افراد موفق هرگز یک مشکل را فراگیر در نظر نمی آورند و نمی گذارند تمام زندگی آنان را تحت تأثیر قرار دهد، اما افراد بدبین اگر یک بار شکست بخورند، خود را همیشه شکست خورده می دانند.
در روش درمان بسیاری از بیمارهای روحی از جمله منفی نگری، شناخت درمانی در مقایسه با روش های دیگرِ درمان از قبیل: روان درمانی، دارو درمانی و رفتار درمانی، نقش مؤثرتری را ایفا می نماید، زیرا بیشترین عوامل روانیِ مؤثر در پیدایش این گونه بیماری ها، شناختی است و یا ریشه شناختی دارد. احساسات منفی، نیز ریشه شناختی دارد. در صورتی که در باورها تغییر حاصل شود و خطاهای معرفتی آشکار گردد و شناخت ها تصحیح شود، خواه ناخواه رفتارها نیز تغییر خواهد کرد.
مذهب و خدا و دین، از مقولاتی است که با ساختار شناختی کار دارد و سپس با عمل به آن، ابعاد رفتاری ما را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. از این رو مذهب در درمان و پیش گیری بسیاری از بیماری ها نقش مهمی را ایفا می کند.
«فرانکل»، سلامت و کمال شخصیت را در شناخت فلسفه و مفهوم واقعی زندگی و معنا بخشیدن به آن می داند. به همین دلیل روش درمانی خود را معنا درمانی می خواند، زیرا علت اصلی بیماری های شخصیت را بی معنا شدن زندگی می داند.(34)
البته وقتی از مذهب و خداباوری سخن می گوییم، منظور اعتقاد حقیقی و ایمان واقعی است. اگر کسی به معاد باور داشته باشد، زندگی دنیوی برای او هدف نخواهد بود. این باور، جهت گیری خاصی به او می دهد. فضای خداخواهی، برای خدا بودن و به سوی خدا شدن و فضای اطمینان، مثبت نگری است نه اضطراب و منفی نگری. هر چه درجه خلوص ایمان به خدا بیشتر و میزان آگاهی افزون تر باشد، به همان نسبت، آثار آن در اندیشه، احساس و رفتار فرد، ظاهر می شود. انسان در پناه توحید و توکل بر خدا، احساس پوچی نمی کند، دچار یأس نمی گردد، یقین دارد تلاشش اثری مثبت و نیکو بر جای خواهد گذاشت، کمترین کوشش او ضایع نمی شود، همه حوادث را بر اساس حکمت الهی تفسیر می کند، خود را در برابر خواست و اراده حق تسلیم می سازد، لب به اعتراض نمی گشاید و به درجه ای می رسد که مانند حضرت زینب (ع) علی رغم تحمل سختی ها و مصیبت ها می گوید: «ما رأیت الاّ جمیلاً؛ من چیزی جز خوبی ندیدم.»
احساس رضایت از زندگی که عنصری تعیین کننده در مثبت نگری است، در سایه ایمان به خدا به دست می آید. امام صادق (ع) می فرماید: «خداوند بزرگ می فرماید: بنده با ایمان خود را در هیچ حالی قرار نمی دهم مگر آن که همان را برای او مفید و خیر قرار داده باشم. پس باید به قضا و آن چه من خواسته ام، راضی باشد.»(35)
3 - پالایش افکار: باید توجه داشته باشیم که همه افکار ما لزوماً صحیح نیستند. در هر شرایطی باید به دنبال شواهدی در تأیید یا رد کردن افکار خود باشیم. گاهی افکاری در اعماق ذهن مان وجود دارند ولی از آنها بی خبریم، پس باید ذهن خود را جراحی کنیم و ببینیم آیا تلقی ما از شرایط با واقعیت مطابق است یا نه؟ مثلاً آیا شرایط به وجود آمده واقعاً خشم آور است یا این که نوع نگرش ما باعث شده تا موقعیت را این گونه ببینیم؟ تفاوت خوش بین و بدبین را باید در باورهای آنها جست و جو کرد. جان مولتون می گوید: ذهن ما خود جای گاهی است که در آن، وجود ما جهنم را به بهشت و بهشت را به جهنم بدل می سازد.(36)
افراد موفق هرگز یک مشکل را فراگیر در نظر نمی آورند و نمی گذارند تمام زندگی آنان را تحت تأثیر قرار دهد، اما افراد بدبین اگر یک بار شکست بخورند، خود را همیشه شکست خورده می دانند.(37)
وقتی فردی عادت کند که پیوسته باخت ها، شکست ها، کینه ها و اتفاقات ناگوار را در نظر خود مجسّم سازد، نمی تواند به زندگی نگاهی مثبت داشته باشد. کسی که می گوید من باید پولی برای هنگام بیماری کنار بگذارم، در واقع با این فکر، بیماری خود را تدارک می بیند، چرا که معمولاً «اتفاقات بر اساس انتظارات ما روی می دهند».(38)
امروز به اثبات رسیده که افکار انسان ها نه تنها در روحیات و احساسات آنها تأثیر می گذارد که در درمان بیماری های جسمی نیز نقش حیاتی دارد. دکتر ویل می گوید: اثرات معجزه آسای دارو مربوط به ذهنیات مصرف کننده است، نه خواص خود دارو.(39)
اگر به دنبال آرامش ذهن هستیم، نباید به پیش آمدهای زندگی برچسب خوب یا بد بزنیم می گویند: پیرمرد روستازاده ای یک پسر و یک اسب داشت. روزی اسب پیرمرد فرار کرد. همسایگان برای دلداری وی به خانه اش آمدند و گفتند: عجب شانس بدی آوردی که اسبت فرار کرد!
روستازاده پیر گفت: از کجا می دانید که این از خوش شانسی من بوده یا بدشانسی ام؟ همسایه ها با تعجب گفتند: معلوم است که این بدشانسی است. هنوز یک هفته نگذشته بود که اسب پیرمرد به همراه بیست اسب وحشی به خانه برگشت. این بار همسایه ها برای تبریک آمدند و گفتند: عجب اقبال بلندی داشتی که اسبت به خانه برگشت. پیرمرد گفت: از کجا می دانید که این از خوش شانسی من بوده است؟ فردای آن روز پسر پیرمرد حین اسب سواری زمین خورد و پایش شکست. همسایه ها بار دیگر گفتند: عجب شانس بدی! پیرمرد نیز همان جواب را تکرار کرد. همسایه ها با عصبانیت گفتند: معلوم است که از بدشانسی تو بوده، پیرمرد کودن!
چند روز بعد نیروهای دولتی برای سربازگیری از راه رسیدند و تمام جوانان سالم را برای جنگ با خود بردند، اما پسر این پیرمرد به دلیل شکستگی پایش معاف شد. همسایه ها برای تبریک به خانه پیرمرد رفتند و گفتند: عجب شانسی آوردی که پسرت معاف شد! پیرمرد باز همان جمله را تکرار کرد: از کجا می دانید که این از خوش شانسی من بوده یا بدشانسی ام؟(40)
تمرین پالایش سازی
اگر می خواهید به بازسازی و پیراستن ذهن خود بپردازید یک قلم و کاغذ بردارید و افکار منفی تان را بنویسید؛ مواردی چون:
1 - خیلی تنبلم؛ 2 - کم شانس هستم؛ 3 - نمی توانم؛ 4 - می ترسم؛ 5 - در این آسمان به این بزرگی یک ستاره هم ندارم؛ 6 - بدبختم؛ 7 - ... اکنون چند دقیقه آرام بنشینید و ببینید کدام یک از موارد مذکور حقیقت دارند، خواهید فهمید که بسیاری از آنها وهم و خیالات شمایند. آن گاه عبارت های تأکیدی مثبت و سازنده را جانشین باورهای بسته و محدود کننده خود سازید؛ با این عبارات: اکنون هرگونه اعتقاد منفی را درباره خود رد می کنم، همه را می بخشم، می توانم شاد باشم، دنیا بسیار زیبا و دوست داشتنی است، من خدا را به روشنی ستارگان در دل زیبای شبانه آسمان احساس می کنم، من با خدا هستم و خدا با من است.
می گویند: خوش بین کسی است که در چهارراه ها فقط رنگ سبز را می بیند و بدبین همیشه متوجه چراغ قرمز می شود، اما برای شخص عاقل، هر دو رنگ یک سان است. یک نویسنده فرانسوی می گوید: عده ای همواره غرغر می کنند که گل سرخ، خار دارد، ما باید شاد باشیم که خارها گل دارند.(41)
نکته دیگری که در پالایش فکر مؤثر است، تفاوت قائل شدن میان حادثه و تفسیر حادثه است. انسان ها از یک حادثه مشابه، تعبیرها و تفسیرهای متفاوتی دارند؛ خوش بینان، برداشتی مثبت و بدبینان، تلقی ناگواری از آن واقعه ارائه می هند.
نویسنده ای حالات دو نفر زندانی را این گونه شرح می دهد که هر دو در یک زندان به سر می بردند و مدت محکومیت شان نیز یک سان بود: یکی از پنجره زندان به بیرون و آسمان پر ستاره در دل شب می نگریست و امید و حرکت را با خود زمزمه می کرد و دیگری از پنجره به جوی آب و کوچه ای پر گِل و لای می نگریست و به خویشتن یأس و ناامیدی تلقین می نمود.(42)
وقتی می خواهیم کسی را دوست داشته باشیم می توانیم بسیار صبور باشیم و وقتی تصمیم می گیریم که از آدم ها برنجیم بر اشتباهات آنان دقیق می شویم؛ به عبارت دیگر نوع احساسی که درباره دیگران داریم به رفتارهای آنها بستگی ندارد، بلکه به نگرش خود ما مربوط است.(43)
ادامه دارد....
منبع : مجله معارف اسلامی، فروردین، اردیبهشت و خرداد 1385، شماره 63
1 - خیلی تنبلم؛ 2 - کم شانس هستم؛ 3 - نمی توانم؛ 4 - می ترسم؛ 5 - در این آسمان به این بزرگی یک ستاره هم ندارم؛ 6 - بدبختم؛ 7 - ... اکنون چند دقیقه آرام بنشینید و ببینید کدام یک از موارد مذکور حقیقت دارند، خواهید فهمید که بسیاری از آنها وهم و خیالات شمایند. آن گاه عبارت های تأکیدی مثبت و سازنده را جانشین باورهای بسته و محدود کننده خود سازید؛ با این عبارات: اکنون هرگونه اعتقاد منفی را درباره خود رد می کنم، همه را می بخشم، می توانم شاد باشم، دنیا بسیار زیبا و دوست داشتنی است، من خدا را به روشنی ستارگان در دل زیبای شبانه آسمان احساس می کنم، من با خدا هستم و خدا با من است.
می گویند: خوش بین کسی است که در چهارراه ها فقط رنگ سبز را می بیند و بدبین همیشه متوجه چراغ قرمز می شود، اما برای شخص عاقل، هر دو رنگ یک سان است. یک نویسنده فرانسوی می گوید: عده ای همواره غرغر می کنند که گل سرخ، خار دارد، ما باید شاد باشیم که خارها گل دارند.(41)
نکته دیگری که در پالایش فکر مؤثر است، تفاوت قائل شدن میان حادثه و تفسیر حادثه است. انسان ها از یک حادثه مشابه، تعبیرها و تفسیرهای متفاوتی دارند؛ خوش بینان، برداشتی مثبت و بدبینان، تلقی ناگواری از آن واقعه ارائه می هند.
نویسنده ای حالات دو نفر زندانی را این گونه شرح می دهد که هر دو در یک زندان به سر می بردند و مدت محکومیت شان نیز یک سان بود: یکی از پنجره زندان به بیرون و آسمان پر ستاره در دل شب می نگریست و امید و حرکت را با خود زمزمه می کرد و دیگری از پنجره به جوی آب و کوچه ای پر گِل و لای می نگریست و به خویشتن یأس و ناامیدی تلقین می نمود.(42)
وقتی می خواهیم کسی را دوست داشته باشیم می توانیم بسیار صبور باشیم و وقتی تصمیم می گیریم که از آدم ها برنجیم بر اشتباهات آنان دقیق می شویم؛ به عبارت دیگر نوع احساسی که درباره دیگران داریم به رفتارهای آنها بستگی ندارد، بلکه به نگرش خود ما مربوط است.(43)
ادامه دارد....
منبع : مجله معارف اسلامی، فروردین، اردیبهشت و خرداد 1385، شماره 63
بیشتر بخوانید :
7 دلیل برای آنکه باید مثبت بیاندیشید
رویکرد اسلام به مثبت اندیشی
تاثیر مثبت اندیشی در رسیدن به آرامش
ایجاد تفکر مثبت در خود
خوشبینی و بدبینی
از بدبینی به خوشبینی