نیاز جنسی، یکی از نیازهای اساسی انسان است.
مقدمه
از جمله غرایز طبیعی و مشترک میان انسان ها، غریزه ی جنسی است که از قدرت و نیروی فراوانی نیز برخوردار است. این نیاز طبیعی در کنار نیاز عاطفی، زن و مرد را به یکدیگر متمایل ساخته و عامل اصلی تشکیل خانواده به شمار می رود. تداوم نسل بشر و تشکیل نسبی و خویشاوندی، انسجام و همبستگی اجتماعی و نهایتا شکل گیری جوامع از همین نیاز شروع می شود و از همین روست که ذهن اندیشمندان و بخش مهمی از آموزه های ادیان را به خود اختصاص داده است.
[فرهنگ های گوناگون در برخورد با غرایز]
هر چند این نیاز در بین همه ی انسان ها مشترک است اما شیوه های مواجهه با آن تقریبا به تعداد فرهنگ های موجود متنوع است. جامعه اشتراکی افلاطونی - مارکسیستی، آزادی های جنسی در فرهنگ لیبرالیسم، سرکوب و ریاضت در اندیشه اهالی کلیسا و غیره از آن جمله است؛ اما آنچه عقل جمعی بشر بر آن تأکید داشته و به آن متعهد مانده است، تنظیم روابط جنسی در چارچوب تشکیل خانواده است. خانواده همزاد حضور آدمی در دنیاست و مسیرهای پر پیچ و خم فراوانی را گذرانده است؛ اما هیچ گاه از متن «تجربه عرفی» و «سیره عقلانی» عالم به حاشیه نرفته و هنوز کارکردهای زیادی از جمله تنظیم رفتار جنسی دارد.[1]
[فلسفه تشکیل خانواده]
در دیدگاه اسلام فلسفه تشکیل خانواده، پرورش انسان صالح و ساختن جامعه توحیدی می باشد. با مهار و هدایت غریزه جنسی است که بستر مناسب برای شکل گیری چنین انسان و جامعه ای به وجود می آید. از همین خاستگاه است که بخش مهم از کار ویژه ای که تنها در خانواده مطلوب اسلامی مطرح است، نمایان می شود. بر این اساس پرسش های اساسی که در این فصل به آنها پاسخ داده می شوند عبارتند از : شاخص های کارکرد خانواده اسلامی در تنظیم روابط جنسی کدامند؟
ماهیت غریزه جنسی
اهل لغت، غریزه را به معنای سرشت، طبیعت، خلقت، جبلت، فطرت، طینت و نهاد می دانند. غریزه استعدادی است که حیوان را خود به خود؛ یعنی پیش از تجربه به اجرای اعمال سودمند، با معنا و پیچیده بر می انگیزد و قوای او را بدون نیاز به یادگیری تعدیل می کند.[2] غریزه چیزی نیست جز استعداد و تمایل طبیعی در حیوان که موجب رفتارهایی ویژه می گردد و غریزه جنسی تمایل فطری و طبیعی به رفتار همسر خواهی و آمیزش جنسی است.[3]
[تعاریف غریزه جنسی]
تعریف های اصطلاحی غریزه پرشمار و به ظاهر متفاوتند؛ اما در واقع همه آن ها، بسط معنای لغوی غریزه می باشند. پاسخ یا واکنشی غیر ارادی از سوی یک حیوان در برابر یک محرک خارجی است که به یک رفتار پیش بینی شده و نسبتا ثابت منجر شود.[4] غریزه توانایی ذاتی برای انجام دادن یک تکلیف رفتاری پیچیده است.[5] غریزه توانایی فطری است که به هیچ گونه یادگیری نیاز ندارد و موجود زنده را به فعالیت معینی بر می انگیزد.[6] غریزه تمایل ذاتی به ارضای نیازهای اساسی و به ویژه زیستی است که در تمام موجودات از یک نوع موجود می باشد.[7] با توجه به مجموع این تعاریف، غریزه را می توان به توانایی ذاتی و غیر اکتسابی که برای ارضای نیازهای اساسی، رفتارهایی ویژه را شکل می دهد، تعریف نمود.
[غریزه جنسی نیاز ثانویه انسان]
غریزه جنسی یکی از غرایز مادی (فیزیولوژیک) و ثانویه انسان است؛ یعنی تمایلی طبیعی (ارگانیک) است که در طبیعت انسان نهاده شده است. این غریزه به این دلیل ثانویه است که اگر مانند غرایز اولیه مانند گرسنگی، تشنگی و خواب، ارضایا درست ارضا نشود موجب نابودی فرد نمی گردد؛ اما اختلال در آن، موجب اختلالات فراوانی در جسم و روان انسان می شود. بیماری های روانی؛ مانند وسواس و افسردگی، بیماری های جنسی، مانند سردمزاجی و ناتوانی جنسی، انحرافات جنسی، بزهکاری و جنایت پیامدهای اختلال در غریزه جنسی هستند.[8]
غریزه جنسی، هر چند خاستگاه زیستی دارد؛ اما دارای ساختار عمدتا روانی- عاطفی می باشد. غریزه جنسی تنها تمایل برای اتصال جسمی و ارضای یک غریزه مادی نیست، بلکه ساختاری طبیعی، متشکل از مجموعه ای از نیازها، احساس ها و توانمندی های بدنی و روانی است که آثار روانی، عاطفی، اخلاقی، معنوی و اجتماعی فراوانی در بر دارد.[9]
نشانه های تمایل جنسی در انسان ها، مدت ها پیش از دوره بلوغ نمایان می شود؛ ولی فعالیت جدی آن همراه با بلوغ جنسی و به دنبال پاره ای تغییرات هورمونی و جسمی آغاز می گردد. فعال شدن غریزه جنسی هر چند باعث بروز رفتارهای جنسی می گردد؛ اما این رفتارها را نباید تحت تأثیر کامل عوامل غریزی دانست؛ زیرا جنبه های اجتماعی و یادگرفتنی رفتار جنسی نیز نقش بسیار مهم را در کم و کیف آن ایفا می کنند، تا آنجا که برخی منشا زیستی و غریزی رفتار جنسی را اساسا منکر شده و پدیده هایی، مانند همجنس گرایی را شاهدی بر بنا شدن رفتار جنسی بر جنبه های اجتماعی- تاریخی دانسته اند.[10]
مراد از غریزه جنسی در واقع تمایل طبیعی جنسی است که دارای ساختار عمدتا روانی- عاطفی می باشد و تحت تاثیر عوامل اجتماعی- تاریخی، رفتار ویژه جنسی را شکل می دهد؛ یعنی با قطع نظر از اصل نیاز جنسی که غریزی است، شیوه های پاسخ گویی به آن کاملا فرهنگی است.
غریزه جنسی، هر چند خاستگاه زیستی دارد؛ اما دارای ساختار عمدتا روانی- عاطفی می باشد. غریزه جنسی تنها تمایل برای اتصال جسمی و ارضای یک غریزه مادی نیست، بلکه ساختاری طبیعی، متشکل از مجموعه ای از نیازها، احساس ها و توانمندی های بدنی و روانی است که آثار روانی، عاطفی، اخلاقی، معنوی و اجتماعی فراوانی در بر دارد.[9]
نشانه های تمایل جنسی در انسان ها، مدت ها پیش از دوره بلوغ نمایان می شود؛ ولی فعالیت جدی آن همراه با بلوغ جنسی و به دنبال پاره ای تغییرات هورمونی و جسمی آغاز می گردد. فعال شدن غریزه جنسی هر چند باعث بروز رفتارهای جنسی می گردد؛ اما این رفتارها را نباید تحت تأثیر کامل عوامل غریزی دانست؛ زیرا جنبه های اجتماعی و یادگرفتنی رفتار جنسی نیز نقش بسیار مهم را در کم و کیف آن ایفا می کنند، تا آنجا که برخی منشا زیستی و غریزی رفتار جنسی را اساسا منکر شده و پدیده هایی، مانند همجنس گرایی را شاهدی بر بنا شدن رفتار جنسی بر جنبه های اجتماعی- تاریخی دانسته اند.[10]
مراد از غریزه جنسی در واقع تمایل طبیعی جنسی است که دارای ساختار عمدتا روانی- عاطفی می باشد و تحت تاثیر عوامل اجتماعی- تاریخی، رفتار ویژه جنسی را شکل می دهد؛ یعنی با قطع نظر از اصل نیاز جنسی که غریزی است، شیوه های پاسخ گویی به آن کاملا فرهنگی است.
نویسنده: قاسم ابراهیمی پور
پی نوشت:
[1] . بستان، اسلام و جامعه شناسی خانواده، ص68، مارتن سگالن، جامعه شناسی تاریخی خانواده، ترجمه حمید الیاسی، ص9.
[2] . لغت نامه دهخدا، ذیل واژه غریزه.
[2] . لغت نامه دهخدا، ذیل واژه غریزه.
[3] . انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ذیل واژه غریزه.
[6] . همان.
[7] . همان.
[8] . فقیهی، تربیت جنسی، ص38-39.
[9] . همان، ص45.