چهارشنبه، 3 بهمن 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

اجازه برای پرسش

امام صادق علیه السلام فرمودند:
عَنْ هِشَامِ بْنِ ال_ْحَکَمِ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو شَاکِرٍ الدَّیَصَانِیُّ: إِنَّ لِی مَسْأَلَهً تَسْتَأْذِنُ لِی عَلَی صَاحِبِکَ فَإِنِّی قَدْ سَأَلْتُ عَنْهَا جَمَاعَهً مِنَ الْعُلَمَاءِ فَمَا أَجَابُونِی بِجَوَابٍ مُشْبِعٍ. فَقُلْتُ: هَلْ لَکَ أَنْ تُخْبِرَنِی بِهَا فَلَعَلَّ عِنْدِی جَوَاباً تَرْتَضِیهِ. فَقَالَ: إِنِّی أُحِبُّ أَنْ أَلْقَی بِهَا أَبَا عَبْدِ اللهِ علیه السلام؟ فَاسْتَأْذَنْتُ لَهُ: فَدَخَلَ فَقَالَ لَهُ: أَتَأْذَنُ لِی فِی السُّؤَالِ؟ فَقَالَ لَهُ: سَلْ عَمَّا بَدَا لَکَ. فَقَالَ لَهُ: مَا الدَّلِیلُ عَلَی أَنَّ لَکَ صَانِعاً؟ فَقَالَ: وَجَدْتُ نَفْسِی لَا تَخْلُو مِنْ إِحْدَی جِهَتَیْنِ؛ إِمَّا أَنْ أَکُونَ صَنَعْتُهَا أَنَا فَلَا أَخْلُو مِنْ أَحَدِ مَعْنَیَیْنِ إِمَّا أَنْ أَکُونَ صَنَعْتُهَا وَ کَانَتْ مَوْجُودَهً أَوْ صَنَعْتُهَا وَ کَانَتْ مَعْدُومَهً. فَإِنْ کُنْتُ صَنَعْتُهَا وَ کَانَتْ مَوْجُودَهً فَقَدِ اسْتَغْنَیْتُ بِوُجُودِهَا عَنْ صَنْعَتِهَا وَ إِنْ کَانَتْ مَعْدُومَهً، فَإِنَّکَ تَعْلَمُ أَنَّ ال_ْمَعْدُومَ لَا یُحْدِثُ شَیْئاً فَقَدْ ثَبَت أَنَّ لِی صَانِعاً وَ هُوَ اللهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ. فَقَامَ وَ مَا أَجَابَ جَوَاباً؛

هشام بن حکم می‌گوید: (شخصی) به نام ابوشاکر به من گفت: از آقای خود برای پرسش من اجازه بگیر، زیرا من درباره امری از علما سؤال کردهام، ولی آنان جواب کاملی به من نداده‌اند. من (هشام) به ابوشاکر گفتم سؤال خود را برای من مطرح نما، شاید جواب مورد پسند تو را بدهم. او گفت: من برای طرح آن سؤال علاقه دارم که امام صادق علیه السلام را ملاقات نمایم. هشام برای او اجازه گرفت و وی بر امام علیه السلام وارد شده و اجازه طرح سؤال را خواستار گشت. حضرت به او فرمود: از آنچه در نظر داری پرسش نما. او به امام علیه السلام عرض کرد: چه دلیلی وجود دارد که انسان دارای آفریدگار است؟ حضرت فرمود: نفس من از دو حالت خارج نیست: یا این که من او را آفریده‌ام، در عین اینکه وجود دارد. یا این که من او را خلق نموده‌ام در حالی که او نبود. اگر من در حال وجود، او را آفریده باشم، وجود او من را از آفریدن بی نیاز می کند و اگر او نبوده روشن است که معدوم، چیزی را پدید نمی‌آورد. پس نتیجه می گیریم که انسان خالقی دارد که همان پرودگار موجودات است. ابوشاکر برخواست و دیگر سخنی نگفت.

بحارالانوار، ج 3 ، ص50.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.