آسیب روابط نامشروع بر آینده دختران (بخش اول)

تاثیر پذیری دختر در بستر احساسات و عواطف، بسیار بیشتر از پسر است؛ به طوری که زن در بسیاری از رخدادهای زندگی، به مسائل به صورت عاطفی می‌نگرد و این احساسات و عواطف اوست که نقش تعیین کننده‌ای در زندگی او دارد. با ما همراه باشید.
يکشنبه، 30 تير 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آسیب روابط نامشروع بر آینده دختران (بخش اول)
در روابط و دوستی‌های دختر و پسری، عموم دختران به دلیل غلبه نیاز عاطفی‌اشان، به صورت صادقانه، نسبت به طرف مقابل عشق می‌ورزند و گمان شان این است که طرف مقابل هم صادقانه به آن‌ها عشق می‌ورزد.
 

مقدمه

همواره در فرایند روابط خارج از عرف و شرع میان دختر و پسر، جنسی که معمولا در معرض بیشترین آسیب‌هاست، جنس دختر است. از طرفی فارغ از ضربات روحی و روانی جبران ناپذیری که معمولا در پایان این روابط نصیب دختر می‌شود، متاسفانه در جامعه ما نسبت به دخترانی که در گذشته خود رابطه‌ خارج از عرف و شرع داشته‌اند، بسیار حسّاس است، بطوری که حتی با وجود توبه از سوی دختران خطاکار، کمتر کسی برای انتخاب همسر به سراغ اینگونه دختران می‌رود و این اتفاق ضربه سنگینی بر آینده این چنین دخترانی است.
 

چرا در دوستی‌ها و روابط خارج از عرف و شرع، دختران بیشترین آسیب را می‌بینند؟

مسلما علاوه بر تفاوت‌ها و تمایزات فردی، روحی و اخلاقی که در تک تک انسان‌ها وجود دارد، میان زن و مرد، تفاوت‌ها و تمایزات روان شناختی و فیزیولوژیکی آشکارتر می‌شود. چه بسا بتوان با جسارت بالایی گفت که اولین و مهمترین تفاوت روان شناختی میان زنان و مردان، به عواطف و احساسات قوی زنان مربوط است. از این رو محور اصلی روحیات زن که او را از مرد جدا می‌کند، عواطف و احساسات اوست.
 
 
به همین خاطر است که تاثیر پذیری دختر در بستر احساسات و عواطف، بسیار بیشتر از مرد است؛ به طوری که زن در بسیاری از رخدادهای زندگی، به مسائل به صورت احساس‌گونه و عاطفی می‌نگرد و این احساسات و عواطف اوست که نقش تعیین کننده‌ای در زندگی او دارد. همچنین غالب بودن جنبه عاطفی در زن، می‌تواند به این دلیل باشد که خدای متعال زن را برای انجام نقش مادری مهیا کرده و معیار نگهداری از حیات زوجیت و زناشویی او را در مؤنث بودنش قرار داده است. به عبارت دیگر؛ تفاوت‌های روحی و روانی میان زن و مرد، به دلیل نقش متفاوتی است که هر یک از آنان در خانواده و جامعه، ایفا می‌کنند.

هنگامی که عواطف و احساسات هریک از زن و مرد مورد بررسی و در کنار هم قرار داده می‌شود، به اوج تعادل بخشی خداوند در خلقت بشر می‌رسیم؛ زیرا خدای متعال، زن را برای مادری، مراقبت و تربیت فرزندان برگزیده و با توجه به برتری حالات روحی، عاطفی و احساسات او چنین انتخابی برای او بهترین انتخاب بوده است و تنها زن است که می‌تواند با چنین روحیاتی از عهده این مسئولیت بر آید. از سویی دیگر، عشق و عاطفه مادر به فرزند و صبر و تحمل در برابر تمامی مشکلات فرزند، از ابتدای بارداری تا به انتها همه نشأت گرفته از این حالت عاطفی و احساسی زن می‌باشد.
 
 
از طرفی، تمام خلقت عالم، بر اساس نظم و عدالتی است که خدای متعال قرار داده است و کوچک ترین نابخردی و ناموزنی در نظام آفرینش وجود ندارد و اگر این تفاوت‌ها و تمایزات روحی و روان شناختی نبود، دیگر این دو (زن و مرد) چگونه می‌توانستند همدیگر را جذب کنند؛ چرا که کمبود برخی از حالات و صفات در دیگری موجب شده تا آنان در جنس مخالف خود جویا باشند و با قراردادن این دو (زن و مرد) در کنار یکدیگر و تکمیل کردن همدیگر، تکامل زن و مرد، به کمک هم محقق می‌شود.

از سویی، خدای متعال طبق فرموده‌ی قرآن کریم، انسان را برای رسیدن به تکامل الهی آفریده و هدف از خلقت نیز رسیدن به خداوند است و این کمال هم با قرارگرفتن زن و مرد در کنار هم بوجود می‌آید. همچنانکه قرآن کریم در این باره فرموده است: «وَ مَا خَلقتُ الجِنّ وَ الإنسَ إلاّ لِیَعبُدُون؛ ما جن و انس را جز براى عبادت و پرستش نیافریدیم.»[1] استاد شهید مطهرى (ره) درباره این آیه قرآن مى‌گوید: «این که قرآن گفته ما جن و انس را جز براى عبادت خلق نکردیم و از طرفى عبادت مراتبى دارد، معلوم است که هدف اصلى، مرتبه پایین نیست؛ بلکه مرتبه عالى است… هدف، همان حقیقت است؛ یعنى خدا هدف است. در منطق اسلام، هدف فقط یک چیز است و آن خدا است. اصولاً توحید اسلام جز این اقتضا نمى‌کند.»[2]
 

هدف یا اهداف از روابط دختر و پسری

در روابط و دوستی‌های دختر و پسری، عموم دختران به دلیل غلبه نیاز عاطفی‌اشان، به صورت صادقانه، نسبت به طرف مقابل عشق می‌ورزند و گمان شان این است که طرف مقابل هم صادقانه به آن‌ها عشق می‌ورزد، در حالی که واقعیت این است که عموم پسران در اینگونه روابط، دختران را به عنوان ابزاری برای برطرف کردن نیازهای غریزی‌شان نگاه می‌کنند و درست زمانی که نیازهای غریزی‌شان ارضاء شد، دیگر انگیزه‌ای برای ادامه دادن این رابطه ندارند.
 
 
از طرفی روشن است که در هر رابطه‌ دختر و پسری، دختر معمولا به هدف ازدواج تن به چنین رابطه‌ای می‌دهد، ولی پسر غرض و نیتی دارد که در نهایت به یکی از این دو هدف منجر می‌شود: 1. رابطه به قصد و هدف ازدواج 2. رابطه به قصد برطرف کردن نیازهای غریزی

اگر هدف از رابطه، قصد ازدواج باشد، اولا از کجا معلوم که پسر راست می‌گوید و قصد فریب دختر را نداشته باشد؟! اگر هم راست بگوید چه تضمینی وجود دارد که بعد از گذشت مدتی به دلایل (موجه یا ناموجه‌) نظرش عوض نشود یا نتواند خانواده‌اش را راضی کند. اگر هم پسر قصد سوئی از این رابطه داشته باشد، بطوری که به دنبال سوءاستفاده و ارضای نیازهای خودش باشد، که در آن صورت مسأله کاملا واضح است و هیچ دختر عاقلی به خود اجازه نمی‌دهد که عفت و پاکدامنی خویش را از این بابت، لکه دار کند.
 
ادامه دارد...

منبع : سایت خبرگزاری رسا


سبک زندگی مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
سبک زندگی مرتبط