کیفیت زندگی انسان، به کیفیت افکار تولید شده در کارگاه تولید فکر او بستگی دارد.
چکیده : انسان هایی که زیبا و امیدوارانه میاندیشند، سلامت میمانند. انسان هایی که منفی و مأیوسانه میاندیشند، نه تنها در بسیاری از عرصههای زندگی ناکام میمانند، بلکه از نظر سلامتی هم مشکل خواهند داشت.
تعداد کلمات 1005 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
تعداد کلمات 1005 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
تکنیک بهبود تصورات ذهنی
خیلی از مواقع ناراحتی و ناآرامی ما ناشی از دیگران یا وضعیت بیرونی نیست، بلکه ناشی از افکار و تصورات و بینش خود ماست. همه انسانها بی آن که آگاه باشند، پیوسته تصاویر ذهنی متفاوتی را در خود نگاه میدارند. این تصاویر ممکن است مثبت یا منفی باشد. وقتی که تصاویر منفی باشد، احساس ناآرامی و وقتی که تصاویر مثبت باشد، احساس آرامش میکنیم.
لذا ترس از آینده، ترس از ناکامی و افکار منفی را کنار بگذارید، زیرا این افکار منفی؛ شما را ناراحت و ناآرام میکند. ویلیام جیمز روانشناس مشهور میگوید: «ایمان و باور ما در ابتدای هر مسؤولیت دشواری، تنها عاملی است که موفقیت نهایی را تضمین میکند.» وقتی انتظار بهترین پیشامد را دارید، در واقع نیرویی مغناطیسی از مغزتان خارج میشود که براساس قانون جاذبه، بهترینها را جذب میکند. اگر انتظار بدترین پیشامدها را داشته باشید، از مغزتان قدرت دافعهای رها میکنید که سبب میشود بهترینها از شما بگریزد.[1]
لذا ترس از آینده، ترس از ناکامی و افکار منفی را کنار بگذارید، زیرا این افکار منفی؛ شما را ناراحت و ناآرام میکند. ویلیام جیمز روانشناس مشهور میگوید: «ایمان و باور ما در ابتدای هر مسؤولیت دشواری، تنها عاملی است که موفقیت نهایی را تضمین میکند.» وقتی انتظار بهترین پیشامد را دارید، در واقع نیرویی مغناطیسی از مغزتان خارج میشود که براساس قانون جاذبه، بهترینها را جذب میکند. اگر انتظار بدترین پیشامدها را داشته باشید، از مغزتان قدرت دافعهای رها میکنید که سبب میشود بهترینها از شما بگریزد.[1]
آثار تفکرات انسان در زندگی او
دکتر علیرضا آزمندیان بنیانگذار تکنولوژی فکر در ایران میگوید: «دنیای انسان دنیای خلق اندیشههای اوست. آدمی هر پدیدهای را که در دنیای واقعیات خلق میکند، ابتدا در کارگاه ذهن خود به صورت یک اندیشه تولید میکند. زندگی انسان ما حصل لحظه لحظههای تفکر اوست. انسان هایی که زیبا و امیدوارانه میاندیشند، سلامت میمانند. انسان هایی که منفی و مأیوسانه میاندیشند، نه تنها در بسیاری از عرصههای زندگی ناکام میمانند، بلکه از نظر سلامتی هم مشکل خواهند داشت.»[2] «هر انسان به طور متوسط در طول شبانهروز حدود 60000 رشته فکر تولید میکند که این افکار، زندگی او را میسازد. به عبارت دیگر کیفیت زندگی انسان، به کیفیت افکار تولید شده در کارگاه تولید فکر او بستگی دارد. فکر عامل اعتماد به نفس و خودباوری است. فکر، عامل ایجاد احساس عشق یا تنفر است. فکر، عامل دوستی ها و دشمنی هاست. فکر عامل غم یا شادی است. فکر عامل موفقیت ها و شکست هاست. فکر عامل نیکی ها و بدی هاست. آرامش و اضطراب میتواند حاصل کیفیت لحظه لحظههای اندیشه یک انسان باشد.»[3]
ناپلیون هیل از پیشگامان بحث تکنولوژی فکر در آمریکا، معتقد است «زندگی توأم با ثروت و آرامش ذهن، اغلب به سراغ کسانی میآید که از نگرش ذهنی مثبت برخوردارند. او میگوید از همین نوع نگرش ذهنی است که موفقیت یا شکست، آرامش ذهن یا تنش عصبی و گرایش به سوی سلامتی یا بیماری آغاز میشود. افکار ماهیت خاص خودشان را دارند، چنانچه یک نفرین به صورت نفرین و یک دعا به صورت دعا به شما باز میگردد. و لذا توصیه میکند: افکار مثبت ساطع کنید تا دنیا اثرات مثبتی، به مراتب بزرگتر را برای کمک به شما منعکس کند.»[4]
هیل میگوید: «ذهن انسان آنچه را بتواند باور کند، میتواند به دست هم بیاورد. این رازی است که در گذشت زمان شناخته شده است. رازی که بر دستاوردها و موفقیت های امروز بشر حاکم است. او میگوید زمانی که باور کنید از سلامت کامل برخوردار خواهید بود، واقعاً به سلامت کامل دست خواهید یافت. اگر باور کنید که به آرامش خاطر دست خواهید یافت، واقعاً به آرامش خاطر و نتایج حیرتانگیزش دست خواهید یافت. در ادامه میگوید: البته با آرزو کردن به جایی نمیرسیم. آرزو، باور نیست. آرزو در ذهن حالتی سطحی دارد. مثل این که بگویید ای کاش فلان مقدار پول داشتم، ای کاش میتوانستم فلان کار را بکنم. اما باور در اعماق ذهنتان ایجاد میشود و بخشی از وجود شما میگردد.
به همین دلیل است که باور حقیقی و عمیق میتواند ترشحات غددتان و محتوای جریان خونتان را تغییر بدهد و همین طور تغییرات فیزیکی دیگری که علم پزشکی نمیتواند آن را توجیه کند. باوری که طول موج شناخته نشدهاش را از اعماق ذهنتان به اعماق ذهن شخص دیگری میفرستید، بخش زیادی از قدرت شخصیتی و قدرتهای دیگر را توجیه میکند.»[5]
ناپلیون هیل از پیشگامان بحث تکنولوژی فکر در آمریکا، معتقد است «زندگی توأم با ثروت و آرامش ذهن، اغلب به سراغ کسانی میآید که از نگرش ذهنی مثبت برخوردارند. او میگوید از همین نوع نگرش ذهنی است که موفقیت یا شکست، آرامش ذهن یا تنش عصبی و گرایش به سوی سلامتی یا بیماری آغاز میشود. افکار ماهیت خاص خودشان را دارند، چنانچه یک نفرین به صورت نفرین و یک دعا به صورت دعا به شما باز میگردد. و لذا توصیه میکند: افکار مثبت ساطع کنید تا دنیا اثرات مثبتی، به مراتب بزرگتر را برای کمک به شما منعکس کند.»[4]
هیل میگوید: «ذهن انسان آنچه را بتواند باور کند، میتواند به دست هم بیاورد. این رازی است که در گذشت زمان شناخته شده است. رازی که بر دستاوردها و موفقیت های امروز بشر حاکم است. او میگوید زمانی که باور کنید از سلامت کامل برخوردار خواهید بود، واقعاً به سلامت کامل دست خواهید یافت. اگر باور کنید که به آرامش خاطر دست خواهید یافت، واقعاً به آرامش خاطر و نتایج حیرتانگیزش دست خواهید یافت. در ادامه میگوید: البته با آرزو کردن به جایی نمیرسیم. آرزو، باور نیست. آرزو در ذهن حالتی سطحی دارد. مثل این که بگویید ای کاش فلان مقدار پول داشتم، ای کاش میتوانستم فلان کار را بکنم. اما باور در اعماق ذهنتان ایجاد میشود و بخشی از وجود شما میگردد.
به همین دلیل است که باور حقیقی و عمیق میتواند ترشحات غددتان و محتوای جریان خونتان را تغییر بدهد و همین طور تغییرات فیزیکی دیگری که علم پزشکی نمیتواند آن را توجیه کند. باوری که طول موج شناخته نشدهاش را از اعماق ذهنتان به اعماق ذهن شخص دیگری میفرستید، بخش زیادی از قدرت شخصیتی و قدرتهای دیگر را توجیه میکند.»[5]
ارتباط تفکرات و روح انسان
نوع تفکرات و حالات ذهنی ما نه تنها تأثیر مستقیم در حالات روحی ما دارند و میتوانند راحتی و آرامش و یا اضطراب و نگرانی را برایمان به ارمغان بیاورند، بلکه با تأثیرات مستقیمی که بر جسم ما دارند، میتوانند با بیمار یا سالم نمودن بدنمان، بار دیگر بستر نگرانی و ناآرامی و یا راحتی و آرامش ما را فراهم سازند. در این مورد دکتر جمبالسکی میگوید: «قرن ها تمایل بشر بر آن بوده است که سلامت را صرفاً مربوط به جسم بداند. پزشکان و بیماران هر دو فقط متوجه بدن و ناراحتی های آن بودهاند. در طب غرب، تأکید و توجهی به ابعاد ظریف درونی و روحی بیمار نبود. هنگامی که من دانشجوی پزشکی بودم، جامعه پزشکی مایل نبود به طور جدی به نگرشهای بیمار (شامل افکار و احساسات موجود در ذهن او) بپردازد، چیزی که نقش مهمی در بیماری و بهبود بازی میکند. اما در دهههای اخیر تحقیقات بسیاری در این زمینه شده است. به نظر میرسد هیچ بیماری شناخته شدهای وجود ندارد که در نتیجه افکار و احساسات ما به وجود نیامده باشد و دیگر این که نگرش های ما در تواناییمان جهت بهبود بیماری و سلامت دارای نقشی اساسی است.
از سال 1950 میلادی علم پزشکی متوجه حالت ذهن و روح و تأثیر آنها بر سلامت یا گسترش بیماری شده است. جالب توجه است که بدانیم بیش از 50% بیماران پزشکان داخلی، دارای ناراحتی های جسمانی نیستند. مطالعات اخیر نشان میدهد که بیش از 80% بیماران پزشکان عمومی، بدون استفاده از شیوههای پزشکی، درمانپذیر هستند. یکی از مراکز پزشکان سان فرانسیسکو گزارش کرده است که بخش عمدهای از بیماران که «نگرانهای سالم» نامیده میشوند، کسانی هستند که هیچ گونه ناراحتی جسمانی ندارند و فقط به دنبال درمان ناراحتی های ناشی از نگرانی خویش هستند.»[6]
منبع : برگرفته از کتاب "روانشناسی آرامش"
موسسه فرهنگی قدر ولایت
از سال 1950 میلادی علم پزشکی متوجه حالت ذهن و روح و تأثیر آنها بر سلامت یا گسترش بیماری شده است. جالب توجه است که بدانیم بیش از 50% بیماران پزشکان داخلی، دارای ناراحتی های جسمانی نیستند. مطالعات اخیر نشان میدهد که بیش از 80% بیماران پزشکان عمومی، بدون استفاده از شیوههای پزشکی، درمانپذیر هستند. یکی از مراکز پزشکان سان فرانسیسکو گزارش کرده است که بخش عمدهای از بیماران که «نگرانهای سالم» نامیده میشوند، کسانی هستند که هیچ گونه ناراحتی جسمانی ندارند و فقط به دنبال درمان ناراحتی های ناشی از نگرانی خویش هستند.»[6]
منبع : برگرفته از کتاب "روانشناسی آرامش"
موسسه فرهنگی قدر ولایت
بیشتر بخوانید :
آرامش بخش های زندگی
رسیدن به آرامش درون، با گذشت کردن
راه های رسیدن به آرامش روانی
پی نوشت :
[1]- نورمن وینسنت پیل، مثبتدرمانی، ص 135.
[2]- علیرضا آزمندیان، تکنولوژی فکر، ص 42.
[3]- همان، صفحات 44 تا 46.
[4]- ناپلیون هیل، بیندیشید و در آرامش ثروتمند شوید، صفحات 47 تا 57.
[5]- همان، ص 221.
[6]- جرالد جمبالسکی، فکرت را عوض کن زندگیت عوض میشود، ص 84.