سازگاری و تفاهم به معنای درک تفاوتها است، بر همین اساس زن و شوهر باید یاد بگیرند که به تفاوتهای شخصیتی یکدیگر احترام بگذارند و در زندگی به دنبال تغییر طرف مقابل نباشند.
مقدمه
برای داشتن زندگی شیرین و پر از صفا و صمیمیت، لازم است زن و شوهر مهارت های همسرداری را بیاموزند و به وظایفی که در قبال هم دارند شناخت پیدا کنند و در ادامه با رعایت این مهارت ها و وظایف ها، زندگی با طراوت را بسازند. لازم است زن و شوهرهای جوان این نکته را بدانند که زندگی شیرین ساختگی است و باید برای داشتن آن تلاش کرد و همچنین از زندگی خود باید مراقبت کنند و مواظب آفت های زندگی باشند.
ساده زیستی و پرهیز از تجملات
زندگی مشترک هر چقدر که ساده باشد و بدون زیاده روی در خرج ها و انجام هزینه های اضافی و برگزاری مهمانی های آنچنانی، زوجین بیشتر احساس آسایش می کنند. میانه رو بودن در هر زمینه ای خوب است در زندگی مشترک پسنده دیده تر است، چرا که با میانه روی در هزینه های زندگی مانع اسراف می شوند. اسراف کردن از صفات ناپسند و مذموم دین اسلام است. همانطور که خداوند در قرآن می فرمایند: « ولخرجى و اسراف مکن چرا که اسرافکاران برادران شیطان هستند.» (1)
زن و شوهر هرچقدر که زندگی را پر زرق و برق بگیرند بیشتر دچار مشکل می شوند چرا که وادی چشم و هم چشمی تمامی ندارد. زن و شوهر باید شبانه روز تلاش کنند تا در این مسابقه تجمل گرایی کم نیاورند و پیروز شوند و این روند صعودی است و خواسته های انسانی تمامی ندارد و اساسا مسابقه برای دنیا و مال اندوزی و تجمل گرایی و چشم و هم چشمی برنده ندارد چون پایانی ندارد، هر کسی وارد این مسابقه شوند از پیش بازنده است. چه بهتر زن و مرد، زندگی خود را ساده و بدون تجمل شروع کنند و با تلاش برای خواسته معقول زندگی خود به آرامش و آسایش برسند که آن وقت است که طعم شیرین زندگی را می توانند بچشند.
زن و شوهر هرچقدر که زندگی را پر زرق و برق بگیرند بیشتر دچار مشکل می شوند چرا که وادی چشم و هم چشمی تمامی ندارد. زن و شوهر باید شبانه روز تلاش کنند تا در این مسابقه تجمل گرایی کم نیاورند و پیروز شوند و این روند صعودی است و خواسته های انسانی تمامی ندارد و اساسا مسابقه برای دنیا و مال اندوزی و تجمل گرایی و چشم و هم چشمی برنده ندارد چون پایانی ندارد، هر کسی وارد این مسابقه شوند از پیش بازنده است. چه بهتر زن و مرد، زندگی خود را ساده و بدون تجمل شروع کنند و با تلاش برای خواسته معقول زندگی خود به آرامش و آسایش برسند که آن وقت است که طعم شیرین زندگی را می توانند بچشند.
قناعت کردن در زندگی
یکی از خصلت های با داشتن آن می توان طعم زندگی شیرین را چشید، قناعت است. قناعت یعنی در حد لازم و به اندازه کافی استفاده کردند، به عبارت ساده تر کم توقع بودن. توقعات مادی زیاد و بالا ، موجب تنگی معیشت و موجب ناراحتی خود انسان می شود، اگر انسان توقع خودش را از زندگی توقع کمی قرار دهد، این مایه سعادت خواهد بود. نه فقط برای آخرت انسان خوب است، که برای دنیای انسان هم خوبست. (2)
در روایات هم سفارش به خصلت پسندیده قناعت شده است. امام على (علیه السلام) در این باره می فرمایند : توانگرى را جستم و آن را جز در قناعت نیافتم. قانع باشید تا توانگر شوید. (3) امام حسین (علیه السلام) : قناعت، مایه آسایش تن است. (4) امیر مومنان (علیه السلام) درجایی دیگر فرموند: قناعت، ثروتى تمام ناشدنى است. (5)
در روایات هم سفارش به خصلت پسندیده قناعت شده است. امام على (علیه السلام) در این باره می فرمایند : توانگرى را جستم و آن را جز در قناعت نیافتم. قانع باشید تا توانگر شوید. (3) امام حسین (علیه السلام) : قناعت، مایه آسایش تن است. (4) امیر مومنان (علیه السلام) درجایی دیگر فرموند: قناعت، ثروتى تمام ناشدنى است. (5)
سازگاری در زندگی
یکی از خصلت هایی زن و مرد با رعایت آن می توان طعم زندگی شیرین را به هم بچشانند، سازگار بودن است. سازگاری در زندگی پایه اساسی بقای زندگی است که همین باعث می شود دل های زن و شوهر به هم نزدیک تر و پیمان زناشویی مستحکم تر و محبت آفرین است.
سازگاری و تفاهم به معنای درک تفاوتها است، بر همین اساس زن و شوهر باید یاد بگیرند که به تفاوتهای شخصیتی یکدیگر احترام بگذارند و در زندگی به دنبال تغییر طرف مقابل نباشند. که اگر به دنبال تغییر اخلاق و رفتار همسر خود باشند نه تنها موفق به انجام اینکار می شوند بلکه باعث ایجاد اختلاف ها و کدورت ها بین هم شده و از هم دور تر می شوند. شخصیت و عقاید انسان بعد گذراندن 20-30 سال شکل گرفته می شود همچون درختی که تنومند شده است که اگر بخواهیم این درخت را تغییر دهیم به ناچار باید او بشکنیم تا بتوانیم طبق خواسته خودمان این درخت را شکل بدهیم.
سازگاری زمانی معنی می دهد که مسائلی در زندگی اتفاق بیوفتد که خلاف سلیقه و نظر زن و شوهر باشد، اینجاست که سازگاربودن در زندگی خودش را نشان می دهد، اینجاست که زن باید بخاطر زندگی از سلیقه خودش کوتاه بیاید، اینجاست که مرد به خاطر زندگی باید تغییر نظر بدهد، که اگر اینگونه شد دوام زندگی خود را تضمین شده بدانند، زیرا ریشه بسیاری از طلاق ها و دعوا و قهرا ناسازگاری زن و شوهر در زندگی است. این نکته را هم زوجین به یاد داشته باشند که گذشت و سازگاری در زندگی مشترک شان، تنها وظیفه یک نفر نیست و هر دو باید در مسیر پرتلاطم زندگی رعایت کنند.
پی نوشت:
[1]. قرآن کریم، سوره اسراء، آیه 26-27 { وَلاَ تُبَذِّرْ تَبْذِیرًا (26) إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُواْ إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ }
[2]. نصحیت های رهبری به زوج های جوان در خطبه عقد، مورخه 21/12/1379
[3]. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1407 ق، جلد66 ، صفحه 399
[4]. همان، ج75، ص128
[5]. همان، ج 68، ص 344
سازگاری و تفاهم به معنای درک تفاوتها است، بر همین اساس زن و شوهر باید یاد بگیرند که به تفاوتهای شخصیتی یکدیگر احترام بگذارند و در زندگی به دنبال تغییر طرف مقابل نباشند. که اگر به دنبال تغییر اخلاق و رفتار همسر خود باشند نه تنها موفق به انجام اینکار می شوند بلکه باعث ایجاد اختلاف ها و کدورت ها بین هم شده و از هم دور تر می شوند. شخصیت و عقاید انسان بعد گذراندن 20-30 سال شکل گرفته می شود همچون درختی که تنومند شده است که اگر بخواهیم این درخت را تغییر دهیم به ناچار باید او بشکنیم تا بتوانیم طبق خواسته خودمان این درخت را شکل بدهیم.
سازگاری زمانی معنی می دهد که مسائلی در زندگی اتفاق بیوفتد که خلاف سلیقه و نظر زن و شوهر باشد، اینجاست که سازگاربودن در زندگی خودش را نشان می دهد، اینجاست که زن باید بخاطر زندگی از سلیقه خودش کوتاه بیاید، اینجاست که مرد به خاطر زندگی باید تغییر نظر بدهد، که اگر اینگونه شد دوام زندگی خود را تضمین شده بدانند، زیرا ریشه بسیاری از طلاق ها و دعوا و قهرا ناسازگاری زن و شوهر در زندگی است. این نکته را هم زوجین به یاد داشته باشند که گذشت و سازگاری در زندگی مشترک شان، تنها وظیفه یک نفر نیست و هر دو باید در مسیر پرتلاطم زندگی رعایت کنند.
پی نوشت:
[1]. قرآن کریم، سوره اسراء، آیه 26-27 { وَلاَ تُبَذِّرْ تَبْذِیرًا (26) إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُواْ إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ }
[2]. نصحیت های رهبری به زوج های جوان در خطبه عقد، مورخه 21/12/1379
[3]. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1407 ق، جلد66 ، صفحه 399
[4]. همان، ج75، ص128
[5]. همان، ج 68، ص 344