ابراز وجود، راهبردی است که معمولاً بسیار مؤثر واقع می شود.
برخی همسران برای بیان صریح خواسته های خود با دشواری مواجه هستند، زیرا به جای ابراز وجود، یا بیش از حد منفعلانه برخورد می کنند یا بیش از حد پرخاشگرانه، در حالی که ابراز وجود نقطه¬ای در میانه انفعال و پرخاشگری است.
تعداد کلمات 1499 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
تعداد کلمات 1499 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
انواع شیوه های ارتباطی
ما در هنگام بیان خواستههایمان با همسر یا هر شخص دیگری، به یکی از این سه شیوه عمل میکنیم:
1- منفعلانه همراه با پذیرش سلطه دیگران
بسیاری از افراد سلطه پذیر، احساسهای خالصانه، نیازها، ارزشها و نگرانیهای خویش را بیان نمیکنند. آنها به دیگران اجازه میدهند که به حریمشان تجاوز کنند، حقوقشان را نادیده بگیرند و به نیازهایشان بیتوجه باشند. این افراد، به ندرت خواستههای خود را مطرح میسازند و حتی وقتی که امکان ارضای این نیازها وجود دارد، آنها را نادیده میگیرند؛ همانند فردی که شخص زورگویی حقش را خورده بود، ولی جرئت اینکه همان¬جا از حقش دفاع کند، نداشت. وقتی به خانهاش آمد، به زیرزمین خانه رفت و شروع کرد به داد و بیداد و ناسزاگویی به فرد زورگو. همسرش با کنایه به وی گفت بسه دیگه، الان خون راه میافته، یارو را کُشتی!!
2- پرخاشگرانه
برخلاف افراد سلطهپذیر، افراد پرخاشگر احساسها، خواستهها و عقایدشان را از طریق آسیب رساندن به دیگران ابراز میکنند. آنها ممکن است با صدای بلند و یا با بیشرمی صحبت کنند. همچنین ممکن است بر زیردستان و اعضای خانواده خود تسلط داشته باشند و اصرار کنند که در مورد بخشهای مهم یک گفت-وگو، نظر نهایی را آنها بدهند. رفتار پرخاشگرانه، موجب رنجش، سلطه جویی یا انکار حقوق دیگران میشود.
3- همراه با ابراز وجود یا جرأتمندانه
برخلاف دو شیوه قبل، فرد با ابراز وجود، از حقوق خویش دفاع میکند و نیازها، ارزشها، نگرانیها و عقایدش را به شیوهای مستقیم و مناسب ابراز میکند. چنین فردی، در هنگام اِبراز نیازهای خویش، خواستههای دیگران را زیر پا نمیگذارد و به حریم شخصی آنها تجاوز یا سلطهجویی نمیکند.
چند گام کوچک
برای اینکه هنگام بیان خواستههای خود با همسر یا دیگران، از شیوه ابراز وجود استفاده کنیم، نه پرخاشگرانه و منفعلانه، چند گام کوچک باید برداریم:
گام اول: موقعیت را توصیف کنید؛
گام دوم: احساس خود را بیان کنید و فرد مقابل را براساس احساس خودتان مقصر نشمارید؛
گام سوم: خواستار تغییری مختصر و اختصاصی شوید؛
گام چهارم: بیان کنید که این تغییر، چه تفاوتی در احساس شما به وجود میآورد.
رسول هر روز به محض اینکه از سرکار به خانه میآمد، سرگرم تلفن همراهش میشد و تا دیر وقت این کار او ادامه داشت. مریم فکر می¬کرد دیگر رسول به او علاقهای ندارد و احساس تنهایی و ناراحتی میکرد. او با خود میاندیشید که چگونه میتواند این موضوع را با همسرش مطرح کند.
طبق آنچه گفتیم، مریم میتواند ناراحتیاش را به یکی از سه شیوه زیر ابراز کند:
گام اول: موقعیت را توصیف کنید؛
گام دوم: احساس خود را بیان کنید و فرد مقابل را براساس احساس خودتان مقصر نشمارید؛
گام سوم: خواستار تغییری مختصر و اختصاصی شوید؛
گام چهارم: بیان کنید که این تغییر، چه تفاوتی در احساس شما به وجود میآورد.
رسول هر روز به محض اینکه از سرکار به خانه میآمد، سرگرم تلفن همراهش میشد و تا دیر وقت این کار او ادامه داشت. مریم فکر می¬کرد دیگر رسول به او علاقهای ندارد و احساس تنهایی و ناراحتی میکرد. او با خود میاندیشید که چگونه میتواند این موضوع را با همسرش مطرح کند.
طبق آنچه گفتیم، مریم میتواند ناراحتیاش را به یکی از سه شیوه زیر ابراز کند:
1. شیوه منفعلانه
مریم جرئت اینکه با صراحت حرف دلش را بزند، ندارد و فقط با کج خلقی، بهانهگیری، قهر و گریه کردن و ... اعتراضش را نشان می¬دهد.
اىکه طبیب خستهای، روى زبان من ببین کین دَم و دودِ سینهام، بارِ دل است بر زبان
روشن است که با این روش، وی نه تنها به نتیجه دلخواه نخواهد رسید، بلکه اوضاع بدتر هم خواهد شد؛ چون شایعترین راهی که زن ندانسته جر و بحث را شروع میکند، آن است که به جای اینکه احساسش را بهطور مستقیم بروز دهد، به صورت غیر مستقیم ابراز میکند؛ برای نمونه سؤال¬های طعنهآمیز مطرح می¬سازد و پیامی حاکی از مخالفت را به شوهرش ابلاغ می¬کند.
بس که در پرده، چنگ گفت سخن بِبُرش موى، تا نَمُوید باز
اىکه طبیب خستهای، روى زبان من ببین کین دَم و دودِ سینهام، بارِ دل است بر زبان
روشن است که با این روش، وی نه تنها به نتیجه دلخواه نخواهد رسید، بلکه اوضاع بدتر هم خواهد شد؛ چون شایعترین راهی که زن ندانسته جر و بحث را شروع میکند، آن است که به جای اینکه احساسش را بهطور مستقیم بروز دهد، به صورت غیر مستقیم ابراز میکند؛ برای نمونه سؤال¬های طعنهآمیز مطرح می¬سازد و پیامی حاکی از مخالفت را به شوهرش ابلاغ می¬کند.
بس که در پرده، چنگ گفت سخن بِبُرش موى، تا نَمُوید باز
2. شیوۀ پرخاشگرانه
طبق این روش مریم شروع میکند به داد و بیداد کردن و بر سر همسرش فریاد میکشد که: تو خودخواهترین آدمی هستی که تا به حال دیدهام. صبح تا شب زحمت میکشم و خانه را برای آرامش تو مهیا میکنم، ولی تو شب که به خانه میآیی، یک راست میروی سراغ اون لعنتی، نه حرفی، نه محبتی. انگار نه انگار که ما هم آدمیم ... . از این زندگی خسته شدهام.
من به گوش خود، از دهانش دوش سخنانى شنیدهام که مَپُرس
من به گوش خود، از دهانش دوش سخنانى شنیدهام که مَپُرس
3. شیوه ابراز وجود
طبق این روش، مریم به شوهرش میگوید وقتی تو از سر کار به خانه میآیی و از همان ابتدا سرگرم تلفن همراهت می¬شوی، من احساس تنهایی و افسردگی میکنم. دوست دارم وقتی از سر کار میآیی، چایی بخوریم و در مورد آن روز با هم صحبت کنیم. این خیلی من را خوشحال میکند.
اى گُلِ خوشنسیم من، بلبل خویش را مَسوز کز سر صدق مىکند، شب همه شب دعاى تو
در این شیوه، مریم چهار گام تشکیل دهنده ابراز وجود را رعایت کرده است:
1) نخست آنکه، وی به توصیف موقعیتی پرداخته که سبب ناراحتی او شده بود. مریم با گفتن این جمله به رسول که: «وقتی تو از سر کار به خانه میآیی و از همان ابتدا سرگرم تلفن همراهت میشوی»، بدون اینکه فریاد بزند و گریه و زاری راه بیندازد یا همسرش را سرزنش کند، با آرامش تنها وضعیت را به روشنیِ هر چه بیشتر برای محسن بازگو کرد. او تنها باید به توصیف حقایق مرتبط با آن وضعیت میپرداخت بدون آنکه اجازه دهد احساسش و باورهایش درباره علت بروز آن موقعیت وارد این محدوده شوند؛
2) در گام بعدی، مریم احساس خود را بیان کرد. او گفت در آن وضعیت، به او احساس تنهایی و افسردگی دست میدهد. او در این وهله هم رسول را مقصر نشمرد، بلکه به روشنی هرچه بیشتر، احساس خود را توصیف کرد. اگر بیدرنگ به سرزنش همسرش میپرداخت، تنها سبب میشد که او در برابرش جبهه بگیرد؛
3) مریم در گام سوم، خواستهاش را با همسرش مطرح کرد با این عبارت که: «دوست دارم وقتی از سر کار می¬آیی، باهم چایی بخوریم و در مورد آن روز با هم صحبت کنیم». مریم در این مورد هم، به صورتی اختصاصی، به آنچه در نظر دارد، اشاره میکند و به این ترتیب، رسول متوجه میشود که چه جنبهای از رفتار خود را تغییر دهد؛
4) در گام چهارم مریم همسرش را متوجه این نکته کرد که تغییر مورد نظر، احساس متفاوتی را در او ایجاد میکند؛ به عبارت دیگر، به همسرش گفت که اگر او مطابق خواست وی عمل کند، وی را خوشحال میکند. پس اگر رسول بخواهد احساس بهتری را در وجود همسرش برانگیزاند، میداند که باید چه کند.
یک بار دیگر این چهار گام ساده را یادآوری میکنیم:
گام اول: موقعیت را توصیف کنید؛
گام دوم: احساس خود را بیان کنید و فرد مقابل را براساس احساس خودتان مقصر نشمارید؛
گام سوم: خواستار تغییری مختصر و اختصاصی شوید؛
گام چهارم: بیان کنید که این تغییر، چه تفاوتی در احساس شما به وجود میآورد.
البته در بسیاری از موارد، ممکن است ما فقط نیازمند سه گام اول یا دو گام اول باشیم:
1. وقتی تو از سر کار به خانه میآیی و یکراست به سراغ کامپیوتر میروی، من احساس تنهایی میکنم؛
2. وقتی که احساس مرا نادیده میگیری، نمیتوانم احساسی عاشقانه داشته باشم؛
3. وقتی در مقابل دیگران مرا ملامت میکنی، علاقهام به تو کم میشود.
اى گُلِ خوشنسیم من، بلبل خویش را مَسوز کز سر صدق مىکند، شب همه شب دعاى تو
در این شیوه، مریم چهار گام تشکیل دهنده ابراز وجود را رعایت کرده است:
1) نخست آنکه، وی به توصیف موقعیتی پرداخته که سبب ناراحتی او شده بود. مریم با گفتن این جمله به رسول که: «وقتی تو از سر کار به خانه میآیی و از همان ابتدا سرگرم تلفن همراهت میشوی»، بدون اینکه فریاد بزند و گریه و زاری راه بیندازد یا همسرش را سرزنش کند، با آرامش تنها وضعیت را به روشنیِ هر چه بیشتر برای محسن بازگو کرد. او تنها باید به توصیف حقایق مرتبط با آن وضعیت میپرداخت بدون آنکه اجازه دهد احساسش و باورهایش درباره علت بروز آن موقعیت وارد این محدوده شوند؛
2) در گام بعدی، مریم احساس خود را بیان کرد. او گفت در آن وضعیت، به او احساس تنهایی و افسردگی دست میدهد. او در این وهله هم رسول را مقصر نشمرد، بلکه به روشنی هرچه بیشتر، احساس خود را توصیف کرد. اگر بیدرنگ به سرزنش همسرش میپرداخت، تنها سبب میشد که او در برابرش جبهه بگیرد؛
3) مریم در گام سوم، خواستهاش را با همسرش مطرح کرد با این عبارت که: «دوست دارم وقتی از سر کار می¬آیی، باهم چایی بخوریم و در مورد آن روز با هم صحبت کنیم». مریم در این مورد هم، به صورتی اختصاصی، به آنچه در نظر دارد، اشاره میکند و به این ترتیب، رسول متوجه میشود که چه جنبهای از رفتار خود را تغییر دهد؛
4) در گام چهارم مریم همسرش را متوجه این نکته کرد که تغییر مورد نظر، احساس متفاوتی را در او ایجاد میکند؛ به عبارت دیگر، به همسرش گفت که اگر او مطابق خواست وی عمل کند، وی را خوشحال میکند. پس اگر رسول بخواهد احساس بهتری را در وجود همسرش برانگیزاند، میداند که باید چه کند.
یک بار دیگر این چهار گام ساده را یادآوری میکنیم:
گام اول: موقعیت را توصیف کنید؛
گام دوم: احساس خود را بیان کنید و فرد مقابل را براساس احساس خودتان مقصر نشمارید؛
گام سوم: خواستار تغییری مختصر و اختصاصی شوید؛
گام چهارم: بیان کنید که این تغییر، چه تفاوتی در احساس شما به وجود میآورد.
البته در بسیاری از موارد، ممکن است ما فقط نیازمند سه گام اول یا دو گام اول باشیم:
1. وقتی تو از سر کار به خانه میآیی و یکراست به سراغ کامپیوتر میروی، من احساس تنهایی میکنم؛
2. وقتی که احساس مرا نادیده میگیری، نمیتوانم احساسی عاشقانه داشته باشم؛
3. وقتی در مقابل دیگران مرا ملامت میکنی، علاقهام به تو کم میشود.
کلمه «من» بجای کلمه «تو»
در هرحال، اصل و شالوده ابراز وجود بین همسران، این است که هرکس از جانب خودش حرف بزند و از احساس خودش بگوید؛ برای نمونه، همسرتان که دیر به خانه آمد، نگویید تو چرا دیر آمدی؟ زیرا این لفظ را قاضیها و بازجوها به کار میبرند. هیچگاه از کلمه «تو» استفاده نکنید، بلکه کلمه «من» را به کار ببرید و بگویید «من امشب از دیر آمدن تو احساس بدی داشتم» و یا «من از اینکه امشب در کنارم نبودی، دلواپس شدم». این بیان حساسیت کمتری بر میانگیزاند و تأثیر مثبت بیشتری دارد. «آیتالله بهجت»در مورد استفاده نکردن از کلمه «تو»، در جمله کوتاهی به فرزندانشان توصیه میفرمودند: «به قول آقای بروجردی تو نگو، مگر به تُفنگ».
افزون بر این، زمانیکه شما از ضمیر «من» استفاده میکنید، نشان میدهید مسئولیت احساس و خواستههای خود را به گردن گرفتهاید. جمله: «وقتی دیر میکنی، من احساس میکنم کسی مراقب من نیست»، بسیار بهتر از این است که بگویید: «وقتی دیر میکنی، تو سبب میشوی که من احساس بدی داشته باشم». جمله دوم ملامت بار است و جمله اول احساس برانگیز.
منابع :
1. کتاب رمز و راز دلبران، علی محمد صالحی، قم، 1394.
2. مرزهای زناشویی، هنری کلود، جان تاونزند، ترجمه: هادی همامی، چاپ دوم، تهران، نشر دانژه، 1390.
3. کودک خوشبین، مارتین ای.پی سلیگمن، ترجمه: فروزنده داورپناه، تهران، انتشارات رشد، 1383.
4. خودی نشان بدهید، علیمحمد صالحی، قم، انتشارات مؤسسه امامخمینی، 1391.
5. مجله خانه خوبان، ش 42، ص 25.
افزون بر این، زمانیکه شما از ضمیر «من» استفاده میکنید، نشان میدهید مسئولیت احساس و خواستههای خود را به گردن گرفتهاید. جمله: «وقتی دیر میکنی، من احساس میکنم کسی مراقب من نیست»، بسیار بهتر از این است که بگویید: «وقتی دیر میکنی، تو سبب میشوی که من احساس بدی داشته باشم». جمله دوم ملامت بار است و جمله اول احساس برانگیز.
منابع :
1. کتاب رمز و راز دلبران، علی محمد صالحی، قم، 1394.
2. مرزهای زناشویی، هنری کلود، جان تاونزند، ترجمه: هادی همامی، چاپ دوم، تهران، نشر دانژه، 1390.
3. کودک خوشبین، مارتین ای.پی سلیگمن، ترجمه: فروزنده داورپناه، تهران، انتشارات رشد، 1383.
4. خودی نشان بدهید، علیمحمد صالحی، قم، انتشارات مؤسسه امامخمینی، 1391.
5. مجله خانه خوبان، ش 42، ص 25.
بیشتر بخوانید :
استحکام روابط در خانواده های سالم و متعادل
ارتباط سالم، خانواده سالم
ویژگی های زندگی مشترک سالم