امام صادق علیه السّلام فرمودند:
قیل لَهُ: عَلی ماذا بَنَیتَ اَمرَک؟ فَقالَ: عَلی اَربِعَه اشیاءَ: عَلِمتُ اَنَّ عَملی لا یَعمَلُهُ غیری، فَاجتَهَدتُ، وَ عَلِمتُ اَنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ مُطَّلِعٌ عَلیَّ، فَاستَحیَیتُ، وَ عَلِمتُ اَنَّ رِزقی لا یَأکُلُهُ غیری، فَاطمَأنَنتُ، وَ عَلِمتُ اَنَّ آخِرَ عُمرِیَ المَوتُ، فَاستَعددتُ؛
به امام صادق(علیه السلام) گفتند: کار خود را بر چه پایه ای بنا گذاشتی؟ فرمود: بر چهار چیز: دانستم که کار مرا، جز خود کسی انجام نمی دهد، پس تلاش کردم، دانستم که خداوند متعال بر من آگاه است، پس حیا کردم، دانستم که رزق مرا دیگری نمی خورد، پس اطمینان یافتم، و دانستم که پایان عمر من، مرگ است، پس آماده شدم.
بحارالانوار، ج75، ص228
شرح حدیث:
چهار نکته ای که امام صادق(علیه السلام) پایه و اساس زندگی خود را بر آن نهاده است، اصول بندگی و معیارهای سعادت و کامیابی است.
هر انسانی، در گرو اعمال خویش است. در قیامت از انسان نمی پرسند که فرزند کیستی، یا چقدر ثروت داشتی و یا مردم چقدر دوستت داشتند، بلکه می پرسند: «چه عملی داری؟». پس، هر کس باید بار خود را ببنددو و به فکر سعادت اخروی خود باشد.
گناه، حاصل لحظات غفلت انسان از خداست. اگر بنده، خدا را همیشه حاضر، ناظر و آگاه بداند، از او شرم می کند و سراغ معصیت نمی رود. این است، که «حیا» ارزنده ترین گوهر در وجود انسان است.
خداوند، رزّاق است و روزی بندگانش را عهده دار است. حرص و طمع، نتیجه ضعف ایمان به رزاقیّت پروردگار است. پس وقتی رزقِ مقدّر، خواهد رسید، دلیلی برای نگرانی و اضطراب نیست. مؤمن متوکّل، همیشه آرامش روحی دارد.
پایان کار هر کس در دنیا، «مرگ» است و مرگ نیز پایان نیست بلکه شروع مرحله ی جدیدی از حیات مستمرّ انسان است. چون فرصت عمر، محدود و مرگ و کوچ، گریزناپذیر است، پس باید آماده بود، بار سفر را برداشت و ره توشه آخرت را فراهم کرد.
کسی که به یاد مرگ و آخرت باشد، غافل نمی شود.
کسی هم که مرگ را مقدمه ی ورود به آخرت بداند، دست خالی نمی شود.
منبع: حکمت های صادقی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام صادق علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)
هر انسانی، در گرو اعمال خویش است. در قیامت از انسان نمی پرسند که فرزند کیستی، یا چقدر ثروت داشتی و یا مردم چقدر دوستت داشتند، بلکه می پرسند: «چه عملی داری؟». پس، هر کس باید بار خود را ببنددو و به فکر سعادت اخروی خود باشد.
گناه، حاصل لحظات غفلت انسان از خداست. اگر بنده، خدا را همیشه حاضر، ناظر و آگاه بداند، از او شرم می کند و سراغ معصیت نمی رود. این است، که «حیا» ارزنده ترین گوهر در وجود انسان است.
خداوند، رزّاق است و روزی بندگانش را عهده دار است. حرص و طمع، نتیجه ضعف ایمان به رزاقیّت پروردگار است. پس وقتی رزقِ مقدّر، خواهد رسید، دلیلی برای نگرانی و اضطراب نیست. مؤمن متوکّل، همیشه آرامش روحی دارد.
پایان کار هر کس در دنیا، «مرگ» است و مرگ نیز پایان نیست بلکه شروع مرحله ی جدیدی از حیات مستمرّ انسان است. چون فرصت عمر، محدود و مرگ و کوچ، گریزناپذیر است، پس باید آماده بود، بار سفر را برداشت و ره توشه آخرت را فراهم کرد.
کسی که به یاد مرگ و آخرت باشد، غافل نمی شود.
کسی هم که مرگ را مقدمه ی ورود به آخرت بداند، دست خالی نمی شود.
منبع: حکمت های صادقی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام صادق علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)