برای بهتر شدن رابطه با رئیس باید بر درستی کار خود ثابت قدم باشید.
چکیده : ممکن است شما هم مجبورید با یک رئیس بداخلاق در اداره کار کنید و هیچ راه فراری از بودن در آن کار وسازمان ندارید. به راه های پیشنهادی ما بیاندیشید و آنها را به اجرا در بیاورید. پس با ما همراه باشید.
تعداد کلمات 748 / تخمین زمان مطالعه 4 دقیقه
تعداد کلمات 748 / تخمین زمان مطالعه 4 دقیقه
یک نمونه از رئیس بداخلاق
دیوید[1] مدیر پروژه ای با عملکرد بالا و دارای استعداد ویژه ای برای تهیه ی داشبوردهای دیجیتال[2] است. او کار خود را دوست دارد، اما به علت رفتار تادیوس،[3] رئیس سرکوب کننده و مداخله گرش، ناراحت است. تادیوس پیوسته درباره ی نکات مورد علاقه ی شغلش (که اکنون دچار تنزل شده) صحبت می کند، در آخرین لحظات جلسات غیر ضروری برگزار می کند، و به طور مکرر سعی می کند در میان زیردستان مستقیمش برای یک نفر مزیت ویژه ای قائل شود. اما دیوید توانسته است اروینگ[4] را که از معاونان اجرایی در بخش اروپایی شرکت است به اندازه ی کافی تحت تأثیر قرار دهد تا به او سمتی پیشنهاد شود، اما این تغییر در همان رده و بدون افزایش حقوق خواهد بود.
دیوید چه باید بکند؟ متخصصان مدیر مداری ۳ گزینه را پیشنهاد می دهند:
باثبات باقی بمانید. جینی گراهام اسکات[5]، مشاور و نویسنده، اعتقاد دارد که دیوید باید سعی کند در جایگاه فعلی خود باقی بماند. پذیرش شغلی که اروینگ پیشنهاد می دهد مساوی است با اعلام اینکه «این سطحی است که من باید در آن باشم». علاوه بر آن، تادیوس ممکن است یک حرکت جانبی در سازمان را نوعی گستاخی فردی تلقی کند، و این خصومت در سمت جدید دیوید نیز بر او تأثیر داشته باشد. برای حل این مشکل، دیوید می تواند شبکه ای پشتیبان از همکارانش شکل دهد، علایق خارج از حیطه ی کار را بررسی کند، و حتی (به شکلی ظریف و بدون درگیری) سعی کند رئیسش را قانع کرده تا برخی از رفتارهای دیوانه کننده ی خود را کنار بگذارد. مثلا دیوید می تواند (در یک یادداشت یا جلسه ای حضوری) آنچه را که فکر می کند رئیسش از او می خواهد توصیف کرده و ایده هایی درباره ی نحوه ی دستیابی به آنها ارائه دهد. این کار، تأکید را بر کار دیوید قرار می دهد، و نه اقدامات رئیسش. اگر او پس از تلاش برای بهبود روش تادیوس نتواند کار کردن برای او را تحمل کند، باید به دنبال فرصتی در خارج از شرکت باشد.
تغییر سمت در رده ی خود را بپذیرید. برد گیل بریث[6] که از استادیاران رشته ی مدیریت در دانشگاه ایالتی کلورادو در پوئبلو[7] و یک مدیر سابق منابع انسانی است معتقد است دیوید باید از تادیوس فرار کرده و سمت پیشنهادی اروینگ را بپذیرد. تحقیقات نشان می دهد رفتار رؤسای بد می تواند به فشار خون بالا، افسردگی، و مشکلات دیگری در سلامت زیردستان آنها بینجامد. کار کردن برای تادیوس مسلما بر سلامت روان شناختی دیوید (و احتمالا سلامت جسمی او نیز) تأثیر دارد.
راه حل جدیدی ایجاد کنید. لورن سان تگ[8] که یک مربی اجرایی و رئیس بخش توسعه در شرکت جی پی مورگن چیس[9] است اعتقاد دارد دیوید باید مرزهای صریح و روشنی با تادیوس تعیین کند. ممکن است دیوید از فکر صحبت کردن درباره ی آنچه باعث رنجش شده واهمه داشته باشد، اما انجام این گفت وگوی مشکل می تواند رفتار تادیوس را به میزان قابل توجهی بهبود بخشد. با در نظر گرفتن این ها، ماندن با تادیوس (که زندگی شغلی او رو به افول است) می تواند نسبت به پذیرش سمت هم رده ای که اروینگ پیشنهاد کرده است احتمال پیشرفت کمتری داشته باشد؛ زیرا اگر رئیس شما ارتقا نیابد به احتمال زیاد شما نیز ارتقا نخواهید یافت. بنابراین دیوید باید گزینه ی سومی را مد نظر قرار دهد: طراحی نقشی جدید برای خودش که بر تخصص او در تهیه ی گزارش های پیشرفت مفید تأکید داشته باشد. او حتی می تواند پیشنهاد دهد داشبورد دیجیتالی به نام «مرکز برتری» برای خدمات رسانی به تادیوس و نیز اروینگ ایجاد شود، و کارمند جدیدی اضافه کنند که به او گزارش دهد. به این صورت او می تواند نیازهای هر دوی آنها را برآورده کند. و در عین حال، در حیطه ی شغلی خود نیز پیشرفت کند.[10]
منبع: کتاب «مدیر 20 دقیقه ای هاروارد (مدیرمداری)»
نوشته: نرگس شفیعی
دیوید چه باید بکند؟ متخصصان مدیر مداری ۳ گزینه را پیشنهاد می دهند:
باثبات باقی بمانید. جینی گراهام اسکات[5]، مشاور و نویسنده، اعتقاد دارد که دیوید باید سعی کند در جایگاه فعلی خود باقی بماند. پذیرش شغلی که اروینگ پیشنهاد می دهد مساوی است با اعلام اینکه «این سطحی است که من باید در آن باشم». علاوه بر آن، تادیوس ممکن است یک حرکت جانبی در سازمان را نوعی گستاخی فردی تلقی کند، و این خصومت در سمت جدید دیوید نیز بر او تأثیر داشته باشد. برای حل این مشکل، دیوید می تواند شبکه ای پشتیبان از همکارانش شکل دهد، علایق خارج از حیطه ی کار را بررسی کند، و حتی (به شکلی ظریف و بدون درگیری) سعی کند رئیسش را قانع کرده تا برخی از رفتارهای دیوانه کننده ی خود را کنار بگذارد. مثلا دیوید می تواند (در یک یادداشت یا جلسه ای حضوری) آنچه را که فکر می کند رئیسش از او می خواهد توصیف کرده و ایده هایی درباره ی نحوه ی دستیابی به آنها ارائه دهد. این کار، تأکید را بر کار دیوید قرار می دهد، و نه اقدامات رئیسش. اگر او پس از تلاش برای بهبود روش تادیوس نتواند کار کردن برای او را تحمل کند، باید به دنبال فرصتی در خارج از شرکت باشد.
تغییر سمت در رده ی خود را بپذیرید. برد گیل بریث[6] که از استادیاران رشته ی مدیریت در دانشگاه ایالتی کلورادو در پوئبلو[7] و یک مدیر سابق منابع انسانی است معتقد است دیوید باید از تادیوس فرار کرده و سمت پیشنهادی اروینگ را بپذیرد. تحقیقات نشان می دهد رفتار رؤسای بد می تواند به فشار خون بالا، افسردگی، و مشکلات دیگری در سلامت زیردستان آنها بینجامد. کار کردن برای تادیوس مسلما بر سلامت روان شناختی دیوید (و احتمالا سلامت جسمی او نیز) تأثیر دارد.
راه حل جدیدی ایجاد کنید. لورن سان تگ[8] که یک مربی اجرایی و رئیس بخش توسعه در شرکت جی پی مورگن چیس[9] است اعتقاد دارد دیوید باید مرزهای صریح و روشنی با تادیوس تعیین کند. ممکن است دیوید از فکر صحبت کردن درباره ی آنچه باعث رنجش شده واهمه داشته باشد، اما انجام این گفت وگوی مشکل می تواند رفتار تادیوس را به میزان قابل توجهی بهبود بخشد. با در نظر گرفتن این ها، ماندن با تادیوس (که زندگی شغلی او رو به افول است) می تواند نسبت به پذیرش سمت هم رده ای که اروینگ پیشنهاد کرده است احتمال پیشرفت کمتری داشته باشد؛ زیرا اگر رئیس شما ارتقا نیابد به احتمال زیاد شما نیز ارتقا نخواهید یافت. بنابراین دیوید باید گزینه ی سومی را مد نظر قرار دهد: طراحی نقشی جدید برای خودش که بر تخصص او در تهیه ی گزارش های پیشرفت مفید تأکید داشته باشد. او حتی می تواند پیشنهاد دهد داشبورد دیجیتالی به نام «مرکز برتری» برای خدمات رسانی به تادیوس و نیز اروینگ ایجاد شود، و کارمند جدیدی اضافه کنند که به او گزارش دهد. به این صورت او می تواند نیازهای هر دوی آنها را برآورده کند. و در عین حال، در حیطه ی شغلی خود نیز پیشرفت کند.[10]
منبع: کتاب «مدیر 20 دقیقه ای هاروارد (مدیرمداری)»
نوشته: نرگس شفیعی
بیشتر بخوانید :
روانشناسی بد اخلاقی
اخلاق و رفتار
پیامد دنیوی بد اخلاقی چیست؟
پی نوشت :
[1] . David
[2] . برای نمایش و تلفیق داده ها در تمامی بخش های سازمان استفاده می شود.
[3] . Thaddeus
[4] . Erving
[5] . Gini Graham Scott
[6] . . Brad Gilbreath
[7] . Colorado State University- Pueblo
[8] . Lauren Sontag
[9] . JPMorgan Chase
[10] . منبع: برگرفته از دیوید سیلورمن، جینی گراهام، برد گیل بریث، و لورن سانتگ، «نجات رئیس از جهنم»، انتشارات هاروارد بیزینس ریویو (سپتامبر ۲۰۰۹).
[1] . David
[2] . برای نمایش و تلفیق داده ها در تمامی بخش های سازمان استفاده می شود.
[3] . Thaddeus
[4] . Erving
[5] . Gini Graham Scott
[6] . . Brad Gilbreath
[7] . Colorado State University- Pueblo
[8] . Lauren Sontag
[9] . JPMorgan Chase
[10] . منبع: برگرفته از دیوید سیلورمن، جینی گراهام، برد گیل بریث، و لورن سانتگ، «نجات رئیس از جهنم»، انتشارات هاروارد بیزینس ریویو (سپتامبر ۲۰۰۹).