نکوهش اوباش در کلام امام علی علیه السلام
امام علی علیه السلام در توصیف اراذل و اوباش فرمودند:
وَ قَالَ علیه السلام فِی صِفَةِ الْغَوْغَاءِ هُمُ الَّذِینَ إِذَا اجْتَمَعُوا غَلَبُوا وَ إِذَا تَفَرَّقُوا لَمْ یُعْرَفُوا وَ قِیلَ بَلْ قَالَ علیه السلام هُمُ الَّذِینَ إِذَا اجْتَمَعُوا ضَرُّوا وَ إِذَا تَفَرَّقُوا نَفَعُوا فَقِیلَ قَدْ عَرَفْنَا مَضَرَّةَ اجْتِمَاعِهِمْ فَمَا مَنْفَعَةُ افْتِرَاقِهِمْ فَقَالَ یَرْجِعُ أَصْحَابُ الْمِهَنِ إِلَى مِهَنِهِمْ فَیَنْتَفِعُ النَّاسُ بِهِمْ کَرُجُوعِ الْبَنَّاءِ إِلَى بِنَائِهِ وَ النَّسَّاجِ إِلَى مَنْسَجِهِ وَ الْخَبَّازِ إِلَى مَخْبَزِهِ.
آنها کسانی هستند وقتی با هم جمع می شوند پیروز می شوند و وقتی پراکنده می گردند شناسایی نمی گردند. و گفته اند که امام علیه السلام فرمودند: آنها کسانی هستند که وقتی با هم جمع می شوند ضرر می رسانند و وقتی پراکنده می شوند سود دارند. به امام علیه السلام عرض کردند زیان و ضرر تجمع ایشان را فهمیدیم اما سود جدایی و پراکندگی آنها چیست؟ فرمودند: کسبه به سر کار خود برمی گردند و مردم به وسیله آنها سود می برند مثل بنا که به سر ساختمان خود می رود و بافنده به کارگاهش و نانوا به نانوایی.
نهج البلاغه: حکمت 190 و 191
شرح حدیث:
مردم شناسی مولایمان علی علیه السلام آن قدر دقیق و حساب شده است که جای هیچ گونه ابهامی برای انسان ها باقی نمی گذارد اولا معلوم می شود مسأله اراذل و اوباش یعنی آدم های شور و مردم آزار در همه زمان ها وجود داشته و منحصر عصر خاصی نیست ثانیا توجه دادن آن گرامی به خصوصیات رفتاری این قشر خیلی عجیب است.
امام علیه السلام فرمودند: اینها وقتی تک هستند مشکلی ندارند ولی وقتی چند نفر می شوند و یکی را به عنوان سرکرده برمی گزینند و عده ای نوچه در اطراف او جمع می شوند خطرناک می گردند بنابراین برای آسایش کسبه و عابرین و ساکنین منازل باید بین آنها جدایی انداخت که هیچ گاه با هم یکجا حضور پیدا نکنند چون باعث اذیت و ازار و تخریب اموال عمومی و خصوصی می گردند.
به تعبیر امام علی علیه السلام این جمعیت غوغاسالار سبب تعطیلی کار و کاسبی می شوند وقتی با قوه قهریه آنها را پراکنده کنند بنا سر ساختمان خود می رود بافنده به کارگاهش می رسد و نانوا به پختن نانش ادامه می دهد.
امام علی علیه السلام جمله جالبی را به اشرار فرمودند:
خوش مباد چهره هایی که جز به هنگام شر و کارهای زشت دیده نمی شوند یعنی هر کجا دعوا و نزاعی باشد در معرکه حاضر می شوند و اگر سرکرده اشرارشان را بگیرند نوچه ها غوغاسالاری می نمایند. اراذل و اوباش از شکم مادر رذل و ظالم متولد نشده اند اینها به خاطر فقر فرهنگی و ضعف تربیت به این روز افتاده اند.درست است که هواهای نفسانی در وجود انسان منشا بسیاری از شرور است ولی وقتی انسان خود را مکلف کند به کارهای خوب و با خواهش های درونی خود بجنگد قطعا از رذالت و اوباش گری فاصله می گیرد.
رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
تُکَلَّفُوا فِعلَ الخَیرِ و جاهِدوا نُفوَسُکم عَلَیه فَاِنَّ الشَرَّ مَطبُوعٌ عَلَیهِ الاِنسانُ؛
برای انجام کار خوب خود را مکلف کنید و در این راه با نفس هایتان بجنگید زیرا انسان به شر تمایل دارد.(1)
امام علیه السلام در جای دیگر فرموده اند:
اَلنَّفسُ مَجبولَهٌ عَلی سُوءِ الاَدَبِ و العَبدُ مَامورٌ بِمُلازَمَهِ حُسنِ الاَدَبِ وَ النَّفسُ تجَری بِطَبعِها فِی مَیدانِ المُخالَفِهِ وَ العَبدُ یَجهَدُ برَدِّها عَن سُوءِ المُطالَبَهِ فَمَتی اَطلَقَ عِنانَها فَهُوَ شَریکٌ فِی فَسادِها ومَن اَعانَ نَفسَهُ فِی هَوی نَفسِهِ فَقَد اَشرَکَ نَفسَهُ فِی قَتلِ نَفسِهِ؛
نفس آدمی بر بی ادبی و شرارت سرشته شده و انسان مامور است که آداب خوب را کسب کند. نفس به طور طبیعی در میدان مخالفت می تازد و انسان می کوشد خواهش های بد او را دفع کند. پس هر گاه زمام نفس را رها سازد در فساد آن شریک است و هر که نفس خویش را در خواهش هایش مدد رساند در قتل و نابودی خود شریک نفس خویش است.(2)
شرح ابن میثم
بعضى گفته اند که امام (علیه السلام) فرمودند: «آنان کسانى هستند که اگر جمع شوند زیانبخشند و هرگاه پراکنده باشند، سودمندند،» گفتند: زیان اجتماعشان را مى دانیم اما سود پراکنده بودنشان چیست فرمودند: «پیشه وران سرکارشان بر مى گردند و مردم از آنها بهره مند مى شوند، چنان که بنّا، سر ساختمان و بافنده به کارگاه، و نانوا به مغازه نانوایى برمى گردد».(3)
پینوشتها:
1- تنبیه الخواطر، ج 2، ص 120
2- مستدرک الوسایل، ج 11، ص 138
3- ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 585
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت،1390.
امام علیه السلام فرمودند: اینها وقتی تک هستند مشکلی ندارند ولی وقتی چند نفر می شوند و یکی را به عنوان سرکرده برمی گزینند و عده ای نوچه در اطراف او جمع می شوند خطرناک می گردند بنابراین برای آسایش کسبه و عابرین و ساکنین منازل باید بین آنها جدایی انداخت که هیچ گاه با هم یکجا حضور پیدا نکنند چون باعث اذیت و ازار و تخریب اموال عمومی و خصوصی می گردند.
به تعبیر امام علی علیه السلام این جمعیت غوغاسالار سبب تعطیلی کار و کاسبی می شوند وقتی با قوه قهریه آنها را پراکنده کنند بنا سر ساختمان خود می رود بافنده به کارگاهش می رسد و نانوا به پختن نانش ادامه می دهد.
امام علی علیه السلام جمله جالبی را به اشرار فرمودند:
خوش مباد چهره هایی که جز به هنگام شر و کارهای زشت دیده نمی شوند یعنی هر کجا دعوا و نزاعی باشد در معرکه حاضر می شوند و اگر سرکرده اشرارشان را بگیرند نوچه ها غوغاسالاری می نمایند. اراذل و اوباش از شکم مادر رذل و ظالم متولد نشده اند اینها به خاطر فقر فرهنگی و ضعف تربیت به این روز افتاده اند.درست است که هواهای نفسانی در وجود انسان منشا بسیاری از شرور است ولی وقتی انسان خود را مکلف کند به کارهای خوب و با خواهش های درونی خود بجنگد قطعا از رذالت و اوباش گری فاصله می گیرد.
رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
تُکَلَّفُوا فِعلَ الخَیرِ و جاهِدوا نُفوَسُکم عَلَیه فَاِنَّ الشَرَّ مَطبُوعٌ عَلَیهِ الاِنسانُ؛
برای انجام کار خوب خود را مکلف کنید و در این راه با نفس هایتان بجنگید زیرا انسان به شر تمایل دارد.(1)
امام علیه السلام در جای دیگر فرموده اند:
اَلنَّفسُ مَجبولَهٌ عَلی سُوءِ الاَدَبِ و العَبدُ مَامورٌ بِمُلازَمَهِ حُسنِ الاَدَبِ وَ النَّفسُ تجَری بِطَبعِها فِی مَیدانِ المُخالَفِهِ وَ العَبدُ یَجهَدُ برَدِّها عَن سُوءِ المُطالَبَهِ فَمَتی اَطلَقَ عِنانَها فَهُوَ شَریکٌ فِی فَسادِها ومَن اَعانَ نَفسَهُ فِی هَوی نَفسِهِ فَقَد اَشرَکَ نَفسَهُ فِی قَتلِ نَفسِهِ؛
نفس آدمی بر بی ادبی و شرارت سرشته شده و انسان مامور است که آداب خوب را کسب کند. نفس به طور طبیعی در میدان مخالفت می تازد و انسان می کوشد خواهش های بد او را دفع کند. پس هر گاه زمام نفس را رها سازد در فساد آن شریک است و هر که نفس خویش را در خواهش هایش مدد رساند در قتل و نابودی خود شریک نفس خویش است.(2)
شرح ابن میثم
بعضى گفته اند که امام (علیه السلام) فرمودند: «آنان کسانى هستند که اگر جمع شوند زیانبخشند و هرگاه پراکنده باشند، سودمندند،» گفتند: زیان اجتماعشان را مى دانیم اما سود پراکنده بودنشان چیست فرمودند: «پیشه وران سرکارشان بر مى گردند و مردم از آنها بهره مند مى شوند، چنان که بنّا، سر ساختمان و بافنده به کارگاه، و نانوا به مغازه نانوایى برمى گردد».(3)
پینوشتها:
1- تنبیه الخواطر، ج 2، ص 120
2- مستدرک الوسایل، ج 11، ص 138
3- ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 585
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت،1390.