بررسی رابطه بیکاری و جرایم

بیکاری و افزایش جرایم رابطه مستقیم در میان شان وجود دارد، که طبق مطالعات علمی و تحقیقات در جوامع و کشورهای مختلف این موضوع ثابت شده است. در این مطلب به بیان رابطه بیکاری و افزایش جرم خواهیم پرداخت.
جمعه، 25 بهمن 1398
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: فاطمه زهرا شادمان شادی
موارد بیشتر برای شما
بررسی رابطه بیکاری و جرایم
اعتیاد یک معضل بزرگی می‌باشد که بنیان خانواده را هدف گرفته و باعث از هم پاشیدگی اعضای آن می شود.
 

مقدمه

زمانی که در جامعه ای نرخ بیکاری در بین افراد بالا می رود، از سوی دیگر آمار جرم و جنایت نیز افزایش پیدا می کند. چرا که افراد زمانی که به هر دلیلی از جمله تنبلی و نبود کار کد برای شان بیکار می مانند، برای تامین نیازهای مالی ضروری خود و خانواده شان دست به کارهای دیگری از جمله جرم و خلاف می زنند. که این مسیر ها راه های انحرافی در زندگی می باشند، که این افراد در آن پا گذاشته اند و هیچگاه در انتها به موفقیت دست نخواهند یافت. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره می فرمایند: نزدیک است که فقر انسان را به مرحله کفر برساند. [1] 
 

بیکاری و افزایش جرم

همانطور که گفته شد میان بیکاری و افزایش جرم رابطه مستقیم برقرار است که افراد با بروز بیکاری در زندگی شان دست به اعمال خلاف می زنند، یا از سر تنبلی به بیکاری رسیده و در نهایت مصاعب بزرگی برای خانواده یا اجتماع خود می‌شوند. 

بیکاری و تنبلی اولین پیامدی که برای فرد خواهد داشت، فقر و افسردگی است، که خود فرد و خانواده آن را در درجه اول مورد آزار قرار داده و در مرحله بعدی باعث ضربه زدن به اجتماع نیز می شود. از همین رو این پدیده نامیمون را مرگ بزرگ خوانده‌اند. امام علی (علیه السلام) در این باره می فرمایند: فقر مرگ بزرگ تر است. [2]  
 
جرائم 
بارها شنیده ایم یا دیده ایم که فردی به خاطر فقر و نیازمندی دست به انجام کارهای خلاف مانند سرقت، تجاوز، فسادهای مالی و غیر مالی، قتل و... می زنند، که در نهایت بیشترین ضرر را به خودش وارد می کند. البته این را نیز باید دانست که همه ی کارهای بزرگ و اعمال خلاف سنگین از کارهای کوچک شروع شده اند. چرا که افراد زمانی که دست به کارهای غیر قانونی می زنند، با افراد بزرگتر در آن حرفه آشنا خواهند شد، که در صورت داشتن زمینه ی لازم برای انجام کارهای خلاف، وارد باندهای بزرگ تری همچون قاچاق مواد مخدر، آدم فروشی یا دزدی های گروهی بزرگ و... می شود. 
 
اعتیاد
مشکل بزرگ بعدی که با ورود خلاف در زندگی امکان به وجود آمدنش زیاد می شود مبتلا شدن فرد به اعتیاد مواد مخدر است، که باعث متلاشی شدن زندگی خودش، خانواده اش و اطرافیان نیز می شود. اعتیاد یک مشکل خانمان سوزی است که در صورت نیاز بدن فرد، دست به انجام هر کاری برای تامین مواد مصرفی می زند و حتی حاضر به آزار عزیز ترین افراد زندگی خود نیز می شود. 

همانطور که همه ما می‌دانیم اعتیاد یک معضل بزرگی می‌باشد که بنیان خانواده را هدف گرفته و باعث از هم پاشیدگی اعضای آن می شود و آرامش را از اعضای خانواده سلب می کند و به همین ترتیب صمیمیت و گرمی بین افراد خانواده را از بین خواهد برد. 
 
معضلات اجتماعی 
این مشکلات در کوتاه مدت تأثیر بسیار زیادی در اجتماع نخواهد داشت، اما اگر به اثرات طولانی مدت آن توجه کنید، خواهیم یافت که ریشه خیلی از از انحرافات اجتماعی از فقر شروع خواهد شد. گسترش سرقت و جرایم دیگر ممکن است در کوتاه مدت یا در یک جامعه کوچک، مانند محل و شهر خود را نشان ندهد. اما زمانی  که در کل جامعه آن را بررسی کنیم، به این نتیجه می رسیم این قشر  ناسالم می تواند بر تمامی افشار تاثیر منفی را بگذارد. 
 
دلیل همه این است که فقر زمینه انواع انحرافات عقیدتى و اخلاقى را به ویژه در وجود افراد کم ظرفیت فراهم مى سازد. بسیار دیده شده است که افراد فقیر کلمات کفرآمیز بر زبان جارى مى کنند و هنگامى که زن و فرزند خود را گرسنه مى بینند دست به هر کارى مى زنند، قوانین اجتماعى را مى شکنند، آداب و اخلاق انسانى را به فراموشى مى سپارند و براى رفع فقر خود هر کارى را مجاز مى شمارند و اگر شخص فقیر کم ظرفیت واقعا کافر نشود، به مرز کفر نزدیک مى گردد و حداقل رضایت به قضاى الهى را از دست مى دهد. [3]

عواقب زیان بار و جبران ناپذیری که در جوانان خانواده می گذارد، بیشتر از دیگر گروه های اجتماع می باشد که ثمره آن ضربه خوردن فرهنگ امنیت و اقتصاد یک جامعه می باشد. تامین امنیت فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی بستگی تام با چگونگی برخورد با مسائل انحرافی در جامعه دارد. جوامعی که موفق شده اند جلوی رشد بیکاری را بگیرند، امنیت جامعه و شهروندان خود را نیز به خوبی تامین کرده‌اند و ملت‌هایی که نتوانستند جلوی فعالیت کاری را بگیرند، همچنان با مشکلات فقر و بیکاری دست به گریبان هستند. [4] 

پی نوشت :
[1] کلینی، کافی، تهران، اسلامیه، 1367 ش، ج2، ص 307. «کَادَ الْفَقْرُ أَنْ یَکُونَ کُفْراً» 
[2] نهج البلاغه، کلام 163. «الْفَقْرُ الْمَوْتُ الاَْکْبَرُ.» 
[3] خبرگزاری بین المللی قرآن، ایکنا 
[4] رضا علی کرمی، علل تنبلی و درمان آن، قم: انتشارات قلمگاه، 1398، صفحه 110.


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
سبک زندگی مرتبط