متکی به نفس بودن با تکبر تفاوت دارد.
چکیده: اگر همیشه عادت داشته اید که دیگران برای تان تصمیم بگیرند و یا اگر رضایت دیگران برایتان مهم بوده است، متکی به نفس بودن می تواند برای شما واقعا چالش برانگیز باشد. با ما همراه باشید تا بیاموزید که چگونه می توان متکی به نفس باشید.
تعداد کلمات 2183 / تخمین زمان مطالعه 11 دقیقه
تعداد کلمات 2183 / تخمین زمان مطالعه 11 دقیقه
متکی به نفس بودن
وقتی شما از خواسته های تان می گذرید تا به مزاج دیگران خوش بیاید، به راحتی دارید خودتان را کم ارزش جلوه می دهید؛ یاد بگیرید متکی به نفس باشید، در این صورت، دیگران خواهند فهمید که به شما احترام بگذارند، شما را تحت معذوریت نگذارند و رفتارهای تان را اداره نکنند. فراموش کردن عادت های قدیمی، و به دست آوردن اعتماد به نفس برای متکی به نفس شدن، یک شبه اتفاق نخواهد افتاد؛ اما پیشرفت در این مسیر با اولین قدم آغاز می شود.
بخش اول: خودتان را باور کنید
1. اعتماد به نفس داشته باشید. ایجاد حس قوی اعتماد به نفس، اولین گام برای متکی به نفس شدن است. اگر هیچ گونه اعتماد به نفسی نداشته باشید و خودتان را باور نکنید، چگونه انتظار خواهید داشت که دیگران برای تان اعتبار قائل شوند؟
برای مردم بسیار راحت است که عدم موفقیت و کمبود اعتماد به نفس دیگران را محل اعراب قرار دهند، چرا که ساده تر به اهدافشان خواهند رسید. اگر اعتماد به نفس داشته باشید، احتمال کمتری می رود که مردم شما را دست بیاندازند و یا شما را شخص ضعیفی بپندارند.
اعتماد به نفس، از درون انسان نشأت می گیرد. بنا بر این هرکاری که لازم است انجام دهید تا احساس تان را نسبت به خود بهتر کنید. مهارت جدیدی را یاد بگیرید، وزن تان را کم کنید، تصدیق های مثبت روزانه را با خود تکرار کنید – هیچ چیزی یک شبه تغییر نمی کند، اما اعتماد به نفس شما به مرور زمان بیشتر خواهد شد.
2. برای خود اهدافی را تعیین کنید. هدف ها باعث می شوند که شما احساس کنید با اراده هستید و خودتان سرنوشت تان را کنترل می کنید، و به شما کمک می کند تا بدانید واقعا چه می خواهید. این یک امر ضروری است تا متکی به نفس شوید و از چیره شدن دیگران بر خودتان جلوگیری کنید.
با تعیین یک هدف جاه طلبانه اما قابل دستیابی در طی چند هفته، چند ماه و یا چند سال، به خودتان انگیزه بدهید. این هدف می تواند هر چیزی باشد – ارتقای شغلی، رتبه ی بالای کنکور، یا شرکت در مسابقات رده بالا – تا آنجایی که باعث شود به خودتان افتخار کنید و برای خود ارزش قائل شوید.
زمانی که در نهایت به اهداف تان رسیدید، یک لحظه پشت سرتان را نگاه کنید و به خاطر بیاورید که چه مسیر طولانی را پیموده اید که به اینجا رسیده اید، تا قدر آنچه به دست آورده اید را بدانید. با خودتان عهد ببندید که هرگز به خودتان اجازه نخواهید داد به نقطه ای که قبلا بوده اید بازگردید.
3. طرز برخورد خوبی داشته باشید. رفتار شما همه چیز را تعیین می کند – رفتار شما بر ذهنیت افراد نسبت به شما اثر می گذارد، حتی نگرش شما به خودتان را نیز تعیین می کند. نوع برخورد شما شامل تُن صدا، کیفیت افکار، حالات چهره، واکنش ها و زبان بدن شما می باشد.
به خاطر داشته باشید که برخورد شما واگیر دارد. به این معنی که اگر شما نسبت به مسائل، پرشور، شاد و روشن باشید، دیگران را نیز تشویق می کنید تا احساس خوبی نسبت به خودشان و محیط اطرافشان داشته باشند. و اما اگر نسبت به هر چیزی کج خلقی کنید و بدبین باشید، به زودی شاهد واکنش های مشابه و منفی دیگران خواهید بود.
ما طبیعتا ترجیح می دهیم با افرادی سر و کار داشته باشیم که حس خوبی را به ما منتقل می کنند، همچنین بیشتر مشتاق گوش دادن و پاسخ دادن به کسی هستیم که برخورد خوب و مثبتی دارد.
به همین میزان، احتمالا دوست نداریم با شخصی که رفتار و افکار منفی را به ما منتقل می کند، مراوده داشته باشیم. تصمیم بگیرید که طرز برخورد خوب و مثبتی داشته باشید تا در مسیر رسیدن به اتکا به نفس قدم بردارید.
4. به خودتان، به عنوان یک قربانی نگاه نکنید. زمانی که مثل یک قربانی رفتار می کنید، کاملا خلاف مسیر اتکا به نفس حرکت می کنید، برعکس، دارید خودتان را کوچک می کنید و سرزنش های دیگران را به جان می خرید.
یاد بگیرید چگونه "نه" بگویید، از سخت ترین و در عین حال مهم ترین راه های رسیدن به اتکای به نفس می باشد. اگر از آن دسته افرادی هستید که میل به "بله" گفتن دارید و نمی خواهید روی کسی را زمین بیاندازید، می توان گفت در معرض خطر تبدیل شدن به کسی هستید که همگی می خواهند از او سوء استفاده کنند.
عدم اتکای به نفس، برای بسیاری از مردم، ریشه در ترس از طرد شدن و یا مورد تمسخر قرار گرفتن دارد که تجربه ی آن را در گذشته و در شرایط مشابه داشته اند. اگر انتخاب کنید که این تجربیات منفی برای تان تکرار شود و از موضع خود عقب نشینی کنید، از مسیر رسیدن به اتکای به نفس باز می ایستید و نقش قربانی را بازی خواهید کرد.
اگر تجربیات منفی در گذشته داشته اید، بهترین راه این است که با یک شخص مورد اعتماد، پیرامون آن ها صحبت کنید. این کار به شما کمک می کند تا بدانید چرا ذهنیت قربانی بودن دارید، در نتیجه روی آن کار می کنید تا برطرفش کنید، نه اینکه مدام خودتان را پشت آن پنهان کنید.
5. از نظر ظاهری، حس خوبی به خودتان داشته باشید. نیازی نیست مثل مردان آهنین و یا شیرزنان به نظر برسید، همینکه ظاهر مناسب، اندام خوب، قوی و سالم باشید، اعتماد به نفس خوبی به شما می دهد و کمک می کند متکی به نفس باشید.
یک فعالیت که حس خوبی از انجام آن دریافت می کنید را انجام دهید – می تواند تمرینات کاهش وزن، دویدن، رقصیدن و یا صخره نوردی باشد – و خودتان را درگیر آن کنید. نه تنها باعث می شود که از نظر ظاهری احساس بهتری به خودتان داشته باشید، بلکه به مرور زمان تبدیل به یک شخص شاداب تر، جالب تر و پویا تر خواهید شد.
همچنین می بایست به کلاس های هنری و یا دفاع شخصی بروید. انضباط درونی باعث افزایش اعتماد به نفس شما می شود، و حرکاتی که برای دفاع از خودتان می آموزید اعتماد به نفس تان را دو چندان خواهد کرد که اگر روزی درگیر مبارزه ی فیزیکی شدید، به تنهایی از پس خودتان بر بیایید.
برای مردم بسیار راحت است که عدم موفقیت و کمبود اعتماد به نفس دیگران را محل اعراب قرار دهند، چرا که ساده تر به اهدافشان خواهند رسید. اگر اعتماد به نفس داشته باشید، احتمال کمتری می رود که مردم شما را دست بیاندازند و یا شما را شخص ضعیفی بپندارند.
اعتماد به نفس، از درون انسان نشأت می گیرد. بنا بر این هرکاری که لازم است انجام دهید تا احساس تان را نسبت به خود بهتر کنید. مهارت جدیدی را یاد بگیرید، وزن تان را کم کنید، تصدیق های مثبت روزانه را با خود تکرار کنید – هیچ چیزی یک شبه تغییر نمی کند، اما اعتماد به نفس شما به مرور زمان بیشتر خواهد شد.
2. برای خود اهدافی را تعیین کنید. هدف ها باعث می شوند که شما احساس کنید با اراده هستید و خودتان سرنوشت تان را کنترل می کنید، و به شما کمک می کند تا بدانید واقعا چه می خواهید. این یک امر ضروری است تا متکی به نفس شوید و از چیره شدن دیگران بر خودتان جلوگیری کنید.
با تعیین یک هدف جاه طلبانه اما قابل دستیابی در طی چند هفته، چند ماه و یا چند سال، به خودتان انگیزه بدهید. این هدف می تواند هر چیزی باشد – ارتقای شغلی، رتبه ی بالای کنکور، یا شرکت در مسابقات رده بالا – تا آنجایی که باعث شود به خودتان افتخار کنید و برای خود ارزش قائل شوید.
زمانی که در نهایت به اهداف تان رسیدید، یک لحظه پشت سرتان را نگاه کنید و به خاطر بیاورید که چه مسیر طولانی را پیموده اید که به اینجا رسیده اید، تا قدر آنچه به دست آورده اید را بدانید. با خودتان عهد ببندید که هرگز به خودتان اجازه نخواهید داد به نقطه ای که قبلا بوده اید بازگردید.
3. طرز برخورد خوبی داشته باشید. رفتار شما همه چیز را تعیین می کند – رفتار شما بر ذهنیت افراد نسبت به شما اثر می گذارد، حتی نگرش شما به خودتان را نیز تعیین می کند. نوع برخورد شما شامل تُن صدا، کیفیت افکار، حالات چهره، واکنش ها و زبان بدن شما می باشد.
به خاطر داشته باشید که برخورد شما واگیر دارد. به این معنی که اگر شما نسبت به مسائل، پرشور، شاد و روشن باشید، دیگران را نیز تشویق می کنید تا احساس خوبی نسبت به خودشان و محیط اطرافشان داشته باشند. و اما اگر نسبت به هر چیزی کج خلقی کنید و بدبین باشید، به زودی شاهد واکنش های مشابه و منفی دیگران خواهید بود.
ما طبیعتا ترجیح می دهیم با افرادی سر و کار داشته باشیم که حس خوبی را به ما منتقل می کنند، همچنین بیشتر مشتاق گوش دادن و پاسخ دادن به کسی هستیم که برخورد خوب و مثبتی دارد.
به همین میزان، احتمالا دوست نداریم با شخصی که رفتار و افکار منفی را به ما منتقل می کند، مراوده داشته باشیم. تصمیم بگیرید که طرز برخورد خوب و مثبتی داشته باشید تا در مسیر رسیدن به اتکا به نفس قدم بردارید.
4. به خودتان، به عنوان یک قربانی نگاه نکنید. زمانی که مثل یک قربانی رفتار می کنید، کاملا خلاف مسیر اتکا به نفس حرکت می کنید، برعکس، دارید خودتان را کوچک می کنید و سرزنش های دیگران را به جان می خرید.
یاد بگیرید چگونه "نه" بگویید، از سخت ترین و در عین حال مهم ترین راه های رسیدن به اتکای به نفس می باشد. اگر از آن دسته افرادی هستید که میل به "بله" گفتن دارید و نمی خواهید روی کسی را زمین بیاندازید، می توان گفت در معرض خطر تبدیل شدن به کسی هستید که همگی می خواهند از او سوء استفاده کنند.
عدم اتکای به نفس، برای بسیاری از مردم، ریشه در ترس از طرد شدن و یا مورد تمسخر قرار گرفتن دارد که تجربه ی آن را در گذشته و در شرایط مشابه داشته اند. اگر انتخاب کنید که این تجربیات منفی برای تان تکرار شود و از موضع خود عقب نشینی کنید، از مسیر رسیدن به اتکای به نفس باز می ایستید و نقش قربانی را بازی خواهید کرد.
اگر تجربیات منفی در گذشته داشته اید، بهترین راه این است که با یک شخص مورد اعتماد، پیرامون آن ها صحبت کنید. این کار به شما کمک می کند تا بدانید چرا ذهنیت قربانی بودن دارید، در نتیجه روی آن کار می کنید تا برطرفش کنید، نه اینکه مدام خودتان را پشت آن پنهان کنید.
5. از نظر ظاهری، حس خوبی به خودتان داشته باشید. نیازی نیست مثل مردان آهنین و یا شیرزنان به نظر برسید، همینکه ظاهر مناسب، اندام خوب، قوی و سالم باشید، اعتماد به نفس خوبی به شما می دهد و کمک می کند متکی به نفس باشید.
یک فعالیت که حس خوبی از انجام آن دریافت می کنید را انجام دهید – می تواند تمرینات کاهش وزن، دویدن، رقصیدن و یا صخره نوردی باشد – و خودتان را درگیر آن کنید. نه تنها باعث می شود که از نظر ظاهری احساس بهتری به خودتان داشته باشید، بلکه به مرور زمان تبدیل به یک شخص شاداب تر، جالب تر و پویا تر خواهید شد.
همچنین می بایست به کلاس های هنری و یا دفاع شخصی بروید. انضباط درونی باعث افزایش اعتماد به نفس شما می شود، و حرکاتی که برای دفاع از خودتان می آموزید اعتماد به نفس تان را دو چندان خواهد کرد که اگر روزی درگیر مبارزه ی فیزیکی شدید، به تنهایی از پس خودتان بر بیایید.
بخش دوم: یاد بگیرید که مدعی باشید
1. مدعی باشید. مدعی بودن، کلید اتکای به نفس است. این فقط یک کلیشه نیست، این روشی است به منظور بالا بردن شانس تان، تا آنچه که می خواهید به دست آورید و یا عقاید خود را بیان کنید.
مدعی بودن، شما را قادر می سازد که خواسته ها، نیاز ها و ترجیحات خود را به طریقی بیان کنید که به دیگران نشان دهید متکی به نفس هستید، حال آن که به دیگران هم احترام بگذارید. اگرمی خواهید اینگونه رفتار کنید، می بایست افکار و احساسات صادق و روشنی داشته باشید؛ و در عین حال سعی کنید به یک راه حل رضایت بخش و متقابل برسید.
وقتی مدعی احساسات و عقاید خود هستید، توصیه می شود که از واژه ی "من" به جای "شما" استفاده کنید، چرا که این واژه، اتهام را از دیگران صلب می کند و از اینکه کسی حالت تهاجمی بگیرد، جلوگیری می کند. به عنوان
مثال: به جای اینکه بگویید "شما هیچ وقت نظر من را نپرسیده اید"، چیزی شبیه این بگویید: " من احساس می کنم نادیده گرفته شده م، وقتی تصمیمی را بدون من می گیرید ".
مدعی بودن، در وهله ی اول، یک مهارت اکتسابی است؛ در نتیجه اگر به طور طبیعی این صفت را ندارید، احساس بدی نداشته باشید. کتاب ها و کلاس های بسیار خوبی برای کسب این مهارت وجود دارند. ممکن است بخواهید با مطالعه ی کتاب هایی نظیر "وقتی می گویم نه"، "احساس می کنم مقصر هستم" از مانوئل جی اسمیت، و "حق مسلم شما، راهنمای زندگی مدعیانه" از رابرت ای آلبرتی، شروع کنید.
2. یاد بگیرید که چگونه "نه" بگویید. اینکه یاد بگیرید چگونه "نه" بگویید، از سخت ترین و در عین حال مهم ترین راه های رسیدن به اتکای به نفس می باشد. اگر از آن دسته افرادی هستید که میل به "بله" گفتن دارید و نمی خواهید روی کسی را زمین بیاندازید، می توان گفت در معرض خطر تبدیل شدن به کسی هستید که همگی می خواهند از او سوء استفاده کنند.
به عنوان مثال، اگر در شرایطی هستید که رئیس تان مدام از شما می خواهد تا دیر وقت در محل کار باقی بمانید و همکارتان نیز هیچ مشکلی نداشته باشد که تا 6 عصر هم بیرون از خانه باشد، "نه" گفتن می تواند کار خیلی سختی باشد. اما اگر این اضافه کاری، زندگی شخصی و روابط خانوادگی تان را تحت فشار قرار می دهد، می بایست پای تان را به زمین بکوبید ! خواسته های دیگران را برتر از خواسته های خود نبینید – یاد بگیرید زمانی که لازم است، نه بگویید.
"نه" گفتن، به شما کمک می کند در مقابل دوستان تان و همچنین افراد سودجو، به یک میزان متکی به نفس باشید. به آن دوست تان فکر کنید که وقتی پولی از شما قرض می گیرد، هیچگاه به شما بر نمی گرداند؛ مدعی بودن، این قدرت را به شما می دهد تا پول تان را پس بگیرید، دفعه ی بعد به او "نه" بگویید و در عین حال، دوستی تان را نیز حفظ کنید.
مردم ممکن است که در ابتدا به دل بگیرند، اما کم کم یاد می گیرند که جنبه ی جدید شخصیتی شما را بپذیرند و چه بسا به آن احترام بگذارند.
3. از زبان بدن استفاده کنید. شیوه ی ایستادن تان، راه رفتن، و نشستن شما تاثیر زیادی بر افراد می گذارد. زبان بدن مثبت، می تواند احترام و همچنین اعتماد دیگران را به همراه داشته باشد، در عین حال که زبان بدن منفی (خمیده بودن، خشک و منقبض بودن) می تواند دعوت نامه ای باشد برای دیگران که شما را تحت فشار قرار دهند.
استفاده کردن از زبان بدن باز، به مردم نشان می دهد که شما از خودتان مطمئن هستید، اعتماد به نفس دارید و آشفته نمی شوید. حالات زبان بدن باز عبارت اند از: تمایل به سمت جلو، داشتن ارتباط چشمی، دست به کمر ایستادن با پاهای باز، استفاده از حرکات آگاهانه و آرام، گرم گرفتن با مردم به هنگام ملاقات آن ها، و عدم تقاطع دست ها و پا ها.
به عبارت دیگر، زبان بدنِ بسته، سیگنال های منفی به اطرافیان ارسال می کند و می تواند دیگران را برای هجوم به سمت شما تحریک کند. حالت های زبان بدن بسته عبارت اند از: دست به سینه ایستادن، مشت کردن دست ها، استفاده از حرکات سریع و بی حساب، بی قرار بودن، پرهیز از برقراری ارتباط چشمی، و چرخش بدن به طرفین.
4. تمرین کنید که متکی به نفس باشید. برای بسیاری از افراد خجالتی، متکی به نفس بودن به طور ذاتی در وجودشان نیست، اما اشکالی ندارد. همه ی کاری که باید انجام دهید این است که تمرین کنید – به زودی اعتماد به نفس شما بیشتر می شود و خواهید توانست برای اظهار عقاید و نظرات تان، با صدای رسا تر صحبت کنید.
بعضی اوقات ممکن است برای متکی به نفس بودن شکست بخورید، فقط به این دلیل که نتوانسته اید در لحظه ی درست سخن بگویید و از خود دفاع کنید. کمی وقت بگذارید و واکنش های مناسب در موقعیت های سخت را روی کاغذی بنویسید و با یکی از دوستان تان، طی یک زمان مشخصی تمرین کنید.
از دوست تان بخواهید تا وانمود کند آدم دشوار و رُعب انگیزی است. تایمر را روی 2 دقیقه بگذارید و به رفتار و حرف های او پاسخ دهید ! این کار را ادامه دهید تا جایی که او را مغلوب کنید.
همچنین می توانید متکی به نفس بودن را در شرایط آسانِ روزمرّه تمرین کنید. به عنوان مثال، وقتی کافه مَن، سفارش شما را به اشتباه می آورد، به جای آنکه در سکوت آن را بپذیرید، یاد بگیرید که بگویید: "ببخشید، من سفارش شیر کم چرب داده بودم. می توانید یک شیر قهوه ی دیگر برای من درست کنید؟". به زودی اعتماد به نفس بیشتری برای مواجهه با شرایط سخت تر و مسائل مهم تر پیدا خواهید کرد.
5. از افراد منفی دوری کنید. یکی از راه های دیگر برای رسیدن به اتکای به نفس این است که به حس غریزه ی خود نسبت به دیگران اعتماد کنید و یاد بگیرید که با آن ها چگونه رفتار کنید. به عنوان مثال: اگر شخصی با رفتارش حس منفی به شما منتقل می کند، سعی کنید ارتباطتان را با او قطع کنید؛ با کمال ادب اما محکم و استوار از او فاصله بگیرید. شما بدهکار اینگونه افراد نیستید که بخواهید برای شان توضیح دهید چرا کمتر با ایشان مراوده می کنید.
از افراد قُلدُر، منفی نگر و آن هایی که اهل نیش و کنایه اند دوری کنید. از بودن در کنار آن ها، هیچ چیزی عایدتان نمی شود و با تایید رفتار اشتباه آن ها هیچ پاداشی دریافت نخواهید کرد.
به خاطر داشته باشید – از منابعی که باعث ناراحتی و آزار شما می شوند دوری کنید، این نکته ی مهمی است برای رسیدن به اتکای به نفس، زیرا با این کار نشان خواهید داد که نخواهید گذاشت رفتار های زشت و ناپسند، زندگی شما را تحت الشعاع قرار دهند.
ادامه دارد...
مترجم: داوود سرافراز
منبع:https://www.wikihow.com/Stand-up-for-Yourself
مدعی بودن، شما را قادر می سازد که خواسته ها، نیاز ها و ترجیحات خود را به طریقی بیان کنید که به دیگران نشان دهید متکی به نفس هستید، حال آن که به دیگران هم احترام بگذارید. اگرمی خواهید اینگونه رفتار کنید، می بایست افکار و احساسات صادق و روشنی داشته باشید؛ و در عین حال سعی کنید به یک راه حل رضایت بخش و متقابل برسید.
وقتی مدعی احساسات و عقاید خود هستید، توصیه می شود که از واژه ی "من" به جای "شما" استفاده کنید، چرا که این واژه، اتهام را از دیگران صلب می کند و از اینکه کسی حالت تهاجمی بگیرد، جلوگیری می کند. به عنوان
مثال: به جای اینکه بگویید "شما هیچ وقت نظر من را نپرسیده اید"، چیزی شبیه این بگویید: " من احساس می کنم نادیده گرفته شده م، وقتی تصمیمی را بدون من می گیرید ".
مدعی بودن، در وهله ی اول، یک مهارت اکتسابی است؛ در نتیجه اگر به طور طبیعی این صفت را ندارید، احساس بدی نداشته باشید. کتاب ها و کلاس های بسیار خوبی برای کسب این مهارت وجود دارند. ممکن است بخواهید با مطالعه ی کتاب هایی نظیر "وقتی می گویم نه"، "احساس می کنم مقصر هستم" از مانوئل جی اسمیت، و "حق مسلم شما، راهنمای زندگی مدعیانه" از رابرت ای آلبرتی، شروع کنید.
2. یاد بگیرید که چگونه "نه" بگویید. اینکه یاد بگیرید چگونه "نه" بگویید، از سخت ترین و در عین حال مهم ترین راه های رسیدن به اتکای به نفس می باشد. اگر از آن دسته افرادی هستید که میل به "بله" گفتن دارید و نمی خواهید روی کسی را زمین بیاندازید، می توان گفت در معرض خطر تبدیل شدن به کسی هستید که همگی می خواهند از او سوء استفاده کنند.
به عنوان مثال، اگر در شرایطی هستید که رئیس تان مدام از شما می خواهد تا دیر وقت در محل کار باقی بمانید و همکارتان نیز هیچ مشکلی نداشته باشد که تا 6 عصر هم بیرون از خانه باشد، "نه" گفتن می تواند کار خیلی سختی باشد. اما اگر این اضافه کاری، زندگی شخصی و روابط خانوادگی تان را تحت فشار قرار می دهد، می بایست پای تان را به زمین بکوبید ! خواسته های دیگران را برتر از خواسته های خود نبینید – یاد بگیرید زمانی که لازم است، نه بگویید.
"نه" گفتن، به شما کمک می کند در مقابل دوستان تان و همچنین افراد سودجو، به یک میزان متکی به نفس باشید. به آن دوست تان فکر کنید که وقتی پولی از شما قرض می گیرد، هیچگاه به شما بر نمی گرداند؛ مدعی بودن، این قدرت را به شما می دهد تا پول تان را پس بگیرید، دفعه ی بعد به او "نه" بگویید و در عین حال، دوستی تان را نیز حفظ کنید.
مردم ممکن است که در ابتدا به دل بگیرند، اما کم کم یاد می گیرند که جنبه ی جدید شخصیتی شما را بپذیرند و چه بسا به آن احترام بگذارند.
3. از زبان بدن استفاده کنید. شیوه ی ایستادن تان، راه رفتن، و نشستن شما تاثیر زیادی بر افراد می گذارد. زبان بدن مثبت، می تواند احترام و همچنین اعتماد دیگران را به همراه داشته باشد، در عین حال که زبان بدن منفی (خمیده بودن، خشک و منقبض بودن) می تواند دعوت نامه ای باشد برای دیگران که شما را تحت فشار قرار دهند.
استفاده کردن از زبان بدن باز، به مردم نشان می دهد که شما از خودتان مطمئن هستید، اعتماد به نفس دارید و آشفته نمی شوید. حالات زبان بدن باز عبارت اند از: تمایل به سمت جلو، داشتن ارتباط چشمی، دست به کمر ایستادن با پاهای باز، استفاده از حرکات آگاهانه و آرام، گرم گرفتن با مردم به هنگام ملاقات آن ها، و عدم تقاطع دست ها و پا ها.
به عبارت دیگر، زبان بدنِ بسته، سیگنال های منفی به اطرافیان ارسال می کند و می تواند دیگران را برای هجوم به سمت شما تحریک کند. حالت های زبان بدن بسته عبارت اند از: دست به سینه ایستادن، مشت کردن دست ها، استفاده از حرکات سریع و بی حساب، بی قرار بودن، پرهیز از برقراری ارتباط چشمی، و چرخش بدن به طرفین.
4. تمرین کنید که متکی به نفس باشید. برای بسیاری از افراد خجالتی، متکی به نفس بودن به طور ذاتی در وجودشان نیست، اما اشکالی ندارد. همه ی کاری که باید انجام دهید این است که تمرین کنید – به زودی اعتماد به نفس شما بیشتر می شود و خواهید توانست برای اظهار عقاید و نظرات تان، با صدای رسا تر صحبت کنید.
بعضی اوقات ممکن است برای متکی به نفس بودن شکست بخورید، فقط به این دلیل که نتوانسته اید در لحظه ی درست سخن بگویید و از خود دفاع کنید. کمی وقت بگذارید و واکنش های مناسب در موقعیت های سخت را روی کاغذی بنویسید و با یکی از دوستان تان، طی یک زمان مشخصی تمرین کنید.
از دوست تان بخواهید تا وانمود کند آدم دشوار و رُعب انگیزی است. تایمر را روی 2 دقیقه بگذارید و به رفتار و حرف های او پاسخ دهید ! این کار را ادامه دهید تا جایی که او را مغلوب کنید.
همچنین می توانید متکی به نفس بودن را در شرایط آسانِ روزمرّه تمرین کنید. به عنوان مثال، وقتی کافه مَن، سفارش شما را به اشتباه می آورد، به جای آنکه در سکوت آن را بپذیرید، یاد بگیرید که بگویید: "ببخشید، من سفارش شیر کم چرب داده بودم. می توانید یک شیر قهوه ی دیگر برای من درست کنید؟". به زودی اعتماد به نفس بیشتری برای مواجهه با شرایط سخت تر و مسائل مهم تر پیدا خواهید کرد.
5. از افراد منفی دوری کنید. یکی از راه های دیگر برای رسیدن به اتکای به نفس این است که به حس غریزه ی خود نسبت به دیگران اعتماد کنید و یاد بگیرید که با آن ها چگونه رفتار کنید. به عنوان مثال: اگر شخصی با رفتارش حس منفی به شما منتقل می کند، سعی کنید ارتباطتان را با او قطع کنید؛ با کمال ادب اما محکم و استوار از او فاصله بگیرید. شما بدهکار اینگونه افراد نیستید که بخواهید برای شان توضیح دهید چرا کمتر با ایشان مراوده می کنید.
از افراد قُلدُر، منفی نگر و آن هایی که اهل نیش و کنایه اند دوری کنید. از بودن در کنار آن ها، هیچ چیزی عایدتان نمی شود و با تایید رفتار اشتباه آن ها هیچ پاداشی دریافت نخواهید کرد.
به خاطر داشته باشید – از منابعی که باعث ناراحتی و آزار شما می شوند دوری کنید، این نکته ی مهمی است برای رسیدن به اتکای به نفس، زیرا با این کار نشان خواهید داد که نخواهید گذاشت رفتار های زشت و ناپسند، زندگی شما را تحت الشعاع قرار دهند.
ادامه دارد...
مترجم: داوود سرافراز
منبع:https://www.wikihow.com/Stand-up-for-Yourself
:بیشتر بخوانید
چگونه متکی به نفس باشیم؟ (بخش دوم)
تکنیک های تقویت اعتماد به نفس
خودباوری و اعتماد به نفس
روش به دست آوردن اعتماد به نفس و تقویت اراده
آیا اعتماد به نفس دارید؟
فرمول اعتماد به نفس