سوء ظن به خداوند غالباً در مواقع بحرانی و در وجود افراد ضعیف الایمان پیدا می شود.
مثبت نگری چیست؟
خوش بینی را می توان استفاده کردن از تمامی ظرفیت های ذهنی مثبت، نشاط انگیز و امیدوار کننده در زندگی، برای تسلیم نشدن در برابر عوامل منفیِ ساخته ذهن و احساس های یأس آورِ ناشی از دشواری ارتباط با انسان ها و رویارویی با طبیعت، دانست.(2)
خوش بین کسی است که از واقعیت ها و رفتار دیگران، تفسیر بدبینانه به ذهن خود راه نمی دهد و افکار منفی و خیال بافی را از خویش دور می سازد. چنین فردی از شخصی سازی مشکلات خود و گوشه نشینی، پرهیز نموده، نگاهی امیدوارانه به آینده دارد و از زندگی اظهار رضایت می کند.
خوش بین کسی است که از واقعیت ها و رفتار دیگران، تفسیر بدبینانه به ذهن خود راه نمی دهد و افکار منفی و خیال بافی را از خویش دور می سازد. چنین فردی از شخصی سازی مشکلات خود و گوشه نشینی، پرهیز نموده، نگاهی امیدوارانه به آینده دارد و از زندگی اظهار رضایت می کند.
اهمیت مثبت اندیشی
ارزش مثبت اندیشی وقتی معلوم می شود که بدانیم امید و نشاط در زندگی در سایه خوش بینی حاصل می شود. پیشوایان دین این موضوع را در روایات خود تأکید کرده اند و بزرگان و فقها نیز بابی مستقل برای آن گشوده اند. امام علی (ع) می فرماید: «حُسن الظنِّ من أفضل السَّجایا و أجزل العطایا؛(3) خوش گمانی، از بهترین صفات انسانی و پربارترین مواهب الهی است.»
اقسام مثبت نگری
خوش بینی، از حیث تعدّد متعلقاتش به سه قسم تقسیم می شود:
1 - خوش بینی به خدا
یکی از صفات پسندیده مؤمنان، حسن ظن به خدا به معنای امید بستن به وعده های الهی، اعم از رزق و روزی، یاری و پیروزی مجاهدان، آمرزش گناهان و مانند اینهاست. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «سوگند به خدایی که جز او شایسته پرستش نیست، به هیچ مؤمنی هرگز خیر دنیا و آخرت داده نشد جز به سبب خوش بینی اش به خدا و امیداری اش به او و حسن خلق و اجتناب از غیبت، و به خدایی که جز او سزاوار عبادت نیست، هیچ مؤمنی را بعد از توبه و استغفار عذاب نکند مگر به سبب بدگمانی اش به خدا و کوتاهی اش در امیدواری به او و بدخلقی و غیبت از مؤمنان».(4) امام صادق (ع) نیز می فرماید: «حسن ظن به خداوند این است که تنها به او امید داشته باشی و جز از گناهت نترسی.»(5)
امام رضا (ع) نیز می فرماید: «گمان خود را به خدا نیکو سازید که او می فرماید: من با گمان بنده مؤمن هستم؛ اگر گمانش خوب باشد، من نیز با وی آن گونه عمل کنم و اگر گمان بدی داشته باشد، عمل من نیز طبق همان خواهد بود.»(6)
نشانه های بدبینی به خداوند عبارت اند از:
1 - بیهوده دانستن عالم هستی؛ 2 - انتظار استجابت فوری دعا؛ 3 - اعتراض به قضا و قدر الهی؛ 4 - توقع پیروزی بدون تلاش و فعالیت؛ 5 - ترک ازدواج به دلیل ترس از فقر.
سوء ظن به خداوند غالباً در مواقع بحرانی و در وجود افراد ضعیف الایمان پیدا می شود. قرآن نمونه هایی از آن را در جنگ احزاب و احد و حدیبیه نقل می کند. گروهی از منافقان یا افراد تازه مسلمان گمان می کردند وعده های الهی به پیامبرش هرگز تحقق نمی یابد و مسلمانان به پیروزی نمی رسند. خداوند در یک آیه، این بدبینی را قدر مشترک میان منافقان و مشرکان شمرده است.(7) در غزوه احد، وعده الهی درباره پیروزی بر دشمن، در آغاز جنگ تحقق یافت، ولی به دلیل نافرمانی عده ای از مسلمانان، آنان طعم شکست را چشیدند و تعدادی به شهادت رسیدند. لذا برخی از افراد تازه مسلمان به خدا بدبین شدند، زیرا انتظار داشتند خداوند در هر حال مسلمانان را پیروز کند. خداوند خطاب به آنها می فرماید: باید به خود بدبین باشند، نه به خدا.(8)
قرآن مجید این نوع سوء ظن را شدیداً نکوهش کرده و وعده عذاب های دردناک به صاحبان آن داده است. علاوه بر آن که این گونه بدبینی آثار مخرّبی در بنیان ایمان و عقاید انسان دارد، او را نیز از خدا دور می سازد. امام علی (ع) می فرماید: «داوود (ع) در دعایش می گفت: پروردگارا! کسی که تو را بشناسد و حسن ظن به تو نداشته باشد، به تو ایمان نیاورده است.»(9)
پی آمد دیگر سوء ظن به خدا، محرومیت از عنایات الهی است، زیرا خداوند با هر کس مطابق حسن ظن و سوء ظن او عمل می نماید. متأسفانه بعضی از جوانان که در استجابت دعای شان عجله دارند، وقتی به خواسته خود نمی رسند، مأیوس و ناامید می شوند و به خدا سوء ظن پیدا می کنند؛ در حالی که اگر قصوری هست از ناحیه خود ماست. قرآن مجید صراحتاً به مؤمنان وعده اجابت دعا داده، ولی شرط آن را خواستن از خدا، دل بریدن از دیگران و قطع تعلقات مادی دانسته است.
نمونه دیگری که متأسفانه با آن رو به رو هستیم، تأخیر در ازدواج به دلیل ترس از فقر و مشکلات اقتصادی است. در روایات متعددی این حقیقت بیان شده است که ترک ازدواج، بدگمانی به خداست. امام صادق (ع) می فرماید: «کسی که به سبب ترس از فقر، ازدواج نکند، به خداوند بدگمان است»،(10) زیرا خداوند به همگان وعده تأمین روزی را داده است.(11) البته ترک ازدواج به دلیل فقدان شرایط، بدبینی به خدا نیست. از این رو قرآن مجید می فرماید: «آنان که قادر به ازدواج نیستند، عفت پیشه کنند تا خدا از کرم خویش بی نیازشان گرداند.»(12)
امام رضا (ع) نیز می فرماید: «گمان خود را به خدا نیکو سازید که او می فرماید: من با گمان بنده مؤمن هستم؛ اگر گمانش خوب باشد، من نیز با وی آن گونه عمل کنم و اگر گمان بدی داشته باشد، عمل من نیز طبق همان خواهد بود.»(6)
نشانه های بدبینی به خداوند عبارت اند از:
1 - بیهوده دانستن عالم هستی؛ 2 - انتظار استجابت فوری دعا؛ 3 - اعتراض به قضا و قدر الهی؛ 4 - توقع پیروزی بدون تلاش و فعالیت؛ 5 - ترک ازدواج به دلیل ترس از فقر.
سوء ظن به خداوند غالباً در مواقع بحرانی و در وجود افراد ضعیف الایمان پیدا می شود. قرآن نمونه هایی از آن را در جنگ احزاب و احد و حدیبیه نقل می کند. گروهی از منافقان یا افراد تازه مسلمان گمان می کردند وعده های الهی به پیامبرش هرگز تحقق نمی یابد و مسلمانان به پیروزی نمی رسند. خداوند در یک آیه، این بدبینی را قدر مشترک میان منافقان و مشرکان شمرده است.(7) در غزوه احد، وعده الهی درباره پیروزی بر دشمن، در آغاز جنگ تحقق یافت، ولی به دلیل نافرمانی عده ای از مسلمانان، آنان طعم شکست را چشیدند و تعدادی به شهادت رسیدند. لذا برخی از افراد تازه مسلمان به خدا بدبین شدند، زیرا انتظار داشتند خداوند در هر حال مسلمانان را پیروز کند. خداوند خطاب به آنها می فرماید: باید به خود بدبین باشند، نه به خدا.(8)
قرآن مجید این نوع سوء ظن را شدیداً نکوهش کرده و وعده عذاب های دردناک به صاحبان آن داده است. علاوه بر آن که این گونه بدبینی آثار مخرّبی در بنیان ایمان و عقاید انسان دارد، او را نیز از خدا دور می سازد. امام علی (ع) می فرماید: «داوود (ع) در دعایش می گفت: پروردگارا! کسی که تو را بشناسد و حسن ظن به تو نداشته باشد، به تو ایمان نیاورده است.»(9)
پی آمد دیگر سوء ظن به خدا، محرومیت از عنایات الهی است، زیرا خداوند با هر کس مطابق حسن ظن و سوء ظن او عمل می نماید. متأسفانه بعضی از جوانان که در استجابت دعای شان عجله دارند، وقتی به خواسته خود نمی رسند، مأیوس و ناامید می شوند و به خدا سوء ظن پیدا می کنند؛ در حالی که اگر قصوری هست از ناحیه خود ماست. قرآن مجید صراحتاً به مؤمنان وعده اجابت دعا داده، ولی شرط آن را خواستن از خدا، دل بریدن از دیگران و قطع تعلقات مادی دانسته است.
نمونه دیگری که متأسفانه با آن رو به رو هستیم، تأخیر در ازدواج به دلیل ترس از فقر و مشکلات اقتصادی است. در روایات متعددی این حقیقت بیان شده است که ترک ازدواج، بدگمانی به خداست. امام صادق (ع) می فرماید: «کسی که به سبب ترس از فقر، ازدواج نکند، به خداوند بدگمان است»،(10) زیرا خداوند به همگان وعده تأمین روزی را داده است.(11) البته ترک ازدواج به دلیل فقدان شرایط، بدبینی به خدا نیست. از این رو قرآن مجید می فرماید: «آنان که قادر به ازدواج نیستند، عفت پیشه کنند تا خدا از کرم خویش بی نیازشان گرداند.»(12)
2 - خوش بینی به خود
از نظر اسلام، این قسم از خوش بینی، ناپسند است، زیرا کسی که به خود خوش بین باشد، خود را بی نقص دیده و به عجب و خودبینی مبتلا می گردد. امام علی (ع) می فرماید: «مؤمن صبح نمی کند و در شبان گاه داخل نمی شود مگر آن که نفسش نزد او متهم است.»(13)
هر که نقص خویش را دید و شناخت * اندر استکمال خود ده اسبه تاخت (14)
آن حضرت می فرماید: «الثقة بالنفس من أوثق فُرص الشیطان؛(15) اطمینان و خودبینی به نفس، از استوارترین فرصت های شیطان می باشد». البته این سخن به معنای عدم تکیه بر استعدادها و توانایی های خدادادی نیست. این دو را باید از هم جدا کرد. خوش بینی به خود، غفلت از کمبودهاست که مذموم است، ولی اعتماد به نفس، کشف قابلیت ها برای ترمیم کاستی ها و جبران ضعف هاست که پسندیده می باشد.
ابراهیم (ع) آن قدر به خود بدبین بود که از خلیل الله شدن خویش تعجب کرد. امام صادق (ع) می فرماید: ابراهیم (ع) مهمان را بسیار دوست می داشت و هرگاه مهمانی نداشت از خانه بیرون می رفت و با خود مهمان به منزل می آورد. روزی شخصی را در خانه خود دید و گفت: ای بنده خدا! با اجازه چه کسی وارد خانه شده ای؟ گفت: به رخصت پروردگار و این جمله را سه مرتبه تکرار کرد. ابراهیم (ع) دانست که جبرئیل است و خدا را حمد گفت. جبرئیل گفت: پروردگار تو مرا به سوی بنده ای از بندگانش فرستاد تا بشارتش دهم که خداوند او را خلیل خود قرار داده است. ابراهیم (ع) گفت: آن بنده کیست تا به او خدمت کنم؟ جبرئیل گفت: تو همان بنده ای. ابراهیم گفت: چه شده که خداوند مرا خلیل خود گردانیده است؟ جبرئیل گفت: چون جز از خدا از هیچ کسی چیزی نخواستی و هیچ گاه سائل را محروم نساختی.(16)
هر که نقص خویش را دید و شناخت * اندر استکمال خود ده اسبه تاخت (14)
آن حضرت می فرماید: «الثقة بالنفس من أوثق فُرص الشیطان؛(15) اطمینان و خودبینی به نفس، از استوارترین فرصت های شیطان می باشد». البته این سخن به معنای عدم تکیه بر استعدادها و توانایی های خدادادی نیست. این دو را باید از هم جدا کرد. خوش بینی به خود، غفلت از کمبودهاست که مذموم است، ولی اعتماد به نفس، کشف قابلیت ها برای ترمیم کاستی ها و جبران ضعف هاست که پسندیده می باشد.
ابراهیم (ع) آن قدر به خود بدبین بود که از خلیل الله شدن خویش تعجب کرد. امام صادق (ع) می فرماید: ابراهیم (ع) مهمان را بسیار دوست می داشت و هرگاه مهمانی نداشت از خانه بیرون می رفت و با خود مهمان به منزل می آورد. روزی شخصی را در خانه خود دید و گفت: ای بنده خدا! با اجازه چه کسی وارد خانه شده ای؟ گفت: به رخصت پروردگار و این جمله را سه مرتبه تکرار کرد. ابراهیم (ع) دانست که جبرئیل است و خدا را حمد گفت. جبرئیل گفت: پروردگار تو مرا به سوی بنده ای از بندگانش فرستاد تا بشارتش دهم که خداوند او را خلیل خود قرار داده است. ابراهیم (ع) گفت: آن بنده کیست تا به او خدمت کنم؟ جبرئیل گفت: تو همان بنده ای. ابراهیم گفت: چه شده که خداوند مرا خلیل خود گردانیده است؟ جبرئیل گفت: چون جز از خدا از هیچ کسی چیزی نخواستی و هیچ گاه سائل را محروم نساختی.(16)
3 - خوش بینی به دیگران
نگاه خوش بینانه به اطرافیان و مسائل مختلف، از توصیه های دین اسلام است که روان شناسان نیز بر آن تأکید کرده اند. فرد مسلمان وظیفه دارد کار دیگران را حمل بر صحت کند. امام علی (ع) می فرماید: «هرگز به سخنی که از کسی صادر می شود گمان بد مبر، در حالی که می توانی توجیه صحیحی برای آن بیابی.»(17)
در مقابل این صفت برجسته اخلاقی، بدبینی و سوء ظن به مردم قرار دارد که از نظر قرآن مجید گناه محسوب می شود؛ آن جا که می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا اجتنبوا کثیراً من الظن اِنَّ بعض الظن اثم؛(18) ای کسانی که ایمان آورده اید، از بسیاری گمان ها بپرهیزید که بعضی از آنها گناه است.»
البته اصل گمان بد که بی اختیار در ذهن آدمی نقش می بندد، گناه نیست بلکه ترتیب اثر دادن و عمل به آن است که مذمت شده است.
در مقابل این صفت برجسته اخلاقی، بدبینی و سوء ظن به مردم قرار دارد که از نظر قرآن مجید گناه محسوب می شود؛ آن جا که می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا اجتنبوا کثیراً من الظن اِنَّ بعض الظن اثم؛(18) ای کسانی که ایمان آورده اید، از بسیاری گمان ها بپرهیزید که بعضی از آنها گناه است.»
البته اصل گمان بد که بی اختیار در ذهن آدمی نقش می بندد، گناه نیست بلکه ترتیب اثر دادن و عمل به آن است که مذمت شده است.
خوش بینی، نه ساده لوحی
هرگز مثبت اندیشی به معنای ساده اندیشی و ساده لوحی نیست. باید بین این دو مقوله تفاوت قائل شد. ساده لوحی بر پایه بی مسئولیتی است، بر خلاف خوش بینی که آگاهانه و مسئولانه است. مؤمن در عین حال که به دیگران حسن ظن دارد، زیرک و با هوش و حساس نیز است تا هیچ کس از او سوء استفاده ننماید. لذا اسلام به هوش یاری در انتخاب شریک و سند نوشتن و گواه گرفتن در بسیاری از معاملات تأکید کرده است. جالب این که طولانی ترین آیه قرآن درباره ضرورت تنظیم قرارداد، همراه با شاهد گرفتن در هنگام داد و ستدهای مدت دار است.(19)
ادامه دارد....
منبع : مجله معارف اسلامی، فروردین، اردیبهشت و خرداد 1385، شماره 63
ادامه دارد....
منبع : مجله معارف اسلامی، فروردین، اردیبهشت و خرداد 1385، شماره 63
بیشتر بخوانید :
7 دلیل برای آنکه باید مثبت بیاندیشید
رویکرد اسلام به مثبت اندیشی
تاثیر مثبت اندیشی در رسیدن به آرامش
ایجاد تفکر مثبت در خود
خوشبینی و بدبینی
از بدبینی به خوشبینی