آزاداندیشی به معنای بهره گیری از بهترین اندیشه هاست.
چکیده: انسان به دلیل محدودیتی که در وجود اوست، نمی تواند همه ابعاد و جوانب یک کار و یا موضوع را درک کند؛ از همین روی به او سفارش شده است که از اندیشه دیگران بهره گیرد. مهارت آزاد اندیشی با مشورت ارتباط نزدیکی دارد. با ما همراه باشید تا در این مورد بیشتر بدانید.
تعداد کلمات 771 / تخمین زمان مطالعه 4 دقیقه
تعداد کلمات 771 / تخمین زمان مطالعه 4 دقیقه
مفهوم آزاداندیشی
آزاد اندیشی به معنای چاره اندیشی (تصمیم گیری) از طریق استقبال از دیدگاه ها و اندیشه های مختلف و انتخاب بهترین آنهاست.
تصمیم گیری و حل مسئله، مستلزم تفکر برای برشمردن راه حل ها و گزینه های ممکن و نیز انتخاب بهترین راه حل و گزینه است. اولین گزینه ضرورت بهترین گزینه ممکن نیست. انتخاب بهترین راه حل، مستلزم استقبال از کلیه نظرها و اندیشه های مختلف است.
بر اساس روایات آنچه موجب نابودی انسان می شود، این است که آنچه را نمی داند، سئوال نمی کند. استقبال از نظرها و اندیشه های مختلف موجب شناسایی اشتباهات می شود. بنابراین، اندیشه های مختلف را باید کنار یکدیگر گذاشت تا راه درست از آنها متولد شود یا اینکه به تمام نظرها توجه کرد و درست ترین آنها را برگزید؛ زیرا فرد عاقل نظر عقلا و دانش دانشمندان را به نظر و دانش خود می افزاید.
تصمیم گیری و حل مسئله، مستلزم تفکر برای برشمردن راه حل ها و گزینه های ممکن و نیز انتخاب بهترین راه حل و گزینه است. اولین گزینه ضرورت بهترین گزینه ممکن نیست. انتخاب بهترین راه حل، مستلزم استقبال از کلیه نظرها و اندیشه های مختلف است.
بر اساس روایات آنچه موجب نابودی انسان می شود، این است که آنچه را نمی داند، سئوال نمی کند. استقبال از نظرها و اندیشه های مختلف موجب شناسایی اشتباهات می شود. بنابراین، اندیشه های مختلف را باید کنار یکدیگر گذاشت تا راه درست از آنها متولد شود یا اینکه به تمام نظرها توجه کرد و درست ترین آنها را برگزید؛ زیرا فرد عاقل نظر عقلا و دانش دانشمندان را به نظر و دانش خود می افزاید.
بهره گیری از اندیشه های دیگران
چاره اندیشی (تصمیم گیری)، لازمه بقای قدرت هاست و تفکر، لازمه و اندیشی است و کسی که از نظرهای مختلف آگاه نباشد، قادر به چاره اندیشی صحیحی نخواهد بود. چه بسا چاره اندیشی هایی که چاره اش او را به خاک افکند. عاقل کسی است که با تفکر صحیح و توجه به سرانجام کارها نظرها و اندیشه های مختلف را مورد توجه قرار دهد. احمق ترین فرد کسی است که خود را عاقل ترین مردم می داند و کسی که دانش دانشمندان را سبک می شمارد و به آن توجه نمی کند، فردی است احمق و نادان و عاقل کسی است که نظر خود را متهم کند و به هر چیزی که نفس او در نظر او می آراید، اعتماد نکند.
مهم ترین نقش عقل، قدرت تجزیه و تحلیل اطلاعات و تفکیک اطلاعات صحیح از اطلاعات صحیح است.[1] به بندگان من بشارت ده، کسانی که سخن را می شنوند و سپس بهترین آن را انتخاب و پیروی می کنند؛ آنان کسانی هستند که مورد هدایت الهی قرار گرفتند و صاحب عقل و خرد هستند (قرآن کریم).
ذهن باید به صورت یک غربال و یا صافی عمل کند؛ به گونه ای که قادر به تشخیص اطلاعات درست از نادرست باشد و اطلاعات درست را بپذیرد و اطلاعات نادرست را رد کند:
بزرگ ترین جهالت این است که انسان هر آنچه را شنید، بیان کند (پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، و سخن حق را از اهل باطل بپذیرید و سخن باطل را از اهل حق نپذیرید و نقد کننده سخن باشید (حضرت مسیح (علیه السلام).
آزاداندیشی علاوه بر قدرت تجزیه و تحلیل، مستلزم روح علمی است. روح علمی به این معناست که فرد بدون دخالت دادن هوای نفس خود فقط به دنبال حقیقت باشد نه اینکه بخواهد حقیقت به گونه ای باشد که او می خواهد؛ یعنی ابتدا مدعا را انتخاب بعد دلایل و شواهدی را برای اثبات آن جستجو نماید؛ بلکه باید بر عکس عمل کرد؛ یعنی صرف نظر از اینکه نتیجه و حقیقت اثبات شده مطابق و یا برخلاف میل فرد باشد، ابتدا باید در جستجوی دلایل و شواهد باشد و بر این اساس مدعای خود را انتخاب کند.[2] آزاد اندیشی، مستلزم مشورت با دیگران نیز می باشد. مشورت یکی از روش های رشد عقلانی است.
پیشه ور کامل شود از پیشه گر
عقل قوت گیرد از عقل دگر
آشنایی عقل با عقل از صفا
چون شود هر دم فزون باشد ملا
عقل را با عقل یاری یارکن
امرهم شوری بخوان و کار کن[3]
امام علی(علیه السلام) می فرماید: «کسی که با مردان (خردمند) مشورت کند، در عقل آنان شریک می شود.» از سوی دیگر اگر اندیشه ای بر جمعی حاکم باشد و آنان نتوانند آن را نقد کنند، عقل آنان امکان تعالی نمی یابد. همان گونه که استفاده نکردن از یک عضله آن را از کار می اندازد، چنانچه عقل به فعالیت وادار نشود، به تدریج از کار می افتد. بنابراین، عقول باید با یکدیگر برخورد کرده و فرصت تحرک داشته باشند. در محیطی که مدام مسائل نو طرح می شود و انسان را به تأمل و سؤال وامی دارد، عقل امکان شکوفایی و رشد می یابد.[4]
منبع: مهارت های مدیریت خویشتن
نویسنده: محمود رضایی زاده، علی اکبر مهاجری
مهم ترین نقش عقل، قدرت تجزیه و تحلیل اطلاعات و تفکیک اطلاعات صحیح از اطلاعات صحیح است.[1] به بندگان من بشارت ده، کسانی که سخن را می شنوند و سپس بهترین آن را انتخاب و پیروی می کنند؛ آنان کسانی هستند که مورد هدایت الهی قرار گرفتند و صاحب عقل و خرد هستند (قرآن کریم).
ذهن باید به صورت یک غربال و یا صافی عمل کند؛ به گونه ای که قادر به تشخیص اطلاعات درست از نادرست باشد و اطلاعات درست را بپذیرد و اطلاعات نادرست را رد کند:
بزرگ ترین جهالت این است که انسان هر آنچه را شنید، بیان کند (پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، و سخن حق را از اهل باطل بپذیرید و سخن باطل را از اهل حق نپذیرید و نقد کننده سخن باشید (حضرت مسیح (علیه السلام).
آزاداندیشی علاوه بر قدرت تجزیه و تحلیل، مستلزم روح علمی است. روح علمی به این معناست که فرد بدون دخالت دادن هوای نفس خود فقط به دنبال حقیقت باشد نه اینکه بخواهد حقیقت به گونه ای باشد که او می خواهد؛ یعنی ابتدا مدعا را انتخاب بعد دلایل و شواهدی را برای اثبات آن جستجو نماید؛ بلکه باید بر عکس عمل کرد؛ یعنی صرف نظر از اینکه نتیجه و حقیقت اثبات شده مطابق و یا برخلاف میل فرد باشد، ابتدا باید در جستجوی دلایل و شواهد باشد و بر این اساس مدعای خود را انتخاب کند.[2] آزاد اندیشی، مستلزم مشورت با دیگران نیز می باشد. مشورت یکی از روش های رشد عقلانی است.
پیشه ور کامل شود از پیشه گر
عقل قوت گیرد از عقل دگر
آشنایی عقل با عقل از صفا
چون شود هر دم فزون باشد ملا
عقل را با عقل یاری یارکن
امرهم شوری بخوان و کار کن[3]
امام علی(علیه السلام) می فرماید: «کسی که با مردان (خردمند) مشورت کند، در عقل آنان شریک می شود.» از سوی دیگر اگر اندیشه ای بر جمعی حاکم باشد و آنان نتوانند آن را نقد کنند، عقل آنان امکان تعالی نمی یابد. همان گونه که استفاده نکردن از یک عضله آن را از کار می اندازد، چنانچه عقل به فعالیت وادار نشود، به تدریج از کار می افتد. بنابراین، عقول باید با یکدیگر برخورد کرده و فرصت تحرک داشته باشند. در محیطی که مدام مسائل نو طرح می شود و انسان را به تأمل و سؤال وامی دارد، عقل امکان شکوفایی و رشد می یابد.[4]
منبع: مهارت های مدیریت خویشتن
نویسنده: محمود رضایی زاده، علی اکبر مهاجری
بیشتر بخوانید :
آزاداندیشی اسلامی
آداب آزاداندیشی در اسلام
پی نوشت :
[1] . مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، تهران، صدرا، ص 38.
[2] . همان، ص 51.
[3] . مولوی
[4] . محسن ایمانی، تربیت عقلانی، تهران، امیرکبیر، ص ۲۰۳-۱۷۲.
[1] . مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، تهران، صدرا، ص 38.
[2] . همان، ص 51.
[3] . مولوی
[4] . محسن ایمانی، تربیت عقلانی، تهران، امیرکبیر، ص ۲۰۳-۱۷۲.