إحداهما الاُخری؛ دو برادر دینی همانند دو دستند که هر کدام دیگری را میشوید (با یکدیگر کمال همکاری را دارند و عیوب هم را پاک میکنند)».(5)
3. امام صادق علیه السلام میفرماید: «المُؤمِنُ أخوالمُؤمِنِ، کالجَسَدِ الواحِدِ إذا اشتَکی شَیئاً مِنهُ وَجَدَ أَلَمَ ذَلِکَ فی سائِرِ جَسَدِه، و أرواحُهُما مِن روحٍ واحِدةٍ؛ مؤمن برادر مؤمن است، و همگی به منزلهی اعضای یک پیکرند، که اگر عضوی از آن به درد آید، دیگر عضوها آرامش ندارند، چرا که ارواح همگی آنها از روح واحدی گرفته شده است».(6)
رواتی هم از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله دربارهی حقوق سیگانهی مؤمن بر برادر مؤمنش نقل شده است که از جامعترین روایات در این زمینه است و علاقهمندان میتوانند به تفسیر نمونه(7) مراجعه کنند، و همچنین در حدیثی از امام علی علیه السلام دربارهی آغاز وقوع فتنهها و اختلافها نقل شده است.(8)
در نهجالبلاغه میخوانیم: «وَالْزَمُوا السَّوَادَ الْأَعْظَم فَإِنَّ یدَ اللهِ مَعَ الْجَمَاعَةِ، وَإِیاکُمْ وَالْفُرْقَةَ! فَإِنَّ الشَّاذَّ مِنَ النَّاسِ لِلشَّیطَانِ، کَمَا أَنَّ الشَّاذَّةَ مِنَ الْغَنَمِ لِلذِّئْبِ؛ همیشه همراه جمعیتهای بزرگ باشید که دست خدا با جماعت است، و از پراکندگی بپرهیزید که انسان تک و تنها بهرهی شیطان است، همچنان که گوسفند تنها، طعمهی گرگ است.»(9)
پینوشتها:
1. آل عمران، آیهی 103.
2. تفسیر روحالجنان، ج 2، ص 450.
3. حجرات، آیهی 10.
4. محجّةالبیضاء، ج 3، ص 332، کتاب آدابالصحبة و المعاشرة، باب 2 .
5. همان مدرک، ص 319.
6. اصول کافی، ج 2، ص 133، باب اخوةالمؤمنین بعضهم لبعض، ح 3 .
7. تفسیر نمونه، ج 22، ص 74 .
8. همان مدرک، ج 23، ص 462 .
9. نهجالبلاغه، خطبهی 127 .
منبع: گفتار معصومین علیهمالسلام، جلد اول (درس اخلاق حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی)، گردآوری: سید محمد عبداللهزاده، قم: انتشارات امام علی بن ابیطالب علیهالسلام، چاپ سوم، 1391.