زحمات میزبان را با هدیهای جبران کنید و در صورت امکان نیز برای سال بعد از میزبان دعوت کنید تا مهمان خانه شما باشند.
آداب معاشرت عید دیدنی
حواس تان به بچهها باشد
زهرا معتقد است در ایام نوروز و مهمانیهای نوروزی، مادرها باید بیش از پیش، شش دانگ حواس شان را به فرزندان شان جلب کنند. او از این که برخی از مادرها مراعات احوال میزبان را نمیکنند و اجازه میدهند کودک دلبند عزیزتر از جان شان، دیوار راست منزل میزبان را بالا برود ، دست به ظروف و کریستالهای روی میز بزند ، دستان کثیف خود را به روی مبلمان و فرش تازه تمیز شده بکشد یا از سرکنجکاوی اتاق به اتاق خانه میزبان را گز کند و… گله و شکایت دارد، او میگوید: من هم دو فرزند دارم، ولی هرگز اجازه انجام چنین کارهایی را به آنها ندادهام …
معمولا میزبان هنگام مشاهده شیطنتهای مهمان کوچولوی نوروزیاش، دندان روی جگر میگذارد و با بیان جملاتی چون «اشکالی ندارد، بچه است»، «همه ما بچه بزرگ کردیم، حال و هوای بچهها را میشناسیم»، «عید برای بچههاست» سعی میکنند ساعات حضور این کودک و خانوادهاش را با خوشحالی و بدون ناراحتی تاب بیاورند، اما به حقیقت هیچ میزبانی از ته دل، حاضر نیست پذیرای خانوادههایی از خویشاوندان و دوستان باشد که بچههای بازیگوش و کنجکاوی دارند، حال چه برسد که بدانند مادر و پدر این کودک، بسیار اهمال کارند و نسبت به رفتارهای نامطلوب و ناخوشایند فرزندشان بیتفاوت هستند.
برای اجتناب از ناراحتی خود و میزبان، شایسته است پیش از رفتن به مهمانی با فرزندان تان صحبت و توجیهشان کنید که مهمانی یعنی چه؟ بهتر است کودکان تان را مجاب به این مهم کنید که در منزل میزبان نباید مانند خانه خودتان رفتار کند و بیتوجه به ملاحظات صاحبخانه باشد بلکه باید به قواعد و قوانینی که مخصوص آن خانه است احترام بگذارد و مهمان مودب و بانزاکتی باشد. حواس تان باشد مدت حضور در منزل میزبان را طولانی نکنید
چهبسا کودکان از دید و بازدیدهای طولانی و خستهکننده بیزارند. بپذیرید برای کودکان بسیار سخت است که پا به پای شما به مبل تکیه دهند و جنب و جوشی نداشته باشند، بهتر است چیزی از کودک نخواهید که در توانش نیست. علیرغم تمامی هشدارها اگر احیانا، حرفهای تان اثری نداشت و کودک شروع به شیطنت و به هم ریختن منزل میزبان کرد، بیخیال نباشید، با جدیت او را از انجام کارهای نامطلوب منع کنید و در صورت تکرار، سریعا مهمانی را ترک کنید.
معمولا میزبان هنگام مشاهده شیطنتهای مهمان کوچولوی نوروزیاش، دندان روی جگر میگذارد و با بیان جملاتی چون «اشکالی ندارد، بچه است»، «همه ما بچه بزرگ کردیم، حال و هوای بچهها را میشناسیم»، «عید برای بچههاست» سعی میکنند ساعات حضور این کودک و خانوادهاش را با خوشحالی و بدون ناراحتی تاب بیاورند، اما به حقیقت هیچ میزبانی از ته دل، حاضر نیست پذیرای خانوادههایی از خویشاوندان و دوستان باشد که بچههای بازیگوش و کنجکاوی دارند، حال چه برسد که بدانند مادر و پدر این کودک، بسیار اهمال کارند و نسبت به رفتارهای نامطلوب و ناخوشایند فرزندشان بیتفاوت هستند.
برای اجتناب از ناراحتی خود و میزبان، شایسته است پیش از رفتن به مهمانی با فرزندان تان صحبت و توجیهشان کنید که مهمانی یعنی چه؟ بهتر است کودکان تان را مجاب به این مهم کنید که در منزل میزبان نباید مانند خانه خودتان رفتار کند و بیتوجه به ملاحظات صاحبخانه باشد بلکه باید به قواعد و قوانینی که مخصوص آن خانه است احترام بگذارد و مهمان مودب و بانزاکتی باشد. حواس تان باشد مدت حضور در منزل میزبان را طولانی نکنید
چهبسا کودکان از دید و بازدیدهای طولانی و خستهکننده بیزارند. بپذیرید برای کودکان بسیار سخت است که پا به پای شما به مبل تکیه دهند و جنب و جوشی نداشته باشند، بهتر است چیزی از کودک نخواهید که در توانش نیست. علیرغم تمامی هشدارها اگر احیانا، حرفهای تان اثری نداشت و کودک شروع به شیطنت و به هم ریختن منزل میزبان کرد، بیخیال نباشید، با جدیت او را از انجام کارهای نامطلوب منع کنید و در صورت تکرار، سریعا مهمانی را ترک کنید.
وقتی مهمان تجملگرا سربه زیر نمیشود
سهیلا میگوید: برخی از مهمانان نوروزی، فارغ از بهجا آوردن سنت صله رحم، اهداف دیگری برای معاشرتهای نوروزی دارند، مثلا برخی از مهمانان از بدو ورود به خانه، چشم میگردانند تا ببینند میزبان برای نوروز امسال چه تغییر دکوراسیونی داده است؟ کدام یک از اسباب خانه را تعویض کرده یا چه چیز جدیدی را اضافه کرده است. گاه از نگاههای کنجکاو و سرگردان مهمانان نوروزی خسته میشوم، اگرچه گاهی هم رنگ پریدگی و چهره برافروختهشان را نظاره گر میشوم که گواه از تنگ نظری و حسادتی است که بر دلشان آتش افکنده …
بسیاری از ما ایرانیها بنابر همان رسم دیرینه خانهتکانی، تلاش میکنیم برخی از کالاهای کهنه و به درد نخور منزل خود را دور بیندازیم یا اسباب و کالاهایی به روز و مدرن را جایگزین آنها کنیم، حال برای برخی از این خانوادهها، این رسم خوشایند چیزی جز تهیه ملزومات ضروری زندگی معنا میشود، عدهای از ما به اشتباه عادت کردهایم هر ساله، با ایجاد تغییرات شگرف، پذیرای مهمانان نوروزی خود باشیم و جالبتر آن که در منزل دیگران هم به دنبال چنین تغییرات شگفتانگیزی هستیم و بواسطه همین خصلت است که از بدو ورود به منزل دوستان و خویشاوندان، چشم از سر و زندگی دیگران بر نمیداریم.
ممکن است به محض عدم حضور میزبان در کنارمان که به هوای تهیه اسباب پذیرایی، اتاق را ترک کرده است، ذرهبین به چشم شویم و به رصد خانه میزبان بپردازیم، اگر چه گاهی اوقات نیز ممکن است علنا چشم در چشم میزبان، به ارضای حس کنجکاوی مان بپردازیم و حتی جویای چگونگی انجام تغییرات از زبان خود میزبان شویم. اگرچه گاهی نیز متاسفانه جسارت را به حد اعلی میرسانیم و کسانی را که مانند ما نوروز را بهانه تجملگراییشان نکردهاند و تغییر و تحولی اساسی در زندگیشان ندادهاند به سخره میگیریم! حال، قضاوت راجع به این پدیده تازه باب شده را به خود شما محول میکنیم، آیا به راستی فلسفه دید و بازدیدهای نوروزی، به رخ کشیدن سبک زندگی خود به دیگران یا مضحکه و تمسخر کردن سبک زندگی دیگران است؟ از سوی دیگر، شایسته است کنجکاوی خود را مهار کرده و ترک این عادت کنید که درباره قیمت خانه، میوه و شیرینی و چیزهایی دیگر که شاید از نظر میزبان، پرسش آن چندان مناسب نیست، بیش از حد سوال نکنید.
بسیاری از ما ایرانیها بنابر همان رسم دیرینه خانهتکانی، تلاش میکنیم برخی از کالاهای کهنه و به درد نخور منزل خود را دور بیندازیم یا اسباب و کالاهایی به روز و مدرن را جایگزین آنها کنیم، حال برای برخی از این خانوادهها، این رسم خوشایند چیزی جز تهیه ملزومات ضروری زندگی معنا میشود، عدهای از ما به اشتباه عادت کردهایم هر ساله، با ایجاد تغییرات شگرف، پذیرای مهمانان نوروزی خود باشیم و جالبتر آن که در منزل دیگران هم به دنبال چنین تغییرات شگفتانگیزی هستیم و بواسطه همین خصلت است که از بدو ورود به منزل دوستان و خویشاوندان، چشم از سر و زندگی دیگران بر نمیداریم.
ممکن است به محض عدم حضور میزبان در کنارمان که به هوای تهیه اسباب پذیرایی، اتاق را ترک کرده است، ذرهبین به چشم شویم و به رصد خانه میزبان بپردازیم، اگر چه گاهی اوقات نیز ممکن است علنا چشم در چشم میزبان، به ارضای حس کنجکاوی مان بپردازیم و حتی جویای چگونگی انجام تغییرات از زبان خود میزبان شویم. اگرچه گاهی نیز متاسفانه جسارت را به حد اعلی میرسانیم و کسانی را که مانند ما نوروز را بهانه تجملگراییشان نکردهاند و تغییر و تحولی اساسی در زندگیشان ندادهاند به سخره میگیریم! حال، قضاوت راجع به این پدیده تازه باب شده را به خود شما محول میکنیم، آیا به راستی فلسفه دید و بازدیدهای نوروزی، به رخ کشیدن سبک زندگی خود به دیگران یا مضحکه و تمسخر کردن سبک زندگی دیگران است؟ از سوی دیگر، شایسته است کنجکاوی خود را مهار کرده و ترک این عادت کنید که درباره قیمت خانه، میوه و شیرینی و چیزهایی دیگر که شاید از نظر میزبان، پرسش آن چندان مناسب نیست، بیش از حد سوال نکنید.
به میز پذیرایی شبیخون نزنید
شبنم میگوید: من فرد بسیار مهماننوازی هستم که دوست دارم به نحو احسن از مهمانانم پذیرایی کنم، به قدر توان انواع میوه و شیرینی و آجیل فراهم میکنم، اما گاه در همان نخستین روزهای میزبانی، مجبور میشوم برای تهیه دوباره مایحتاج پذیرایی راهی بازار شوم، برخی از مهمانان مراعات احوال میزبان را نمیکنند و از همان لحظه ورود تا به لحظه خداحافظی، نه تنها بشقاب پذیراییشان را خالی میکنند بلکه سراغ میز پذیرایی میروند و مجددا خود را دعوت به میل کردن خوردنیها و خوراکیها میکنند … انگاری برخی از مهمانان نوروزی از مدتها پیش از شروع نوروز و مهمانیهای نوروزی سنگ به دلشان بستهاند، تحمل گرسنگی کردهاند تنها به این امید که قرار است در نوروز دلی از شیرینی و میوه سیر کنند، آن هم نه کم، بلکه چیزی فراتر از کفایت؛ و با شروع مهمانیهاست که سراز پا نمیشناسند و با قدم گذاشتن به هر جایی تا آخرین سر حد ممکن از هر آنچه که پذیرایی میشوند میل میکنند، نه یک بار بلکه صد بار.
بیتردید این رفتار از آداب مهمان متشخص و با فرهنگ نیست، شایسته است مهمان بر یک یا چند رقم از اقلام پذیرایی بسنده کند و گاه حتی در صورت لزوم، با یکی از اطرافیان نزدیک خویش، میوه یا شیرینی خود را شریک شود، چه بسا باقی گذاشتن مقداری از میوه یا شیرینی در بشقاب، نه تنها اسراف است بلکه از آداب مراعات احوال میزبان هم به دور است.
بیتردید این رفتار از آداب مهمان متشخص و با فرهنگ نیست، شایسته است مهمان بر یک یا چند رقم از اقلام پذیرایی بسنده کند و گاه حتی در صورت لزوم، با یکی از اطرافیان نزدیک خویش، میوه یا شیرینی خود را شریک شود، چه بسا باقی گذاشتن مقداری از میوه یا شیرینی در بشقاب، نه تنها اسراف است بلکه از آداب مراعات احوال میزبان هم به دور است.
وقتی میزبان سالخورده است
سمیه خانم بانوی 76 سالهای است که میگوید: چون بزرگتر فامیل هستم، همه دوستان و آشنایان بعد از تحویل سال به منزل ما میآیند، اما من چون نمیتوانم بخوبی از آنها پذیرایی کنم، احساس ناراحتی میکنم، دیگر نه دستی برایم مانده است نه پایی، جوانترها هم مراعات احوالم را نمیکنند، از همین حالا به این فکر هستم نوروز امسال چگونه از مهمانانم پذیرایی کنم. رفتن به دیدار بزرگترهای فامیل، از جمله سنتهای پسندیده و قابل ارزشمند نوروز است. اگرچه برخی از سالمندان میتوانند از عهده انجام پذیرایی از مهمانان برآیند، اما با این وجود لازم است جوانترها هم به یاری آنها بشتابند و بخشی از مسئولیت پذیرایی را برعهده بگیرند. بیتردید کاهش توان و قدرت آنها باعث میشود آنطور که خود، شایسته و بایسته میدانند نتوانند از مهمانانشان پذیرایی کنند و از این بابت، احساس رنج و ناراحتی کنند یا با به زحمت انداختن بسیار خود برای انجام هر چه بهتر پذیرایی، متحمل درد و آسیبهای جسمانی شوند، پس بهتر است در این مهمانیهای نوروزی حواسمان بیش از پیش متوجه عزیزان سالخورده باشد.
گزیده سخن گویید
سیما میگوید: ارتباط با برخی از اقوام را نمیپسندم، حتی حضور سالانه آن در منزل من، همیشه خالی از مشکل نبوده است، هر سال نوروز، به دلیل دخالتها و کلام نسنجیده برخی از دوستان، میان من و همسرم شکرآب میشود و تا مدتها بعد از شروع سال جدید هم، زندگیمان رنگ بهسامانی به خود نمیگیرد، کاش در این دیدارهای نوروزی، مهمانان مراقب کلام و رفتارهای شان بودند. از آداب یک مهمان شایسته این است که هنگام حضور در منزلی، چشم و گوش بر بسیاری از دیدهها و شنیدهها، اگرچه شاید چندان مساعد و مناسب احوالش نیست یا گاه حتی توهینی نیز از جانب میزبان به حساب میآید، ببندد و بیحرف و حدیث لحظات و ساعاتی را با تکیه بر گذشت و فداکاری بسیار در کنار میزبان سپری کند.
کنجکاوی بسیار در زندگی دیگران، خبرچینی کردن، بهانهگیری و انتقادهای ناموجه، نگاههای پر از حرف، افشای رازهای سالهای دور و… مهمان را نهتنها عزیز نمیکند بلکه از ارزش و قرب حضور آن در محفل میکاهد. البته اندک نیستند افرادی که به خاطر احساس استیصال و ناراحتی از اطرافیان و برای جبران عقدههای درون شان، برای حضور در مهمانیهای نوروزی لحظهشماری میکنند تا با کلامی چون زهر، رفع کمبود کنند یا انتقام بگیرند، به همین دلیل توصیه میکنیم پیش از شروع دیدارهای نوروزی، قلبهایتان را از کینهها پاک کنید و روح و روان تان را از کلامها و رفتارهای ناشایست و نامطلوب دیگران که باعث تکدر خاطرتان یا بروز آسیبهایی در زندگیتان شده است، پاک کنید و با دلی پر از صفا، صمیمیت ، محبت و عشق به دیدار دوستان و آشنایان بروید.
کنجکاوی بسیار در زندگی دیگران، خبرچینی کردن، بهانهگیری و انتقادهای ناموجه، نگاههای پر از حرف، افشای رازهای سالهای دور و… مهمان را نهتنها عزیز نمیکند بلکه از ارزش و قرب حضور آن در محفل میکاهد. البته اندک نیستند افرادی که به خاطر احساس استیصال و ناراحتی از اطرافیان و برای جبران عقدههای درون شان، برای حضور در مهمانیهای نوروزی لحظهشماری میکنند تا با کلامی چون زهر، رفع کمبود کنند یا انتقام بگیرند، به همین دلیل توصیه میکنیم پیش از شروع دیدارهای نوروزی، قلبهایتان را از کینهها پاک کنید و روح و روان تان را از کلامها و رفتارهای ناشایست و نامطلوب دیگران که باعث تکدر خاطرتان یا بروز آسیبهایی در زندگیتان شده است، پاک کنید و با دلی پر از صفا، صمیمیت ، محبت و عشق به دیدار دوستان و آشنایان بروید.
بدون وای فای و موبایل به مهمانی بروید
بهرام میگوید: کاش مهمانان نوروزی متوجه این مطلب میشدند که هدف اصلی از دیدارهای نوروزی چیزی جز ملاقات یکدیگر و ایجاد صمیمیت نیست، از این که هر کس مشغول گوشی خودش است و در تنهایی و خلوت خود به سر میبرد، احساس یاس و ناراحتی میکنم، گویی حضورشان در این دیدار چیزی جز رفع تکلیف نیست و میزبان هم پشیزی برایشان ارزش ندارد. یک مهمانی عیدانه، بیشتر از یکی دوساعت زمان نمیبرد، پس شایسته است دندان روی جگر بگذارید و برای لحظاتی کوتاهی هم شده، موبایل تان را فراموش کنید، هدفن از گوش بردارید، اینترنت و شبکههای اجتماعیتان را خاموش کنید، پیامک بازی و صحبت با دوستان مجازی را به ساعاتی بعد موکول کنید، چشم از تماشای سریال مورد علاقه نوروزیتان بردارید، خلاصه آن که از جمع غافل نشوید.
امان از مهمانانی که کنگر میخورند و لنگر میاندازند
سارا میگوید: عید را دوست ندارم، بعد از کلی زحمت خانهتکانی، هنوز خستگی از تن به در نکرده، مجبورم از مهمانانی پذیرایی کنم که از راه دور مهمان خانهام میشوند و تا آخر تعطیلات هم در خانهمان لنگر میاندازند، اصلا نوروز برای من معنایی ندارد، مدام در حال پذیرایی، جمع وجور کردن خانه و آشپزی کردن هستم، سالهاست که آرزو دارم نوروز برای من هم معنای استراحت و تفریح داشته باشد.
یکی از مشکلات عید نوروز مهمانداری است، البته مقصودم دید و بازدیدهای چند ساعته نوروزی نیست، بلکه منظور دیدنهایی است که چند روزی طول میکشد، اما بازدیدی هم ندارد! تعطیلات نوروز فرصت مغتنمی است برای دیدار از اقوام و آشنایانی که در شهرستان زندگی میکنند، به همین دلیل برخی از خانوادهها، بنابر یک عادت قدیمی عزم سفر میکنند و برای یک مهمانی چند روزه، خود و خانوادهشان را به منزل یکی از بستگان نزدیک دعوت میکنند. البته اگر چه مهمان برکت خانه و حبیب خداست، اما مدت عزیزی آن بیش از سه تا پنج روز نیست ، به دیگر سخن «مهمان اگرچه عزیز است ولیکن همچون نفس، خفه میسازد اگر آید و بیرون نرود.» مشغولیت دائم خانم خانه میزبان، کمبود فضای زندگی، رعایت نشدن حریمهای خصوصی، تفاوت خلق و خو، تفاوت عادت، مسائل مالی و بههمریختن برنامههای خانواده از جمله مصائبی است که معمولا پذیرایی از مهمانان خوانده یا ناخوانده برای میزبان رقم میزند.
مهمانانی که ناگزیرند در این ایام خاص سال، برای مدتی در زندگی خصوصی دیگران حضور داشته باشند، لازم است به نکات زیر توجه ویژهای داشته باشند:
ـ پیش از سفر، از شرایط و میزان آمادگی میزبان اطمینان حاصل کنید.
ـ مدت سفر خود را طوری تنظیم کنید که میزبان هم فرصت لذت بردن از تعطیلات و استراحت داشته باشد.
ـ مراقب شیطنتها و ریختوپاشهای کودکان خود باشید.
ـ از مرکب مهمان بودن پیاده شوید و همچون صاحبخانه، تقبل مسئولیت کنید و انجام بخشی از کارها را بهعهده بگیرید.
ـ گاهی میزبان را دعوت به ناهار یا شام کنید، بهاین ترتیب هم در خرج کردن شریک شدهاید و هم فرصت استراحت در اختیار بانوی خانه قرار دادهاید.
ـ حتیالمقدور تلاش کنید خود را با شرایط میزبان هماهنگ کنید، نه برعکس.
ـ زحمات میزبان را با هدیهای جبران کنید و در صورت امکان نیز برای سال بعد از میزبان دعوت کنید تا مهمان خانه شما باشند.
منبع: چاردیواری ضمیمه روزنامه جام جم
یکی از مشکلات عید نوروز مهمانداری است، البته مقصودم دید و بازدیدهای چند ساعته نوروزی نیست، بلکه منظور دیدنهایی است که چند روزی طول میکشد، اما بازدیدی هم ندارد! تعطیلات نوروز فرصت مغتنمی است برای دیدار از اقوام و آشنایانی که در شهرستان زندگی میکنند، به همین دلیل برخی از خانوادهها، بنابر یک عادت قدیمی عزم سفر میکنند و برای یک مهمانی چند روزه، خود و خانوادهشان را به منزل یکی از بستگان نزدیک دعوت میکنند. البته اگر چه مهمان برکت خانه و حبیب خداست، اما مدت عزیزی آن بیش از سه تا پنج روز نیست ، به دیگر سخن «مهمان اگرچه عزیز است ولیکن همچون نفس، خفه میسازد اگر آید و بیرون نرود.» مشغولیت دائم خانم خانه میزبان، کمبود فضای زندگی، رعایت نشدن حریمهای خصوصی، تفاوت خلق و خو، تفاوت عادت، مسائل مالی و بههمریختن برنامههای خانواده از جمله مصائبی است که معمولا پذیرایی از مهمانان خوانده یا ناخوانده برای میزبان رقم میزند.
مهمانانی که ناگزیرند در این ایام خاص سال، برای مدتی در زندگی خصوصی دیگران حضور داشته باشند، لازم است به نکات زیر توجه ویژهای داشته باشند:
ـ پیش از سفر، از شرایط و میزان آمادگی میزبان اطمینان حاصل کنید.
ـ مدت سفر خود را طوری تنظیم کنید که میزبان هم فرصت لذت بردن از تعطیلات و استراحت داشته باشد.
ـ مراقب شیطنتها و ریختوپاشهای کودکان خود باشید.
ـ از مرکب مهمان بودن پیاده شوید و همچون صاحبخانه، تقبل مسئولیت کنید و انجام بخشی از کارها را بهعهده بگیرید.
ـ گاهی میزبان را دعوت به ناهار یا شام کنید، بهاین ترتیب هم در خرج کردن شریک شدهاید و هم فرصت استراحت در اختیار بانوی خانه قرار دادهاید.
ـ حتیالمقدور تلاش کنید خود را با شرایط میزبان هماهنگ کنید، نه برعکس.
ـ زحمات میزبان را با هدیهای جبران کنید و در صورت امکان نیز برای سال بعد از میزبان دعوت کنید تا مهمان خانه شما باشند.
منبع: چاردیواری ضمیمه روزنامه جام جم