اختلافاتی که در خانوادهها پدید میآید را باید بهموقع حلوفصل کرد، وگرنه تبدیل به بحران میشود.
چکیده: نوشتار زیر به شما کمک میکند تا هنگام بروز مشکل و اختلاف در خانوادهی خود بتوانید بهراحتی آن اختلاف و مشکل را حل کنید. پس با ما همراه باشید.
تعداد کلمات 545 / تخمین زمان مطالعه 3 دقیقه
تعداد کلمات 545 / تخمین زمان مطالعه 3 دقیقه
نقش تفکر خلاق در حل تعارض
در دیدگاه کنش متقابل نمادین، هدف اصلی زناشویی و ازدواج، شکل دادن حقوقی و رسمیت دادن به محرکات غریزی است که بنیان آن به شمار می رود.[1] ازآنجاییکه زندگی مرکب از کنش و واکنش اعضای جامعه است که با یکدیگر ارتباط نمادین دارند، کنش متقابل نمادین بر این اصل اساسی استوار است که کنشگران اعمال یکدیگر را تعبیر و تفسیر میکنند و پاسخ آنان مبتنی بر معنایی است که به آن عمل نسبت می دهند؛ یعنی ازدواج با توجه به معنایی که در جامعه پیداکرده پاسخ افراد نسبت به نیاز غریزی و معنایی است که در زندگی اجتماعی دارند. بر اساس فرضیه ششم پژوهش که میزان انعطاف پذیری زن و مرد در خانواده را با سطح ناسازگاری زناشویی مرتبط می داند، زن و مرد بهعنوان کنشگران خانواده، باید نسبت به اصول و تفکرات و باورهای طرفین از انعطاف و سازگاری مناسبی برخوردار باشند تا سطح تعارضات کاهش یابد.
با تکیهبر تئوری کنش متقابل نمادین، انسان ها با افزایش سطح انعطاف پذیری خود میتوانند با من مفعولی خویش که وجه قضاوت کننده و کنترلکننده است بر «من فاعلی» که وجه خلاق و خیالی «خود» است، غالب شوند و در پی انطباق برآیند.«مید» معتقد است: کنشگران با تلاش فکری خلاقانه و در نظر گرفتن دایرهی ارزشهای جامعه در پی اخلاقی کردن امور هستند. احساس کردن متضمن نگرش و نوعی کردار است که با تعهد قلبی همراه است و تعهد به دنبال انتخاب می آید. به عبارتی وقتی زن و مرد بهصورت اخلاقی اقدام به حل مسائل و تعارضات خویش م یکنند، با نگرشی سخاوتمندانه مدارا و مسامحه دارند و با بهره گیری از هوش فکورانه سعی در کنترل رفتار خود داشته، در این صورت میتوانند فرایند تکامل را در جهت دستیابی به شرایط اجتماعی خانوادگی بهتر برقراری رابطه ی کارآمدتر تسریع کنند.
تئوری مبادله، به رفتار عقلانی به معنای حداکثر رساندن پاداشها و به حداقل رساندن هزینه ها و نوع ارزشها و استانداردهای حاکم بر جامعه اشارت دارد. ازآنجاییکه ازدواج نوعی اعتبار برای زن و مرد است، در همسرگزینی نیز اعتبار (پاداش) ناشی از ازدواج میان زن و مرد با یکدیگر مبادله می شوند. برای زنان اعتبار است که با مردی ازدواج کنند که دارای ثروت، خانه، تحصیلات و... باشد و برای مردان ازدواج مبادله است تا زن زیبا، همسر و مادر خوب برای فرزندانش و. به دست آورند. درواقع به دست آوردن اینها برایشان نوعی رضایت ایجاد می کند.[2]
در جوامع جدید برخلاف دنیای سنتی، فرد کنترل بسیاری از عوامل مؤثر در زندگی خویش را ازدستداده و نهادهای بیرونی کنترل فرد وزندگی او را به دست گرفته اند...«مارکس» در مکتب تضاد، با تکیهبر مفهوم «ازخودبیگانگی» بر آن است که بهموازات رشد نیروهای تولیدی بهویژه در عصر سرمایه داری، فرد کنترل وضع و حال زندگی خویش را به تأثیرات پرقدرتتر ماشین و بازارها تسلیم میکند؛ بنابراین، هرچه نظام های اجتماعی جدید گستردهتر می شوند، فرد از اختیارات خود بیشتر محروم می گردد که درنهایت امر، فرد انسانی صرفاً بهصورت ذرهای ناچیز در میان انبوه عظیمی از ذرات دیگر حضور خواهد داشت.
منبع: درسنامه مهارتهای زندگی با رویکرد ازدواج و خانواده
نویسنده: گروه نویسندگان پورتال فرهنگی راسخون
با تکیهبر تئوری کنش متقابل نمادین، انسان ها با افزایش سطح انعطاف پذیری خود میتوانند با من مفعولی خویش که وجه قضاوت کننده و کنترلکننده است بر «من فاعلی» که وجه خلاق و خیالی «خود» است، غالب شوند و در پی انطباق برآیند.«مید» معتقد است: کنشگران با تلاش فکری خلاقانه و در نظر گرفتن دایرهی ارزشهای جامعه در پی اخلاقی کردن امور هستند. احساس کردن متضمن نگرش و نوعی کردار است که با تعهد قلبی همراه است و تعهد به دنبال انتخاب می آید. به عبارتی وقتی زن و مرد بهصورت اخلاقی اقدام به حل مسائل و تعارضات خویش م یکنند، با نگرشی سخاوتمندانه مدارا و مسامحه دارند و با بهره گیری از هوش فکورانه سعی در کنترل رفتار خود داشته، در این صورت میتوانند فرایند تکامل را در جهت دستیابی به شرایط اجتماعی خانوادگی بهتر برقراری رابطه ی کارآمدتر تسریع کنند.
تئوری مبادله، به رفتار عقلانی به معنای حداکثر رساندن پاداشها و به حداقل رساندن هزینه ها و نوع ارزشها و استانداردهای حاکم بر جامعه اشارت دارد. ازآنجاییکه ازدواج نوعی اعتبار برای زن و مرد است، در همسرگزینی نیز اعتبار (پاداش) ناشی از ازدواج میان زن و مرد با یکدیگر مبادله می شوند. برای زنان اعتبار است که با مردی ازدواج کنند که دارای ثروت، خانه، تحصیلات و... باشد و برای مردان ازدواج مبادله است تا زن زیبا، همسر و مادر خوب برای فرزندانش و. به دست آورند. درواقع به دست آوردن اینها برایشان نوعی رضایت ایجاد می کند.[2]
در جوامع جدید برخلاف دنیای سنتی، فرد کنترل بسیاری از عوامل مؤثر در زندگی خویش را ازدستداده و نهادهای بیرونی کنترل فرد وزندگی او را به دست گرفته اند...«مارکس» در مکتب تضاد، با تکیهبر مفهوم «ازخودبیگانگی» بر آن است که بهموازات رشد نیروهای تولیدی بهویژه در عصر سرمایه داری، فرد کنترل وضع و حال زندگی خویش را به تأثیرات پرقدرتتر ماشین و بازارها تسلیم میکند؛ بنابراین، هرچه نظام های اجتماعی جدید گستردهتر می شوند، فرد از اختیارات خود بیشتر محروم می گردد که درنهایت امر، فرد انسانی صرفاً بهصورت ذرهای ناچیز در میان انبوه عظیمی از ذرات دیگر حضور خواهد داشت.
منبع: درسنامه مهارتهای زندگی با رویکرد ازدواج و خانواده
نویسنده: گروه نویسندگان پورتال فرهنگی راسخون
بیشتر بخوانید :
اختلافات زن و شوهر و راه حل آن
راهکارهاى حل اختلافات خانوادگى بر اساس تعالیم اسلام
عوامل مؤثر بر اختلافات خانوادگی
راه های پیشگیری از اختلاف های خانوادگی
پی نوشت :
[1]. توسلی 279:1382
[2]. اعزازی 42:1388