به امام حسین علیه السلام گفته شد: اى فرزند رسول خدا چگونه صبح کردید؟ حضرت فرمودند:
اَصْبَـحْتُ وَلِىَ رَبٌّ فَوْقى، وَ النّـارُ اَمـامى، وَالْمَـوْتُ یَطْلُبُنى، وَالْحِسابُ مُحـْدِقٌ بى وَ اَنَامُرْتَهِنٌ بِعَـمَلى، لا اَجِدُ ما اُحِبُّ، وَ لا اَدْفَعُ مـا أَکْرَهُ، وَ الاُْمُورُ بِیَدِ غَیْرى، فَاِنْ شاءَ عَذَّبَنى، وَ اِنْ شـاءَ عَفـا، فَـأىُّ فَقیـرٍ اَفْقـَرُ مِنّى؛
صبح کردم در حالى که من پروردگارى دارم که بالاى سرم است و آتش (جهنم) پیش رویم، و مرگ در جستجوى من است و حساب مرا احاطه کرده و من در گرو عمل خودم هستم، آنچه را دوست دارم نمى یابم و آنچه را دوست ندارم از خودم دور نمى کنم، کارها دست دیگرى (یعنى خدا) است چنانچه بخواهد عذابم مى کند و اگر مایل باشد مى بخشد. پس چه کسى از من نیازمندتر است؟
بحارالأنوار، ج 76، ص 15